eitaa logo
حوزه بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
585 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
176 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای روز پنجم ماه رمضان
(۶) 🌷حمید عادت داشت که هر روز دو صفحه از قرآن را در ابتدای روز و پایان روز با معنی بخواند و اگر مفهوم و معنای آیه‌ای را به درستی متوجه نمی‌شد، در تماس با دوستان طلبه‌اش می‌خواست که معنا و مفهوم آیه را برایش توضیح دهند و بی‌تفاوت و بدون درک معنی از آیات عبور نمی‌کرد. ایشان هر وقت که در منزل فرصتی پیدا می‌کرد، شروع به حفظ قرآن می‌کرد و موفق شده بود که ۵ جزء از قرآن را حفظ کند. ایشان همواره توصیه می‌کرد که خواندن قرآن به‌ همراه تامل و تدبر باشد و پیشقدم در برگزاری برنامه‌ها و دوره‌های انس و ختم قرآن بود، به‌ طوری که در محل کار با اجرای طرح ختم قرآن، دائماً سایر همکارانش را تشویق می‌کرد تا روزی ۲ صفحه قرآن بخوانند و با مشخص کردن صفحات موردنظر برای هر نفر، در طول یک هفته، یک بار کل قرآن را به این شکل ختم می‌کردند. 🌷شهید در ایام خاص مثل ایام عید نوروز یا ماه مبارک رمضان که فرصت بیشتری داشت، بیشتر وقتش را صرف خواندن کتاب می‌کرد و از من می‌خواست کتاب‌هایی را که خوانده، بنده هم بخوانم و مطالب مهم و دشوار کتاب را برای هم توضیح می‌دادیم. شهید معمولاً کتاب‌ هم در اختیار دیگران می‌گذاشت و یا کتاب اهدا می‌کرد و در یکی از به‌یادماندنی‌ترین خاطراتی که در این رابطه از شهید دارم، این است که ایشان قصد داشت به مسلمان اهل تسننی که به تازگی به مذهب شیعه گرایش پیدا کرده بود، دو جلد کتاب نهج‌البلاغه و الغدیر اهدا کند که به‌علت اعزام به سوریه این امر مقدور نشد و پس از شهادت‌شان بنده این دو کتاب را از طرف شهید اهدا کردم... شهید به هر ماموریتی که اعزام می‌شد، همیشه یک قرآن کوچک هم به همراه خود می‌برد و در جیب لباس نظامی خود می‌گذاشت؛ قبل از اعزام به سوریه که وسایلش را آماده می‌کردم، گفت وسایل اضافی نگذار و اصلاً همه وسایل را بردار و فقط قرآن را بگذار و در ایامی که در سوریه بود، به گفته همکارانش در آن روزها و حتی تا لحظات قبل از شهادت، انس دائم با قرآن داشت و در لحظه شهادت هم، قرآن همراه شهید که آغشته به خونش شده بود را یکی از دوستانش به یادگار برداشت...
🚨 افطاری مورد علاقه‌ 💠 رهبر انقلاب نقل می‌کنند ۱۳۹۰(قمــری) در زندان از راه رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست می‌داشتم. هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند. نماز را خواندم. لحظات شادی‌آور سر سفره افطار در کنار خانواده، با که در برابر ما می‌جوشید، در خاطرم گذشت. خوردنی‌های سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه مختص خود را(غذای معروف مشهدی‌ها که ظاهراً مختص خود آنها است) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست می‌داشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه می‌شود و به شیوه خاصی آن را می‌پزند. من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود آمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود. به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوع‌تر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت. ، نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.  📙 کتاب خون دلی که لعل شد
📌نکات کلیدی جزء پنجم قرآن کریم : 🔅مدیریت خانواده با مرد است و او موظف است هزینه های زندگی را تأمین کند. (نساء/۳۴) 🔅همسر شایسته، متواضع و نگهدار اسرار، اموال و آبروی خانواده است. (نساء/۳۴) 🔅یک نفر از خانواده های مرد و زن تعیین کنید تا به اختلافشان رسیدگی کنند. (نساء/۳۵) 🔅در خوبی کردن به خویشان، یتیمان، نیازمندان و همسایگان سنگ تمام بگذارید. (نساء/۳۶) 🔅نیکی کنید که خدا در ازای کوچک ترین کار خوب چندین برابر پاداش می‌دهد. (نساء/۴۰) 🔅از خدا و پیامبر اطاعت کنید تا گرامی شوید و همدم و هم مسیر پیامبران و شهدا باشید. (نساء/۶۹) 🔅اگر به شما خوبی شد، به صورتی بهتر یا دست کم به همان صورت جواب دهید. (نساء/۸۶) 🔅سهل انگاری و اشتباه خود را به شخص دیگری نسبت ندهید. (نساء/۱۱۲) 🔅عادل باشید حتی اگر به ضرر خودتان، والدین و خویشان شما باشد. (نساء/۱۳۵)
💢 ۱۰ مهارت اجتماعی ضروری (۱) حفظ تماس چشمی (۲) استفاده از زبان بدن مناسب (۳) قاطعیت به جای تهاجم (۴) کانال ارتباطی موثر (۵) انعطاف پذیری و تعامل (۶) انتقادپذیری (۷) همیشه مثبت بودن (۸)‌ آموزش پذیری (۹) احترام گذاشتن (۱۰) انسان بودن
*متن زیر بسیار جالب و قابل توجه هست، حتما بامکث بخوانید:* *دنیا یک خانه بزرگ است و آدمها هر کدام مانند یکی از وسایل خانه هستند:* *بعضی کارد هستند* تیز ، برنده و بیرحم. *بعضی کبریت هستند* و آتش به پا میکنند. *بعضی کتری هستند* و زود جوش میآورند. *بعضی تابلوی روی دیوار هستند،* بود و نبودشان تاثیری در ماهیت خانه ندارد. *بعضی قاشق چایخوری هستند،* و فقط کارشان بر هم زدن است. *بعضی رادیو هستند* و فقط باید بهشان گوش کرد. *بعضی تلویزیون هستند،* و بدجور نمایش اجرا میکنند. اینها را فقط باید نگاه کرد. *بعضی قابلمه هستند،* برایشان فرقی نمیکند محتوای درونشان چه باشد ، فقط پر باشند کافیست. *بعضی قندان هستند،* شیرین و دلچسب. *بعضی دیگر نمکدان،* شوخ و بامزه. *بعضی یک بوفه شیک هستند،* ظاهری لوکس و قیمتی دارند ، اما در باطن تکه چوبی بیش نیستند. *بعضی سماور هستند،* ظاهرشان آرام ، ولی درونشان غوغایی برپاست. *بعضی یک توپ هستند،* از خود اختیاری ندارند و به امر دیگران اینطرف و آنطرف میروند. *بعضی یک صندلی راحتی هستند،* میشود روی آن لم داد ، ولی هرگز نمیتوان به آنها تکیه کرد. *بعضی کلاه هستند،* گاهی گذاشته و گاهی برداشته میشوند ولی در هر دو صورت فریبکارند. *بعضی چکش هستند،* و کارشان کوبیدن و ضربه زدن و خرد کردن است. و اما... *بعضی ترازو هستند،* عادل و منصف ، حرف حق را میزنند ، حتی اگر به ضررشان باشد. *عده ای تنگ بلورین آب هستند،* پاک و زلال اینها نهایت اعتمادند. *برخی آینه اند،* صاف صیقلی بدون کوچکترین خط و خش ، اینها انتهای صداقت‌ند. *عده ای، چتر هستند،* یک سایبان مطمئن در هجوم رگبار مشکلات. *عده ای دیگر لباس گرم هستند،* در سرمای حوادث ، تن پوشی از جنس آرامش. *عده ای مثل شمع،* میسوزند و تمام میشوند ، ولی به اطرافیان نور و گرما و آرامش میدهند. ❕❇ مهم این است که :👇❕ ❕ 🌟 *،«ببینیم ما در زندگی نقش کدام یک از این وسائل خانه را بازی می‌کنیم»،*🌷❕ .‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌.