اندکی است مهمانها رفتهاند.
ریزهخانوم آروغش را زده و خوابیده.
صوت نقد هنرجوها را در گروهشان فرستادهام.
به پشتیِ صندلی تکیه دادهام.
نیت دارم صوتهای #قافخوانی عقبمانده را ضبط کنم.
و به این فکر میکنم که چه سرّی است در رفاقت و تعامل با افرادی که تا به حال نه دیدهامشان و بسا حتا نه شنیدهامشان؛ اما انگار روزهای و هفتهها و سالهاست که میشناسمشان...
استادیارهای سومی، سهکتابیها، سهنفرِ دیگرِ آن گروهِ چهارنفره، دیگرمبناییهای عزیز و هنرجوها. چرا من با شماها اینطور شدم؟
تنها سرنخی که برای حل این معما دارم، وجه اشتراک این آدمهاست. مبنا!
#واگویه
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف