#در_محضـر_شهیـد
آنان ڪہ بہ من بدے ڪردند ،
مرا هشیار ڪردند
آنان ڪہ از من انتقاد ڪردند ،
بہ من راہ و رسم زندگے آموختند
آنان ڪہ بہ من بے اعتنایے ڪردند ،
بہ من صبر وتحمل آموختند
آنان ڪہ بہ من خوبے ڪردند ،
بہ من مهر و وفا ودوستے آموختند
پس خدایا ؛
بہ همہ ے آنانے ڪہ باعث تعالے
دنیوے واخروے من شدند ،
خیر ونیڪے دنیا وآخرت عطا بفرما .
#شهید_دکتر_چمران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | با زبانت جهنّمی نشو‼️
💠 مؤمن زبانش لجام دارد...
#مرحوم_کافی
#کلیپ
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عرفانی ترین جمله در شناخت وحدانیت خداوند:
یکی بود ، یکی نبود ، غیر از خدا ، هیچکس نبود!
آیت الله جوادی آملی
@masafe_akhar
مناظره هشام بن حکم با عمرو بن عبید
#امام_صادق_علیه_السلام
#هشام_بن_حکم
#عمرو_بن_عبید
جمعی از اصحاب امام صادق(ع)، از جمله: حُمران بن اَعین و محمّد بن نُعمان و هِشام بن سالم و طیار، خدمت امام صادق(ع) بودند و جمع دیگری نیز حضور داشتند و هشام بن حکم ـ که جوان بود ـ در میان آنان بود. امام صادق(ع) فرمود: «ای هشام! به من گزارش نمی دهی که با عمرو بن عُبَید، چه کردی و از او چه پرسیدی؟».
هشام گفت: ای فرزند پیامبر خدا! هیبت شما مرا می گیرد و از شما شرم دارم و زبانم در برابرتان بند می آید.
امام صادق(ع) فرمود: «وقتی به شما دستوری می دهم، اجرا کنید».
هشام گفت: از وضعیت عمرو بن عبید و مجلس درس او در مسجد بصره، خبردار شدم. این امر، بر من گران آمد و به سوی او ره سپار شدم و روز جمعه به بصره رسیدم و به مسجد بصره رفتم. دیدم جمع بسیاری بر گرد عمرو بن عبید حلقه زده اند و او پای جامه پشمی سیاهی به پا و ردایی به تن داشت و مردم از وی پرسش می کردند. من از مردم، راه خواستم. برایم راه باز کردند و من رفتم و در انتهای جمعیت، دو زانو نشستم. آن گاه گفتم: ای مرد دانشمند! من مردی غریبم. اجازه می دهی سؤالی بپرسم؟ گفت: آری. گفتم: تو چشم داری؟ گفت: پسرم! این چه سؤالی است؟ چیزی را که می بینی، چگونه در باره اش می پرسی؟ گفتم: سؤال من، همین گونه است. گفت: بپرس، پسرم! هر چند پُرسشت احمقانه است. گفتم: پاسخ سؤالم را بده. گفت: بپرس.
گفتم: آیا چشم داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن، چه می کنی؟ گفت: با آن، رنگ ها و اشخاص را می بینم. گفتم: آیا بینی داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن، چه می کنی؟ گفت: با آن، بوها را استشمام می کنم. گفتم: آیا دهان داری؟ گفت: آری.
گفتم: با آن، چه می کنی؟ گفت: با آن، مزه ها را می چشم.
گفتم: آیا گوش داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن، چه می کنی؟ گفت: با آن، صدا را می شنوم.
گفتم: آیا دل داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن، چه می کنی؟ گفت: به وسیله آن، آنچه را بر این اندام ها و حواس، وارد می شود، تمییز می دهم. گفتم: آیا با وجود این اندام ها، از دل، بی نیازی نیست؟ گفت: نه. گفتم: چگونه نه، در حالی که این اندام ها صحیح و سالم هستند؟
گفت: پسرم! این اندام ها هر گاه در چیزی که بوییده یا دیده یا چشیده و یا شنیده اند، شک کنند، آن را به دل، ارجاع می دهند و دل، یقین حاصل می کند و شک را از بین می برد.
به او گفتم: پس خداوند، دل را در حقیقت، برای [رفع] شک اندام ها گذاشته است؟ گفت: آری. گفتم: پس وجود دل، لازم است وگر نه، اندام ها به یقین نمی رسند؟ گفت: آری.
به او گفتم: ای ابو مروان! پس خداوند ـ تبارک و تعالی ـ که اندام های تو را به حال خود رها نکرده ـ بلکه برای آنها پیشوایی قرار داده است تا بر دریافت های صحیحِ آنها صحّه بگذارد و به آنچه در آن شک شده است، یقین کند ـ [آیا] این همه مخلوق را در سرگردانی و شک و اختلاف، رها می سازد و برایشان پیشوایی که شک و سرگردانی شان را به او ارجاع دهند، قرار نمی دهد، در صورتی که برای اندام های تو، پیشوایی قرار داده است تا سرگردانی و شک خود را به او ارجاع دهی؟!
عمرو، خاموش ماند و چیزی به من نگفت. سپس رو به من کرد و گفت: تو هشام بن حَکمی؟ گفتم: خیر. گفت: از همنشینان اویی؟ گفتم: خیر. گفت: پس اهل کجایی؟ گفتم: از اهالی کوفه. گفت: پس تو، خود او هستی.
آن گاه، مرا در آغوش کشید و به جای خود نشانید و خودش از جایش برخاست و تا زمانی که من نشسته بودم، دیگر سخنی نگفت.
[با شنیدن سخنان هشام،] امام صادق(ع) خندید و فرمود: «ای هشام! این مطالب را چه کسی به تو آموخته است؟».
هشام گفت: مطالبی است که از خود شما آموخته بودم و آنها را به هم ربط دادم.
امام فرمود: «به خدا سوگند که این مطلب، در کتاب های ابراهیم(ع) و موسی(ع) نوشته است».
@hekayatvarevayat
الکافی: ج ۱ ص ۱۶۹ ح ۳، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۶، ص ۲۸۰.
💠 حدیث روز💠
❗️گناهانی که انسان را نابود میکند
🔻امام سجاد (عليهالسلام):
وَالذُّنُوبُ الَّتِي تُعَجِّلُ الفَناءَ قَطيعَةُ الرَّحِمِ وَالْيمينُ الْفَاجِرَةُ وَالاَقْوَالُ الکَاذِبَةُ وَالزِّناءُ وَسَدُّ طُرُقِ المُسْلِمِينَ وَادِّعاءُ الإمَامَةِ بِغَيرِ حَقٍّ
◻️ گناهاني که در نابودي [انسان] شتاب ميکنند، [عبارتند از:]
➖ قطع رحم،
➖ سوگند دروغ،
➖ سخنان دروغ،
➖ زنا،
➖ سد کردن راه مسلمانان و
➖ به ناحق ادعا کردن امامت و رهبري.
📚 معاني الاخبار، ص 27
•┈┈••✾••┈┈•
سخنرانی دینی
موضوع : معرفی دو دعای ارزشمند
۱_ دعایی جامع و مستجاب
۲_ تسبیحاتی جامع با ثوابی بی شمار 👆
دعایی جامع و مستجاب
امام صادق علیه السلام فرمود: روزی پیش پدرم رفتم و او در حال دادن صدقه به میزان هشت هزار دینار به فقرای شهر و آزاد کردن یازده برده بود. دیدن این وضعیت مرا به شگفت آورد. پس به من نگاه کرد و فرمود: آیا میخواهی کاری بعد از هر نماز واجب انجام دهی و با فضیلت تر از کاری که دیدی من انجام دادم، باشد، حتی اگر به اندازه عمر نوح آن را انجام دهم؟ گفتم: آن چه کاری است؟ فرمود: بعد از هر نماز واجب می گویی : أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ یُمِیتُ وَ یُحْیِی بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ سُبْحَانَ ذِی الْمُلْکِ وَ الْمَلَکُوتِ سُبْحَانَ ذِی الْعِزَّةِ وَ الْجَبَرُوتِ سُبْحَانَ ذِی الْکِبْرِیَاءِ وَ الْعَظَمَةِ سُبْحَانَ الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَی سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ کُلُّ هَذَا قَلِیلٌ یَا رَبِّ وَ عَدَدَ خَلْقِکَ وَ مِلْ ءَ عَرْشِکَ وَ رِضَا نَفْسِکَ وَ مَبْلَغَ مَشِیَّتِکَ وَ عَدَدَ مَا أَحْصَی کِتَابُکَ وَ مِلْ ءَ مَا أَحْصَی کِتَابُکَ وَ زِنَةَ مَا أَحْصَی کِتَابُکَ وَ مِثْلَ ذَلِکَ أَضْعَافاً لَا تُحْصَی وَ عَدَدَ خَلْقِکَ وَ مِلْ ءَ خَلْقِکَ وَ زِنَةَ خَلْقِکَ وَ مِثْلَ ذَلِکَ أَضْعَافاً لَا تُحْصَی وَ عَدَدَ بَرِیَّتِکَ وَ مِلْ ءَ بَرِیَّتِکَ وَ زِنَةَ بَرِیَّتِکَ وَ مِثْلَ ذَلِکَ أَضْعَافاً لَا تُحْصَی وَ عَدَدَ مَا تَعْلَمُ وَ زِنَةَ مَا تَعْلَمُ وَ مِلْ ءَ مَا تَعْلَمُ وَ مِثْلَ ذَلِکَ أَضْعَافاً لَا تُحْصَی وَ مِنَ التَّحْمِیدِ وَ التَّعْظِیمِ وَ التَّقْدِیسِ وَ الثَّنَاءِ وَ الشُّکْرِ وَ الْخَیْرِ وَ الْمَدْحِ وَ الصَّلَاةِ عَلَی النَّبِیِّ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ مِثْلَ ذَلِکَ وَ أَضْعَافَ ذَلِکَ وَ عَدَدَ مَا خَلَقْتَ وَ ذَرَأْتَ وَ بَرَأْتَ وَ عَدَدَ مَا أَنْتَ خَالِقُهُ مِنْ شَیْ ءٍ وَ مِلْ ءَ ذَلِکَ کُلِّهِ وَ أَضْعَافَ ذَلِکَ کُلِّهِ أَضْعَافاً لَوْ خَلَقْتَهُمْ فَنَطَقُوا بِذَلِکَ مُنْذُ قَطُّ إِلَی الْأَبَدِ لَا انْقِطَاعَ لَهُ یَقُولُونَ کَذَلِکَ وَ لَا یَسْأَمُونَ وَ لَا یَفْتُرُونَ أَسْرَعَ مِنْ لَحْظِ الْبَصَرِ وَ کَمَا یَنْبَغِی لَکَ وَ کَمَا أَنْتَ لَهُ أَهْلٌ وَ أَضْعَافَ مَا ذَکَرْتُ وَ زِنَةَ مَا ذَکَرْتُ وَ عَدَدَ مَا ذَکَرْتُ وَ مِثْلَ جَمِیعِ ذَلِکَ کُلُّ هَذَا قَلِیلٌ یَا إِلَهِی تَبَارَکْتَ وَ تَقَدَّسْتَ وَ تَعَالَیْتَ عُلُوّاً کَبِیراً یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ أَسْأَلُکَ عَلَی أَثَرِ هَذَا الدُّعَاءِ بِأَسْمَائِکَ الْحُسْنَی وَ أَمْثَالِکَ الْعُلْیَا وَ کَلِمَاتِکَ التَّامَّاتِ أَنْ تُعَافِیَنِی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ .
ابو یحیی گفته است: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود : دعایی این گونه، اجابت شده است. -. فلاح السائل : ص۱۶۹ و ص ۱۷۰
بحارالانوار جلد ۸۳ ص ۱۰ ح ۹
تسبیحاتی جامع با ثواب بی شمار
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در سفر معراج فرشته ای را دید که یک میلیون سر داشت و در هر سری یک میلیون صورت و در هر صورتی یک میلیون دهان و در هر دهانی یک میلیون زبان داشت و با هر کدام از آن زبان ها می توانست با یک میلیون لغت سخن بگوید آن فرشته از خداوند متعال پرسید آیا در بین بندگانت کسی هست که مانند من ترا عبادت کند ؟ خداوند متعال به او وحی فرمود که من در کره زمین بنده ای دارم که ثواب عمل او از تو بزرگ تر و تسبیحش از تو بیشتر است پس آن فرشته از خداوند اجازه خواست که به دیدن او برود و خدا نیز اجازه داد و آن فرشته به زمین آمد و سه روز نزد آن بنده خدا بود و مراقب کارهایش بود تا اینکه دید آن شخص غیر از واجبات عمل خیری ندارد مگر اینکه بعد از هر نمازی این تسبیح را می گوید :
سُبْحَانَ اللَّهِ کُلَّمَا سَبَّحَ اللَّهَ شَیْ ءٌ وَ کَمَا یُحِبُّ اللَّهُ أَنْ یُسَبَّحَ وَ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ کَمَا یَنْبَغِی لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلَالِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ کُلَّمَا حَمِدَ اللَّهَ شَیْ ءٌ وَ کَمَا یُحِبُّ اللَّهُ أَنْ یُحْمَدَ وَ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ کَمَا یَنْبَغِی لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلَالِهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ کُلَّمَا هَلَّلَ اللَّهَ شَیْ ءٌ وَ کَمَا یُحِبُّ اللَّهُ أَنْ یُهَلَّلَ وَ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ کَمَا یَنْبَغِی لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلَالِهِ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ کُلَّمَا کَبَّرَ اللَّهَ شَیْ ءٌ وَ کَمَا یُحِبُّ اللَّهُ أَنْ یُکَبَّرَ وَ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ کَمَا یَنْبَغِی لِکَرَمِ وَجْهِهِ وَ عِزِّ جَلَالِهِ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ عَلَی کُلِّ نِعْمَةٍ أَنْعَمَ بِهَا عَلَیَّ وَ عَلَی کُلِّ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ مِمَّنْ کَانَ أَوْ یَکُونُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ اللَّهُمَ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ محمد و أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِ مَا أَرْجُو وَ خَیْرِ مَا لَا أَرْجُو وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا أَحْذَرُ وَ مِنْ شَرِّ مَا لَا أَحْذَرُ .
بحارالانوار جلد ۸۳ ص ۴۴ و ۴۹
خواهرم قدر بدان❗️
چادرت ارثیه زهرا بود❗️
یادگاری که سر زینب بود
و همه
پدر و هر دوبرادر
همه حساس به آن چادر خاکی بودند.😔😭
🍂🍁🍂
تا علی ضربت خورد😰
گفت زینب گل بابا💓
علی و آل علی
به فدای تو و این چادر تو💞
نگذاری که بیفتد به زمین😭😭
🍂🍁🍂
تا حسن شد جگرش پاره به جامی از زهر😔😱
گفت خواهر
به همان لحظه مادر
که زمین خورد قسم
چادر از دست نده😔
🍂🍁🍂
و گمانم که حسین
وسط معرکه کرب وبلا‼️😭
یک نگاهش به سوی لشکر دشمن
و نگاهی دگرش سمت همین چادر زینب بوده😭😭😭😭
هر نگاهی که به خواهر می کرد
چادرش را می دید😔😔😔
فکر و ذکرش و خیالش
همه می شد راحت
🍂🍁🍂
به گمانم وسط آن گودال
نگران حرم و چادر زینب بوده😱😭😭
همه خون ها به فدای تو و آن چادر تو😭
زینبم تو حواست باشد.😳
🍂🍁🍂
اینک اما امروز‼️‼️
خواهرم❗️
از همان روز نخست
سنبل غیرت ما چادر مشکین تو بود💞
این همه خون جگر ها
این همه نیزه و سرها
همه رفتند که تو
بشوی چادری و زهرایی😭😭😭
وارث چادر زینب نکند خون به دل مهدی زهرا بکنی....😔😔😔😔
════༻♥️༺════
🎗 اجر هزار شهید 😳👇
🔻امام باقر علیه السلام:
🔹مَنْ ثَبَتَ عَلى وِلايَتِنا فِى غِيْبَةِ قائِمِنا، اءعْطاهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّاَجْرَ اءلْفِ شَهيدٍ مِنْ شُهَداءِ بَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ.
🔹كسى كه در زمان غيبت امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّريف) بر ايمان و ولايت ما اهل بيت عصمت و طهارت پا برجا و ثابت بماند، خداوند متعال پاداش و ثواب هزار شهيد از شهداى جنگ بدر و حنين به او عطا مى فرمايد.
📚 إثبات الهداة : ج 3، ص 467