eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
727 ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو خلیفۀ بغداد رُویم را گفت: «ای بی ادب!» وی گفت: «من بی ادب باشم و نیم روز با جنید صحبت داشته‌ام؟ یعنی هر کس که با وی نیم روز صحبت داشته باشد، از وی بی ادبی نیاید، فکیف که بیشتر؟» 📗 نفحات الانس من حضرات القدس @Salvatia
هو ▫️ادب ادب عبارت از جمع تمام خیرات و نیکی‌هاست. رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمودند: «إنّ اللهَ أدّبَنِي= خداوند مرا ادب آموخت»، یعنی تمام نیکی‌ها را در من جمع نمود، و فرمودند: «فحسَّن أدبي= و چه نیکو ادبم آموخت»، یعنی مرا محلّ هر نیکی و خوبی قرار داد. ▫️امام العارفین و قطب الموحدین الشیخ الاکبر محیی الدین ابن العربی - قدس الله سره العزیز- 📗 فتوحات مکّیّه ، باب ۲۸۸ @Salvatia
هو از ادب پر نور گشته‌ست این فلک وز ادب معصوم و پاک آمد مَلَک ▫️حضرت مولانا - قدس سره- 📗 مثنوی معنوی @Salvatia
هو از مولانا پرسيدند، صوفى كيست؟ گفت: صوفی به مرقع (خرقه، جامه درویشان) و سجاده نیست و صوفی به رسوم و عادت نیست، بلکه صوفی آن بود که نبود. @Nahtoderfahrung
هو تا درد نیابی تو به درمان نرسی   تا جان ندهی به وصل جانان نرسی تا همچو خلیل اندر آتش نروی چون خضر به سرچشمهٔ حیوان نرسی
هو از عالم توحید، تورا چه؟ از آن که او واحد است، تورا چه؟ چون تو صد هزار بیشی: هر جزوت به طرفی، هر جزوت به عالمی- تا تو این اجزا را در واحد نبازی و خرج نکنی. تا او تورا از واحدیِ خود همرنگ کند، سرت بماند و سرَّت!
هو مست آمدم اي پير كه مستانه بميرم مستـــانه در این گـــوشـــه ی میـــخانه بمیـرم درویشــــــــم و بگــــذار قلـنـــــدر منـشــــانه کاکل همه افشان به ســـر شــانه بمیــــرم میخانه به دور ســـــــر من چــــرخد و اینـــم پیـــمــان که به چــرخیــــــدن پیمانه بمیــرم من بلبــــل عشـــاق به دامی نشـــــوم رام در دام تو هــــم بی طــمــــع دانه بمیـــــــرم شمعی و طواف حرمی بود که می خواست پروانـه بــزایــم مــن و پــروانـه بمیــــــــــــــرم مــن در یتیــمـــــم صدفـــم سیــنه دریاست بگذار یتـیـــمانه و دردانــه بمیــــــــــــــــــــرم بیـگانـه شــمـــردند مـــرا در وطن خـــویــش تا بی وطن و از هـمـــه بیــــگانه بمیــــــــرم گو نی زن میــخــانه بـگــــو جــان به لب آور تا با تـــب و لب بــــــر لب جــانــانه بمیـــــرم آن ســـلســــله ی زلـف که زنار دلـــــم بــــــود در گردنـــــم آویز که دیــــــوانه بمیــــــــــــــرم شهریار
هو سری به عالم عشقت قدم تواند زد که پیش تیغ بلا سینه را سپر دارد
هو دست همّت به سر زلف بلندی زده ام که به هر تار وی افتاده گرفتاری چند
هو بعضی باشد که سلام دهند و از سلام ایشان بوی دود آید و بعضی باشند که سلام دهند و از سلام ایشان بوی مشک آید این کسی دریابد که او را مشامی باشد. @solokeyar
هو هميشه با افرادی معاشرت كنيد كه الهام بخش شما هستند و شما را بالا می‌كشند و رشد می‌دهند. وقتتان را با هرجمعی هدر ندهيد. اگر اين فرصت را پيدا نكرديد بيشتر وقتتان را در مراقبه و مديتيش بگذرانيد كه اوج لذت و رشد است. @solokeyar
هو هیچ آیینی نمی‌تواند کسی را مطهر کند. تطهیر باید از درون برآید. این مبارزه‌ای خصوصی، یکه و تنهاست. @solokeyar