#گالری_تصاویر
💠 تصویری زیبا و نادر از مرحوم حضرت آیتالله میر سیّدعلی سیستانی، جدّ مرجعیّت اعلای عراق...
✍🏻 مرحوم آقابزرگ تهرانی درباره ایشان مینویسد: وی از شاگردان ملّاعلی نهاوندی در نجف اشرف و از شاگردان مجدّد شیرازی در سامرّاء بود.
• و پس از آن در زمره خواصّ سیّداسماعیل صدر درآمد و در حدود سال ۱۳۱۸ هجری به مشهد امام رضا علیهالسّلام بازگشت.
📚 به ما بپیوندید| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
#حکایات_علماء
⭕️ عرفان هم مُریدِ مرجعیّت و فقاهت است...
🎙حضرت آیتالله شبیری زنجانی مدظلّه:
💠 آقای بهجت نقل میکردند که وقتی آقا شیخمحمود حلبی به نجف آمدند و ما برای دیدن ایشان خدمتشان رسیدیم، ایشان هم برای بازدید به خانه ما آمدند.
🔸وقتی آیتالله خوئی شنیدند آقا شیخمحمود به منزل ما میآیند، برای دیدار ایشان تشریف آوردند تا به اصطلاح دید دیگری (از نظر معنوی) به ایشان کنند.
- آقا شیخمحمود یک ساعت تأخیر کردند و آقای خوئی منتظر نشستند تا اینکه تشریف آوردند.
🔹آقای خوئی فرمودند: من دلم میخواست مقداری از آقاحسنعلی نخودکی اصفهانی تعریف کنید، تا وقتی ما میخواهیم برای اثبات عالم ماوراء، دلیل بیاوریم، تنها از آیات و روایات استفاده نکنیم، بلکه از حالات یک شخص هم در این مورد استفاده کنیم!
- آقا شیخمحمود فرمودند: آقا شیخ حسنعلی مختصرات داشت. (یعنی مختصری از مطالب و عوالم را داشتند)
🔸و اگر شما به همین کارتان، تربیت طلّاب توجّه کنید، بیشتر میتوانید به اسلام خدمت کنید و تازه آقا شیخ حسنعلی، مُریدِ یکی از شماها بود؛ که آقای بهجت میگفتند: منظورشان آیتالله بروجردی بود.
📎 منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه موجود میباشد.
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
#استقلال_حوزه (۱۵)
⭕️ روحانیّت شیعه در طول تاریخ، مستقلّ بوده و خواهد بود!
🎙 مقام معظم رهبری مدظلّه:
🔸علمای دین حتّی هنگامی که به برخی حکومتهای شیعه کمک میکردند، هرگز در قبضه حکومتها قرار نگرفتند و روحانیّت شیعه همچنان که در تاریخِ خود مستقلّ بوده، امروز و در آینده نیز به فضل الهی، مستقلّ خواهد بود!
🔹عدّهای میخواهند به نام #استقلال، رابطه حوزهها را با نظام قطع کنند، امّا واضح است که وابستگی غیر از حمایت و همکاری است و میتوان در عین استقلال، به همکاری متقابل نیز پرداخت.
🔸نظام موظّف است بدون اینکه در مسائل حوزهها دخالتی کند، به آنها کمک نماید؛ چرا که مسائلی در این مجموعهها وجود دارد که جز با کمک بیتالمال، حلّ آنها ممکن نیست.
🔹معیشت طلاب باید بر اساس همان سنّت پرمعنای حوزهها از طریق وجوهات مردم اداره شود؛ چرا که این مسئله، یکی از رموز ارتباط دلنشین و مستحکم مردم با حوزه هاست.
🔸امروز به فضل الهی و با حمایت نظام، مهمترین و عمومیترین تریبونهای ملّی در اختیار علما و مراجع معظّم است و افزایش پشتیبانیهای مختلف از حوزه، وظیفه همه دولتهاست.
🔹نظام اسلامی و در دل آن حوزههای علمیّه، دو جریان عظیمی هستند که از زوایا و ابعاد فراوان به هم مرتبط و متّصلند و در واقع سرنوشت آنها یکی است. ۱۳۸۹/۰۷/۲۹
📎 منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه موجود میباشد.
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
آیت_الله_سید_محمدهادی_میلانی_حجره_فقاهت.mp3
6.13M
#شب_جمعه
⭕️ چشم باز کرد و گفت محمّدعلی! یک روضهای بخوان!
💠 آخرین کلمات مرحوم حضرت آیتالله سیّد محمّدهادی میلانی در لحظات پایانی عمر...
📚 به ما بپیوندید| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
.:. حجره فقاهت .:.
#مکتوبات
#تشرف_یافتگان
⭕️ دستنوشته مرحوم آیتالله خوئی از چگونگی تشرّف شیخمحمّد کوفی...
💠 مرحوم آقای ابنالعلم از آیتالله خوئی استفسار کرده بودند که جریان تشرّف شیخمحمّد [کوفی] شوشتری خدمت امام عصر "عجّلاللهفرجه" را که از آن مرحوم شنیده بود نقل کنند، جوابیّه آن:
✍🏻 جناب مستطاب مرحوم مبرور جنّت مکان، خلد آشیان، آقای شیخمحمّد شوشتری که قبلاً ساکن نجف و بعداً سالها ساکن کوفه شد، شخصاً و بدون واسطه برای این جانب چنین نقل نمودند که:
🔸بنا گذاشتم یکی از شبهای قدر ماه مبارک رمضان را نوزدهم یا بیست و یکم (تردید از بنده است) به مسجد کوفه مشرّف شده و در آنجا احیاء نمایم؛ بدین قصد از نجف حرکت به سمت کوفه نمودم.
- چون هوا گرم بود، قبل از دخول مسجد به سمت نهر احمَیدیّه که قدری بالاتر از مسجد بود رفته و جهت رفع گرما قدری آب به خود زده و بعداً وارد مسجد شده...
🔹رأساً به محراب حضرت امیر مشرّف و پس از اذان مغرب، نماز خوانده و پس از نماز جهت افطار حرکت کردم. قبلاً به ذهنم خطور کرده بود که چقدر خوب است چشمم به جمال حضرت ولی عصر عجّلاللهتعالیفرجه منوّر و تسلیت بگویم.
🔸همین که از محراب مذکور قدری دور شدم، دو نفر را در یکی از ایوانهای مسجد که یکی دراز کشیده و دیگری نشسته بود دیدم. شخص نشسته مرا به نام صدا کرده و گفت:
- شیخمحمّد کجا می روی؟ تعجّب کردم که این مرد ناشناس نام مرا از کجا میداند!
• جواب دادم میخواهم بروم جایی افطار کنم، و افطار من آن شب نان و خیار چنبر بود.
🔹گفت: همین جا بنشین افطار کن. من هم نشستم و مشغول افطار شدم. آن شخص شروع به سؤال از آقایان علمای موجود نجف نموده و حال یک به یک را سؤال نمود تا تمام شدند.
🔸من تعجّب از کثرت اطّلاع او نمودم که باز از حال مرحوم آقاسیّد ابوالحسن اصفهانی [سؤال] نمود. در آن وقت ایشان یکی از طلّاب علمی بودند و چندان نمیشناختم؛ ولی از ترس اینکه مبادا بخواهد حال فرد فرد طلاب را بپرسد گفتم: همه خوبند.
👈🏻 در این وقت شخصی که دراز کشیده بود چیزی به او گفت که من نفهمیدم؛ لذا او ساکت شد و بنده شروع به سؤال نموده گفتم: اینکه خوابیده که است؟!
- جواب گفتند: ایشان آقای عالَمند (عالم به فتح لام) عربهای عوام به ملّا میگویند، ولی نظر به اینکه صحبت ما فارسی بود، توضیح خواسته پرسیدم: آقای عالِمند یا آقای عالَمند؟! تعجّب کرده؛ و از این حرف خوشم نیامده و در دل گفتم چقدر مبالغه میکند!
• این لقب سزاوار حضرت ولی عصر است نه کس دیگر [و ایشان هنگام نقل این قصّه، زار زار گریه میکردند]
🔹در این اثناء شخص نشسته گفت: برای شیخمحمّد آب بیاورید، ناگهان دیدم شخصی حاضر و آماده جام آبی به دست داشت. من گفتم: تشنه نیستم و آب را رد کردم.
🔸پس از صرف افطار به جای خود برگشتم که دوباره نماز بخوانم و مشغول اعمال شوم، ناگاه احساس کسالت کرده و سر خود را به دیوار تکیه دادم و خوابم برد. وقتی چشمم باز شد دیدم هوا بیاندازه روشن است که من درز آجرهای دیوار مقابل را به خوبی میدیدم؛ یقین کردم صبح شده، بسیار افسوس خوردم که آمده بودم شب را به عبادت احیاء نمایم خواب برده است!
🔹در این اثناء دیدم که آن شخصِ خوابیده و جمعی از علماء مشغول نماز جماعت و خودش امام آنها بود و نمازشان تمام شده و مشغول تعقیب هستند. گفتم: اینها نماز صبح را خواندهاند و مشغول تعقیبند و شخص نشسته نیز جزء مأمومین بود.
⭕️ از امامِ [جماعت] سؤال نمود که این جوان را همراه خود ببریم؟! جواب داد: نه، ایشان باید #سه_امتحان بدهد و برای هر امتحانی وقتی معیّن کردند که وقت آخرین امتحان مصادف با سن شصت سالگی احقر میشد.
🔸چون دیدم قریب است نماز صبح قضا شود از جا بلنده شده، رفتم وضو گرفته و به مسجد برگشتم، دیدم هوا بیاندازه تاریک است و اثری از آن اشخاص نیست! بینهایت تعجّب کردم و معلوم شد که هنوز اوّل شب است و خواب من چندان نبوده و دانستم که آن آقا حضرت ولی عصر بوده و نمازی که میخواندند نماز عشا بوده.
✍🏻 ابوالقاسم الموسوی الخوئی
📎 تصویر فوق بیکیفیّت است و صرفاً جهت استناد واقعه ضمیمه شده است، اگر نسخه باکیفیّت آن را دارید، ارسال بفرمائید. @info_feghahat
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
#مطالب_سایت
#سبک_زندگی_اسلامی
⭕️ پیشنهاد ازدواج شاهزاده خانم به یک مرجع تقلید!
🌸 وفاداری و عشق به همسر را در بخش "سبک زندگی اسلامی" حجره فقاهت بخوانید.
👈🏼 جهت مشاهده متن کامل کلیک نمائید.
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
#عرفان_کاذب
⭕️ نماز و روزهات را کنار بگذار تا به مقامات بالاتری برسی!
🎙 حضرت آیتالله شبیری زنجانی مدظلّه:
💠 حاج شیخ باقر ملکی میانجی - که فردی متّقی و از شاگردان مرحوم میرزای اصفهانی در مشهد بود - از شیخ مجتبی قزوینی و او از سیّدموسی زرآبادی چنین نقل میکرد:
🔸در قزوین امام جماعت و به سیر و سلوک عرفانی مشغول بودم. در آن وقت مکاشفاتی داشتم و در و دیوار برای من حائل نبود و از پشت آن، اشخاص را میدیدم. یک وقت در عالم مکاشفه ندایی شنیدم که:
- این مقدار #اعمال_ظاهری بس است! اگر میخواهی به مقامات بالاتر برسی، باید این کارها را کنار بگذاری.
🔹من گفتم نماز و روزه و مانند آن از طریق معتبر از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به ما رسیده است، لذا من از آن دست بر نمیدارم. دوباره ندا آمد:
- اگر دست بر نداری، تمام این مقامات از شما گرفته میشود! گفتم به جهنّم! گرفته شود.
🔸تا این را گفتم، دیدم که تمام آن #حالات_عرفانى از من گرفته شد و مانند افراد عادی شدم. فهمیدم این راه، شیطانی بود و تصمیم گرفتم که به دستورهای شرع و آداب و سنن عمل کنم.
👈🏻 پس از مدّتی عمل به دستورهای شرع، حالتی برای من حاصل شد که حالات قبلی در مقابل آن مثل قطرههای در مقابل دریا بود!
📎 منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه موجود میباشد.
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
.:. حجره فقاهت .:.
#ویژه_نامه_فاطمیه
#حکایات_علماء
⭕️ عنایت حضرت زهرا علیهاالسّلام به شیعهای که فرد ناصبی را کشت...
💠 سیّد جلیلالقدر و عالم بزرگوار مرحوم علّامه سیّدمهدی بحرالعلوم - کسی که بارها خدمت حضرت بقیةالله عجّلاللهتعالیفرجه مشرّف شده - فرمود:
🔸شبی در عالم رؤیا کسی به من فرمود: فردا صبح به مسجد حنانه برو، مردی را آنجا میبینی، به او بگو ما #خون_بغداد را شستیم و تو به دکّان خود باز گرد و مشغول کار خود شو.
🔹از خواب بیدار شده و یک عدّه از طلاّب را برداشته و به مسجد حنانه رفتیم، کسی را در آنجا ندیدم، جز یک نفر که در گوشهای از مسجد خواب بود، قدری میخوابید و قدری بیدار میشد.
🔸مثل کسی که وحشت دارد؛ چون صدای همهمه ما به گوشش خورد، سر برداشته و پا به فرار گذاشت، به خیال اینکه اینجا صحراست. ولی وقتی که خوب نگاه کرد، دید یک مشت از اهل علم و محترمین اطرافش هستند.
- علّامه بحرالعلوم میفرماید: ای مرد! برخیز به بغداد برو سر دکّان و مشغول کسب و کار خود شو، زیرا خون بغداد را شستند و ترسی نداشته باش.
- آن مرد گفت: اینجا کجاست؟ گفتند: نجف اشرف، مسجد حنانه.
🔹علّامه بحرالعلوم فرمود: تو کیستی و خون بغداد چه بوده؟ گفت: ای سیّد بزرگوار؛ همین قدر بدانید که نجات من فقط از #کرامت جدّهی شما فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است.
🔸من یک قهوهچی در کنار شطّ بغداد چای میفروشم، یک روز صبح هنوز آفتاب نزده بود، یک نفر از این مأموران عثمانی، کلاه سرخ بر سر، و خنجری که دسته آن مرصّع و دانه نشان بود...
🔹بر کمر بسته و شکم بزرگی هم داشت، وقتی که روی تخت قهوهخانه که مشرِف به شط بود نشست، به من گفت: قهوه بیار، فنجانی قهوه برایش بردم.
⭕️ وقتی آشامید به بیبی عالم فاطمه زهرا سلاماللهعلیها #ناسزا گفت؛ من باور نکردم، با خود گفتم غلط شنیدم. دوباره فنجانی قهوه برایش بردم، باز شنیدم ناسزا گفت.
🔸آتش به قلبم افتاد، عقل از سرم پرید و چشمانم تاریک شد و هنوز کسی داخل قهوه خانهام نشده بود، نزد آن ملعون رفتم و با ادب و روی باز گفتم: یا افندی خنجر مرصّعی داری، کارِ کجاست؟
- گفت: کار فلان جا؛ گفتم: بده ببینم.
🔹چون خنجر به دستم رسید، چنان بر شکم او زدم که تا سینهاش درید و او را از بالای تخت به شطّ انداخته و پا به فرار گذاشتم؛ چون یقین داشتم اگر بمانم خون آن ملعون تمام آن شط را آلوده میکند.
🔸 و تا رمق داشتم میان نخلستان ها میدویدم و نمیدانستم به کجا میروم و خود را در نخلستان ها پنهان کردم که از خستگی خوابم برد، دیگر از خود خبر نداشتم و حالا خودم را اینجا میبینم!
- حضرت علّامه بحرالعلوم او را پس از نوازش روانه بغداد کرد.
📎 منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه موجود میباشد
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
لطف_و_مهربانی_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_به_شیعیان_حجره_فقاهت.mp3
11.89M
#ویژه_نامه_فاطمیه
#کلیپ_صوتی
⭕️ در غوغای محشر؛ فقط یک نفر مشکل گشاست!
👈🏻 کنار عرش میایستد، با پیراهنی غرقِ به خون! این ها اسراری است...
🎙 حضرت آیتالله وحید خراسانی مدظلّه
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
#ویژه_نامه_فاطمیه
#اعتقادات_اسلامی
⭕️ آسمان هفتم، پاداش تبرّی از غاصبان خلافت...
🎙 حضرت آیتالله شبیری زنجانی مدظلّه:
💠 آسیّدعلی گلپایگانی، فرزند مرحوم آسیّدجمال گلپایگانی نقل میکرد: بعد از رحلت مرحوم والد، شبی ایشان را در خواب دیدم، و میدانستم که از دنیا رفتهاند.
🔸انگشت ابهام ایشام را گرفتم تا به سؤالات من جواب بدهند. به من گفتند: میدانم میخواهی سؤالاتی بپرسی که من نمیتوانم جواب بدهم...
- عرض کردم: نه، میخواهم بپرسم بعد از وفات، حال شما چطور است؟!
🔹فرمودند: بسیار خوب است. پرسیدم: جای شما کجاست؟! فرمودند: ما چهار نفریم که در #آسمان_هفتم هستیم. و یکی از آنها، محقّق ثانی کرکی است.
- گفتم آیا شیخ مرتضی انصاری را هم میبینید؟!
🔸مرحوم والد فرمود: شیخ در آسمان اوّل است و دسترسی به ایشان بسیار آسان است! برای من سؤال شد که چه خصوصیّت مشترکی بین محقّق کرکی و مرحوم والد آسیّدجمال بود؟!
👈🏻 بعد از تحقیق برای من روشن شد که وجه مشترک هر دو، اهتمام به تبرّی از #غاصبان_خلافت بود.
📎 منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه موجود میباشد.
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat