مناظره هشام بن حکم با عمرو بن عبید
#امام_صادق_علیه_السلام
#هشام_بن_حکم
#عمرو_بن_عبید
جمعی از اصحاب امام صادق(ع)، از جمله: حُمران بن اَعین و محمّد بن نُعمان و هِشام بن سالم و طیار، خدمت امام صادق(ع) بودند و جمع دیگری نیز حضور داشتند و هشام بن حکم ـ که جوان بود ـ در میان آنان بود. امام صادق(ع) فرمود: «ای هشام! به من گزارش نمی دهی که با عمرو بن عُبَید، چه کردی و از او چه پرسیدی؟».
هشام گفت: ای فرزند پیامبر خدا! هیبت شما مرا می گیرد و از شما شرم دارم و زبانم در برابرتان بند می آید.
امام صادق(ع) فرمود: «وقتی به شما دستوری می دهم، اجرا کنید».
هشام گفت: از وضعیت عمرو بن عبید و مجلس درس او در مسجد بصره، خبردار شدم. این امر، بر من گران آمد و به سوی او ره سپار شدم و روز جمعه به بصره رسیدم و به مسجد بصره رفتم. دیدم جمع بسیاری بر گرد عمرو بن عبید حلقه زده اند و او پای جامه پشمی سیاهی به پا و ردایی به تن داشت و مردم از وی پرسش می کردند. من از مردم، راه خواستم. برایم راه باز کردند و من رفتم و در انتهای جمعیت، دو زانو نشستم. آن گاه گفتم: ای مرد دانشمند! من مردی غریبم. اجازه می دهی سؤالی بپرسم؟ گفت: آری. گفتم: تو چشم داری؟ گفت: پسرم! این چه سؤالی است؟ چیزی را که می بینی، چگونه در باره اش می پرسی؟ گفتم: سؤال من، همین گونه است. گفت: بپرس، پسرم! هر چند پُرسشت احمقانه است. گفتم: پاسخ سؤالم را بده. گفت: بپرس.
گفتم: آیا چشم داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن، چه می کنی؟ گفت: با آن، رنگ ها و اشخاص را می بینم. گفتم: آیا بینی داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن، چه می کنی؟ گفت: با آن، بوها را استشمام می کنم. گفتم: آیا دهان داری؟ گفت: آری.
گفتم: با آن، چه می کنی؟ گفت: با آن، مزه ها را می چشم.
گفتم: آیا گوش داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن، چه می کنی؟ گفت: با آن، صدا را می شنوم.
گفتم: آیا دل داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن، چه می کنی؟ گفت: به وسیله آن، آنچه را بر این اندام ها و حواس، وارد می شود، تمییز می دهم. گفتم: آیا با وجود این اندام ها، از دل، بی نیازی نیست؟ گفت: نه. گفتم: چگونه نه، در حالی که این اندام ها صحیح و سالم هستند؟
گفت: پسرم! این اندام ها هر گاه در چیزی که بوییده یا دیده یا چشیده و یا شنیده اند، شک کنند، آن را به دل، ارجاع می دهند و دل، یقین حاصل می کند و شک را از بین می برد.
به او گفتم: پس خداوند، دل را در حقیقت، برای [رفع] شک اندام ها گذاشته است؟ گفت: آری. گفتم: پس وجود دل، لازم است وگر نه، اندام ها به یقین نمی رسند؟ گفت: آری.
به او گفتم: ای ابو مروان! پس خداوند ـ تبارک و تعالی ـ که اندام های تو را به حال خود رها نکرده ـ بلکه برای آنها پیشوایی قرار داده است تا بر دریافت های صحیحِ آنها صحّه بگذارد و به آنچه در آن شک شده است، یقین کند ـ [آیا] این همه مخلوق را در سرگردانی و شک و اختلاف، رها می سازد و برایشان پیشوایی که شک و سرگردانی شان را به او ارجاع دهند، قرار نمی دهد، در صورتی که برای اندام های تو، پیشوایی قرار داده است تا سرگردانی و شک خود را به او ارجاع دهی؟!
عمرو، خاموش ماند و چیزی به من نگفت. سپس رو به من کرد و گفت: تو هشام بن حَکمی؟ گفتم: خیر. گفت: از همنشینان اویی؟ گفتم: خیر. گفت: پس اهل کجایی؟ گفتم: از اهالی کوفه. گفت: پس تو، خود او هستی.
آن گاه، مرا در آغوش کشید و به جای خود نشانید و خودش از جایش برخاست و تا زمانی که من نشسته بودم، دیگر سخنی نگفت.
[با شنیدن سخنان هشام،] امام صادق(ع) خندید و فرمود: «ای هشام! این مطالب را چه کسی به تو آموخته است؟».
هشام گفت: مطالبی است که از خود شما آموخته بودم و آنها را به هم ربط دادم.
امام فرمود: «به خدا سوگند که این مطلب، در کتاب های ابراهیم(ع) و موسی(ع) نوشته است».
@hekayatvarevayat
الکافی: ج ۱ ص ۱۶۹ ح ۳، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۶، ص ۲۸۰.
.
🏷 چرا روزه بگیریم؟
🔅 #امام_صادق_علیه_السلام :
🔸«علّت روزه گرفتن آن است كه به سبب آن توانگر و تهيدست برابر شوند؛ زيرا توانگر رنج گرسنگى را احساس نمىكند تا به تهيدست رحم كند؛ چرا كه توانگر هرگاه چيزى بخواهد مىتواند آن را فراهم آورد. از اين رو خداوند عزّ و جلّ خواست تا ميان آفريدگانش برابرى (همدردى) ايجاد كند و رنج گرسنگى و سختى را به توانگر بچشاند تا بر ناتوان، دل بسوزاند و به گرسنه، رحم كند».
🔹«أمّا العِلَّةُ في الصِّيامِ لِيَستَوِيَ بهِ الغَنيُّ و الفَقيرُ؛ و ذلكَ لأنَّ الغَنيَّ لَم يَكُن لِيَجِدَ مَسَّ الجُوعِ، فَيَرحَمَ الفَقيرَ؛ لأنَّ الغَنيَّ كُلَّما أرادَ شَيئا قَدَرَ علَيهِ، فأرادَ اللّهُ عَزَّ و جلَّ أن يُسَوِّيَ بينَ خَلقِهِ و أن يُذِيقَ الغَنيَّ مَسَّ الجُوعِ و الألَمِ، لِيَرِقَّ على الضَّعيفِ و يَرحَمَ الجائعَ».
📚 بحار الأنوار : ٩٦/٣٧١/٥٣
.
💠 به شکرانه نعمتی بزرگ!
#امام_صادق_علیه_السلام :
🔅هر كس در اين روز ـ يعنى بيست و چهارم ذى حجّه ـ نيم ساعت قبل از ظهر، دو ركعت نماز به شكرانه نعمتى كه خدا به او اختصاص داده است، به جا آورد و در هر ركعتى، يك بار امّ الكتاب (سوره فاتحه)، و ده مرتبه «قل هو اللّه احد» و ده مرتبه آية الكرسى تا «هم فيها خالدون»، و ده مرتبه «انا انزلناه فى ليلة القدر» را بخواند، در نزد خداوند با صد هزار حج و صد هزار عمره برابر است و هر حاجتى از حوائج دنيا و آخرت را كه از خداوند عز و جل بخواهد، به او عطا مىفرمايد؛ هر حاجتى كه باشد، إن شاء اللّه.
◃مصباح المتهجّد : ص ۷۵۸
◫ ویژهنامه مباهله
△ برجسته ترين نكات واقعه مباهله
△ بزرگداشت و آداب روز مباهله
#مباهله
@hadithnet | معارف حدیث
•
◈ زيور عبادت كنندگان
▪️#امام_صادق_علیه_السلام :
▫️روز قيامت منادی ندا میدهد: "زيور عبادت كنندگان كجاست؟" گويا علی بنحسينعليه السلام را میبينم كه ميان صفها با ابّهت گام بر میدارد.
📚ميزان الحكمه، ح ۱۱۳۱ .
🔘 سالروز شهادت سید الساجدین، حضرت امام زین العابدین علیه السلام را به پیشگاه با عظمت حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه و عموم محبان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام تسلیت عرض مینماییم.
🌐 ویژه نامه امام سجاد علیه السلام
#شهادت_امام_سجاد علیه السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام
@hadithnet | معارف حدیث
🌺شفیعه همه شیعیان!
🔅#امام_صادق_علیه_السلام :
🔹«و تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتي الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم».
🔸«همه شيعيان من با شفاعت او (فاطمه معصومه عليهاالسلام) وارد بهشت خواهند شد».
📚 بحارالانوار ج٦٠ ص٢١٦
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
🌺🌺🌺🌺
🕌@ziarat_et
#امام_صادق_علیه_السلام
#مصائب_رأس_مطهر
🩸بر سر سفرهای که إمام صادق علیهالسلام نشسته بودند، - العیاذبالله - ، «شراب» حاضر کردند
راوی گوید:
🥀 وقتیکه امام صادق علیهالسلام را به نزد منصور دوانیقی آوردند، در خدمت در خدمت آن حضرت بودیم. یکی از فرماندهان منصور، یک مهمانی را در قصر منصور تدارک دیده بود.
🥀 امام صادق علیهالسلام نیز بین مهمانان حضور داشت؛ سر سفره وقتیکه مهمانان مشغول خوردن غذا بودند، یک نفر از آنها آب خواست و قدحی که شراب در آن بود، آوردند؛ همین که قدح بهدست آن مرد رسید، امام صادق علیهالسّلام از جا برخاست.
🥀 پرسیدند: آقا! چرا بلند شدید؟ إمام علیهالسلام فرمود: جدّم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:
📋 مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ جَلَسَ عَلَی مَائِدَةٍ یُشْرَبُ عَلَیْهَا الْخَمْرُ.
▪️هر کس بر سر سفرهای بنشیند که شراب در آن سفره خورده میشود، ملعون است.
📚الکافی ج۶ ص۲۶۸
امّا تا اسم «شُرب خمر» میآید، مصائبی را به تصویر میکشد که نزدیک است قلب انسان متلاشی شود
➖ یکی از سربازان لشکر عمر بن سعد ملعون میگوید:
📜 وَ کُنَّا إِذَا أَمْسَیْنَا وَضَعْنَا الرَّأْسَ فِی التَّابُوتِ وَ شَرِبْنَا الْخَمْرَ حَوْلَ التَّابُوتِ
▪️در مسیر بین کربلا تا شام، هنگامی که شب میشد، سَر إمام حسین علیهالسلام را در میان صندوقی مینهادیم و در اطراف آن مینشستیم و مشغول شُرب خمر میشدیم.(۱)
📝 هر منزل و روستا که بُردند
پای سر تو «شراب» خوردند
➖ یا امام صادق اگر بر سر سفره شما شراب آوردند، دیگر شراب بر سَر و رویتان نریختند؛ اما ایکاش ما میمُردیم برای آن ساعتی که مقاتل نوشتهاند:
📜 إنّ يَزيدَ شَرِبَ الخَمرَ و صَبَّ مِنها عَلَى الرّأسِ الشّريف
▪️يزيد ملعون شراب میخورد و تَهمانده آن را بر سر مطهر سیدالشهداء عليهالسّلام میريخت.(۲) وشطرنج بازی مینمود(۳)
📚(۱)لهوف ص١۵٢
📚(۲)نفس المهموم، ص۴۳۹ ؛ معالي السّبطين، ج۲ص۵۸ (۳) عیون اخبارالرضا ازشیخ صدوق. الا لعنه الله علی القوم الظالمین
🍂 خدايااا
اگر گناهانم مرا در پيشگاهت بیاعتبار ساخته،
و ميان من و تو پرده و حائل شده،
و حالم را نزد تو دگرگون نموده است؛
من از تو درخواست میكنم،
به حق نور جمالت كه هرگز خاموش نشود،
و به آبروی محمّد محبوب برگزيدهات،
و به آبروی وليّت علی مرتضی،
و به حق اوليائت كه آنان را برگزيدی،
آنچه از گناهانم گذشته بيامرزی،
و در باقيمانده عمر حفظم كنی...
🥀
📘 مفاتیحالجنان، دعای روز مباهله
#نیایش #امام_صادق_علیه_السلام