eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
یادی از ، ، نه فقط حلم و حیا زیور زینب بودند این دو یک جرعه ای از کوثر زینب بودند انبیایی که به توحید سفارش کردند بهره برده همه از منبر زینب بودند شمع نورانی دین بود و برادرهایش مثل پروانه به دور و بر زینب بودند نام زیبای حسین و حسن از روز نخست مشقِ انشا شده در دفتر زینب بودند صف به صف اهل ملک، بهر تقرب به خدا دست بر سینه، سر معبر زینب بودند پسر عوسجه و عابس و نُعمان و حبیب همه زانو زده در محضر زینب بودند دوری از زینت دنیا و حیا از معبود یادگار پدر و مادر زینب بودند فخر بر رتبه نکردند شهیدان حرم فخرشان بود همین، نوکر زینب بودند عجمیان و علی وردی و خیل شهدا جان فدای نخی از معجر زینب بودند   بندگانی که مزیّن به کمالات شدند محو نورانیت عمه ی سادات شدند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با یاد و غل و زنجیر گنه بر پر و بالم مانده به روی دوش من، این وزر و وَبالم مانده دستگیری کن ازین بنده، مگر که چقدر... فرصت از زندگی رو به زوالم مانده سحر و ذکر لب و نافله از دستم رفت کمکم کن که فقط اشک زلالم مانده هر که پرسید بگو کیست امیدت؟ گفتم: صبر کن، لطف خدای متعالم مانده کیست جز حضرت حجت که دعاگوی دلم در غریبی و پریشانیِ حالم مانده؟ عجمیان و علی وردی و خوبان رفتند روسیاهی به رخ همچو زغالم مانده خواب دیدم که نجف بودم و بیدار شدم عطر ایوان علی، گوشه ی شالم مانده کربلایی نشدن، علت خسران من است بر دل سوخته از هجر، ملالم مانده باید از داغ غریبی علی آب شوم تا نفس هست و ازین عمر، مجالم مانده ** شده هر ناله ی زهرا، عرق شرم علی شرمسار از رخ او، شاه دو عالم مانده گفت با خادمه حیدر که بگو فضه چرا چند ماه است پسِ ابر، هلالم مانده؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با یاد و غل و زنجیر گنه بر پر و بالم مانده به روی دوش من، این وزر و وَبالم مانده دستگیری کن ازین بنده، مگر که چقدر... فرصت از زندگی رو به زوالم مانده سحر و ذکر لب و نافله از دستم رفت کمکم کن که فقط اشک زلالم مانده هر که پرسید بگو کیست امیدت؟ گفتم: صبر کن، لطف خدای متعالم مانده کیست جز حضرت حجت که دعاگوی دلم در غریبی و پریشانیِ حالم مانده؟ عجمیان و علی وردی و خوبان رفتند روسیاهی به رخ همچو زغالم مانده خواب دیدم که نجف بودم و بیدار شدم عطر ایوان علی، گوشه ی شالم مانده کربلایی نشدن، علت خسران من است بر دل سوخته از هجر، ملالم مانده باید از داغ غریبی علی آب شوم تا نفس هست و ازین عمر، مجالم مانده ** شده هر ناله ی زهرا، عرق شرم علی شرمسار از رخ او، شاه دو عالم مانده گفت با خادمه حیدر که بگو فضه چرا چند ماه است پسِ ابر، هلالم مانده؟! ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e