eitaa logo
هنرستان
2.2هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
14 فایل
#رسانه_هنرستان رسانه فرهنگ و هنر با عضویت در #هنرستان از برنامه‌های فرهنگی هنری (سینما، تئاتر، شعر، کتاب، عکاسی، خوشنویسی، تجسمی، نمایشگاه و..) استان قم باخبر شوید. ارتباط با مدیر: #هانی_احمدزاده @hani_ahmadzadeh رسانه "هنرستان" @honarestan_net
مشاهده در ایتا
دانلود
🔎 ♻️ سه‌گانه‌های نگارش 🔸 متن اصلی رسانه‏‌هایی مانند تلویزیون به طور کامل مورد بی‌‏توجهی قرار گرفتند وتلویزیون را تعطیل نمودند. 🔻 نظر ویراستار عبارت بدون دلیل تفصیل یافته است. بخشی از جمله فعل معلوم دارد و بخشی مجهول. ✅ حاصل ویرایش رسانه‌ها مورد بی‌توجهی قرار گرفتند و تلویزیون تعطیل شد. یا به رسانه‌ها بی‌توجهی کردند و تلویزیون را تعطیل کردند. (البته این دومی بهتر است، چون «مورد چیزی قرار دادن» در نگارش چندان قابل توصیه نیست.) 🔻 محمد کاظم کاظمی 🔺 کانون نویسندگان قم 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 سه‌گانه‌های نگارش 🔻 متن اصلی 🔹 نکتۀ مهم که گاهی در فعالیت حرفه‌ای روزنامه‌نگاران و اهل رسانه نادیده گرفته می‌شود، خَلط این دو شخصیت است. ✳️ نظر ویراستار 🔹 بعضی کلمات با این که خودشان مشکلی ندارند، به دلیل تشابه با یک کلمهٔ دیگر، حس بدی به خواننده می‌دهند. از این جمله است کلمهٔ «خَلط» به معنی «مخلوط کردن» یا «درهم‌آمیختن». درست است که نویسنده در اینجا روی «خ» فتحه گذاشته است تا «خِلط» خوانده نشود. 🔹 ولی در کل این کلمه یک مقدار خصوصیت «حال به هم زنی» دارد. به خصوص که خیلی از مخاطبان ممکن است تفاوت این دو کلمه را در نیابند. مجبور نیستیم از این کلمهٔ عربی مشکوک به حال به‌هم‌زنی استفاده کنیم. می‌شود «درهم‌آمیختن» گفت. ✅ حاصل ویرایش 🔹 نکتۀ مهم که گاهی در فعالیت حرفه‌ای روزنامه‌نگاران و اهل رسانه نادیده گرفته می‌شود، درهم‌آمیختن این دو شخصیت است. 🔻 محمدکاظم کاظمی 🔺 کانون نویسندگان قم 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 سه‌گانه‌های نگارش 🔻 متن اصلی 🔹 همیشه مهم‌ترین ضعف امروز خبرنگاران را _ به‌ویژه در تلویزیون _ خوب ننوشتن دیده‌ام. ✳️ نظر ویراستار 🔹 این عبارت، بخشی از یک متن آموزشی است. در متن‌های آموزشی تا می‌توانیم ساده بنویسیم و از جمله‌های پیچیده و تودرتو پرهیز کنیم. جملهٔ معترضه اینجا متن را از روانی انداخته است. 🔹 این را بگویم که من با کاربرد جملهٔ معترضه موافق نیستم، مگر در جایی که واقعاً چاره نباشد، یا قصد تمایزبخشی به کلام داشته باشیم، مثلاً در شعر و متن‌های ادبی. 🔹 در اینجا آن جملهٔ معترضه در وسط پیام اصلی آمده و یک دست‌انداز ایجاد کرده است. بهتر است بگذاریم که اول پیام اصلی منتقل شود، بعد آن «به ویژه تلویزیون» را به عنوان یک نکتهٔ تکمیلی اضافه کنیم. ✅ حاصل ویرایش 🔹همیشه مهم‌ترین ضعف امروز خبرنگاران را خوب ننوشتن دیده‌ام، به‌ویژه در تلویزیون. 🔻 محمدکاظم کاظمی 🔺 کانون نویسندگان قم 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 سه‌گانه‌های نگارش 🔻 متن اصلی بنابراین، بازنگری «نظریهٔ سیاسی سنتی» منسوب به اسلام که برآیند تجربه‌های تاریخی زمان‌مند و دیدگاه‌های فقها و دانشمندان قدیم مسلمان می‌باشد، و طرح نظریه یا نظریه‌هایی جدید سیاسی همگام با تغییرات و تحولات زمان و عصر ما با حفظ اصالت‌ و ارزش‌های اسلامی و استفاده از تجربه‌های دیگر ملت‌ها از الزامات و «ضروریات» جامعه و حوزهٔ ما به شمار می‌رود. ✳️ نظر ویراستار جمله‌ای است با ۶۰ کلمه و حامل یک پیام اصلی و چند پیام فرعی. پیام اصلی این است که باید در نظریهٔ سیاسی سنتی بازنگری کرد. ولی در عین حال گفته شده است که این نظریهٔ سیاسی سنتی چه خصوصیتی دارد و نیز این بازنگری باید چه شرایطی داشته باشد. همین عبارت را پیچیده ساخته است. می‌شود این را سه قسمت ساخت. یکی خصوصیات نظریهٔ سنتی سیاسی، یکی لزوم بازنگری آن و دیگری شرایط آن بازنگری. ✅ حاصل ویرایش «نظریهٔ سیاسی سنتی» منسوب به اسلام، برآیند تجربه‌های تاریخیِ زمان‌مند و دیدگاه‌های فقها و دانشمندان قدیم مسلمان است. بنابراین بازنگری در آن، از الزامات و «ضروریات» جامعه و حوزهٔ ماست. این بازنگری باید با طرح نظریه یا نظریه‌های جدید سیاسی باشد و نیز همگام با تغییرات و تحولات زمان و عصر ما، با حفظ اصالت‌ و ارزش‌های اسلامی و استفاده از تجربه‌های دیگر ملت‌ها. 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 کوتاه‌نویسی‌ 🔹باید از دراز ساختن بی‌موجب جملات‌، پرهیز کرد. یکی از شکلهای درازنویسی‌، تکرار کلمات مشابه در یک جمله یا جمله‌های پیاپی بود. شکل دیگر، توضیح‌دادن واضحات است‌. به واقع در بسیاری از نوشته‌های ما، معنی با بخشی از جمله کامل می‌شود و هیچ ضرورتی برای توضیح بیشتر آن نیست‌، ولی ما بی‌موجب سخن را تکرار می‌کنیم‌. 🔹من برای این که خود توضیح واضحات نداده باشم‌، می‌کوشم پا به پای مثالها پیش بروم و دریافت بیشتر سخن را به خوانندگان فهیم واگذارم‌. 🔻مثال ۱ در دکان استاد عطّار علاوه بر آن‌که مشتریان برای خرید اجناس عطّاری می‌آمدند بزرگانی هم به این مغازه رفت و آمد داشته‌اند. 🔹وقتی سخن از دکان و مشتری باشد، لاجرم می‌توان دانست که مشتریان برای خرید اجناس می‌آمده‌اند و هیچ نیازی به ذکر این کار نیست‌. پس قسمت «برای خرید اجناس عطاری‌» قابل حذف است‌، چون مشتری برای کاری دیگر نمی‌آید. 🔹از سوی دیگر، می‌توان از بین «دکان‌» و «مغازه‌» هم یکی را حذف کرد و مانع تکرار کلمات مشابه شد. پس عبارت چنین خلاصه می‌شود: 🔸علاوه بر مشتریان معمولی‌، بزرگانی هم به مغازۀ استاد عطار رفت و آمد داشته‌اند. 🔻مثال۲ قیمت تمبرهایی که در افغانستان منتشره شده است در دوره‌های گوناگون متفاوت بوده است‌. قیمت تمبر همیشه وابسته به قیمت ارسال مراسلات پُستی از سوی دولت بوده است و هر مقدار که قیمت ارسال مراسلات بالا می‌رفت قیمت روی تمبرها هم افزایش پیدا می‌کرد. 🔹تمبر، چیزی است منتشرشدنی‌، پس اگر بگوییم «تمبرهای افغانستان‌» معنی این را می‌دهد که «تمبرهایی که در افغانستان منتشر شده است‌» و این عبارت دراز لازم نیست‌. از سوی دیگر، از قسمت «و هر مقدار که قیمت مراسلات‌...» تا آخر پاراگراف‌، به واقع تکرار و توضیح جملۀ پیشین است و چیز تازه‌ای ندارد. پس می‌توان آن را نیز برداشت و عبارت را چنین کوتاه ساخت‌: 🔹قیمت تمبرهای افغانستان در دوره‌های گوناگون متفاوت بوده است و وابسته به قیمت ارسال مراسلات پُستی از سوی دولت‌. 🔻مثال۳ از فعالیتهای چشمگیر دیگری که در این دوره صورت گرفت ارسال مراسلات پُستی از طریق پُست هوایی بین شهرهای خود افغانستان بود که تا قبل از سال۱۳۳۵ خورشیدی ارسال مراسلات فقط از طریق زمینی صورت می‌گرفت که بعد از این سال ارتباط هوایی کابل بین چند شهر از جمله هرات‌، مزار شریف‌، قندهار و میمنه نیز برقرار شد. 🔹در عبارت بالا، همین که «بعد از سال ۱۳۳۵ ارتباط هوایی برقرار شد» خودش می‌رساند که لابد پیش از آن‌، ارتباط فقط زمینی بوده است‌. پس هیچ نیازی به گفتن این که «تا قبل از سال ۱۳۳۵ ارسال مراسلات فقط از طریق زمینی صورت می‌گرفت‌» هیچ لازم نیست‌. من عبارت را چنین کوتاه کردم‌: 🔹کار چشمگیر دیگر در این دوره‌، ارسال مراسلات پُستی از طریق پُست هوایی بین شهرهای خود افغانستان بود. از سال ۱۳۳۵خورشیدی ارتباط هوایی کابل و هرات‌، مزارشریف‌، قندهار و میمنه برقرار شد. 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 كاربرد نابجا 🔹دقت و باریك‌بینی در معنا و نسبت میان كلمات، از بایسته‌های درست‌نویسی است. گاهی كلمات در معنای خود به كار نمی‌روند و گاهی در جای خود نمی‌نشینند. برخی كلماتی كه گاهی در معنا یا در جای خود به كار نمی‌روند، به این قرار است: ـ تقدیر، به معنای اندازه‌گیری یا ارزیابی است، نه قدردانی. ـ تحكیم، به معنای حكم دادن و داوری است، نه استوار كردن. ـ تجلیل، به معنای انداختن جُلّ بر پشت چارپا است، نه بزرگداشت. ـ پایمردی، به معنای وساطت و شفاعت است، نه پایداری. ـ بهانه، به معنای دلیل ناقص و سست است، نه مناسبت. بنابراین این جمله درست نیست: «به بهانۀ تولد ابن سینا، اول اردیبهشت را روز پزشك نامیده‌اند.» ـ پیرامون، به‌ معنای اطراف و در مقابل كانون است. بنابراین «پیرامون ادبیات» یعنی حواشی و حومۀ ادبیات، نه «دربارۀ ادبیات». ـ تا، برای بیان مقصد و هدف است، نه نتیجه و حاصل قهری. بنابراین جملۀ زیر نیاز به ویرایش دارد: «آن‌قدر غذا خورد تا مریض شد.» زیرا كسی به هدف بیماری، پرخوری نمی‌كند؛ ولی نتیجۀ قهری آن، همین است. صورت صحیح جمله این‌گونه است: «آن‌قدر غذا خورد كه مریض شد.» ـ فراری، یعنی آن‌كه فرار می‌كند یا كرده است. بنابراین جملۀ « نباید بچه‌ها را از مدرسه فراری داد» درست است، نه جملۀ « نباید بچه‌ها را از مدرسه فراری كرد.» ـ درب، عربی و به معنای «در بزرگ = درواز» است. بنابراین به جای «درب خانه» یا «درب قوطی» یا «درب مغازه» باید «در خانه» و ... گفت. ناصر خسرو: «انگشت مكن رنجه به در كوفتن كس.» ـ اضافۀ اسم به حروف، جایز نیست. غلط: كتاب من جدای از من نیست. درست: كتاب من جدا از من نیست. ـ عبارت «لازم به ذكر است» ساختاری مشوش دارد و باید به جای آن از عبارت‌هایی مانند «شایان ذكر است»، «گفتنی است»، «ناگفته نماند»، «باید افزود» استفاده شود. 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 كاربرد نابجا(۲) 🔹ـ رهنمون، صفت فاعلی و به معنای راهنما است؛ اما برخی آن را در معنای «راهنمایی»(مصدر) به‌كار برده، می‌نویسند: «او ما را به سوی هدف رهنمون كرد.» درست آن است كه بنویسیم: «او ما را به سوی هدف رهنمون گشت.» بنابراین «رهنمون» را در جایی می‌توانیم استفاده كنیم كه بتوانیم جای آن كلمۀ «راهنما» را بگذاریم. 🔹ـ كنكاش، به معنای مشورت و رایزنی است، نه كاوش. ـ پسوند «شناسی»(logi) پس از تركیب با برخی اسم‌ها، آنها را تبدیل به نام دانش‌های خاصی می‌كند؛ مانند روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، زیست‌شناسی و حافظ‌شناسی. مشكل این‌گونه تركیب‌‌ها این است كه نمی‌توان با اتصال «یای نسبت» به آنها صفت ساخت. 🔹برای ساختن صفت نسبی از آنها باید یكی از دو كار زیر را كرد: یك. به جای «یای نسب» از دیگر ادات نسبت استفاده شود؛ مثلا جامعه‌شناسانه یا جامعه‌شناسیك. دو. «شناسی» تبدیل به «شناخت» شده، یای نسبت به آن متصل گردد: جامعه‌شناختی، معرفت‌شناختی. پسوند «شناخت» در متون كهن كاربرد داشته و دقیقا به معنای «شناسی» به كار می‌رفته است. اكنون نیز گاهی در همین معنا به كار می‌رود: قرآن‌شناخت = قرآن‌شناسی؛ هنرشناخت = هنرشناسی. 🔹نكتۀ مهم در تركیب‌های فوق، این است كه بدانیم تركیب‌هایی مانند حافظ‌شناسی یا جامعه‌شناسی، اسم‌اند؛ اما تركیب‌های جامعه‌شناختی یا جامعه‌شناسانه یا جامعه‌شناسیك، صفت‌اند. مثلا در جملۀ زیر، «جامعه‌شناسی» اسم، و «دین‌‌شناختی» صفت «نظریه‌ها» است: «جامعه‌شناسی، بستر مناسبی برای تحول نظریه‌های دین‌شناختی است.» در این جمله، جای «دین‌شناختی» می‌توان تركیب «دین‌شناسانه» را گذاشت؛ اما نمی‌توان از آمیزۀ «دین‌شناسی» استقاده كرد. 🔹ـ «گزار» و «گذار» را نباید به جای یكدیگر به كار برد. «گزاردن» به معنای ادا كردن و به‌جای آوردن كاری است؛ مانند نمازگزار، حج‌گزار، خدمت‌گزار، پاسخ‌گزار، سپاس‌گزار، حق‌گزار. حافظ: فرض ایزد بگزاریم و به كس بد نكنیم... مستان تو خواهم كه گزارند نمازم... چه باشد حق نعمت می‌گزارم... 🔹معنای دیگر «گزاردن» گزارش كردن یا گزاره‌سازی است؛ مانند مثال‌های زیر: خواب‌گزار: كسی كه خواب را تعبیر یا تبدیل به گزاره می‌كند. گله‌گزار: كسی كه گلایه‌های خود را به زبان می‌آورد. خبرگزار: كسی كه خبر گزارش می‌كند. پیغام‌گزاز: كسی كه پیامی را بیان می‌كند. سخن‌گزار: سخنور اما «گذار» از مصدر «گذاشتن» یا «گذراندن» به معنای نهادن یا عبور كردن است؛ مانند بنیان‌گذار، تأثیرگذار، رهگذار، گشت‌وگذار. 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 سه‌گانه‌های نگارش 🔻 متن اصلی 🔹برای ساخت گزارش تلویزیونی خوب، باید با تصویر و مقتضیاتش از طریق کتاب‌های خوب موجود و نیز کلاس‌های آموزشی متنوع و متعدد، بیشتر و دقیق‌تر آشنا شوید. ✳️ نظر ویراستار 🔹اینجا دو پیام داریم که در یک جملهٔ طولانی آمده‌اند. به همین دلیل جمله یک مقدار سنگین شده است. یک پیام می‌گوید که باید با تصویر و مقتضیاتش آشنا شویم و پیام دیگر از منابع آموزشی می‌گوید. این‌ها را می‌شود در دو جمله تفکیک کرد. 🔹پیشنهاد می‌کنم تا جایی که می‌توانید از جمله‌های طولانی بپرهیزید. خیلی از جمله‌های طولانی را می‌شود دو جملهٔ کوتاه ساخت. ✅ حاصل ویرایش 🔹برای ساخت گزارش تلویزیونی خوب، باید با تصویر و مقتضیاتش، بیشتر و دقیق‌تر آشنا شوید. کتاب‌های خوب موجود و نیز کلاس‌های آموزشی متنوع و متعدد می‌توانند یاریگر شما در این آشنایی باشند. 🖊 📝 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢هم‌گرایی برای روشن‌تر شدن اهمیت هم‌گرایی کلمات در جمله، بهتر است نخست نمونه‌هایی را ببینیم که در آن کلمات همدیگر را دفع می‌کنند: - اندیشه، قله‌ای است که انسان در آنجا به گوهر کمال دست می‌یابد. سوال: کدام جویندۀ گوهر، زحمتِ قله‌پیمایی به خود می‌دهد؟ بازسازی براساس تناسب‌گرایی: خردورزی، دریایی است که انسان در آنجا به گوهر کمال دست می‌یابد(دریا و گوهر). یا خردورزی، قله‌ای است که انسان را به معراج حقایق می‌برد. - حلاوت آیات الهی، روح را پرواز می‌دهد؟ سوال: چه نسبت است میان حلاوت و پرواز؟ بازسازی براساس تناسب‌گرایی: حلاوت آیات الهی، کام جان را شیرین می‌کند/ دل‌ها را به سوی خود می‌کشد. - قرآن، همچون خورشیدی است که روح را صیقل می‌دهد. سوال: آیا می‌توان از خورشید چشم داشت که چیزی را صیقل دهد؟ بازسازی براساس تناسب‌گرایی: قرآن، خورشیدی است که انسان را از خواب غفلت و رنج ظلمت می‌رهاند(ضدیت خورشید با خواب و تاریکی) - ریشه‌های سکولاریسم در جهان‌بینی غربی و عرصه‌های مشابه آن است. سوال: ریشه، در زمین و زمینه است یا در فضا و عرصه؟ بازسازی براساس تناسب‌گرایی: ریشه‌های سکولاریسم در جهان‌بینی غربی و زمینه‌های مشابه آن است(ریشه و زمین). - هرکه آب از این چشمه خورد، گرفتار موج‌های ناامیدی نمی‌شود. سوال: رفع تشنگی با خوردن آب از چشمه، چگونه موج‌ها را در هم می‌شکند؟ برای رهایی از موج‌های سهمگین باید شناگری آموخت یا کشتی ساخت، یا از چشمه آب خنک نوشید؟ بازسازی براساس تناسب‌گرایی: هرکه از این چشمه آب خورد، گرفتار کویر ناامیدی نمی‌شود(کویر و چشمه) -احترام به تخصص، زمینه را برای ورود شایستگان به حکومت باز می‌کند. سوال: زمینه را باز می‌کنند یا هموار؟ بازسازی براساس تناسب‌گرایی: احترام به تخصص، زمینه را برای ورود شایستگان به حکومت هموار می‌کند(زمین و همواری). 📚 برگرفته از کتاب «بهتر بنویسیم» 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 شیوۀ نگارش ضمیرهای شخصی پیوسته (۱) 🔸در فارسیِ معیار و غیرشکسته، رسم‌الخط ضمیرهای شخصی پیوسته (ـ‌‌م، ـ‌‌ت، ـ‌‌ش، ـ‌‌مان، ـ‌‌تان، ـ‌‌‌شان) در پیوند با انواع واژه‌ها به شرح زیر است: 🔹۱) واژه‌های پایا‌ن‌یافته به حرف پیوسته (مانند «ب» و «ه» و «یِ») و حرف جدا (مانند «ر»): - کتابم، کتابت، کتابش*، کتابمان، کتابتان، کتابشان - توجهم، توجهت، توجهش، توجهمان، توجهتان، توجهشان - رأیم، رأیت، رأیش، رأیمان، رأیتان، رأیشان - برادرم، برادرت، برادرش، برادرمان، برادرتان، برادرشان یادآوری: در «کتابش»، الگوی هجای آخر cvc (= صامت + مصوت + صامت) است: کِ - تا - بَش. بنابراین درست نیست که *کتاب‌اش بنویسیم و /کتابش/ بخوانیم. پس املای *کتاب‌اش و نیز *کتاب‌ات و *کتاب‌ام، که پایان‌یافته به حروف پیوسته‌اند، نادرست است. 🔹۲) واژه‌های پایان‌یافته به صدای i: - صندلی‌ام، صندلی‌ات، صندلی‌اش، صندلی‌مان، صندلی‌تان، صندلی‌شان - سرمه‌ای‌ام، سرمه‌ای‌ات، سرمه‌ای‌اش، سرمه‌ای‌مان، سرمه‌ای‌تان، سرمه‌ای‌شان - جدایی‌ام، جدایی‌ات، جدایی‌اش، جدایی‌مان، جدایی‌تان، جدایی‌شان یادآوری: واژه‌های پایان‌یافته به صدای ey نیز مانند واژه‌های پایان‌یافته به i است: نِی‌ام، نِی‌ات، نِی‌اش، نِی‌مان، نِی‌تان، نِی‌شان. 🔹۳) واژه‌های پایان‌یافته به حرف «و» الف) با صدای o: مانتوام، مانتوات، مانتواش، مانتومان، مانتوتان،‌ مانتوشان یادآوری: واژه‌هایی مانند «رهرو» نیز با صامت میانجی «ا» نوشته می‌شوند: رهروام،‌ رهروات،‌ رهرواش. این واژه‌ها را می‌توان بدون «ا» نیز نوشت: رهروَم، رهروَت، رهروَش. ب) با صدای u: آرزویم، آرزویت، آرزویش، آرزویمان، آرزویتان، آرزویشان یادآوری: «آرزومان، آرزوتان، آرزوشان» نیز درست‌اند،‌ ولی ترجیح ندارند. 🔹۴) واژه‌های پایان‌یافته به صدای e (های بیان حرکت): خانه‌ام، خانه‌ات، خانه‌اش، خانه‌مان، خانه‌تان، خانه‌شان یادآوری: املای *خانۀمان/ *خانه‌ی‌مان، *خانۀ‌تان/ *خانه‌ی‌تان، *خانۀ‌شان/ *خانه‌ی‌شان نادرست و غیرمعیار است. 🔹۵) واژه‌های پایان‌یافته به صدای â: صدایم، صدایت، صدایش، صدایمان، صدایتان، صدایشان یادآوری: ۱) «صدامان، صداتان، صداشان» نیز درست‌اند، ولی ترجیح ندارند. ۲) واژه‌هایی مانند «موسیٰ» نیز در حکم واژه‌های پایان‌یافته به صدای â هستند: موسایم، موسایت، موسایش، موسایمان، موسایتان، موسایشان. 🔹۶) واژه‌های پایان‌یافته به همزه الف) «أ»: مبدأم، مبدأت، مبدأش، مبدأمان، مبدأتان، مبدأشان ب) «ؤ»: لؤلؤم، لؤلؤت، لؤلؤش، لؤلؤمان، لؤلؤتان، لؤلؤشان پ) «ء»: جزئم، جزئت، جزئش، جزئمان، جزئتان، جزئشان 📝 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 سه‌گانه‌های نگارش 🔻 متن اصلی شهر توسط طالبان تحت محاصره قرارگرفته بود ✳️ نظر ویراستار تا می‌توانیم ساده بنویسیم. تا می‌توانیم از عبارت‌هایی مثل «تحت چیزی قرار گرفتن» پرهیز کنیم. این‌ها در زبان گفتار رایج نیستند و زبان نوشتار باید مبتنی بر زبان گفتار باشد. زبان نوشتار در واقع شکل نوشتنیِ زبان گفتار است. ✅ حاصل ویرایش شهر در محاصرهٔ طالبان بود. ✍ محمدکاظم کاظمی 🔰 با از برنامه های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 سه‌گانه‌های نگارش 🔻متن اصلی در این زمینه اقدام به انجام مصاحبه با کارشناسان متخصص در زمینۀ صادرات خشکبار و صادرکنندگان فعال در این زمینه گردید. ✳️نظر ویراستار ۱. سه تا «زمینه» آمده است که دوتایش لازم نیست. ۲. میان «اقدام» و «گردید» خیلی فاصله افتاده است که خوب نیست. در چنین مواردی بهتر است که «اقدام گردید» یکجا بیاید. ۳. به جای «گردید»، «شد» بهتر است. یعنی «اقدام شد». ۴. ولی ساده‌نویسی ایجاب می‌کند که اصلاً به جای «به مصاحبه اقدام گردید» بگوییم «مصاحبه شد» یا «مصاحبه کردیم»، و من دومی را ترجیح می‌دهم. ✅ حاصل ویرایش در این زمینه با کارشناسان متخصص و صادرکنندگان فعال خشکبار، مصاحبه کردیم. محمدکاظم کاظمی کانون نویسندگان قم 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 سه‌گانه‌های نگارش ✍ محمدکاظم کاظمی 🔻 متن اصلی چرا پدرش در آن سن و سال او را برای کار فرستاده است. ✳️ نظر ویراستار عبارت دوپهلوست. معلوم نمی‌شود که منظور سن و سال پدر است یا سن و سال فرزند. حتی تصور می‌شود که پدر منظور است، در حالی که چنین نیست. با یک جابه‌جایی اجزای جمله، ابهام رفع می‌شود. ✅ حاصل ویرایش چرا پدرش او را در آن سن و سال برای کار فرستاده است. 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/38469926C37cb57d229
🔎 💢 سه‌گانه‌های نگارش محمدکاظم کاظمی 🔻 متن اصلی سقوط این دو منطقهٔ استراتژیک زمینه‌ساز تهاجم به ماوراءالنهر از سوی ابوالقاسم بابر شد. 🔹 نظر ویراستار وقتی شخصی خودش کاری کرده است، نیازی ندارد بگوییم این کار از سوی او انجام شد. می‌توانیم ساده‌تر بنویسیم که او این کار را کرد. «تهاجم به ماوراءالنهر از سوی ابوالقاسم بابر» را می‌شود «تهاجم ابوالقاسم بابر به ماوراءالنهر» نوشت. ✅ حاصل ویرایش سقوط این دو منطقهٔ استراتژیک زمینه‌ساز تهاجم ابوالقاسم بابر به ماوراءالنهر شد. 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net
🔎 💢 سه‌گانه‌های نگارش 🔻 متن اصلی خوشبختانه برای سلطان حسین، اوزبیک‌ها برای فتوحات دوام‌دار حداقل برای مدتی ادامه ندادند و در مسیر دریای آمو عقب‌نشینی نمودند. 🔹 نظر ویراستار عبارت از طبیعت معمول گفتار دور است. ببینید تصور کنیم که اگر همین مطلب را بخواهیم به زبان گفتار بگوییم، چه خواهیم گفت. با یک مقدار جابه‌جایی اجزای جمله و نیز تغییر فعل «نمودند» به «کردند» عبارت می‌تواند روان و ساده شود. ✅ حاصل ویرایش از بخت خوش سلطان حسین، اوزبیک‌ها حداقل برای مدتی به فتوحات دوام‌دار ادامه ندادند و در مسیر دریای آمو عقب‌نشینی کردند. ✍ محمدکاظم کاظمی 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net
🔎 🔸کاندید یا کاندیدا؟ 🔹کاندید (candide) و کاندیدا (candidat)، هر دو، واژه‌‌هایی فرانسوی هستند. 🔹کاندید به معنای انسان ساده‌دل و ساده‌لوح است. 🔹کاندیدا به معنای کسی است که داوطلب انجام دادن و اجرای کاری یا نامزد احراز مقامی است. 🔻بنابراین: ⛔ مهندس فاطمی برای نمایندگی شورای شهر کاندید شده است.(نادرست) ✅ مهندس فاطمی برای نمایندگی شورای شهر کاندیدا شده است. (درست) ✍ (شمیم) 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net
🔎 📝 آیا هنوز قلم به دست نگرفته‌اید؟ 🔹شاید بارها به خود گفته‌اید "وقتی بیشتر یاد گرفتم، شروع می‌کنم به نوشتن"، یا "هنوز آماده نیستم، باید بیشتر بخوانم و تمرین کنم". اما حقیقت این است که هیچ‌وقت زمان کاملی برای شروع وجود ندارد. نویسندگی، مهارتی است که با تمرین و ممارست به دست می‌آید. 🔹منتظر آموختن تمام فوت و فن‌های نویسندگی نباشید. بهترین راه برای یادگیری، نوشتن است. با نوشتن، می‌توانید سبک خود را پیدا کنید، نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و به مرور زمان پیشرفت کنید. 🔹پس همین حالا یک دفترچه بردارید و شروع کنید به نوشتن. یک پاراگراف، یک صفحه، یک داستان کوتاه... مهم نیست چقدر می‌نویسید، مهم این است که شروع کنید. 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net
🔎 💢 سه‌گانه‌های نگارش 🔻 متن اصلی از دریا گذشتند و به‌سوی قره‌قل، قلعه‌ای در مسافت یک‌روزه راه از بخارا حرکت کردند. 🔹 نظر ویراستار پیام اصلی از این جمله این است که بگوییم «آنان از دریا گذشتند و به سوی قره‌قل حرکت کردند». این توضیح که قره‌قل در کجاست مسئله‌ای فرعی است. حالا ما چرا پیام اصلی این جمله را موقوف این پیام فرعی بسازیم؟ اول همان مقصد حرکت را بگوییم و بعد توضیح اضافی دربارهٔ‌ محل شهر را بیاوریم. وقتی شنونده را تا آخر جمله منتظر پیام اصلی می‌گذاریم، او بر آن پیام فرعی هم تمرکز نمی‌کند چون می‌خواهد بداند که بالاخره چه شد. ✅ حاصل ویرایش از دریا گذشتند و به‌سوی قره‌قل حرکت کردند که قلعه‌ای بود در مسافت یک‌روزه راه از بخارا. 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net
🔎 💢سه‌گانه‌های نگارش 🔻 متن اصلی این رابطه تنها در تعالیم دینی یافت می‌شود و تنها با استفاده از خود آموزه‌‌‌های دینی و دستگاه‌های مفهومی مستنبط از متون دینی می‌توان نسبت به تبیین آن همت گماشت. 🔹نظر ویراستار اگر از من بپرسید که «شاه‌کلید نگارش خوب چیست؟» می‌گویم «ساده‌نویسی.» وقتی به راحتی می‌توانیم بگوییم «تبیین کرد»، چرا بگوییم «نسبت به تبیین آن همت گماشت»؟ از همین قبیل است این عبارت‌ها که من ساده‌شان می‌کنم: تحت تعقیب قرار داد / تعقیب کرد مورد بررسی قرار می‌دهیم / بررسی می‌کنیم به مصاحبه اقدام گردید / مصاحبه شد مزاحمت ایجاد می‌کرد / مزاحم بود ✅ حاصل ویرایش اول این رابطه تنها در تعالیم دینی یافت می‌شود و تنها با استفاده از آموزه‌های دینی و اجتهاد در متون نخستین، می‌توان آن را تبیین کرد. ✅ باز هم نظر ویراستار خوب، حالا این «می‌توان آن را تبیین کرد» را هم ساده‌تر می‌کنیم: این رابطه تنها در تعالیم دینی یافت می‌شود و تنها با استفاده از آموزه‌های دینی و اجتهاد در متون نخستین، دینی قابل تبیین است. 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net