eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ویرانه ام پُر می شود از عطر گیسویت با با کجا بودی...چرا خاکی شده مویت پیدا نکردم جای سالم در سرت بابا تا بوسه ای برچینم از مابِین ابرویت @hosenih پرواز کردم سوی تو اما زمین خوردم این روزها زخمی شده بال پرستویت سجاده ام را پهن کردم کنج ویرانه من هم شبیه عمه ام هستم دعاگویت این است روز و شب دعایم: کاش من را باز یک بار دیگر می نشاندی روی زانویت ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در راه مانده ایم ، ولی روبراه نَه داریم سنگ و خاک ولی سرپناه نَه در روز مشکل است ببینم شب آمدی؟ یعنی که چشم مانده برایم نگاه نَه @hosenih مویم سیاه بود ولی معجرم سپید مویی سپید پُر شده مویِ سیاه نَه از عمد میزدند مرا مثل مادرت بابا درست زد به لبم اشتباه نَه در کوچه شعله ریخت و راهِ فرار داشت من حاضرم به کوچه روم خیمه‌گاه نَه از ناقه هم می‌اُفتی اگر ، نیمه شب نیاُفت از ناقه هم می‌اُفتی اگر بِین راه نه گفتند کودک است ولی دردسر شده گفتند بچه است ولی بی گناه نه گفتند دختر است از او کار میکشیم گفتند میزنیم که گفت عمه آه نه آنشب مرا زدند ولی عمه شد سیاه سهمش شده همیشه همین گاه گاه نه @hosenih از تازیانه و سپر و خیزارن و خار من زنده‌ام هنوز ولی تا پگاه نه خوابم گرفته است بگو شانه‌ات کجاست من را بِبر کنار خودت قتلگاه نه ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آنقدر ناله زدم تا که طبق سر آورد آنقدر گریه شُدم تا سَرت آخر آورد دیشب عمه چقدر گریه کنارم می‌کرد تا که از شانه‌یِ من مویِ مرا در آورد @hosenih باز در گوشه‌ی ویرانه رُبابت غَش کرد باد از نیزه که بویِ علی‌اصغر آورد تازه آموخته بودم که بخوانم لالا تازه دلخوش شده بودم که برادر آورد هرکه از دستِ تو با اهل و عیالش نان بُرد رفت و نان خشک برایم دو برابر آورد ماکه مدیون همان مردِ مسیحی هستیم سرِ خاکستری‌ات بُرد و مُعطر آورد آمدی حیف تو را تشتِ شرابش انداخت چه بلایی به لبت چوبِ ستمگر آورد خیزران بود و تو بودی و مُکرر دیدم که چه‌ها بر سرِ دندان تو آخر آورد @hosenih روسری‌هایِ مرا یک به یک آتش سوزاند خوب شد با خودش عمه دو سه معجر آورد زجر آنقدر مرا زد نفَسش بند آمد تا تلافیِ عمو را سرِ من در آورد ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من گلم از ساقه جدا مانده ام تشنه ي يک جرعه وفا مانده ام @hosenih عمه کجا مي روي آهسته تر من عقب قافله جا مانده ام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گریه کردم گریه دارم مثل رود جاریم یک نفر هم نیست اینجا تا دهد دلداریم تا توقف میکنم از پشت با پا میزنند بعد تو محکوم بر این رفتن اجباریم @hosenih گاه چوب نیزه از شلاق دردش بدتر است آنقدر زد به تنم لبریز زخم کاریم من همان یک بار خوابیدم برایم کافی است از نگاه زجر میترسم پر از بیداریم نیست واضح صحبتم دندان ندارم عفو کن مشت محکم خورده ام در وقت گریه زاریم @hosenih باورش سخت است میخواهند تحقیرم کنند باورش سخت است بین عده ای بازاریم دختران بابای خود را هی نشانم میدهند جان بابا نیمه جان از این یتیم آزاریم یک طبق آمد غذا آورده اند!اما چرا بوی تو دارد غذای سفره ی افطاریم؟! ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رفتی و بعد از تو این ایام‌ خیلی بد گذشت آه بابا کربلا تا شام خیلی بد گذشت @hosenih جای خوبی های پیغمبر فقط ما را زدند بر من و دیگر ذوی الارحام خیلی بد گذشت روی نی قرآن تلاوت کردی و طعنه زدند پای نی ای حجه الاسلام خیلی بد گذشت دست در دست پدرها دختران می آمدند زندگی بر من بر این ایتام خیلی بد گذشت @hosenih عمه جان گرچه حواسش بود هر لحظه ولی.. آه بی بابام بی بابام خیلی بد گذشت ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یُرَی تَفیضُ عَیْنُنا مِنَ الدَّمْ لِشِدَّةِ اْشْتیاقِنَا الشَّهادَةْ یَرْجُو زَمانَنَا الحسینُ مِنَّا زَینَبَ تَحْفَظُوا کَرأسٍ عَیْنَا امروز دزد قافله زیاد است شمر و سنان و حرمله زیاد است @hosenih از شیعه بی اندازه کینه دارند مهر ابوسفیان به سینه دارند هم خلق شان هم خوی شان یهودی ست امیدشان بر حاکم سعودی ست حق و حقیقت را شهید کردند وهابیت را روسپید کردند @hosenih میلی به غیر زور و زر ندارند در جنگ رو در رو جگر ندارند شیعه ولی سرباز کم ندارد تاب تماشای ستم ندارد ای وای اگر که حوصله سر آید اذن جهاد از سوی رهبر آید @hosenih با "یاعلی" محشر می آفرینیم فتحی چنان خیبر می آفرینیم شامات خط قرمز موالی ست غصب حرم کردن که خوش خیالی ست تا شام دارد لشگر عجم را دشمن نبیند سایه ی حرم را @hosenih دلواپسی بهر حرم نداریم سیدعلی داریم غم نداریم گرچه حرم امروزه در امان است هر فصل شیعه فصل امتحان است ماییم حر کربلای زینب سرباز بی چون و چرای زینب با یک نگاهش عاقبت به خیریم باشد رضای حق رضای زینب مثل تمامی مدافعانش سر میدهیم آخر برای زینب عون و محمد های ما فدای یک تار موی بچه های زینب دل می تپد با هر فراز روضه با من بیا تا پیشواز روضه @hosenih دور از نگاه مضطر عقیله هر دو جوان از محضر عقیله با شور و با شوق زیاد رفتند اذن جهاد آقا که داد رفتند با میل خود با افتخار رفتند مثل دو کوه استوار رفتند بی واهمه از تیر و تیغ و نیزه در معرکه با اقتدار رفتند هر دو یل زینب به سوی میدان نوبت به نوبت به شکار رفتند با هر رجز از نیت اش خبر داد وقتی محمد با گلایه سر داد @hosenih " نَشکوا اِلی اللهِ مِنَ العُدوانِ قِتالِ قَوم فِی الرَّدی عیانِ قَدتَرَکوا مَعالِمَ القُرآنِ وَ مُحکَمُ التَّنزیلِ وَ البیانِ " از ابن ملجم کربلا که پر شد از قنفذ و مغیره ها که پر شد @hosenih در چنگ اشرار حسود افتاد از خستگی شمشیر و خود افتاد این سوی میدان از فرس محمد با صورت گشته کبود افتاد آن سوی میدان بلا برادر با ضربه ی سخت عمود افتاد با ضربت شمشیر و نیزه ها نه داغ برادر دید و زود افتاد گرچه عصای دست مادرش بود اما شکست ...اما چه سود افتاد نه یک نفر ده ها نفر رسیدند اولاد زینب را به خون کشیدند @hosenih ذکر زنان خیمه "وای زینب" قامت کمان خیمه ...وای زینب در خیمه از غم یکّه بر زمین خورد هر شیشه ی عمرش که بر زمین خورد هم با امام خویش هم قسم شد هم مادر مدافع حرم شد ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وای اگر امروز جنگیدن به من واجب شود کربلا خیبر شود @hosenih زینب کبری علی بن ابیطالب شود کربلا خیبر شود ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زینب شده ام چون گوهری فاضله دارم از سیرت زهرا و علی شاکله دارم من دختر کرارترین مرد جهانم شیران جگر دار در این قافله دارم قربانی من را نپذیرفتی و حالا خیلی سر این غصه ز دستت گله دارم این دو بروند از حرمم مسئله ای نیست من با غم تنهایی تو مسئله دارم دایی شده ای تا که بیفتند به پایت بگذار بیفتند به خون حوصله دارم نگذار بمانند و ببینند که در شام بر دست ورم کرده ی خود سلسله دارم بهتر که نباشند ببینند دو طفلم تنها شدم و پای پر از آبله دارم جان می دهم ای یار سر افکنده نباشی در خیمه روم تا که تو شرمنده نباشی @hosenih من با خبرم از جگرِ عُون و محمد بنشین و نظر کن هنر عون و محمد جز فکر تو یک لحظه میان سرشان نیست عشق است فقط در نظر عون و محمد سردار حریم دل خواهر به سلامت نذرِ سرت ای عشق، سرِ عون و محمد حاشا که بگیرد به پرت تیزی سنگی تا هست به تن بال و پر عون و محمد داغ تو نبیند دل و صد بار ببیند در خون بدن غوطه ور عون و محمد آنقدر دلم سوخته از داغ جوانت سهل است برایم خبر عون و محمد این بار سپردم که ابالفضل بیاید جای منِ دلخون به بر عون و محمد هر قدر در این جا سرشان سنگ بریزند در شام سر مادرشان سنگ بریزند @hosenih ای وای از آن دم که در انظار می افتند در دام پُر از حیله ی اشرار می افتند تشنه شده اند و همه جا تار شد اما یادِ عطش قافله سالار می افتند گفتند علی، ضربه به فرق سرشان خورد با فرق شکسته، صد و ده بار می افتند هر دانه ی تسبیح من افتاد، دلم ریخت با دانه ی تسبیح من انگار می افتند نیزه که میان بدن و سینه شان رفت یاد دلِ سنگِ نوک مسمار می افتند وقتی که چشیدند فشار سم مرکب یک مرتبه یاد در و دیوار می افتند آن قدر بهم ریخته شد پیکر این دو بین گذر از دوش علمدار می افتند من مهر برادر به جهانی نفروشم رخصت بده من هم زره رزم بپوشم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در دوجهان در و‌ گهر زینب است حوریه در شکل بشر زینب است تیغ حسین است و سپر زینب است شیرزن وقت خطر زینب است نیم علی نیم شده فاطمه دختر زهرا نه!خود فاطمه @hosenih مثل علی عابده هر شب است صبح ولی قاتل صد مرحب است چادر او سنگر این مذهب است کعبه ما سینه زنان زینب است! حلم‌ تمام علم تمام است این واسطه بین دو امام است این @hosenih آینه عزت پرودگار بت شکن بی تبر روزگار دو پسرش چون دو سر ذولفقار در وسط خیمه ندارد قرار وقت رجز خوانی زینب شده نوبت قربانی زینب شده @hosenih ای پسر مادرم ای بی نظیر! خرده به وسع کم زینب نگیر این دو جوان اند به عشق تو پیر عبد حسین اند و تو نعم الامیر وارث رزم و شرف جعفر اند نذر سر موی علی اکبرند @hosenih کاش بجای تو پریشان شوند جای تو در قتلگه عریان شوند غارت دزدان بیابان شوند طعمه هر سم ستوران شوند ذبح شوند این دو بجایت اخا هرچه که دارند فدایت اخا @hosenih حاجتم امروز روا شد حسین گوشه ای از دینم ادا شد حسین بد گرهی بود که وا شد حسین زینبت ام‌الشهدا شد حسین این دو که رفتند تو اما بمان یا که به میدان ببرم یا بمان ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا نفس دارید بهر غربتش کاری کنید آبرو داری کنید @hosenih از ابو فاضل مدد گیرید و سالاری کنید آبرو داری کنید ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شکر خدا که باز عزادارتان شدیم خوشبخت، ما که گرمی بازارتان شدیم پرچم زدیم، تکیه زدیم و علم زدیم شکر خدا که کارگر کارتان شدیم @hosenih بیرق به دوش و حلقه به گوش و سیاهپوش منت خدای را که عزادارتان شدیم از بامتان اگرچه هر از گاه می‌پریم بیخود نیامدیم گرفتارتان شدیم این ماه، بار عام غذاهای حضرتی‌ست مثل همیشه نان‌خور دربارتان شدیم @hosenih از دولت حسین و ز الطاف روضه‌هاست اینکه دوباره لایق دیدارتان شدیم باید چگونه شکر کنیم این مقام را با گریه‌های هر شبمان یارتان شدیم والشمر جالسٌ... نفس مادرت گرفت ما را ببخش باعث آزارتان شدیم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih