eitaa logo
کانال حسینیه مجازی اباعبدالله الحسین ع
5.1هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
14.6هزار ویدیو
759 فایل
کانال آموزش فرهنگ ایرانی اسلامی سیاسی اجتماعی وابسته به مرکز فرهنگی ونیکوکاری بیت المهدی عج کمک نقدی بشماره 6037697429548081 حسینیه مجازی
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 خیرات ومبرات در شب جمعه به نیت رفتگان وسلامتی اعضاء خانواده فراموش نشود ❤️قربانی اول ماه ❤️کمک وام کارگشایی 🔶کمک به تهیه بسته غذایی نیازمندان 🔶کمک دارویی وپزشکی به بیماران 🔶تهیه جهیزیه دختران 🖤کمک به آزادی زندانیان ❤️کمک به مرکز فرهنگی ونیکوکاری از درگاه خداوند متعال برای شما پاکان ونیکان روزگارسلامتی و توفیق خدمتگذاری بیشترآرزومندیم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹🌴🌹💚🤍❤️ لطفا کمک های خود را به هر میزان به👇 حساب های ذیل واریز وپیرینت ارسال نمایید 💟کسانی که استطاعت مالی دارند 👇 بیشتر کمک کنند 6037 6974 2954 8081 بانک صادرات مخصوص کمک ونیکوکاری👆وردمظالم 6221061059860330 بانک پارسیان مخصوص قربانی وصدقه 👆 مرکز فرهنگی ونیکوکاری بیت المهدی عج https://eitaa.com/hosiniya
مداحی آنلاین - نماهنگ شب های جمعه - حسین ستوده.mp3
5.12M
🥀شب جمعه ست هوایت نکنم میمیرم🍂 🥀یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم🍂 💚صلی الله علیک یااباعبدالله ✋ یارب الحسین بحق الحسین اشف صدرالحسین 💚بظهورالحجة 🤲😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج: *بسته خیرات هدیه به اموات* 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 ✨ *بسم الله الرحمن الرحیم* ✨ *ختم شب جمعه شامل :* 🌟 *1 سوره حمد* 🌟 *3 سوره توحید* 🌟 *1سوره قدر* 🌟 *1 آیة الکرسی* 🌟 *1 زیارت اهل قبور* *این ختم را هدیه میکنیم به انبیا ؛ اولیا ؛ اوصیا ؛ شهدای اسلام و اموات و بخصوص اموات عزیزانی که در این گروه هستند و عزیزانی که آسمانی شدند هدیه میکنیم. روحشان شاد و یادشان گرامی باد* 🌹 *١ - (سوره حمد)*🌹 *بسم الله الرحمن الرحيم(١)* *الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (٢) الرَّحْمـنِ الرَّحِيمِ (٣) مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (۴) إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (۵) اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ (۶) صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ (٧ )* 🌹 *٢ - (سوره توحید) سه مرتبه*🌹 *بسم الله الرحمن الرحيم* *قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (١) اللَّهُ الصَّمَدُ (٢) لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ (٣) وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُواً أَحَدٌ (۴)* 🌹 *٣ - (سوره قدر)*🌹 *بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم* *إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾* 🌹 *۴- آیت الکرسی*🌹 *بسم الله الرحمن الرحیم* *الله لا اله إ لاّ هوَ الحیُّ القیُّومُ لا تَا خذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرضِ مَن ذَا الَّذی یَشفَعُ عِندَهُ إلا بِإذنِهِ یَعلَمَ ما بَینَ أَیدِیهمِ وَ ما خَلفَهُم وَ لا یُحیطونَ بِشَی ءٍ مِن عِلمِهِ إلا بِما شاءَ وَسِعَ کُرسِیُّهُ السَّماواتِ و الأرض وَ لا یَؤدُهُ حِفظُهُما وَ هوَ العَلیُّ العَظیم لا إکراهَ فِی الدَّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیَّ فَمَن یَکفُر بِالطَّاغوتِ وَ یُؤمِن بِالله فَقَد استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لاَنفِصامَ لَها و الله سَمِیعٌ عَلِیمٌ الله وَلِیُّ الَّذین آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلی النُّور وَ الُّذینَ کَفَروا أولیاؤُهُمُ الطَّاغوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أصحابُ النَّارِ هم فیها خالدون.* *زیارت اهل قبور:* *بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم*ِ *اَلسَّلامُ عَلی اَهْلِ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یا أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مِنْ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یا لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ اِغْفِرْ لِمَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ وَحْشُرْنا فی زُمْرَهِ مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ علیٌّ وَلِیٌّ الله* *پنج شنبه است و ياد درگذشتگان:* *اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ.* *💕💕💕💕💕 لطفاً در گروه ها نشر بدین تا خدا مغفرت ش شامل حال رفتگان کند🙏🙏* أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻  بابا نظر _ ۷۶ شهید محمدحسن نظر نژاد تدوین: مصطفی رحیمی                                 •┈••✾❀○❀✾••┈• 🔻 مقدمات عملیات بدر 🔘 [در ادامه آماده سازی زمینه عملیات] دو قرارگاه سمت راست را هم تمام کردیم. سه جایگاه برای قبضه های ۱۰۷ درست شد.. آن زمان آقای بخارایی مسؤول ادوات لشکر ۲۱ بود. وقتی جایگاه ها را دید از شادی پر در آورد. قرار شد روزی دو موشک شلیک کنند تا هم ثبت تیر کنند و هم امتحان شلیک کردند و دیدند که خوب روی هدف می آید. برای بازدید نهایی مرتضی قربانی جانشین قرارگاه، غلام پور و رحیم صفوی با قاآنی آمدند. من اینها را بردم و قرارگاه ها را یکی یکی نشان دادم. 🔘 بعد از پایان کار برگشتیم. آقای غلام پور یک سکه بهار آزادی به من داد. این هدیه به خاطر سرعت کار بود. شب ششم اسفند ١٣٦٣ بود که آقای قاآنی از برپایی آخرین جلسه در قرارگاه تاکتیکی لشکر ۲۱ خبر داد. شب بود و باید با چراغ خاموش حرکت می‌کردیم. از این طرف هم کمر شکن ها مرتب امکانات لشكرها را می آوردند. 🔘 جاده سیدالشهدا پر از چاله شده بود. آقای شریفی پشت فرمان بود. معرکه ای بود. ایشان با صد تا سرعت می‌آمد. وحشت مرا برداشته بود. به ایشان گفتم که ما را می‌کشی. ساعت یازده یا دوازده شب بود که به قرارگاه رسیدیم. تمام فرماندهان گردانها، گروهانها و مسؤولین واحدها حضور داشتند. قرار بود فرمانده گردانها مانور گردانشان و فرماندهان گروهانها هم مانور گروهان خود را توضیح بدهند. وارد جلسه شدیم آقای قاآنی دستور داد که اولین فرمانده گردان جواد جامی توضیح بدهد. 🔘 اولین گردانی که می‌خواست به خط بزند گردان ایشان بود. ایشان مانور گردان خود را از سمت آبراه شریف توضیح داد. فرمانده گروهانهای ایشان نیــز بـه ترتیب توضیح دادند. گردان دوم گردان الحدید به فرماندهی علی ابراهیمی بود که توضیح داد. این گردان باید از سمت راست می‌آمد و وارد جاده خندق می‌شد. بعد آقای بصیر، فرمانده گردان کوثر توضیح داد. همه گروهان ها نیز روی نقشه توجیه شده بودند. بعد هم علی حافظی فرماندهی گردان یاسین، مشهور به دندان طلا، سیدهاشم موسوی فرمانده گردان پنجم، آقای مصباح فرمانده گردان غواصی و اطلاعات، آقای دوستی جانشین ایشان و آقای آرام به عنوان یکی از فرماندهان شناسایی ایشان به ترتیب مأموریت خودشان را توضیح دادند. 🔘 جلسه ای هم بین مسؤولین واحدهای اطلاعات و عملیاتی و فرمانده قرارگاه کربلا گذاشته شد. بحثی که آنجا صورت گرفت این بود که اگر نتوانستید جایی را بگیرید یا گرفتید و نتوانستید بایستید طرح عقب نشینی تان چیست؟ البته نمی‌خواستند در روحیه گردانها و نيروها تأثير بگذارند. غرض اطلاع مسؤولان در جلسه بود. طرحی که من به عنوان مسؤول اطلاعات عملیات تهیه کرده بودم مورد قبول آقای غلام پور قرار گرفت. 🔘 طبق طرح باید از سه کیلومتری انتهای جاده خندق به سمت دجله می‌آمدیم و به دشمن می‌زدیم. از طرف دیگر هم لشکر ۵ نصر به سمت سه راه می رفت و به دجله می رسید. بر اساس طرح اگر هدفها را می گرفتیم، باید به طور کامل پاک سازی می‌کردیم تا به تدریج نیروهایمان را خارج کنیم. اگر هم نمی توانستیم از این دو آبراه یکی حُنین و دیگری شریف نیروهایمان را به عقب می کشیدیم. آن وقت می‌توانستیم از داخل نیزارها به قسمت پشت قرارگاه کربلای دو برسیم.        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ خاطرات رزمندگان دفاع مقدس https://eitaa.com/hosiniya            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻  بابا نظر _ ۷۷ شهید محمدحسن نظر نژاد تدوین: مصطفی رحیمی                                 •┈••✾❀○❀✾••┈• 🔻 مقدمات عملیات بدر 🔘 هفتم اسفند ١٣٦٣ گردانها را به مکانهای تعیین شده منتقل کردیم. در جایی که از جزیره مجنون جدا می شد و جلو می آمد و بعدها جاده ای به نام جاده شهید همت احداث شد. گردانها را با اتوبوس و کمپرسی آوردیم و شبانه پیاده کردیم. همان شبانه هـم، بـا قایق به قرارگاههایی که در داخل هور آماده کرده بودیم، بردیم. در قسمت سمت راست، اورژانس زده بودیم. فاصله اش با جزیره مجنون بیش از پنج شش کیلومتر نبود. اورژانس مادر ـ اصلی ـ هــم داشتیم بیمارستانی هم از طریق قرارگاه برپا شده بود. مجروحین به آنجا منتقل می‌شدند. اقدامات پزشکی در همان بیمارستان صورت می گرفت. در اورژانس نیز دو پزشک جراح و تعدادی پزشکیار داشتیم. 🔘 ساعت چهار بعد از ظهر نهم اسفند دستور حرکت صادر شد. نیروها را از قرارگاه خارج و در قایقها سوار کردیم. حرکت پنج گردان تا ساعت هفت شب طول کشید. قرار بود که دو گردان به صورت احتیاط و کمکی کنار آب باشند. سه گردان دیگر باید عمل می‌کردند. تا ساعت هشت شب نیروها را به مقرهای خودشان رساندیم. نیروهای غواص از دو محور به داخل آبراه‌ها و جاهای از پیش تعیین شده رفتند. آنها با بچه های اطلاعات از راهکارهای مخفی به پشت آبراه شعبان که حدود هزار متری جاده خندق و داخل نیزار بود، نفوذ کردند و پنهان شدند. 🔘 نیروهای گردان تا آنجا با موتور خاموش حرکت کرده بودند. چیزی که در تمام مدت برنامه ریزیهای در قرارگاه مد نظر قرار نگرفته بود و بعدها یک نقطه ضعف برای کل نیروهای عمل کننده در عملیات بدر به حساب آمد، کمین بزرگی به نام «دبه» بود که حدود صد عراقی در آن استقرار داشتند. آبراهی در آنجا بود که به خشکی می خورد. این خشکی به سمت الصخره و العزیر می‌رفت. آبراه دیگری هم بود که به کمر جاده خندق منتهی می‌شد. در همین قسمت آنقدر نی انباشته بود که نمی‌شد از آن عبور کرد. دشمن همان نقطه را گرفته بود. هیچ تصمیمی در قرارگاه برای زدن این کمین گرفته نشده بود. وقتی بچه های غواص خبر دادند که ما خط را شکسته ایم به گردان الحديد دستور حرکت دادم. با قایق جلوتر از گردان حرکت کردم تا پشت موج دوم خودم را به خاکریز دشمن برسانم. ناگهان دیدم از این سه راه و از دو دستگاه دوشکای دشمن، رگبار می‌آید. 🔘 بچه های لشکر ١٤ و لشکر ۵ نصر بر می گشتند. علت را که پرسیدم، گفتند: آبراه بسته است. عراقی ها یک بند می زنند. به آنجا رفتم رگبار دوشکا به سر قایق گرفت و آن را قطع کرد. قایق غرق شد. قاآنی هم مرتب مرا با بیسیم صدا می‌زد. بیسیم با قایق در دل آب فرو رفته بود. جلیقه داشتم و با بچه ها بالا آمدیم. حاجی شریفی هم با گردان روی جاده روانه بود. دایم می گفت کبوتر توی دستم است. منظورش این بود که من گرفتم ولی نه آن قدری که شما فکر کنید. تأکید می‌کرد که خبری از ٢٢٢٤ نیست. بچه های غواص هم که خط را شکسته بودند مکرر می گفتند کـه مــا خط دشمن را شکستیم پس شما چرا نمی آیید. آبراه بسته بود و گیر کرده بودیم. 🔘 هرج و مرج عجیبی در آبراه پیش آمد. نیروهای لشکرهای ١٤، ۵ و ۲۱ بودند. کمین عراقی ما را گیر انداخته بود. ما شش نفر هم در آب بودیم و بیسیم نداشتیم. متوجه شدم بیسیم چی ام نیست. یک ربعی طول کشید. دیدم دارد صدا می‌زند بابانظر، بابانظر گفتم: من اینجا چسبیده ام. دیدم رفته یک قایق با بیسیم و تشکیلات از یکی از دسته ها گرفته و آورده به آنها گفته بود شما بروید سوار قایق دیگری بشوید، این قایق را بدهید ببرم. حاج آقای نظر نژاد کار دارد. توی قایق آمدم بیسیم را روشن کردم و بردم روی کانالی کـه آقـای قاآنی بود. دیدم سر و صدایش در آمد نظر نژاد، تو کجایی؟ همه رفتند بالا. گفتم: این آبراه شعبان را کی قرار بود بزند. تا این را گفتم دو ریالی آقای قاآنی افتاد و گفت: مگر لشکر نصر نزده؟ گفتم: لشکر نصر می.گوید چرا شما نزدید. آبراه بسته است و همه بچه ها اینجا جمع شده اند. فرماندهان گردانها نیروهایشان را جمع کنند. نتیجه نگرفتیم و قرار شد که گردانها برگردند. لشکر ١٤ یک سرپل را از دشمن گرفته بود اما برگشتیم نیروهایمان روی خشکی رفته بودند.        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ خاطرات رزمندگان دفاع مقدس https://eitaa.com/hosiniya            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 ‌بین خودمان بماند گاهی دلمان می خواهد دل شما هم برای ما تنگ شود.        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ خاطرات رزمندگان دفاع مقدس https://eitaa.com/hosiniya            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻  بابا نظر _ ۷۸ شهید محمدحسن نظر نژاد تدوین: مصطفی رحیمی                                 •┈••✾❀○❀✾••┈• 🔻 عملیات بدر 🔘 صبح بود. من به آقایان سید علی ابراهیمی و علی حافظی شده گفتم: گردانها را بکشید به آن طرف که من با قایق آمدم. ساعت هشت صبح بود به قرارگاه اورژانس رفتم که خبری بگیرم و بعد روی جاده بروم، دیدم قایق قاآنی آنجا است. او از ناحیه چشم ترکش خورده بود. قاآنی گفت: جنازه بصیر فرمانده گردان کوثر را آورده اند. 🔘 ازگوش‌هایش خون می‌آمد. جواد جامی و علی حافظی هم شهید شده بودند. در آن قسمت تنها کسی که مانده بود سید علی ابراهیمی بود. با بیسیم با او صحبت کردم. او هم گفت که نیرو می‌خواهد. گفتم: نیرو هر چه بخواهی، در مسیر می آید. تا نزدیکی فنکه را با موتور رفتیم. از آنجا موتور را به دست آن بنده خدایی که با من بود، دادم. اسم کوچک او جواد بود. آدم زرنگی بود. پیاده حرکت کردم دیدم عده زیادی از نیروها رو به عقب می آیند. 🔘 یک توپ ۱۲۲ عراقی آنجا بود. کنار توپ ایستادم و رو به کربلا گفتم خدایا اینها لشکر امام حسین (ع) هستند. چرا دارند بر می گردند؟ فهمیدم که بدون فرمانده هستند و گرنه این طور پراکنده نبودند. به پیرمردی نیشابوری که از آنجا می‌رفت گفتم کجا می‌روی؟ تو که عمرت را کردی، از چه می‌ترسی؟ گفت: بابل همه دارند می‌روند. من هم خسته ام پس می‌روم. گفتم: بیا اینجا بچه ها جمع شدند. گفتند که خیلی خسته هستند. گفتم شما خسته تر از دشمن هستید؟ 🔘 با این موعظه ها و روضه خوانی ها حدود صد نفر را جمع کردم. آنها گفتند: یک خستگی بگیریم، پشت سر شما حرکت می‌کنیم و می آییم. گفتم هرچه گلوله آرپی جی بین راه می بینید، بیاورید. آنها پشت سرم روی جاده راه افتادند. عراقی ها هم از آن طرف با دوربین نیروها را می‌دیدند و فکر می‌کردند همه نیروها تازه نفس هستند. در خط اول به حسین معافیان گفتم که این نیروها را طوری حرکت بده و بیاور که عراقی‌ها بینند. به گردان یاسین هم گفتم حرکت کنند و بیایند. مجید مصباح مسؤول اطلاعات را با توپ ١٠٦ ودیگر تشکیلات، فرستادم تا کمین‌ها را پاکسازی کند. با مرتضی قربانی هماهنگ کردم که از این طرف آب، با توپهای ۲۰۳ روی این پد شلیک کنند. با واحد ادوات خودمان، آقای بخارایی هم هماهنگ کردم که هر چه می‌توانند، آتش بریزند. 🔘 می‌خواستم یک دوربین بیندازم، آقای احمدی دستش را گذاشت روی سرم و گفت عراقی‌ها همه را از سر زده اند و شهید کرده اند. بگذار از اینجا به بعد، من بروم. گفتم نه شما توی سنگر بنشینید. زخمی هستید. بیسیم را از بیسیمچی خودم که آن زمان آقای سفیدپوش بود، گرفتم و به سید علی ابراهیمی گفتم: حرکت کن. پیشروی را از روی ید آغاز کن. اگر دشمن تسلیم شد، همه را زنده نگه دار ولی اگر نشد همه را بکش و توی آب بریز. ایشان گفت: من نیرو می‌خواهم. گفتم: نیرو در حدود سه چهارگردان تازه نفس رسیده. بخواهی برایت می‌فرستم. چنان آشکارا صحبت می‌کردم که متوجه شدم آن طرف بیسیم، عراقی ها شنود می‌کنند. یک ربع رجزخوانی کردم. 🔘 آتش هم به شدت روی سر ما ریخته شد. دو توپ ١٠٦ که داخل آب داشتیم، در مدت یک ربع بیشتر از بیست گلوله شلیک کرد. آقای بخارایی هم قبضه ۱۰۷ آورده بود روی جاده و با تمام توان دشمن را می‌کوبید.        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ نشر همراه با لینک خاطرات رزمندگان دفاع مقدس https://eitaa.com/hosiniya            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇
تو شبای جمعه.mp3
4.1M
⚫️ تو شبای جمعه عاشقی چه زیباست، کربلا https://eitaa.com/hosiniya 🎤 حاج امیر عباسی ▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾برای فرزندان خود زیاد دعا کنید خیلی زیاد ...! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی آهنگران ⚘️🕊 ┊      ⚘️🕊  ┊      ┊       ⚘️🕊 ┊       ┊        ┊  🌷 🌷 🌷 شادی روح بلند و ملکوتی شهدا صلوات 🌷 🌷 🌷 ┊      ┊       ┊  ┊      ┊     ⚘️🕊 ┊      ⚘️🕊      ⚘️🕊
e39d7e5d-50a0-460f-b54d-f8416c311d72.mp3
2.06M
🏴مداحی های ویژه آخر ماه صفر ۴ ( مداحی شهادت امام حسن علیه السلام) اسم حسن یه عمره برکت زندگیمه 🎙کربلایی جواد مقدم https://eitaa.com/hosiniya
🤎🦋🤎 ⛔️ورود هر کسی به زندگیتون ممنوع✋🏼 ❣دوست و آشنا و فامیل، فرقی نداره قرار نیست همه وارد زندگیتون بشن و از جیک و پوک زندگیتون خبر داشته باشن. ❣مواظب باشید همونایی که امروز دوست شما هستن، فردا میتونن دشمن باشن پس نباید همه رازهای زندگیتون رو باهاشون به اشتراک بذارید. ❣آقایون گرامی رفیقتونو وارد زندگیتون نکنید. خانومای عزیز دوستتونو با شوهرتون آشنا نکنید 👩‍❤️‍👨 ✅ https://eitaa.com/hosiniya
💜🦋💜 💞 چه کسی رو واسه ازدواج انتخاب کنم؟ 🤔 فرد موردنظر باید چه ویژگی هایی داشته باشه؟ ❣اینکه چه فردی می‌تواند بهترین گزینه برای ازدواج باشد به معیارهای شخصی هر فرد بستگی دارد و یک قاعده کلی برای آن نمی‌توان تعریف کرد. 👈 هر کس بر اساس معیارهای ذهنی، تربیتی، فرهنگی و... فرد ایده آلی را در ذهن دارد اما یادمان باشد همیشه گزینه‌ای که دارای همه شرایط باشد، وجود ندارد بلکه این ما هستیم که با توجه به اولویت ها و معیارهای اصلی باید کسی را انتخاب کنیم که دارای بیشترین میزان معیارهای اصلی ما باشد. ❣به طور مثال اگر دین‌داری، تحصیلات، قد، زیبایی و ثروت به ترتیب اولویت، برای شخص مهم است با فردی که ۴ گزینه اول را داشت اما گزینه ثروت را نداشت، فرد می‌تواند بر اساس معیارهایش تصمیم بگیرد که آیا می‌توانم با فرد تحصیلکرده و دین داری که از لحاظ قد و زیبایی مورد تایید من است اما ثروتمند نیست زندگی کنم؟ 👈 توصیه می‌شود گزینه‌هایی مثل قد و چهره که غیر قابل تغییر هستن را به راحتی کنار نگذارید؛ زیرا این موارد می‌تواند در زندگی جنسی شما تاثیرگذار باشد، یعنی نداشتن چهره دلپذیر در فرد مقابل می‌تواند باعث عدم تحریک پذیری و به دنبال آن دل زدگی جنسی شود. 👩‍❤️‍👨 https://eitaa.com/hosiniya
❤️ 🗓 ۹ شهریور | سنبله ۱۴۰۳ 🗓 ۲۵ صفر ۱۴۴۶ 🗓 30 اوت 2024 ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹امر حضرت رسول به اتباع ثقلین ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️5 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️10 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام ▪️13 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️14 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🤲 روز ۱۰۰ مرتبه: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ؛ خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و در فرج ایشان تعجیل فرما. 🤲 روز به اسم است و در کنار این ذکر می‌توانید در روز را نیز بخوانید. خواندن ذکر روز شدن می‌شود. 🤲  (یا ) ۲۵۶ مرتبه بعد از نماز صبح موجب در می‌شود. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 📚 شب : طبق آیه ی ۲۶ سوره می‌باشد. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ ✅ برای و دادن روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است. ✅ برای گرفتن روز مناسبی است. ✅ برای روز مناسبی است‌. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ⛔️ برای رفتن روز مناسبی نیست. 🔰 زمان :از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔹امروز روز خوبی است. 🔹امروز برای شروع کارها روز خوبی است. 🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹کسی که در این روز بیمار شود زود بهبود یابد. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔸کسی که امروز گم شود، خیلی زود پیدا میشود. 🔸قرض دادن و قرض گرفتن خوب باشد. 🔸برگزاری مجالس عروسی و جاری ساختن صیغه ی عقد خوب نیست. 🔸کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔸خرید و فروش و تجارت،خوب است ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔹میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹رسیدگی به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔹صدقه دادن خوب است. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔸امروز ناخن گرفتن ، خوب است. 🔸 حجامت وفصد(فصد=رگ زنی)، در این روز باعث دفع صفرا است. 🔸 امروز،سر تراشیدن، خوب است. 🔸رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در (دل)است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🔸مسیر رجال الغیب میان شرق و جنوب میباشد : بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید : چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت):بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.  ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ ☜ صبح 04:07 اذان ظهر 12:05 ☜ مغرب 18:53 طلوع آفتاب 05:35 ☜ آفتاب 18:34 نیمه شب 00:21 ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🌺 🌺 امام محمدباقر(ع): چون در مغازه نشستی بگو: أًشْهَدُ أَنْ لا اِلهَ اِلاّ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ رِزْقاً حَلالاً طَیِّباً وَ اَعُوذُبِکَ مِنْ اَنْ اَظْلِمَ اَوْ اُظْلَم وَ اَعُوذُبِکَ مِنْ صَفْقَهٍ خاسِرَهٍ وَ یَمینٍ کاذِبَهٍ. ⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۱۶:۴۰ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود. https://eitaa.com/hosiniya
AUD-20210820-WA0013.mp3
14.27M
🤲 🎙 با نوای سید مهدی میرداماد ⏰Time=33:31 🤲التماس دعای فرج🤲 https://eitaa.com/hosiniya
آقا امیرالمومنین‌علیه‌السلام: 🔊 چه بسیارند آنها که برای دیگرانی مال جمع میکنند، که حتی از او تشکر هم نخواهند کرد... 🌠 غررالحکم،حدیث۳۸۲۰
گزارش اقدامات سه ماه گذشته مرکز فرهنگی ونیکوکاری بیت المهدی با سلام وارادت خدمت همه خیرین گرامی ⚫️ذبح گوسفند اول ماه هرماه یک گوسفند حدود ۱۶میلیون ۵۰۰ هزار تومان ومرغ ۱۶۰هزار تومان ⚫️پخت وپخش غذا نذری ۱۰۰۰ پرس موکب ⚫️خرید وپخش آب ویخ شربت آبلیمو وسن ایچ وشیرینی ده هزار لیوان ⚫️بسته معیشتی خرید وپخش مرغ وماکارانی برنج وروغن ورب ۲۵ بسته یک میلیون تومانی ⚫️کمک هزینه تعمیر منزل نیازمند بی سرپرست ⚫️کمک به تهیه جهیزیه ۳نوعروس ⚫️کمک به آزادی زندانی ⚫️کمک به نیازمنداز طریق صدقات خداوند ازبانیان خیر زنده ومرحوم شده قبول کنه منتظر کمک های نقدی وغیر نقدی شما هستیم مرکز فرهنگی ونیکوکاری بیت المهدی عج https://eitaa.com/hosiniya
26.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عامل امنیتی سازمان سیا در لباس روحانیت. 🔹️فیلم کوتاه برای بالا بردن سواد امنیتی که بر اساس یک پرونده واقعی تهیه شده است. آمریکا توسط این فرد قصد داشته به صنایع نظامی ایران در وزارت دفاع نفوذ کند‌ 🆔 https://eitaa.com/hosiniya
🔴زائران متفاوت آستان مقدس جمکران 🔹 غروب‌های جمعه از زمان‌های معنوی خاص آستان مقدس مسجد جمکران است که در این ساعات میزبان اقشار مختلف مردم و علاقه‌مندان به امام زمان عج است. ☫https://eitaa.com/hosiniya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویر کمتر دیده شده از تمرینات یکی از گردان های مربوطه سپاه پاسداران با ریزپرنده های انتحاری (FPV) 🔹در جنگ اوکراین و روسیه مشخص شد FPV ها چقدر در میدان نبرد و تخریب تسلیحات و تجهیزات دشمن مؤثر هستند / قابل ذکر است FPV های اوکراینی روس ها را در میدان نبرد زمین‌گیر کرده اند! ☫https://eitaa.com/hosiniya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همین بوسه‌ی مریم عبدالله‌پور بر پرچم مقدس ایران در میدان پارالمپیک برای ما از هر مدالی ارزشمندتره. همیشه درخشان و پیروز باشی https://eitaa.com/hosiniya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻  بابا نظر _ ۸۱ شهید محمدحسن نظر نژاد تدوین: مصطفی رحیمی                                 •┈••✾❀○❀✾••┈• 🔻 عملیات بدر 🔘 ما باید کمین می‌زدیم. آقای مصباحی رفت که مکانهای کمین را مشخص کند. بعد هم باید می آمدیم و به طور کامل خط دفاعی درست می‌کردیم. دژ را بررسی کردیم. لشکر ۵ نصر در قسمت بالای دژ موضع گرفت. ما کیسه فرستادیم آنها را پر می‌کردند و می‌بردند. دژ درست شد، دژی روی جاده خندق آن شب تا ارتفاع یک متر و خرده ای کیسه چیده و پشت آن را خاکریز زده بودیم. 🔘 خط دفاعی درست شد. روز بعد به آقای مقدادیان گفتم: بیا برویم مقداری پل متحرک بیاوریم تا آبراه شعبان را درست کنیم. عراقی ها لشکر امام حسین (ع) را عقب زده بودند. دیگر در آن قسمت جناح نداشتیم و برای نفوذ دشمن رها شده بود. پل ها را در عقبه به هم بستیم و آوردیم و رفتم بالای پل‌ها خوابیدم. حدود دو ساعت طول کشید تا به جلو برسیم. مقدادیان و حسین زاده سکاندار قایق بودند. گفتم یواش بروید و سعی کنید که اینها چپ نشود. یک موقع دیدم نمی‌توانم نفس بکشم. خودم را تکان دادم دیدم زیر آب هستم! بعد از مقداری دست و پا زدن، سعی کردم بیرون بیایم. 🔘 پل ها در آب افتاده بود. امیدم قطع شد. داشتم غرق می‌شدم. یک مرتبه سرم را از کنار یک پل بیرون آوردم و بالا آمدم. دیدم هر دو سکاندار با صدای بلند سرود می‌خوانند. هر چه جیغ کشیدم، گوش نمی‌دادند. علی پور که از پشت سر با قایق می آمد متوجه من شده بود. صدا کرده بود. مقدادیان نگاه کرده بود و دیده بود من نیستم. پل ها را از قایق باز کردند و فرار کرده بودند. فهمیده بودند که من اگر بالا بیایم کتک شان می‌زنم! علی پور آمد و من را توی قایق خودش برد. بعد هــم پل ها را آوردیم. پل‌ها را به هم وصل کردیم. قرارگاهی محکم و کمین مورد نظر احداث شد. 🔘 حاجی شریفی و معافیان به انتهای فلکه امام رضا(ع) رفتند و در یک سنگر عراقی، چای و شکر گیر آورده بودند. کتری را گذاشته و نشسته بودند به چای درست کردن. یک موقع دیدم آقای میرزایی آمد و گفت که حاجی شریفی چای درست کرده. رفتیم و دیدیم شریفی با حسین معافیان نشسته اند و چای می‌خورند. گفتند: شکر هم هست. نشستیم و چای خوردیم. نگاهی به پشت سنگر کردم. دیدم یک نفر عراقی آنجاست. گفتند این بدبخت است از ترس ما مخفی شده و کاری ندارد. دایم زاری می‌کند و اسلحه اش را نشان می‌دهد! گفتم: او را بردارید و ببرید. داخل سنگر بهداری عراقی‌ها، قرارگاهمان را زدیم. چون محل اورژانس عراقی‌ها بود از تمیزی برق می‌زد. 🔘 سنگر دو بخش داشت: بخش پزشکان و دیگری بخش بیماران. مقدادیان که لباسهای خیس خودش را در آورده بود قابلمه ای پیدا کرده بود و مرتب با دستش به ته قابلمه می‌زد. خودش را هم تکان می‌داد و..... جلوی در سنگر را گرفتم. داخل سنگر تاریک بود. سه چهار تا تیپا به او زدم گفتم اگر دستم به تو برسد، می‌دانم چکارت کنم. او تا صدای مرا شنید گفت حاج آقا، غلط کردم. اشتباه کردم... گفتم لاکردار مرا توی آب خندق می‌کنی و آواز می‌خوانی؟ اینجا هم آمدی و برای عزای من تمپو می‌زنی! 🔘 حاجی شریفی رسید و گفت حالا این دفعه را به خاطر من ببخش. مقدادیان هم گفت: بابانظر مرا نزن، ریش حاجی شریفی از ریش تــو ریش تو سفیدتر است. گفتم: زود برو و لباسهایت را بپوش. بیرون رفت و وقتی برگشت دیدم یک نفر با لباس پلنگی می آید. اونیفورم عراقی تنش کرده بود. شلوار گشاد و سیاه رنگی به پا داشت و کت و کاپشن نو پلنگی هم دستش بود. گفت: بابانظر! این را هم برای شما آوردم. خیلی ناراحت شدم از این که می‌رفتند لباسهای عراقی را بر می داشتند، خیلی بدم می آمد. لباس را از دست او گرفتم و داخل گل ها انداختم. بعد با پا لگدشان کردم و گفتم: من به روزی نمی افتم که کهنه عراقی ها را بپوشم.        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ https://eitaa.com/hosiniya