فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئو پادکست زیبا🥀
🧕تهیه کننده: آرزو عبدی
✅ کاری: از شورای واحد مطهره
🔴 دبیرستان برهنه پوشان
#حاج قاسم
#یاد_شهیدان_صلوات
🔹بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
┏⊰🌸🌸⊱━━━─━━┓
🆔@hoozekoosar
┗━━─━━━⊰🌸🌸⊱┛
amir-abbasi-hejab-navadiha.ir_.mp3
10.37M
با پرچم اسلام در قلب میدانیم
دلداده راه سرخ شهیدانیم
ما دین و قرآن را هستیم همه یاور
با امر بر معروف با نهی از منکر
هرکس ز عفت توشهای داراست
او وارث صدیقه کبراست
نه بر همه بی بند و باریها
آری حجاب ارثیه زهراست
لبیک یا زهرا، لبیک یا زهرا
دست خدا هر دم، پشت و پناه ماست
حب الحسین هرجا، فانوس راه ماست
با حضرت زینب، احد وفا بستیم
چشم انتظاران، مولایمان هستیم
برقامت خمیده حضرت زهرا بر نالههای زینب کبری
بر سوز قلب شیعیان سوگند یاابن الحسن بیا بیا مولا
لبیک یا مهدی لبیک مهدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو پادکست
#شهادت-حضرت-فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
🥀تسلیت باد🥀
🧕تهیه کننده: فاطمه خدادای
✅ کاری از: دانش آموز فعال طرح شهید بهنام محمدی
🔴 آموزشگاه شهید باهنر
🔹بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
┏⊰🌸🌸⊱━━━─━━┓
🆔@hoozekoosar
┗━━─━━━⊰🌸🌸⊱┛
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ
کوثر 🖤
کـوثـر
یعنی یک خوبیِ تمام نشدنی ...
یا فاطمه سلام الله علیها اغیثینی
💠رفع چشم زخم در روایات💠
✅ در روايات را ه هاي خنثي كردن اثر چشم زخم هم بيان شده است كه برخي از آنها اشاره مي شود :
🔻
❶ ياد كردن خداوند؛
از امام صادق علیه السلام روايت شده است: «هر كس از سيرت و صورت برادر مسلمانش خشنود شود، خدا را ياد كند؛ زيرا وقتى خداوند را به ياد آورد ضررى به برادر مؤمنش نمےرسد»
⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۵
🔻
❷ گفتن «تبارك اللّه احسن الخالقين»
امام صادق علیه السلام فرمود: «كسى كه چيزى از برادرش او را متعجب ساخت اين جمله را بگويد، زيرا چشمزخم حق است»،
⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۶
🔻
❸ گفتن «آمنتُ باللّه و صلى اللّه على محمد و آله» پس از آن اثر چشم زخم خنثى مےگردد.
🔻
❹ قرائت سوره «ناس» و «فلق» هنگام ترس از چشمخوردن،
⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ج۹۲
❺ نوشتن سورههاى «حمد»، «اخلاص»، «ناس»، «فلق» و «آيةالكرسى» در ورقهاى و به همراه داشتن آن،
⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۵
🔻
❻ قرائت سه مرتبه ذكر «ماشاءاللّه لاحول ولا قوة الا باللّه العلى العظيم» به هنگام ترس از چشم خوردن يا چشم زدن،
⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۶
🔻
❼ حرز امام جواد و يا انگشتر حاوى حرز امام جواد بنا به آنچه در روايت آن آمده است به جهت حفظ از بلاها و بدىها و هر چه كه انسان از آن مىترسد مفيد است،
⇦بحار، ج۵۰، ص۹۸
🔻
❽ درخصوص انگشتر عقيق هم رواياتى وارد شده كه انسان را از بلاها و هرگونه بدى حفظ مےكند،
⇦وسائل الشيعه، ج ۵، ص۹۰-۸
🌷اللّهُم صلی علی محمدوال محمد🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئو کلیپ زیبا🥀
🧕تهیه کننده: ویدا عبدی
✅ کاری: از شورای واحد مطهره
🔴 دبیرستان برهنه پوشان
#شهادت-حضرت-فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
🥀تسلیت باد🥀
🔹بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
┏⊰🌸🌸⊱━━━─━━┓
🆔@hoozekoosar
┗━━─━━━⊰🌸🌸⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فاطمیه_آمد
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
🎬فتو کلیپ زیبا🥀
🖤معنای القاب حضرت زهرا(س)
🧕تهیه کننده: فاطمه فتح زاده
✅ کاری: از شورای واحد مطهره
🔴 دبیرستان برهنه پوشان
🔹بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
┏⊰🌸🌸⊱━━━─━━┓
🆔@hoozekoosar
┗━━─━━━⊰🌸🌸⊱┛
به هر میزان که عمــــلمان
شبیه عمل فاطمهزهرا(سلاماللهعلیها)
و امیرالمــؤمنینعلـــی(روحیلهالفداء)
باشد، آنها را دوست داریم!
مُحبواقعی، شبیه محبوب میشود!
4_5999331484375189587.mp3
9.89M
#حاجحسینخلجۍ
دُعاےمـــــــادر...
❇️ برگزاری جلسه برنامه ریزی فعالیت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و دهه بصیرت با حضور فرمانده واحد و اعضای شورای واحد مقاومت مطهره دبیرستان برهنه پوشان
🔹بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
┏⊰🌸🌸⊱━━━─━━┓
🆔@hoozekoosar
┗━━─━━━⊰🌸🌸⊱┛
✅ آماده سازی فضای مدرسه جهت ایام سوگواری فاطمیه به همت فرمانده و شورای واحد مقاومت مطهره دبیرستان برهنه پوشان
🔹بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
┏⊰🌸🌸⊱━━━─━━┓
🆔@hoozekoosar
┗━━─━━━⊰🌸🌸⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴استوری🥀
🧕تهیه کننده: فاطمه ربانی
✅ کاری: از دانش آموز فعال طرح شهید بهنام محمدی
🔴 دبیرستان شهید رجایی
#شهادت-حضرت-فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
🥀تسلیت باد🥀
🔹بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
┏⊰🌸🌸⊱━━━─━━┓
🆔@hoozekoosar
┗━━─━━━⊰🌸🌸⊱┛
بصیرت
فاطمه سلام الله علیها برای دفاع از
امامت جان فدا کرد . و علی علیه السلام
غیرت الله،اسدالله ، یدالله ، خیبرشکن
بخاطر #وحدت جامعه مسلمین ، بخاطر
برگ برنده دست دشمن ندادن ۲۵ سال
سکوت کردند! نمیدانم اگر درآن روزها
بودیم بر امام خویش خرده میگرفتیم
که از چه نشسته ای و حق نمی ستانی؟
بصیرت اینجاست که به آدمی کمک میکند
تا فتنه را بشناسیم و به فرموده مولا :
چنان شتر دوساله نه بگذارید بدوشند
نه سواری بدهید ..
16.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زهرا در آتش بود حیدر داشت می سوخت......اگر دوست داری اشکی ازت جاری بشه در ایام فاطمیه...این شعر خوانی را تا آخر همراهی کن.
🖤اینروزهازیادبگویید
«السلامعلیکیاامیرالمومنین»
زیراکهکسیدر مدینهیادشنمیکند
🖤اینروزهاعلی(علیهالسلام)ازهمیشهتنهاتراست....
چهسریاستدرمصائباینخانواده...
امروزعلیتنها،فرداحسنوحسین...
واینجاستکهمیتوانگفت:
همهچیزازشهادت مادرشروعشد😭🤧
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک
🔥نشرحداکثری🔥
❤️پروفایلا یک رنگ بشه
واسه امام زمان❤️
👋همه باهم در شب
یلدا دعای فرج میخوانیم🤲
🌺هی میگی چجوری
🌺براامام زمان کارکنم؟!🙃
بیاتوی این دو✌️روز هرچی
میتونی این عکسو نشر بده🌈
#فاطمیه
#امام_زمان
#ایام_فاطمیه
توبه رضا
این داستان بخونی اندازه صدتا مجلس، معارف داره...خلاصه زهرایی میشی...حتما در یک جای خلوت و با توجه بخون اگر هم در جمه میخونی قول بده خودت را رها کنی و بغضت را نگه نداری
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
https://chat.whatsapp.com/FgkeWd6OpBPHQlqcPgwnYu
آمادهای بریم....
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
لباسامو پوشيدم و گفتم: يالا چادرو سرت کن ببينم، امشب ميخوام تو عمرم براي اولين بار به حضرت زهرا اعتماد کنم ببينم اين حضرت زهرا ميخواد چيکار کنه مارو... يالا
سوار ماشينش کردم و اومدم نزديک حسينيه اي که ميخواست بره پياده اش کردم
از ماشين که پياده شد داشت گريه ميکرد
همينجور که گريه ميکرد و درو زد به هم، ورفت
اومدم تو خونه و حالا ضد حال خورديم و حالم خوب نبودداشتم حرفهای خانومه روکه مثل پتک توسرم میخوردتوذهنم مرورمیکردم
تو راه که داشتم ميبردمش تا دم حسينيه، هي گريه ميکرد و با خودش حرف ميزد، منم ميشنيدم چي ميگه
اما داشت به من ميگفت
ميگفت: اين گناه که ميکني سيلي به صورت مهدي ميزني، آخه چرا اينقدر حضرت مهدي رو کتک ميزني، مگه نميدوني ما شيعه ايم، امام زمان دلش ازدست ما ميگيره، اينارو ميگفت
منم رانندگي ميکردم.... واردخونه شدم
ديدم مادرم، پدرم، خواهرام، داداشام اينا همه رفتند هیئت
تو خانواده مون فقط لات من بودم
تلويزيونو که روشن کردم ديدم به صورت آنلاين کربلا را نشون ميده
صفحه ي تلويزيون دو تکه شده، تکه ي راستش خود بين الحرمين و گاهي ضريحو نشون ميده، تکه دومش، قسمت دوم صفحه ي تلويزيون يه تعزيه و شبيه خوني نشون ميداد، يه مشت عرب با لباس عربي، خشن، با چفیه هاي قرمز، يه مشت بچه ها با لباس عربي سبز، اينارو با تازيانه ميزدند و رو خاکها ميکشوندند
من که تو عمرم گريه نکرده بودم، ياد حرف اين دختره افتادم گفتم وااااااي يه عمره دارم تازيانه به مهدي ميزنم
پاي تلويزيون دلم شکست، گفتم یازهرای مظلومه دست منو بگير
یازهرا يه عمره دارم گناه ميکنم، دست منو بگير
من ميتونستم گناه کنم، اما به تو اعتماد کردم.
کسي تو خونه نبود، ديگه هرچي دوست داشتم گريه کردم توسروصورت خودم میزدم
گريه هاي چند ساله که بغض شده بود، گريه ميکردم، داد ميزدم، عربده ميکشيدم، خجالت که نميکشيدم چون کسي نبودیه حس عجیبی بهم دست داده بودکه توی همه عمرم تجربه نکرده بودم احساس میکردم سبک شدم احساس میکردم تازه متولدشدم....
نیمه شب بود، باصدای بازشدن قفل در ازخواب بیدارشدم همون پای تلویزیون خوابم برده بودپدر و مادرم از حسينيه آمدند
تا مادرم درو باز کرد، وارد شد تو خونه، تا نگاه به من کرد (اسمم رضاست)، يه نگاه به من کرد گفت: رضا جان حالت خوبه؟چراچشمات قرمزه چراصورتت قرمزشده گفتم چیزی نیست گفت ص