بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
#توحید_شالچیان_ناظر
▶️
سلام میکنم به تو به ساحتی که داشتی
به مشک تو به منصب سقایتی که داشتی
اگر چه میرسد تبار ماهزادگان به ماه
به آفتاب میرسد اصالتی که داشتی
@hosenih
شفیع نشأتین چیست؟ و ذُخرٌ لِلحسین چیست؟
دو دست تو، دو دست با کفایتی که داشتی
به زیر محشر جبین یسار داری و یمین
عقب نشانده کفر را قیامتی که داشتی
حدیثی از سبو بخوان و "إن قطعتموا" بخوان
گواه داده کعبه بر فصاحتی که داشتی
دلت اگر کباب شد به خاطر رباب شد
برای مشک آب شد خجالتی که داشتی
@hosenih
به سر رسید اگر چه تلخ قصهی عطش ولی
به سر رسید تلختر حکایتی که داشتی
چه سروها که بعد ازین به هر بلد به هر زمین
شکسته میشوند پای قامتی که داشتی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#توحید_شالچیان_ناظر
▶️
صبر گلواژهی نابی است که زینب دارد
عشق عنوان کتابی است که زینب دارد
شبنم صبح به رقص آمد و بر یاس نوشت
اشک از جنس گلابی است که زینب دارد
@hosenih
در زمین ظرفیت جلوهی او پیدا نیست
آسمان وسعت قابی است که زینب دارد
«اسکتوا» گفتن لبهای ترکخورده بس است
شام تسخیر خطابی است که زینب دارد
وِتر مدیون قنوتی است که در زنجیر است
سِتر مدیون حجابی است که زینب دارد
سرفرازیم اگر وقت مکافات عمل
همه از لطف حسابی است که زینب دارد
@hosenih
وجد با شوق به پابوس قلم آمده است
مثنوی از پی بیت الغزلم آمده است
قبله میخواست که این قبلهنما بشناسد
مثنوی خواست که این عاطفه را بشناسد
کیست این عاطفهی دهر پرستار امام
خلوت سینهی او محرم اسرار امام
کیست این معرفت لایتناهی؟ زینب
شاهباز حرم ستر الهی زینب
@hosenih
تا به رگهای زمین خون زمان جاری بود
این عقیله نفسش گرم فداکاری بود
باورش سخت که در معرکه بییاور شد
یک بغل غصه همآغوش همین خواهر شد
روی تل رفته بپرسید چهها میبیند
این سر کیست که از سینه جدا میبیند؟
اول خونجگری بود که مادر را دید
به سراشیبی گودال برادر را دید
دشت هر گوشه معمای به هم ریخته داشت
منظری شکل هجاهای به هم ریخته داشت
@hosenih
دشت از اهل حرم موی پریشان میخواست
وسط هلهلهها پارهگریبان میخواست
زینبی ماند و سر بیسر و سامانیها
کودکان حرم و دست به دامانیها
زینب است و سر زلفی که رها در باد است
خیمه در خیمه سکوتی که پر از فریاد است
آتشی داشت از این غائلهها پا میشد
بیبرادر سفری داشت مهیا میشد
بیبرادر سفری داشت اسارت را دید
آفتاب حرم الله جسارت را دید
کوفه از دختر صدیقه حیا کرد؟ نکرد
شام با غربت این قافله تا کرد؟ نکرد
خیزران حرمت آن کام نگه داشت؟ نداشت
طفل ششماهه بپرسید گنه داشت؟ نداشت
@hosenih
زین سفر ظهر عطش ظهر محن خاطره ماند
ظهر هفتاد و دو بیغسل و کفن خاطره ماند
باورش سخت که در معرکه بییاور شد
یک بغل غصه همآغوش همین خواهر شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
#توحید_شالچیان_ناظر
▶️
سلام میکنم به تو به ساحتی که داشتی
به مشک تو به منصب سقایتی که داشتی
اگر چه میرسد تبار ماهزادگان به ماه
به آفتاب میرسد اصالتی که داشتی
@hosenih
شفیع نشأتین چیست؟ و ذُخرٌ لِلحسین چیست؟
دو دست تو، دو دست با کفایتی که داشتی
به زیر محشر جبین یسار داری و یمین
عقب نشانده کفر را قیامتی که داشتی
حدیثی از سبو بخوان و "إن قطعتموا" بخوان
گواه داده کعبه بر فصاحتی که داشتی
دلت اگر کباب شد به خاطر رباب شد
برای مشک آب شد خجالتی که داشتی
@hosenih
به سر رسید اگر چه تلخ قصهی عطش ولی
به سر رسید تلختر حکایتی که داشتی
چه سروها که بعد ازین به هر بلد به هر زمین
شکسته میشوند پای قامتی که داشتی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#توحید_شالچیان_ناظر
▶️
باقیست نهضت پس بنا این شد
بیمار ظهر کربلا باشی
میخواهی از اینجا به بعدش را
سجاده ای رو به خدا باشی
@hosenih
با قاضی الحاجات لبهایت
جبریل هم دارد تمنایت
یکبار هم با او به خلوتها
مشغول ذکر ربنا باشی
@hosenih
ای سید اهل بکا لبیک
لبریز جام هل اتی لبیک
پیداست از این جذبه ها باید
از نسل شاه لافتی باشی
@hosenih
حزن تو اصلا حزن یک دم نیست
سهم چهل سال اشک پس کم نیست
جز مقتل سرخی مجسم نیست
وقتی به فکر بوریا باشی
@hosenih
از کوفه تا شام بلا رفتن
همگام با سرنیزه ها رفتن
حق میدهم با حرمله سخت است
منزل به منزل پا به پا باشی
@hosenih
با ناله کنعانی بساز از نو
پس بیت الاحزانی بساز از نو
اصلا چنین داغ عظیمی را
باید خودت صاحب عزا باشی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#توحید_شالچیان_ناظر
▶️
صبر گلواژهی نابی است که زینب دارد
عشق عنوان کتابی است که زینب دارد
شبنم صبح به رقص آمد و بر یاس نوشت
اشک از جنس گلابی است که زینب دارد
@hosenih
در زمین ظرفیت جلوهی او پیدا نیست
آسمان وسعت قابی است که زینب دارد
«اسکتوا» گفتن لبهای ترکخورده بس است
شام تسخیر خطابی است که زینب دارد
وِتر مدیون قنوتی است که در زنجیر است
سِتر مدیون حجابی است که زینب دارد
سرفرازیم اگر وقت مکافات عمل
همه از لطف حسابی است که زینب دارد
@hosenih
وجد با شوق به پابوس قلم آمده است
مثنوی از پی بیت الغزلم آمده است
قبله میخواست که این قبلهنما بشناسد
مثنوی خواست که این عاطفه را بشناسد
کیست این عاطفهی دهر پرستار امام
خلوت سینهی او محرم اسرار امام
کیست این معرفت لایتناهی؟ زینب
شاهباز حرم ستر الهی زینب
@hosenih
تا به رگهای زمین خون زمان جاری بود
این عقیله نفسش گرم فداکاری بود
باورش سخت که در معرکه بییاور شد
یک بغل غصه همآغوش همین خواهر شد
روی تل رفته بپرسید چهها میبیند
این سر کیست که از سینه جدا میبیند؟
اول خونجگری بود که مادر را دید
به سراشیبی گودال برادر را دید
دشت هر گوشه معمای به هم ریخته داشت
منظری شکل هجاهای به هم ریخته داشت
@hosenih
دشت از اهل حرم موی پریشان میخواست
وسط هلهلهها پارهگریبان میخواست
زینبی ماند و سر بیسر و سامانیها
کودکان حرم و دست به دامانیها
زینب است و سر زلفی که رها در باد است
خیمه در خیمه سکوتی که پر از فریاد است
آتشی داشت از این غائلهها پا میشد
بیبرادر سفری داشت مهیا میشد
بیبرادر سفری داشت اسارت را دید
آفتاب حرم الله جسارت را دید
کوفه از دختر صدیقه حیا کرد؟ نکرد
شام با غربت این قافله تا کرد؟ نکرد
خیزران حرمت آن کام نگه داشت؟ نداشت
طفل ششماهه بپرسید گنه داشت؟ نداشت
@hosenih
زین سفر ظهر عطش ظهر محن خاطره ماند
ظهر هفتاد و دو بیغسل و کفن خاطره ماند
باورش سخت که در معرکه بییاور شد
یک بغل غصه همآغوش همین خواهر شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih