eitaa logo
‌🇵🇸‌ حسینیهٔ دل‌‌
3.1هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
4هزار ویدیو
40 فایل
امام صادق علیه السّلام: هیچ چشمى نیست که براى ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمتِ نگاه به کوثر مى شود و از آن سیرابش مى کنند. [جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 554] 💠کانال اشعار مدح و مرثیه اهلبیت علیهم السلام ارتباط: @Raihanatoll_Nabii
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمــ رب الحسینــــ ‌‌...🌱
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ🥀 سلام بر كسى كه بر وى ستم كرده و ريختن خونش را حلال شمردند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسی زلال داری و حالی زلال‌تر چشمان تو شده‌ست از این حس و حال، تر آری به خاک‌بوسی کوثر نشسته‌ای اشکی بریز از دل زمزم زلال‌تر آیینۀ نگاه تو تصدیق می‌کند در روشنی ندیده از او بی‌مثال‌تر لطفش به مرز معجزه نزدیک‌تر شده‌ست هر قدر آرزوی تو بوده محال‌تر دستان گرم او شده پاسخ‌ترین جواب وقتی که دست توست ز پرسش، سؤال‌تر :: پر می‌زند دلم به هوای زیارتش هر روز خسته‌حال‌ترم، خسته‌حال‌تر خود را کبوتر حرمش فرض می‌کنم هرگز ندیده‌ام ز خودم خوش‌خیال‌تر من نیز می‌روم که ببینم به چشم خود حسی زلال دارم و حالی زلال‌تر 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکیشون منو نخواستن...... 'در سفر اربعین، تعجیل در فرج آقا صاحب‌الزمان رو از خدا بخوایم' 🥀 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر از کسی کینه‌ای داری، یا با او دشمن هستی : دنبال ریشه مشکل و درمان آن در درون خودت باش! 🏴 @hoseiniye_ye_del
وَثبّت‌لِي‌قَدَم‌صدقٍ‌مَع‌الحُسينِ؛ 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریزی نیست دل‌ها را از این شور و حرارت، نه جهان را چاره‌ای دیگر نمانده غیر حیرت، نه به دریا می‌روند این رودهای جاری از هر سو به وحدت می‌رسد این سیل جمعیت، به کثرت نه قدم‌هامان تکان داده‌ست دنیای معاصر را که این رزمایش عشق ست، آری! پول و قدرت نه به جانم‌ می‌خرم دشواری این راه را هرسال توان زخم و تاول دارم اما تاب حسرت نه به غیر از نصرت و آمادگی در کوله‌بارم نیست به قصد جان‌فشانی می‌روم، تنها زیارت نه سراسر شور و شیدایی‌ست در سرتاسر جاده و زائر دم به دم تکریم می‌بیند حقارت نه یکی این سو، یکی آن سو به دعوت می‌برد ما را از این مردم محبت می‌رسد بر ما، جسارت نه یکی پیراهنم را می‌کشد با خواهش از دستم برای شستن اما می‌برد آن را، به غارت نه اگر امروز《هَل مِن ناصر》از این دشت برخیزد هزاران پاسخ آماده‌ست در میدان نصرت، نه؟ و من این روضه‌ها را می‌برم تا کربلا با خود مگر می‌افتد این دل یک دم از شور و حرارت 🏴 @hoseiniye_ye_del
‌🇵🇸‌ حسینیهٔ دل‌‌
وسط کشف کودکانه‌ی من موج زنجیرها تلاطم کرد خیمه آتش گرفت عصر دهم کفش من راه خانه را گم کرد پابرهنه به خانه برگشتم خواهرم پاک کرد اشکم را داد قولی که کفش نو بخریم خواهرم گفت: او کریم است و زیر دِین کسی نمانده کریم کربلا می‌روی به زودی‌ها شب میلاد، کربلا بودیم یک خیابان، ستاره‌باران بود خواهرم چون کبوتران حرم سرِ خوان کریم، مهمان بود کربلا را ندید خواهر من یک خیابان، مسیر خوشبختی بزم دیدار نوکر و ارباب یک خیابان، تلاقی دو حرم یک طرف، مهر، یک طرف، مهتاب هرطرف رو کنی خدا پیداست یک طرف مهر بود و قهر فرات یک طرف ماه بود با مشکش دست بر سینه، زائری آرام عکس سلفی گرفت با اشکش شب میلاد و گریه!؟ عاشق بود! به سپید و سیاه، خرده مگیر اهل اشک از قبیله‌ی ابرند خادمان تو هر چقدر صبور زائران، همچو رعد بی‌صبرند زائران، بی‌بهانه می‌گریند این عجب نیست زائران حسین با دل شاد گریه می‌کردند پدر و جدّ و مادرش چون ما شب میلاد گریه می‌کردند گریه‌دار است «نام» او حتی! چمدانم پر از شکایت بود گِله‌ها داشتم ولی حالا همه ی شعرهام یادم رفت! آه... ای یار خوش قد و بالا شاعرت را به قتلگاه بکش پیرمرد از عشایر کوفه دید در کنج میکده مستم «اِشربِ‌المای، ها هَلابیکُم» داد لیوان آب در دستم یاد طفل رباب افتادم بین دو رود، زندگی، جاری‌ست در تلاقی ماه با خورشید نوعروسی عفیف، لب وا کرد «بله» تا گفت عطر سیب وزید کِل کشیدند ایل امِّ وهب در دفاع از حرم، به میدان رفت گفت: امروز جای ماندن نیست عاقد، انگار روضه‌خوان شده بود رفت داماد و نوعروس گریست! باغ گل گشت خیمه‌ی قاسم... ارمنی بود و دومین سفرش گنبد ماه را نشان می‌داد دم باب‌الحسن هیاهو بود او که قنداقه را تکان می‌داد همسرش چند سال نازا بود عشق را با فُلوس می سنجد! عقل، سرگرم فقر و صرّافی‌ست جای سوغات، وقت برگشتن یک بغل از ضریح او کافی ست هرگز از کربلا کفن نخرید! این خیابان که قلب تاریخ است قبله‌ی آخرالزمانی‌هاست یکی از پشت سر، صدایم کرد لهجه‌اش مثل آسمانی‌هاست «حججی» بود با همان لبخند زُل زد و شربتی تعارف کرد در گلو ردّ بغض شیرینی ناگهان ساعت حرم می‌خواند غزلی با صدای «آوینی» «تو مپندار کربلا شهری‌ست...» بس‌که مشتاق مَصرعت بودم مِصرعی هیئتی، به شعر وزید «همه جا کربلاست» تا محشر کوریِ چشم ابنِ سعد و یزید خبری از سنان و خولی نیست یک خیابان که خلق می‌بینند شهدا را کنار پیر خمین پرچم سرخ می‌زند فریاد رحمة‌الله واسعه‌است حسین «کوثری» باز روضه می‌خوانَد کربلا خاک نیست ای مردم! بلکه جغرافیای تاریخ است گودیِ قتلگاه، در باطن روضه‌ی یثرب و در و میخ است فاطمه روی خاک افتاده... زائران تو بعد عصر دهم همه در قتلگاه افتادند نسل در نسل، سمت کرب و بلا پابرهنه به راه افتادند راستی! از رقیّه‌ات چه خبر!؟ چشم تا کار می‌کند اینجا روضه‌ی فاش، بر زمین مانده دلم از روضه بر نمی‌گردد همچو پایی که روی مین مانده باز شد راه کربلا با «خون»... یادم آمد که دور او پُر بود از هیاهوی قوم تکفیری! چقدَر روضه، غیر تکراری‌ست! باز هم یک گریز تصویری: ازدحام است دور شش‌گوشه... سینه‌اش پاره‌پاره، چون کندوست شوکران را عسل گرفته حسین گفتم اصغر کجاست؟ رندی گفت: کودکش را بغل گرفته حسین از سرِ اصغرش سوال مکن! شب میلاد، کربلا غوغاست هرکه در کربلاست خوشبخت است کودکان، پابرهنه، دور حرم می‌دوند و خیالشان تخت است که یکی هست خواهری بکند «کربلا» زینبیّه‌ی زهراست! چشم‌هایم به خیمه‌گاه افتاد رفت از کربلا به «کوفه» ، دلم کاروان، دست بسته، راه افتاد «دَخَلَتْ زَینَبٌ عَلَی ابْنِ زِیادْ» شب میلاد یا که عصر دهم، صبح صادق، غروب گودال است شعر من «تلّ زینبیّه» شده دل من بس‌که رو به گودال است دست و پا می‌زنی هنوز، حسین! در قنوتش سکوت کرده اگر غزلی سر بریده می‌خوانَد جای اذن دخول، شاعر تو ایستاده، قصیده می‌خواند! شاعرت را ببخش... دیوانه ست! 🏴 @hoseiniye_ye_del
بسمــ رب الحسینــــ ‌‌...🌱
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللَّهُ الشِّفاءَ في تُرْبَتِهِ🥀 سلام بر كسى كه خداوند شفا را در خاک قبرش قرار داد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه آتشی تو؟ ندانیم و این چه تأثیر است که هر که دورتر از توست بیشتر سوزد؟ 🏴 @hoseiniye_ye_del
برای بهترین‌های خود آرزوی شهادت کنید! 🏴 @hoseiniye_ye_del
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🎨 مرد پولادین ✏️ رهبر انقلاب: من آقای را در دوره‌ی مبارزات، به عنوان می‌شناختم 🗓 یکم شهریور ماه سالگرد شهادت شهید سید اسدالله لاجوردی 💻 Farsi.Khamenei.ir
4_5918285722082612369.mp3
7.62M
"نماهنگ‌نمی‌خوامش" شاعر:حسین حاجی @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویر و استوری‌های یک بلاگر آمریکایی از سفر پیاده روی اربعین 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرچه امسال اربعین پروانگی گشته محال می‌روم مشایه با پاهای پر درد خیال نذر پاهای پر از زخم رقیه می‌روم هم‌قدم با کاروان عشق، عشقِ بی‌مثال می‌نشینم گوشه‌ی دنجی و خلوت می‌کنم می‌شوم مبهوت این آیین پر شور و جلال بوی اسپند و نوای دلنشین روضه‌ها.. قل‌قل چای عراقی را ببین روی ذغال عشق می‌بارد ز دست خادمانت در مسیر شیر مادرهایشان باشد گوارا و حلال عشق یعنی تشنگی در برزخ وصل و فراق خوش به حال زائرانت، جرعه نوشند از وصال گرچه امسال اربعین راهم ندادی نازنین تا ابد من نوکرت هستم بدون قیل و قال 🏴 @hoseiniye_ye_del
4_5902239681315083291.mp3
7.14M
ته این کوچه گنبدو می‌بینی.... شاعر: محمد رسولی 🏴 @hoseiniye_ye_del