حُسینیه‌دل
--
دلم پر میزنه واسه اون لحظه که
بارفیقم رسیدیم جلو باب القبلة ، زانو زدیم..
گفتیم :
رسیدیم کربلا الحمدالله :))))💔
آره آقا ؛ الحمدالله قربونت برم .
#مرورخاطرات
حُسینیه‌دل
.
الحمدالله توچقدرمردی ِاباعبدالله
الحمدالله بغلم کردی ِاباعبدالله🖐🏽!.
میگفت:
هیئتیاهمچیشون‌رو،وقف‌امام‌حسین‌کردن..
دستاشون،سینه‌شون،چشماشون،
جوونیشون،صداشون🚶🏻♂.
#هیئتی‌نوشت