eitaa logo
‌🇵🇸‌ حسینیهٔ دل‌‌
3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4.7هزار ویدیو
43 فایل
امام صادق علیه السّلام: هیچ چشمى نیست که براى ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمتِ نگاه به کوثر مى شود و از آن سیرابش مى کنند. [جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 554] 💠کانال اشعار مدح و مرثیه اهلبیت علیهم السلام ارتباط: @Raihanatoll_Nabii
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 هر چه شنیده اید غریبانه دیده ام باور نمی کنید چه رنجی کشیده ام کوفه به شام را در ایام کودکی همپای عمه های اسیرم دویده ام @hoseiniye_ye_del
ای شیعه ی ثانی عشر حضرت باقر دین زنده شده از هنر حضرت باقر بخشید به اسلام مبین گرمی و رونق گنجینه ی غرقِ گهرِ حضرت باقر تا روز قیامت همه چون آینه ماتند از دانش و علم و هنر حضرت باقر زینت ده توحید پرستان جهان است گلزار گل و بارور حضرت باقر قدسی نفسان حرم قدس ندیدند جز نور خدا در نظر حضرت باقر مرغان دعا تا حرم دوست رسیدند درسجده ی شام وسحر حضرت باقر جابر چه صمیمانه ز درگاه پیمبر آورده سلامی به بر حضرت باقر از فتنه بپرهیز که این بارگران است باری که کند خم کمر حضرت باقر عمری ز غم کرب و بلا خون جگر خورد قربان دل و چشم تر حضرت باقر پیوسته غم فاطمه و غربت حیدر آتش زده بر بال و پر حضرت باقر زهر ستم و کینه ی بیداد چه کرده است با جان و دل و با جگر حضرت باقر افسوس که در سوک نشسته است مدینه زین داغ گران با پسر حضرت باقر دادند مرا کوثر توفیق «وفائی» تا آن که شوم نوحه گر حضرت باقر @hoseiniye_ye_del
آن‌دمی‌که‌‌ خیمه‌ها آتش گرفت وآب شد تازیانه بر یتیمان حرم هم باب شد دست در دست رقیه گوشه ی دشت بلا باقر آل عبا گریان ِ بر ارباب شد @hoseiniye_ye_del
داغِ تو روشـــن می کنـــد شمـــعِ محرم را در شـعـلـــه ی غم می کشاند جـانِ عالم را مــثــــلِ پــدر مــیـــــــراث دارِ کربلایی تو چــون از مسـیـــرِ کربلا آوردی این غــم را قلبـی شکـسـتــــه داری و لبـــریــزِ از آهـی بر گونــه ات داری هنوز این اشک نم نم را درد است طفــلِ چار سـاله از ســرِ بغضـی در قلبِ کوچک جا دهـد این حزنِ اعظم را @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 ز خاطرات و مرورش هنوز بیزارم به یُمن گریه ی شب تا به صبح بیدارم به آب مینگرم روضه میشود تکرار به یاد العطش روزهای دشوارم هنوز لحظه ی گودال خاطرم مانده هنوز فکر حسینم ، هنوز می بارم هنوز قابل لمس است جای دست سنان به تازیانه ی خود داده بسکه آزارم تمام کودکی ام با رقیه یکجا سوخت هنوز هم که هنوز است من عزادارم اگر که زنده ام امروز ، جان خود را من به عمه جان کتک خورده ام بدهکارم نرفته از نظرم عمه ام زمین میخورد نرفته از نظرم گریه های بسیارم هجوم و غارت و پای برهنه و صحرا من این سیاهه ی غم را چگونه بشمارم تنم میانه ی بازار برده ها لرزید بلا کشیده ی شام سیاه بازارم @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مبارزه با اشعار جعلی
📍بسم الله الرحمن الرحیم جهت مقابله با اشعاری که به غلط به اسم شاعران بزرگ، در فضاهای مجازی منتشر میشود، یا به هر نحوی با اسمی غیر از اسم شاعر اصلی اثر، نشر پیدا میکند، بر آن شدیم تا با تأسیس این کانال، و معرفی این اشعار جعلی، به کاربران فضای مجازی این امکان را بدهیم تا این اشعار را شناخته و از نشر آن اجتناب کنند. نیازمند یاری همه اعضای کانال هستیم.🤝 با تشکر🌱 🆔 @jaaliyat
یک طرف کاغذ و یک سو قلمش افتاده قلمش نه دمِ تیغ دو دمش افتاده مثل روز دهم از فرط عطش با طفلان در شب حجره به روی شکمش افتاده آخرین لحظه همان لحظه ی تلخی است که مرد دیده از دست ابالفضل علمش افتاده دیده که دست و سر و چشم عمو عباسش تا دم علقمه در هر قدمش افتاده نفسش را رمقی نیست و در خاطر مرد زخم‌ های تن آقا ، رقمش افتاده بعد این قدر مصیبت که سرش آوردند تازه تیغ آمده بر قدّ خمش افتاده آخرین لحظه به یاد فقط این جمله ی شمر که : ” خودم می‌ کِشم و می‌ کُشمش ” ، افتاده دمش از بس که حسینی است چو پایین رفته باز در پای دمش بازدمش افتاده مثل بین الحرمین است مدینه ، اما سر پا نیست … دراین سو حرمش افتاده @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 عاقبت آه کشیـدم نفس آخر را نفس سوخته از خاطره ای پرپر را آخرین حلقه ی شبهای محرّم هستم شکر، ای زهر ندیدم سحـری دیگر را باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده است باورم نیست تماشای تنی بی سر را ذوالجناحی که ز یالش به زمین خون می ریخت نیـزه هایی که ربـودند سر اصـغر را آه در گوشه ی ویرانه که دق مرگ شدیم تا که همبازی من زد نفس آخر را کمک عمّه شدم تا بدنش خاک کنیم بیـن زنجیر نهـان کرد تنی لاغــر را   @hoseiniye_ye_del