eitaa logo
کانال تبلیغی حجت الاسلام حبیبی
259 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.1هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار ______ دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پاره های بدنت را جگرم سوخت علی ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی لخته خونی که برون از گلویت آوردم ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی این همه نیزه میان بدنت گم شده است با که گویم محنت را جگرم سوخت علی از همان دور شنیدم رجزت را پسرم این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی نعرة حیدری و نالة یا زهرایت می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی گر نیایند جوانان حرم یاری من که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی 🔸شاعر: __________________ ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/maddahanesf سروش http://sapp.ir/maddahanesf تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/maddahanesf گپ https://gap.im/maddahanesf اینستاگرام Www.instagram.com/maddahanesf ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
4_5805347010118681007.mp3
6.63M
🔖منبر کامل 🔖 #آیت_الله_نظری_منفرد 💠شناخت نامه حضرت علی اکبر علیه السلام (حسب و نسب و ازدواج حضرت علی اکبر علیه السلام ) 💠 #حضرت_علی_اکبر علیه السلام #روز_جوان 🕌 حرم حضرت معصومه سلام الله علیها 👇کانال سخنرانی تاثیرگذار👇👇 👌رسانه دینی 👇💯 ╭┅─────────┅╮ 🌺 @mediamenbar ╰┅─────────┅╯
علی سیرت، حسن طینت، محمد خو، علی اکبر که در صورت نمیزد با پیمبر مو علی اکبر حسین از بس که بیتاب پیمبر بود حق میخواست شود پیغمبری دیگر برای او، علی اکبر دو پایش پلکان عرش بر روی زمین میشد چو میزد پیش پای عمه اش زانو علی اکبر و دشمن میهراسد از دَم "اَینَ تَفرّوا"یش که با سربند حیدر میکند هوهو علی اکبر برای کشتن لشکر به شمشیر احتیاجی نیست که جای تیغ دارد تیزی ابرو علی اکبر شبیه شیشه ی عطری که پاشیده ست در میدان تمام تیرها را میکند خوش بو علی اکبر جوانان بنی هاشم به دقت جستجو کردند که قطعه قطعه پیدا میشد از هر سو علی اکبر 🔸شاعر:
علیه‌السلام 🔹اوَلَسنا عَلَی الحق🔹 ای خداجلوه و نبی‌مرآت مرتضی‌خصلت و حسین‌صفات انبیا در جلال تو شده محو اولیا بر جمال تو همه مات... ز تو نازد همیشه حلم و رضا به تو بالد هماره صوم و صلات نام حق را ز عزم توست بقا باغ دین را ز خون توست حیات جان اهل صلات قربانت اَشهَدُ اَنّ قَد اَقَمتَ صلات... از تو آنی دلم جدا نشود با توام با تو، در حیات و ممات مدح تو در زبان آل رسول بهترین سوره، خوش‌ترین آیات... دین حق را بقا، ز مکتب توست اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست... :: به جلال نبی به ذات خدا که تویی آفتاب برج هُدی... نعت تو بر زبان دشمن و دوست مدح تو ذکر اهل ارض و سما ناخلف‌زادۀ ابوسفیان که دلش بود پر ز بغض شما کرد روزی سؤال از یاران که خلافت که را بود اولی همه از بیم جان خود گفتند: کاین جلال و شرف تو راست سزا گفت نه، باللّه این مقام بُوَد حق فرزند یوسف زهرا... همچو ختم رُسُل به خلق حَسَن همچو آل ثقف به رخ زیبا هم سخاوت ز دست او جاری هم شجاعت ز تیغ او پیدا گفت فضل تو دشمنت؛ «اَلفَضل، هِیَ ما تَشهَدُ بِهِ الاَعدا»... دین حق را بقا، ز مکتب توست اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست... :: ای به نام خوش تو، احیا دل ای که دل با تو و تویی با دل همچو زندان ز مقدم یوسف با صفای تو شد مصفا دل... دل ز دست پدر بری آن‌سان که برد از رسول، زهرا، دل... با چنین حُسن احمدی زیبد که بری از علی اعلا، دل حرم خاص توست از رفعت چون خداوند حق تعالی، دل جُسته بر درگهت توسّل، جان یافته از رخت تجلّا، دل... حق به خون تو تا ابد زنده‌ست از محبّت چنان‌که احیا دل دین حق را بقا، ز مکتب توست اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3785@ShereHeyat
علیه السلام گفتم:ای دل! به جان رسیدم، گفت: زچه؟ گفتم: از آن چه دیدم، گفت: ز چه خم گشته قامتت، گفتم: از غم هجرِ او خمیدم، گفت: تو کجا و غمش کجا؟ گفتم: حق به این فطرت آفریدم، گفت: خوش بلایی است عشق او، گفتم: این بلا را به جان خریدم، گفت: عجب از اشک و آه تو! گفتم: به خدا! زین دو رو سپیدم، گفت: با گناهان چه می کنی؟ گفتم: که علی می دهد نویدم، گفت: به که دل بسته ای؟ بگو؛ گفتم: کشته ی عشق آن شهیدم، گفت: دیده ای کربلای او؟ گفتم: این بُوَد منتها امیدم، گفت: درمدیحش بگو سخن، گفتم: من ز پیر خِرد شنیدم، گفت: که در او بین جلال سَرمد را صورت و سیرت محمد را دل ز دنیا گسسته ام امشب خوش از این دام رَسته ام امشب تا شود خانه ی محبت دوست دل ز دنیا گسسته ام امشب پیِ تجدیدِ عهد با جانان همه عهدی شکسته ام امشب درهوای طواف کعبه ی عشق باز اِحرام بسته ام امشب مژده آمد که می رسد از راه آن نگار خجسته ام امشب به امیدی که دست من گیرد سر راهش نشسته ام امشب تا ز دیدار او صفا یابد این دل و جان خسته ام امشب ارمغانم به آستانه ی او بُوَد این گل که بسته ام امشب که در او بین جلال سر مد را صورت و سیرت محمد را عقل کُل را نظیر می آید عشق کُل را وزیر می آید نهر دیگر جدا شد از کوثر یا که خیر کثیر می آید بارش رحمت خدا امشب بر کبیر و صغیر می آید امشب از توده ی گنه کاران ناله ی "یا مجیر" می آید هردم از بندگان خاک نشین بانگ "نِعمَ الاَمیر" می آید ز سرا پرده ی جلال حسین طُرفه ماهی منیر می آید کز تجلّای روی زیبایش مهر گردون، حقیر می آید پسری داده برحسین، خدا که پدر را نظیر می آید اوست روح کرامت و کرمش خلق را دستگیر می آید شیری از بیشه ی علی برخاست که چو او شیرگیر می آید خونِ خونِ خداست دربندش که چنین دل پذیر می آید او علی اکبر است و در مدحش نغمه از عقل پیر می آید: که در او بین جلال سرمد را صورت و سیرت محمد را چرخ دین،جلوه ای دگر دارد ماهی از مِهر، خوب تر دارد آسمان را بگو برون آرد ماه از این خوب تر، اگر دارد پسری در کمال زیبایی جای در دامن پدر دارد شد ز لطف خدا حسین، پدر پسرت یا علی! پسر دارد جای زهرا در این میان خالی است کز رخ طفل، بوسه بردارد نیست زهرا ولی بُوَد زینب که چو جان طفل را به بر دارد دید حق، برحسین و داغ دلش کز غم "سَیدُ البَشر" دارد خواست کز خاطرِ خطیر حسین این غم جان گداز بردارد داد او را یگانه فرزندی که نشان از پیامبر دارد می کند یاد جدّ اَطهر خویش تا به رخسار او نظر دارد او علی اکبر است و در وصفش این سخن را مَلَک ز بر دارد: که در او بین جلال سرمد را صورت و سیرت محمد را مرحوم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7