eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
340 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم باید پُر از منظومه باشد به یاد خواهری مظلومه باشد زیارت میشود مخصوصه وقتی؛ به نام ِ حضرت معصومه(س) باشد! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای آنکه زِ حال آهوان ،آگاه است دل صید غم زیارتی دلخواه است در روزِ زیارتیِّ مخصوص ، آقا مارابطلب که دستمان کوتاه است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ز عشقت طالب امداد هستم گدای صحن گوهرشاد هستم به شوق یک نگاهت یا رضا جان دخیل پنجره فولاد هستم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لشکر، لشکر، فرشته در طوس شماست مَه ، زائرتان‌، ستاره، پابوس شماست خورشید‌ ، شده کبوترِ گنبدتان چون روزِ زیارتیِّ مخصوص شماست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای آنکه خدا کرده چنین محترمت قربان تو، قربان صفای حرمت من تک‌تکِ دردهای دل را با تو می‌گویم و می‌گذارمت با کرمت... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امروز پُر از حال و هوای طوسم با صحن و سرا و گنبدت مأنوسم بدجور دلم هوایِ مشهد کرده در حسرتِ یک زیارتِ مخصوصم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از هر چه غصه دارد و غم، می‌شود رها هر سائلی به خدمت این شاه می‌رود اینجا بهشتِ رویِ زمینِ فرشته‌هاست از کوی تو فرشته به اکراه می‌رود باب‌الجواد راه ورودی به قلب توست حاجت رواست هر که از این راه می‌رود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با حسرت و آه، گریه را سَر دادم دل را چوکبوتر به حرم پَر دادم جامانده ام از زیارت و از سرِدرد صدنامه به دستِ این کبوتر دادم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔆 ایزد مقامی داد مخصوص تو خورشید ماییم و این الطاف ملموس تو خورشید هر صبح از مشرق به دربار خراسان خورشید می آید به پابوس تو خورشید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آرام کن به جامی، شور و نوای ما را سلطانی و دمَت گرم (کریمی)، داری هوای ما را از سفره‌ی کریمان، عمری است فیض بردیم پر کرده ای همیشه، تو کسیه های ما را @hosenih دادیم تا سلامی، تحویلمان گرفتی از خاطرت نبردی، حتی صدای ما را سهمیه گدایان، محفوظ باشد اینجا بگذاشتی کناری، سهم عطای ما را باز آمدیم ای دوست، بار گناه بر دوش راضی نما دوباره، از ما خدای ما را روزی اگر بنا شد، ما را ز در برانی گو مادران بپوشند، رخت عزای ما را زیباییِ ضریح و، ایوان و صحن هایت در گوشه‌ی حریمت، بسته است پای ما را جان جوادت آقا، جانِ عزیز لیلا امضا نما دوباره، کرببلای ما را @hosenih باب الجواد یعنی، صحن علیِ اکبر تنگ غروب دیدی، تو گریه های ما را در پیش چشم بابا، اکبر شد ارباً اربا فرمود شاه: عباس، آور عبای ما را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
. فقط ۲۴ روز مانده تا : ...قال رسول الله صلی الله علیه و آله: أَمَا تَدْرِینَ مَا مَنْزِلَهُ عَلِیٍّ عِنْدِی کَفَانِی أَمْرِی وَ هُوَ اِبْنُ اِثْنَتَیْ عَشْرَهَ سَنَهً وَ ضَرَبَ بَیْنَ یَدَیَّ بِالسَّیْفِ وَ هُوَ اِبْنُ سِتَّ عَشْرَهَ سَنَهً وَ قَتَلَ اَلْأَبْطَالَ وَ هُوَ اِبْنُ تِسْعَ عَشْرَهَ سَنَهً وَ فَرَّجَ هُمُومِی وَ هُوَ اِبْنُ عِشْرِینَ سَنَهً وَ رَفَعَ بَابَ خَیْبَرَ وَ هُوَ اِبْنُ اِثْنَتَیْنِ وَ عِشْرِینَ سَنَهً وَ کَانَ لاَ یَرْفَعُهُ خَمْسُونَ رَجُلاً ...پیامبر به من فرمود: آیا میدانی مقام و منزلت علی در نزد من چیست؟ از علی همین بس که در دوازده سالگی امر مرا کفایت کرد. در شانزده سالگی در کنار من با شمشیر جنگید. در نوزده سالگی قهرمانان میدان نبرد را به هلاکت رساند. در بیست سالگی غم واندوه را از من زدود ودر بیست و دو سالگی درِ خیبر را که پنجاه نفر آن را بلند نمیکردند بلند کرد... 📚دلائل الامامه ص ۴ ادامه ی شعر: هر تشنه که سیراب از جام غدیر است دنبال بالا بردن نام غدیر است برخیز ای شیعه که هنگام غدیر است از برترین اعمال اطعام غدیر است آن کس که میبرده به دوشش کیسه ی نان خیلی سفارش کرده ما را بر فقیران
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چرخاند سمت گنبدت چشم ترَش را انداخت فوراً با ادب پایین سرش را از دارِ دنیا یک نفر مانده برایش آورده پابوسَت امید آخرش را @hosenih بر ویلچر زل زد به ایوانِ تو! می دید- با حالِ حسرت زائرِ دور و برَش را پیچید بغضش را چنان همراهِ چادر فهمید سقّاخانه حالِ مضطرش را محض شفا رفت و برایش آب آورد «یا ضامن آهو» شنید و باورش را- بر پرچم سبزت گره زد زیر لب گفت: آقا ضمانت کن تبِ شعله ورش را @hosenih بیتاب در گوشش زیاتنامه خواند و... گاهی نوازش کرد دستِ لاغرش را میدانم آخر این جوان در صحن کوثر میگیرد از دستت شفایِ مادرش را! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e