#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محاوره
از رو نی منو نگا کن بابایی
واسه دخترت دعا کن بابایی
دوباره بهم بگو "رقیه جان"
دوباره منو صدا کن بابایی
مثه اون روزایِ خوبِ مدینه
بیا دستامو حنا کن بابایی
از همون بالای نیزه هم شده
یه نگاه به این پاها کن بابایی
میدونی نمیتونم که راه برم
پس واسم فکر عصا کن بابایی
گلِسَر دیگه به کارم نمیاد
گرهی موهامو وا کن بابایی
واسه اینکه زجر دیگه سر نرسه
مثه من خدا خدا کن بابایی
دردمو به هیچکی جز تو نمیگم
دردمو خودت دوا کن بابایی
من میخوام فقط که باخودت باشم
زود منو حاجت روا کن بابایی
سرِ تو جاش توی آغوش منه
هجرت از تشت طلا کن بابایی
تو کفن نداشتی من میخوام چکار؟
یه حصیری دست و پا کن بابایی
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#حضرت_رقیه_س_شهادت
هرکجا رفتم شنیدم صحبت جاماندههاست
جای من هم در میان هیئت جاماندههاست
دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم
"از حرم جا ماندهای " هم صحبت جاماندههاست
یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین
گوشهی صحن و سرایت، حسرت جاماندههاست
کربلا روزیِ هر کس شد گوارای وجود
آرزو ماندن به دل هم، قسمت جاماندههاست
در خیالم بارها ششگوشه را بوسیدهام
عشقبازی با تو کارِ خلوتِ جاماندههاست
گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد
مثل شمعی سوختیم؛ این عادت جاماندههاست
من یقین دارم به او اجر زیارت میدهند
هرکسی روز جزا در کسوت جاماندههاست
بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس
نوبتی هم باشد آقا! نوبت جاماندههاست
دستمان از پنجره فولاد هم کوتاه شد
این هم آقای غریب! از غربت جاماندههاست
تکیهها را شعبهای از کربلا خواهیم کرد
تکیهها چشم انتظار همت جاماندههاست
مادرت حتماً به هر جاماندهای سر میزند
این تمام دلخوشی و لذت جاماندههاست
حال و روزم را رقیه خوب میفهمد حسین!
حاجت طفل یتیمت حاجت جاماندههاست
"صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری "
خواندن از طفل سه ساله، سنت جاماندههاست
::
طفلِ از روی شتر افتاده را سیلی زدند
از حرم جاماندهای را بی هوا سیلی زدند
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#قبرستان_بقیع
تصور کن که این آقا برای خود حرم دارد
کریم آل طاها چند تا باب الکرم دارد
تصور کن که مثل شهر مشهد باغ رضوانی
و یا مانند شهر قم خیابان ارم دارد
نه تنها صحن زیبایی به زیباییِ گوهرشاد
علاوه بر دو تا گلدسته، سقاخانه هم دارد
تصور کن که در گوشه کنار بارگاه خود
همیشه خادمانی مهربان و محترم دارد
تصور کن که دیگر در حرم گرد و غباری نیست
تصور کن که بعد از این مزارش خاک کم دارد
تصور کن گلاب قمصر کاشان رسید از راه
و با شور و شعف قصد زیارت دم به دم دارد
ببین با چشم دل مهمانسرایی و تصور کن
که دیگر سفرهدارِ فاطمه دارالنعم دارد
تصور کن شب شعری کنار مرقدش برپاست
تصور کن برای خود حسن هم محتشم دارد
یکی از این هزارانی که گفتم را ندارد، حیف
غمش این آرزو را بر دل من میگذارد حیف
شب و روزم عزا شد، اهل بیتم را صدا کردم
به لطف مادرش در خانه بزمی دست و پا کردم
به پاس لطف بسیاری که آقا کرد در حقم
منم داراییام را نذر خرج روضهها کردم
نشد که سرمهی چشمم کنم خاک مزارش را
ولیکن دیده را با خاکِ پرچم آشنا کردم
رمضان تا محرم از محرم تا صفر هرشب
نشستم روی سجاده، حسن جان را صدا کردم
خودش با دست خود من را نشانده بر سر سفره
اگر کم از سر این سفره بردارم، جفا کردم
به هر ماتمسرایی سر زدم دیدم حسینیهست
حسینیام ولی در دل حسنیه بنا کردم
اگرچه بر سر و سینه زدم با روضههای او
ولی با خویش میگویم خطا کردم خطا کردم
نفهمیدم که آقایم به هرچه کوچه حساس است
از او شرمندهام امشب اگرکه کوچه وا کردم
از آنجایی که حتی خواهرش لطمه به صورت زد...
میان روضهها من هم به زینب اقتدا کردم
مدینه دید آن شب مویههای نجم ثاقب را
صدا زد تا صدای خستهاش ام المصائب را
همه دیدند بی اندازه میلرزید سر در تشت
به جای زهرها میریخت هر تکه جگر در تشت
پسر گاهی به سینه میزد و گاهی به سر میزد
و میبارید چشمانِ پُر از اشکِ پدر در تشت
اگرچه میگرفت از صورتش خونابه را زینب
ولیکن مینشست از لخته خونها بیشتر در تشت
کبوتر... نامه ای در دست... در ذهنش تداعی شد
دوباره نقش بست از زخم روی بال و پر در تشت
دم "لایوم…" را وقتی که جاری کرد بر لبها
در آمد به صدا گویا دگر زنگ خطر در تشت
نگاهی گاه بر زینب و گاهی بر حسیناش داشت
چه ها میدید آقای غریبمان مگر در تشت !؟
صدا زد خواهرم این گریه را خرج حسینات کن
شبی که میروی آزرده به دیدار سر در تشت
خدا را شکر اینجا خیزران در کار نیست اما
چه خواهی کرد در شام بلا با چوبِ تر در تشت
اگرچه زانوی غم در بغل داری و میباری
خدا را شکر اینجا چادری بر روی سر داری
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
پر از شرارهی غم! جز دلی کباب نداری
میان سینهی خود غیر اضطراب نداری
نه مسلمی، نه بریری، نه عابسی، نه زهیری
مدافع حرم پای در رکاب نداری
دم ورودی باب الرضا رسیدم و گفتم
تویی غریب که جز گنبدی خراب نداری
تو شرح ماوقع کوچه نانوشته بگویی
تویی پیمبر روضه، فقط کتاب نداری
مخواه روضه چنان راز سر به مهر بماند
بگو به کوچه چه دیدی؟ چرا جواب نداری؟
تو هم شبیه حسینت عزیز فاطمه هستی
عزیز فاطمه هستی ولی رباب نداری
برای اینکه همیشه به سوگ تو بنشیند
عیال مرثیهخوان زیر آفتاب نداری
کنار نهر نکردند قصد نحر گلویت
نگاه منتظری جانب سراب نداری
اگر چه طشت، پر از پاره پارههای جگر شد
ولی کنار سرت جامی از شراب نداری
هزار مرتبه شکر خدا که مثل اسیران
سه ساله دخترکی بسته بر طناب نداری
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
بزرگ بی بدل؛ آقای بیقرینه؛ حسن
نمیرسد همه عالم به درک " سینِ " حسن
به پای صبر حسن، صبر هم سپر انداخت
تمام عمر شده حلمْ شرمگین حسن
قلم نگو تو بگو تیغ حیدر کرار
نگو که صلح، بگو شیوهی نوین حسن
به دشمنان حسن هر که دست بیعت داد
ندید دست خدا را در آستین حسن
به مرگ جاهلیت مردهام جز این باشد
خدا کند که بمیرم فقط به دین حسن
خودش پیاده و مرکب به این و آن بخشید
زیاد هست کرامات این چنین حسن
برای خلق خدا کشتی نجات شود
کسی که شد همهی عمر همنشین حسن
نه کربلای حسینیست کربلا تنها
که سرزمین حسین است سرزمین حسن
تمام کرببلا بود مات و مبهوتِ
شکوه تربیت قاسمآفرین حسن
پیاده راه میافتیم در مسیر بقیع
به شوق عرض ارادت در اربعین حسن
عجب مقام رفیعی که با صدای حسین
پر است عرش خداوند از طنین حسن
تمام خرج مراثی کربلا شده بود
نفس نفس زدن سخت واپسین حسن
تمام عرش الهی به گریه میافتند
به وقت مرثیه از اشک آتشین حسن
به یاد سینهی مجروح مادرش زهرا
تمام عمر شریفش زند به سینه حسن
نداشت راه نجاتی، نداشت دلسوزی
شریک زندگیاش بود در کمین حسن
شبیه میخ دری که نشست بر سینه
گرفت تیر به پهلوی نازنین حسن
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
به فکر کربلا بودم در آوردم سر از مشهد
بخوانم هرنفس باشوق بار دیگر از مشهد
اگر که میل حج دارم چه جایی بهتر از اینجا
اگر قصد سفر کردم چه جایی بهتر از مشهد
امیدی به من و این طبع خشکیده نبود اما
به لطفش بردهام با خود غزلهای تر از مشهد
گره روی گره زد تا که بخت خواهرم وا شد
سحر شد هر شبم با خاطرات مادر از مشهد
برادر صبح و ظهر و شب به سوی قم نظر دارد
چرا که چشم خود را برندارد خواهر از مشهد
"به جان مادرت زهرا قسم" رد خور ندارد که
نرفتم دست خالی با نگاهی مضطر از مشهد
::
اگر روزی شود تنها بلیط رفت میگیرم
چرا که قصد برگشتن ندارم دیگر از مشهد
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مصائب
#حضرت_سکینه_س_مصائب
با وضو سمت قبله رو کردم
نذر تو شعری آرزو کردم
هرچه روح القدس حواله کند
نظر لطف اگر سه ساله کند
از شکوهت مدام بنویسم
شعر با احترام بنویسم
گفتمت کوه، باز کم گفتم
به همان شیوهی خودم گفتم
خواندمت نور، بیش از آن هستی
برتر از وصف شاعران هستی
دختر و خواهر ولی خدا
همه جا یاور ولی خدا
عصمت الله، دختر معصوم
سینهات مهبط تمام علوم
آینه زادهای و آینهای
اِسماً و رسماً عین آمنهای
در دلِ ما بروبیا داری
عطر و بوی حسین را داری
نوهی فاتح حنین تویی
آنکه دل برده از حسین، تویی
متقن است این حدیث، صد در صد
دوست دارد حسین بیش از حد_
خانهای را که تو در آن هستی
عشقِ بابا، سکینه جان هستی
دختر ماه و آفتابی تو
دستپرودهی ربابی تو
مستحق نوازش عباس
ذکر نامت نیایش عباس
به حیایت کسی ندارد شک
زینبی در قوارهای کوچک
عمه سنجاق بر سرت میزد
بوسه از روی معجرت میزد
وارث اقتدار فاطمهای
مظهری از وقار فاطمهای
در گلویت طنینِ غُرَّنده
خطبهات تند و تیز و برنده
خطبهات تیغ ذوالفقارت شد
کوفه از مرد و زن دچارت شد
خطبهات شد مفتح الابواب
مرحبا شیرْدخترِ ارباب
دیدنی بود نُطق حیدریات
جلوات علیِ اکبریات
همه دیدند انقلابت را
نور جاریِ در حجابت را
روسریِ دگر نیاز نشد
گره معجر تو باز نشد
مدح ناب تو را روایت گفت
از بزرگیات، از عفافت گفت
روزگاری شُدید عازم حج
خبر آمد که در مراسم حج
گرم تکبیر، غرق در صلوات
موقع رمی تک تک جمرات
ریگ از دست خستهات افتاد
کی به مکروه، نفْس تو تن داد؟
نفْس پاک تو کی بهانه گرفت؟
خاتمت کفر را نشانه گرفت
همسفر بود اگرچه دور و برت
نشدی وامدار همسفرت
نشدی خم که ریگ برداری
شرم داری چه شرمِ بسیاری
شام اما نظارهات کردند
ملاء عام اشارهات کردند
"وابتلاکم بنا " ی تو روضهست
بُغضِ در گفتههای تو روضهست
لحن نامحرمان عذابت داد
شمر با ناسزا جوابت داد
با دلی غرق درد و غم رفتی
بین بزم شراب هم رفتی
آب پیش رباب میخوردند
پیش چشمت شراب میخوردند
سرِ در بین تشت را دیدی
هر چه آنجا گذشت را دیدی
بی جهت گیسویت سپید نشد
"خیزران خسته شد، یزید نشد"
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
...شیعه از پرچم تو حولهی احرام گرفت
"حرم الله" حریم حرمت نام گرفت
قبلهی قبله تویی، کعبه به تو رو زده است
حجرالاسود از ایوان طلا وام گرفت
خضر اولاد علی ! آب حیاتش دادی
هر که از دست کریمانهی تو جام گرفت
فقه را با نفست بار دگر جان دادی
احتجاجات تو گرد از رخ اسلام گرفت
جاثلیق از سر اعجاز تو مشتش رو شد
و دعای تو فقط بود به هنگام گرفت
بی گمان زیر سر معجزهی چشم تو بود
شیر درنده اگر در قفس آرام گرفت
اسم و رسمش وسط صحن تو از یادش رفت
عاشقی که لقب زائر گمنام گرفت
غافل از همّ و غم شیعه نشد مهدی تو
از سجایای پسندیدهات الهام گرفت
وای از آن دم که نگهبان تو گستاخی کرد
وای از آن لحظه که تصمیم به دشنام گرفت
وارث سینهی آزرده ی زهرا نفست
موقع گفتن تکبیرة الاحرام گرفت
در مناجات شبِ آخرِ خود افتادی
پیش چشمان تر همسر خود افتادی
گریهی چشم ملک از قِبَل مهدی بود
چقدر خوب سرت در بغل مهدی بود
ناله کردی همه با مهر، جوابت دادند
تشنه بودی و سپس جرعهای آبت دادند
اهل خانه کفنی بر تن پاکت کردند
بعد تشییع بلافاصله خاکت کردند
پیکرت تابش سوزندهی خورشید ندید
بوریا جای کفن دور خودش دید؟ ندید
سامرا صحبتی از گودی گودال نشد
سینهات زیر سم اسب که پامال نشد
سر انگشترت انگشت به غارت که نرفت
آه... ناموس تو آقا به اسارت که نرفت
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
ریشه دارد مهرت از روز ازل در جان ما
جان ما از آن تو، عشق تو هم از آن ما
کار و بار شاعران با لطف تو رونق گرفت
نام زیبای تو حُسن مطلع دیوان ما
نور چشمان تو تدوین کتاب الله کرد
آیه آیه سوره سوره زینت قرآن ما
خط به خط روزی سه وعده بوسه بارانت کنیم
نور و قدر و کوثر و یاسین و الرحمان ما
از خودت تنها خودت را در دوعالم خواستیم
دردمندیم و نگاه رحمتت درمان ما
منفعت یعنی همین که سائل این خانهایم
از کرامتهای تو پر میشود دامان ما
ارتباط مستقیمی دارد این زانو زدن
روی فرش روضه با تقویت ایمان ما
مینویسد نام زیبای تو را بر سینهها
در میان دستههای سینهزن دستان ما
سجده بر خاک حرم کردیم و نورانی شدیم
صحن روشن گشته از پیشانی تابان ما
مادرت بین قنوت خود دعامان میکند
حضرت زهرای مرضیهست پشتیبان ما
قیمتش بالاست اشکی که برایت جمع شد
بیش از اینها هم میارزد لؤلؤ و مرجان ما
جای ارباب مصیبت؛ جای مهدی خالی است
در میان روضههای خیمةالاحزان ما
::
یک دل سیری نشد آبی بنوشی عاقبت
کربلایی شد دل و اندوه شد مهمان ما
رو به قبله ذکر یا جدّاه گفتی زیر لب
روضههایت ابتدای حزن بی پایان ما
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_ولادت
#امام_زمان_عج_مدح_و_مناجات
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#جمهوری_اسلامی_ایران
ای دوست اگرچه همه جا عطر بهار است
این رایحهی خوش، همه از جانب یار است
این عطر مسیحاست که از راه رسیده
از یمن قدومش همهجا غنچه دمیده
پیچیده به هر دشت، شمیم گل نرگس
گلها همه سرمست نسیم گل نرگس
سبزی و طراوت هم اگر در چمن ماست
از برکت هر نغمهی یابن الحسن ماست
این گلپسر فاطمه یک پارچه نور است
نوروزِ همه منتظران، روز ظهور است
دل میبَرَد و محض همین دلبری آمد
آیینهی حُسن حَسَنِ عسکری آمد
زیبایی او را نه فقط ماه ندارد
جز او احدی در دل ما راه ندارد
او نیز همانند عمویش علی اکبر
در ظاهر و باطن بشود شبه پیمبر
این را به تواتر قلم شیعه نوشتهست
مهدیست که طاووس اهالی بهشتست
مهدیست گل سرسبد عالم خلقت
مهدیست همان منجی مشتاق هدایت
مهدیست که خود شأن نزول نعمات است
تنها فرج مصلح کل، راه نجات است
تنها نه فقط جمعه که سرتاسر هفته
از غربت محضاش دل تقویم گرفته
افتاده به دلها ولی الله میآید
بد راه نده در دلت؛ از راه میآید
ما باورمان است که موعود به زودی
با ذکر علیاً ولیُ الله میآید
ای کاش که شعبان بشود ماهِ ظهورش
ای کاش بگوید که همین ماه میآید
::
هجران زده اما همه سرشار امیدیم
ما ملت خودساختهی قرن جدیدیم
ما در دلمان غصهی تحریم نداریم
در پیش ستمگر سر تعظیم نداریم
آن نکته که در صدر خبرهای جهان است
آوازهی بیداری اسلامیمان است
همواره خدا حفظ کند رهبرمان را
با خطبهی خود ساخت همه باورمان را
در جبههی تبیین همه مشتاق جهادیم
یک موی علی را به معاویه ندادیم
تیغ دو دم ما همهجا پا به رکاب است
دشمن غلطی هم بکند، خانه خراب است
ما عزت خود را همه مدیون رضاییم
ما ملت ایران همه ممنون رضاییم
المنّةُ لله که خدا در نظر ماست
دست کرم ضامن آهو به سر ماست
همچون پدری مشفق و رحمان و عطوف است
ما میهنمان بیمهی آقای رئوف است
ما سفرهی دل پیش کسی باز نکردیم
جز او به کسی حاجتی ابراز نکردیم
اصلاً به تقلای من و تو چه نیاز است
عمری درِ این خانه به روی همه باز است
ما هیچ نگفتیم، خودش خوب عطا کرد
با دست خودش کرببلا قسمت ما کرد
حرف دلمان را بهخدا گفت مؤید
از شیوهی الطاف رضا گفت مؤید
"تا گوهر اشکم سر بازار نیاید
کالای مرا هیچ خریدار نیاید
دیدم همهجا بر در و دیوار حریمش
جایی ننوشتهست گنهکار نیاید "
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
طبع خشکیده را حیات ببخش
همهی شهر را غزلخوان کن
خیر مقدم، خوش آمدی ای عشق!
عاشقی را دوباره بنیان کن
همهی چشمها به چشم تو و
دامن غرق نور آمنه است
چشم وا کن عزیز عبدالله
مادرت را به غمزه مهمان کن
همهدم ای موحد آگاه
میچکد از لب تو بسم الله
بنشین و به ریش کفر بخند
خواب هر خسرو را پریشان کن
نه فقط اینکه طاق کسری را
همهی شهر را به لرزه درآر
نظری سوی هرچه کنگره کن
هرچه آتشکدهست ویران کن
جاهلیت امانمان را برد
سیل ظلم و خرافه راه افتاد
کشتیات را نشان بده ای نوح
و دوباره مهار طوفان کن
آی موسای بی عصای ما
باز هم ساحران همه جمع اند
معجزات نهفتهی خود را
از دل آیهها نمایان کن
داده بودند این بشارت را
که مسیحی ز راه میآید
از غم و غصهها فلج شدهایم
درد ما را بیا و درمان کن
علت خلق هر غزلواره!
ای رسول میان گهواره!
"أَسْلَمُواْ" را بخوان به لهجهی خود
همهی شهر را مسلمان کن
برکت از نگاه تو جاری
لب ما تشنهی ترحم تو
لطف کن ای پیمبر رحمت
سفرهی خلق را پر از نان کن
تو همانی که برگزیده شدی
بعد یک اربعین رسیده شدی
دست داری در عالم خلقت
ولی از چشم شور کتمان کن
عَجَزَ الواصِفونَ عَنْ صِفَتِکْ
ماعَرَفْناکَ حَقَّ مَعرِفَتِک
تا به سجده مرا نیفکندی
قدر خود را به جبر پنهان کن
تو نه تنها مرا "ولی" هستی
تو نبیِ مَعَ العَلی هستی
یاعلی را همیشه پیوستِ
آیههای نجیب قرآن کن
به صلاح است اگر، اجازه بده
تا عجم سهم خویش را ببرد
رحمت واسعه! قنوت بگیر
"روزبه "را "جناب سلمان" کن
چندفصلیست خشکسالیها
کار دادهست دستمان آقا
چشمهی چشممان ندارد اشک
جان زهرا دعای باران کن
به دعایی فقط بسنده نکن
برو بر منبر و نصیحت کن
ماهمه تشنگان موعظهایم
لذت فیض را دوچندان کن
از زمانی که باخبر گشتم
سر به زیر تو سربلند شده
آمدم تا اسیر تو باشم
مور دربار را سلیمان کن
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
برشی از یک ترکیب بند مطول...
وقتی بیانجامد به وصل یار مقصد دیدنیست
در محضر محبوب، دیدار مجدد دیدنیست
هر شب تمام عرشیان او را زیارت میکنند
هفت آسمان حور و ملک در رفت و آمد دیدنیست
در جسم و جانِ او، خدا بهتر مجسم میشود
در او تجلی صفات حی سرمد دیدنیست
با مطلع الفجر رخش جبریل حیرت میکند
بسکه ظهور صادق آل محمد دیدنیست
هر کس که از ذریهی زهراست آقای من است
تنها به زیر پای این اولاد، مسند دیدنیست
با چشم دل باید مزار سادهاش را بنگریم
قطعاً بقیع خاکیاش مانند مشهد دیدنیست
فردا که ایوان و شبستان و رواقی ساختیم
طوف کبوترهای عاشق دور گنبد دیدنیست
قصد زیارت میکنیم از دور، قطعاً زائریم
از عاشقان بی قرار صادق بن باقریم
خورشید دارد ارتزاق از فیض نور خانهاش
موسا اقامت کرده در وادی طور خانهاش
پیر و مراد انبیاست، سرچشمهی آب بقاست
خضر نبی نوشیده از جام طهور خانهاش
اهل زمین شایستهی خدمت به او هم نیستند
بر عهدهی کروبیان باشد امور خانهاش
از برکت اعجازش ابراهیم بیرون میزند
با شوق هر کس پا گذارد در تنور خانهاش
جای غرور، افتادگی؛ جای تجمل، سادگی
شب تا سحر میبارد از سقف نمور خانهاش
بار سرم را میکشد بر روی شانه شب به شب
خیلی بدهکارم به دیوار صبور خانهاش
در مشهد و در کاظمین از عمق جان سر میدهم
اولاد من قربان اولاد ذکور خانهاش
آئینهدار پنج تن، بر خلق عالم حاکم است
جانم فدایش پنجمین جد امام قائم است
عرض ارادت میکنم اما به شکل دیگری
تقدیم حضرت میکنم با جان و دل شعر تری
جمع نبوت با امامت میشود کنه امام
آئین او پیغمبری، سیر و سلوکش حیدری
در "ما رأیتُ اَفقهَ مِنْ جعفرِ" نعمان ببین*
حتی ندارد دشمنش از او فقیه بهتری
کار کسی جز او نباشد ابن حیان ساختن
از غیر آقا بر نمیآید زُراره پروری
از برکت انفاس او کرسی درس خاص او
پیچیده است آوازهی فقه و کلام جعفری
بر صدق گفتارم شهادت میدهد اِبنِ حَکَم
در گفتگوهایش نمایان است فتح خیبری
ممنون قال الباقر و مدیون قال الصادقاند
از مرجع و از سینهزن، تا روضهخوان و منبری
دیدند با چشمان خود، هم شافعی، هم مالکی
شیعه ندارد جز امام صادق خود رهبری
باید بگردد هر که در دنیاست کاهل بر نماز
در محشر فردا به دنبال شفیع دیگری
شکر خدا دم میزنم از صاحب خود دم به دم
شکر خدا دارم به تن رخت شریف نوکری
من با ارادت گفتهام، قدر بضاعت گفتهام
ابیات گنگ من کجا، اشعار ناب حِمْیَری؟
مولا قدمگاهش همیشه قبلهگاه اولیاست
فرزند او باب الحوائج، مغز بادامش رضاست...
✍ #علیرضا_خاکساری
*از «نعمان بن ثابت بن زوطی» معروف به «ابوحنیفه» پیشوای فرقه حنفی، نقل شده: «مَا رَأيتُ أفقهَ مِن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد؛ من فقيهتر از جعفر بن محمّد نديدم».
📚سیراعلام النبلاء، شمس الدین ذهبی، ج۶، ص۲۵۷.
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e