🔴آیا تو چنان که مینمایی هستی؟
💠انتشار نخستین بار| جذبهای نوری هنگام سخنرانی در منبر| در بیان علامه حسن زاده آملی رضوان الله تعالی علیه
🔹️ یکی از آقایان که نمیدانم الان مرحوم شده اند یا در قید حیاتند، ایشان در یک ماه رمضانی بالای منبر بود، چه جور بندگان خدا را داشت سلّاخی میکرد [یعنی مردم را بیش از اندازه سرزنش میکرد] که شما چرا اینطور هستید و اونطور نیستید.
🔸️ در همین اثنای کرّ و فر که حرف میزد، ناگهان جذبهی نوری به او رسید و یک حالت خوشی برای او پیش آمد. ناگهان کسی از باطنِ او به او ندا کرد: تو که با بندگان خدا اینجور میکنی، خودت همینطور که مینمایی هستی؟!
🔹️ رفیق ایشان که از رفقای درس و بحث ما بود میگفت ایشان زبانش بند آمد. مردم هم هاج و واج که چه شد زبانش بند آمد. بعد از چندی از منبر پایین آمد و بدون اینکه حرفی بزند از مسجد خارج شد. پنج شش ماه هیچ خبری از ایشان نبود؛ بعد پیدا شد. خطیب توانای شهرمان بود، آن بارقهی خوب او را گرفت، حرفش کم شد، دیگر حرف نمیزند. آن کرّ و فر را دیگر اصلا ندارد، سوخت و خاموش شد؛ ولکن وجودش پر برکت شد...
👤 بیانات علامه حسن زاده آملی در درس مصباح الانس
#اصول_تربیت
#خودسازی
#علامه_حسن_زاده_آملی #حسن_زاده_آملی
🔔 حکایاتی دیگر از عقوبت بیاحترامی به استاد
🔹 استاد شبزندهدار دربارهٔ مرحوم آیةالله حاج میرزا کاظم تبریزی میگوید:
🔸 «مرحوم شیخِ استاد، درسی داشتند خصوصی؛ عدّهٔ اندکی در آن حضور داشتند. شخصی بسیار مایل بود در آن درس شرکت کند، امّا آقا مصلحت او نمیدانستند و مخالفت میفرمودند. آن شخص اصرار کرد، و هرچه اصرار کرد آیةالله حاج شیخ کاظم قاروبی تبریزی نپذیرفتند.
🔹 فرمودند: آن شخص بعد از اینکه من او را نپذیرفتم، آب دهان به صورت من انداخت! بعد از این کار، مریض شد. من به عیادت او رفتم، امّا زنده نماند و مُرد».
🌀 (به نقل از: کانال تلگرامیِ آقای سیّد هادی صحیحالنّسب)
⚫️
🔹 «در خدمت علّامهٔ حسنزاده بودیم و ایشان آن زمان درس فصوص را میگفتند. نمیدانم چگونه شده بود که ایشان آن زمان، دو روز یا سه روز پشتسرهم میخواستند ساعت ۸ بیایند؛ ولی ساعت ۸/۱۰، ۸/۱۵ آمدند.
🔸 یکی از عزیزان – که نمیدانم از روی معاتبه بود یا از روی کنایه – رو کرد به ایشان و گفت: اگر میخواهید ساعت ۸/۱۵ بیایید ما هم ساعت ۸/۱۵ بیاییم! استاد خیلی خلاف توقّعشان بود که یک شاگرد نسبت به استادش اینگونه صحبت کند. چند لحظه در سکوت فرو رفتند. بعد با یک حالت رنجشی رو کردند به آن آقا و گفتند: درسی است و گفته میشود، خواهش هم نکردیم که به این درس تشریف بیاورید. با همهٔ امّا و اگرها و با همهٔ ضعف مزاج و با همهٔ گرفتاریها و مشکلات، خودمان را میکشانیم و میآییم در این درس. اگر این وقت برای شما اجازه میدهد تشریف بیاورید و اگر هم مفید نیست درسی دیگر و جایی دیگر. این چه طریق صحبت کردن است؟ شما فکر نمیکنید که اگر من سر وقت هم از خانه خارج شوم، ممکن است کسی در بین راه از من سؤالی بکند و من نتوانم از زیر سؤال او دربروم و ۵ دقیقه و ۱۰ دقیقه طول بکشد؟ این احتمال نمیرود؟ اگر ممکن است و محال نیست، پس ضَع أمر اخیک علی أحسن وجه یمکنک یعنی چه؟ شما به بهترین وجه که تعبیر نمیکنید بماند، بلکه به بدترین وجه تعلیل میکنید.
🔹 بعد هم ایشان شروع کردند به خواندن عبارت و فقط عبارت خواندند و ضمیر برگرداندند. نه شرحی و نه بیانی، و کلّ آن درس به همینگونه بود. فردا که برای درس رفتیم، ایشان تشریف نیاوردند. احتمال دادیم که به خاطر آن حرف بوده و نیامدهاند. روز دوم هم که برای درس رفتیم دیدیم ایشان نیامده است. فهمیدیم که بله، قضیّه به اینگونه است. لذا رفتیم در محضر ایشان در منزل، عذرخواهی کردیم و گفتیم که: ما از طرف آن بندهٔ خدا عذرخواهی میکنیم. حالا اگر یکی بیادبی کرده است دیگران را محروم نکنید. ایشان فرمودند: رنجید! این دل رنجید! تا وقتی که این دل برگردد به حالت عادی خود طول میکشد.
🔸 چقدر به ایشان سخت گذشت! آن کسی که آنجور با اساتیدش برخورد داشته است، وقتی این حرکت را ببیند خیلی برایش سخت است. یک سال درس تعطیل بود. دیگر اصرار هم نمیکردیم؛ چون به اندازهٔ کافی اصرار کرده بودیم. بعد از یک سال که قضیّه تقریباً فراموش شده بود، ایشان برگشتند و درس را ادامه دادند. یک روز عکس آن آقا که این کار را کرده بود را روی دیوار دیدم. رفتم خدمت آقا و عرض کردم: آن بندهٔ خدا به رحمت خدا رفته، برای رضای خدا راضی باشید. گفتند: راضیام! والله! بالله! راضیام. تمام شد دیگر. درست است که من از او رنجیدم، ولی راضیام. خلاصه این را خواستم بگویم که چهبسا آن رنجش باعث شده که آن آقا بهکلّی از صفحه محو شود و از همهچیز محروم شود».
🗞 (دوهفتهنامهٔ عهد - ضمیمهٔ دوماهنامهٔ خط - ، شمارهٔ ۲۲، اردیبهشت ۱۳۹۳، رجب المرجّب ۱٤٣٥، ، ٦ ص؛ ص٥، از مصاحبه با شیخ حسن رمضانی)
#حوزویات
#میرزا_کاظم_قاروبی
#حسن_زاده_آملی
@cheraghe_motaleeh
هدایت شده از کشکول ناب حوزوی
⁉️مگر شما نصیحت گوش میکنید؟
"خاطره
حضرت استاد، علامه #حسن_زاده_آملی (ره) به سمت منزلشان تشریف می بردند که خدمتشان رسیدیم.
در مسیر منزل به ایشان عرض کردیم نصیحتی بفرمایید!
فرمودند: مگر شما نصیحت گوش می کنید؟!
این بهترین نصیحتی بود که آن زمان از این عارف برجسته و الهی دریافت کردیم.
آری، انسان باید گوش نصیحتپذیر داشته باشد، خودرأی نباشد، خودبین نباشد، گمان نکند عقل کل است.
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند
جوانان سعادتمند پند پیر دانا را"
#حافظ
✍حجت الاسلام وحید واحدجوان
#خاطرات_علما
🌸کشکول ناب حوزوی🔻
🌼 @kashkolenab
هدایت شده از حوزه علمیه تمدن ساز
💢 #ابن_عربی از منظر علامه سید علی #قاضی:
«بعد از مقام عصمت و امامت، در میان رعیت احدی در معارف عرفانی و حقائق نفسانی در حد محییالدین عربی نیست و کسی به او نمیرسد ... ملاصدرا هرچه دارد از محییالدین دارد و در کنار سفره او نشسته است.»
(به نقل از علامه #حسن_زاده_آملی)
📙 عطش، ص۳۳۷