راهى است كه به قرب ولايت تعلق دارد. اقطاب و اوتاد و بُدلا و نُجَباء و عامّهء اولياءالله به همين راه واصل اند. و راه سلوک عبارت از اين راه است ، بلكه جذبه متعارفه نيز داخل همين است و پيشواى واصلان اين راه و سر گروه اينها و منبع فيض اين بزرگواران ، حضرت على مرتضى است کرم الله تعالی وجهه الکریم و اين منصب عظيم الشأن به ايشان تعلق دارد. در اين مقام گويا هر دو قدم مبارک آن سرور علیه و علی آله الصلاة والسلام بر فرق مبارك اوست كَرَّمَ اللهُ تَعَالى وَجهُه و حضرت فاطمه و حضرات حَسَنَين رَضِىَ اَللهُ تَعَالى عَنهُم در اين مقام با ايشان شريك اند. انگار که حضرت امیر رضی الله عنه قبل از نشأة عنصری نیز مَلاذ و مَلجأ این مقام بوده اند ، چنانچه بعد از نشأة عنصری . و هر که را فیض و هدایت از این راه میرسید ، به توسط ایشان می رسید ، چه ایشان نزد نُقطه مُنتهای این راه اند و مرکز این مقام به ایشان تعلق دارد و چون دوره حضرت امیر تمام شد این منصب عظیم القدر به حضرات حَسَنین ترتیباً مفوض و مسلّم گشت و بعد از ایشان ، همان منصب به هر یکی از ائمه اثنا عَشَر عَلَی الترتیب والتَّفصیل قرار گرفت و در اَعصار این بزرگواران و همچنین بعد از ارتحال ایشان هر که را فیض و هدایت می رسید ، به توسط این بزرگواران بوده و به حیلولة ایشانان . هرچند اقطاب و نجبای وقت بوده باشند و ملاذ و ملجأ همه ایشان بوده اند ، چه اطراف را غیر از لحوق به مرکز چاره نیست.
مکتوبات ربانی شیخ احمد سرهندی نقشبندی ، دفتر سوم ، مکتوب ۱۲۳
#طریقت
#نقشبندیه
هو
شبلی روزی به صحرا بیرون شد. چهل کس را دید از والهان و عاشقان، در آن صحرا همه افتاده، هر یکی خشتی زیر سر نهاده، و جان به چنبر گردن رسیده. رقّت جنسیت در سینهی وی پدید آمد. گفت الهی! از ایشان چه خواهی؟ بارِ "درد" در دل ایشان نهادی، آتش عشق در خرمنشان زدی، به عاقبت ایشان را به تیغ غیرت میبکشی؟!
خطاب آمد به سِرّ شبلی که ایشان را بکشم، چون کشته باشم "دیت شان" بدهم.
شبلی گفت: دیت ایشان چه باشد؟
خطاب آمد هر که کشتهی تیغ جلال ما شد، دیت او دیدار "جمال" ما باشد.
کشف الاسرار
#فنا
#عشق
#هو