eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد این گدای بی وفا هم واقعا نوکر نشد درد و غم هایم زیاد و این دلم آلوده است معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد @hosenih از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم من که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد خوب کن بدحالی ام ، رو برنگردان از گدا غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد فاطمیه تو بیا کرببلایی کن مرا آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد @hosenih مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دیدگانم لایق دیدار دلدارم نشد عمر من طی شد ولی آقا خریدارم نشد نیستم آن بنده ی خوب و به دور از معصیت وای بر من صاحبم راضی ز کردارم نشد @hosenih بدتر اینکه من بدانم ناظرم بود و ولی بر بدی اصرار کردم ، خوب رفتارم نشد رو به این و آن زدن ، غیر از ضرر چیزی نداشت بارم افتاد و کسی گرمی بازارم نشد کاش آقای خودم را میزدم از دل صدا هیچ کس غیر از عزیز فاطمه یارم نشد بین مردم عزتم داد و گناهان مرا پیش خود مخفی نمود و فاش اسرارم نشد من مریضم به دوا محتاجم و جز تربتِ کربلا مرهم به قلب زار و بیمارم نشد اربعین یادش بخیر ایوان طلا زانو زدم من بدهکار آمدم آقا طلبکارم نشد @hosenih روضه ها را خواندم اما ماجرایی بدتر از درد پهلو باعث اندوه بسیارم نشد یک پسر در بین کوچه ناله میزد آمدم گوشوار مادرم از خاک بردارم نشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک نظر کن به دل دربه در نوکرها دست خود را بکش آقا به سر نوکرها سر به زیریم و گرفتار ز بس خم کرده معصیتهای فراوان کمر نوکرها @hosenih پر زدیم و نرسیدیم به تو افتادیم مرهمی باش به هر زخم پر نوکرها با وجودی که دلت خون شده از ما اما در همه حال تو بودی سپر نوکرها کاش در روضه ببینیم که هستی آقا تو خریدار دو چشمان تر نوکرها @hosenih پیش تو هرکه زمین خورده ز جا برخیزد لطف کن باز بیا دور و بر نوکرها با دعای پدر و مادرمان اینجاییم ای به قربان تو مادر پدر نوکرها رخصتی باز بده تا که بیوفتد آقا یک شبی صحن حسین جان گذر نوکرها @hosenih مادری خورد زمین صورت او زخمی شد سوخت از روضه ی مادر جگر نوکرها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در بند معصیت باز ,آقا ببین اسیرم فکری به حال من کن, حالا که سر به زیرم آقا قبول دارم , دردسرم برایت اما ردم نکن که , بیچاره وفقیرم @hosenih میترسم ازشبی که , توبه نکرده باشم در حین ارتکاب, جرم و خطا بمیرم محتاج یک نگاهم , درمانده بین راهم ای کاش که بیافتد , تنها به تو مسیرم فرقی نکرده اینجا , بد یا که خوب باشم در خانه راه دادی , گفتی که می پذیرم @hosenih حالا که از فراقت , اشکم دوباره جاریست پاکم کن وببخشم , ای سرور و امیرم با اذن مادر تو , در روضه ها نشستم تا باز هم براتِ , کرببلا بگیرم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سائلی بیچاره ام در بین راه افتاده ام بی کس و تنها شدم بی سرپناه افتاده ام باید امشب گریه ی سیری کنم بر حال خود بی حیایی کرده ام در قعر چاه افتاده ام @hosenih هر چه دادی آبرویم در عوض هر روز و شب آبرویت برده ام حال از نگاه افتاده ام دردسرشد این دو چشمی که به هرجارفته است دیگر از حال دعا و اشک و آه افتاده ام بر زبان گفتم تو را میخواهم اما در عمل هی دلت خون کردم و در اشتباه افتاده ام @hosenih ناله هایم بین روضه بی اثر مانده ز بس بعد هیئت ها دوباره در گناه افتاده ام خسته ام از این گرفتاری ببین شرمنده ام در بغل گیرم که من بی تکیه گاه افتاده ام چاره ی کارم فقط راهی شدن تا کربلاست باز یاد آن حریم و بارِگاه افتاده ام ِ@hosenih خواب دیدم از دم باب الحسین بر سر زنان رفتم و با گریه پایین پای شاه افتاده ام وای از آن لحظه ای که خواهری ناله زده بی برادر در میان یک سپاه افتاده ام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم شاعر: ▶️ در قفس افتاده ام تنها و بی یار شدم بار معصیت به دوشم ماند و بیمار شدم این دل من چند وقتی میشود سنگ شده بسکه بر نفس خودم آقا گرفتار شدم @hosenih دائما بر حال زارم گریه ها کردی ولی بی وفا بودم که دلبسته به اغیار شدم روز و شب ها باهمه اعمال و رفتار بدم باعث غم ها و آزار تو بسیار شدم امتحانم کردی و من رد شدم بار دگر نوکر خوبی نبودم عبد سربار شدم میزنم ناله ز دل تا که ببخشید مرا ترس این دارم که شاید پیش تو خار شدم یک نفر آخر گره از کار من باز کند دلخوشم دست به دامان علمدار شدم @hosenih سفره دار گریه بر ارباب، بی بی فاطمه است من همه عمرم به این مادر بدهکار شدم وای از روزی که زینب ناله میزد یا حسین همسفر با قاتلت راهیِ بازار شدم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دیده بگشا که ز دوریِ شما خسته شدم آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم سر به زیر آمده ام تا که بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم @hosenih خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگر از نفسم و این عُجب و ریا خسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا، خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ تو را کم به خودش دیده و من دیگر از شهرم و این حال و هوا خسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم @hosenih باز هم جا نشدم بین گدایانِ حرم پس نپرسید ز حالم که چرا خسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ زخم معصیت به روحم مانده و کاری شده زندگی بی تو برایم سرد و تکراری شده بسکه دل مشغولی ام دنیا شده آقا ببین دل به تو دادن برایم کار دشواری شده @hosenih اصلا آقا لحظه ای باخود نگفتم بی وفا این چه وضع نوکری و عشق و دینداری شده بی حیا بودم ولی بار دگر برگشته ام در میان روضه کارم گریه و زاری شده آبرویت را همیشه بردم اما کار تو چشم پوشی از بدی و آبروداری شده مهربان آقا, بیا دست گدایت را بگیر چون دچار غصه و اندوه بسیاری شده همنشینم کرده ای با خوبها زیر عَلَم بازهم باران لطفت بر سرم جاری شده بسته شد راه حرم , خیلی دلم را غم گرفت صبر بر این غم فقط از درد ناچاری شده @hosenih گریه و سینه زنی در کربلا یادش بخیر نوکر تو بیقرار آن عزاداری شده خیمه ها آتش گرفت و دختری گریه کنان می دوید و ناله میزد سوخت مویم عمه جان ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سرد و بی روحم ببین دنبال درمان آمدم سر به زیر و روسیاهم من پشیمان آمدم بند دنیا بودم و عقبی فراموشم شده دور ماندم از تو با حال پریشان آمدم @hosenih این هوای نفس من دارد زمینم میزند دست گیرم باش آقا بین خوبان آمدم کم محلی کردنت آتش به جانم میزند دلشکسته هستم و با چشم گریان آمدم با گناهانم دلت را من زیاد آزرده ام یک نگاهی کن که حالا بهر جبران آمدم سائلی دربه درم دارم به لب ذکر رضا در میان روضه ها با اذن سلطان آمدم یادم آمد آن شبی که از دم باب الجواد حاجتم را گفتم و تا پای ایوان آمدم @hosenih گفتم آقا کربلا میخواهم از دست شما چشم وا کردم حریم شاه عطشان آمدم پر شد از شمشیر و نیزه قتلگاه و خواهری می دوید و ناله میزد ای حسین جان آمدم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک نظر کن سوی من خیلی گرفتارم هنوز زار و مضطر آمدم محتاج غمخوارم هنوز من به امید آمدم رو برنگردان از گدا حال و روزم را عوض کن تا نفس دارم هنوز @hosenih صبح تا شب هم برای تو اگر گریه کنم خوب میدانم به تو خیلی بدهکارم هنوز با وجودی که دویدم زیر این بیرق ولی در مسیر نوکری ات وای کم کارم هنوز دائما داری هوایم را ولی افسوس من بازهم رفتم به بیراهه گنه کارم هنوز خوش به حال بنده ای که زیر لب نجوا کند: از فراقت ای حبیبم سخت بیمارم هنوز نیمه شبها فرق دارد گریه و حال دعا من به شوق دیدن روی تو بیدارم هنوز روبه راهم کن برس آقا به فریادم که من بیقرار کربلا,صحن علمدارم هنوز @hosenih گریه های من دم باب الحسین یادش بخیر همچو ابرم از غم دوریست میبارم هنوز روضه ی مادر به قلب زار من آتش زد و داغدار خون زهرا روی دیوارم هنوز ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غرق معصیتم و زندگی ام رو به زوال است یک نظر کن به گدایت که دگر بی پر و بال است بسکه دلبسته ی دنیایم و دور از توام انگار منتظر بودن من بهر فرج امر محال است @hosenih روی این دیده ی آلوده بکش دست خودت را چند وقتی شده که حسرت من اشک زلال است علت دوری ام از کرببلا کوه گناه است اصلا انگار حرم رفتن من خواب و خیال است آمدم تا که دگر هر نفسم مال تو باشد ای عزیز دل زهرا چه زمان وقت وصال است؟ @hosenih چاره ای بهر دلِ تنگم و آوارگی ام کن رفتن کرببلا با تو فقط اوج کمال است وقت غارت شد و گودال پر از مردم پست است بر سر پیروهن کهنه ی ارباب جدال است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بار دیگر باز کن در را به روی نوکرت ناخوش احوالم بیا رو کن به سوی نوکرت تو خبر داری فقط از نامه‌ی اعمال من بین این مردم نرفته آبروی نوکرت با بد اخلاقی گذشت عمرم ولی اینجا فقط_ با نگاه تو عوض شد خُلق و خوی نوکرت چشم من نالایق دیدار رویت بوده است بارها آقا گذر کردی ز کوی نوکرت روز محشر که همه از هم فراری می‌شوند منتظر هستم بیا در جست‌و‌جوی نوکرت زیر این پرچم دلم کرببلایی می‌شود چون شده ذکر "حسین‌جان" گفت و گوی نوکرت سخت دلتنگ زیارت هستم و آقا شده_ دیدن شش‌گوشه تنها آرزوی نوکرت وقت مُردن سخت محتاج تو هستم پس بیا لحظه‌های احتضار و شست‌و‌شوی نوکرت ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e