eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
415 ویدیو
30 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
روضهٔ دید راهب به ره شام، پریشانی چند دستِ بسته ز قفا، سر به گریبانی چند خون به دل، جمله ز جور فلک کج‌رفتار موکنان، مویه‌کنان، موی پریشانی چند دید عیسی نفسی بسته به زنجیر جفا همرهش، غم‌زده و خسته و نالانی چند از پس قافله، اطفال پریشانی دید پابرهنه به سر خار مغیلانی چند شام‌گه بود ولی صبح امیدش بدمید شد عیان تا به سنان، مهر درخشانی چند سر شاه شهدا را به سنان دید که بود جاری از لعل لبش، آیه‌ی قرآنی چند داد زر، زرطلبان را و سر شاه گرفت سوی دِیْر آمد و با ناله و افغانی چند شست با مُشک و گلاب، آن رخ و لعل چو عقیق ریخت از دیده به دامان، دُر غلتانی چند هم‌چو آن عاشق دل‌داده که بیند معشوق گفت کای ‌گِرد رُخت، صف‌زده حیرانی چند! کیستی؟ وز چه جدا گشته ز پیکر، سر تو؟ که شدی دست‌خوش فرقه‌ی نادانی چند پاسخش داد: منم سبط رسول مدنی گشته‌ام کشته ز بیداد هوس‌رانی چند ناگهان هودجی آمد ز سما، سوی زمین فاطمه آمد و با حوری و غلمانی چند لعل نوشین بگشود و به سر کشته‌ی عشق ریخت از دُرج گهر، لعل بدخشانی چند گفت کای سرو چمانِ چمن باغ رسول! داشتی همره خود، سرو خرامانی چند آخر از غارت گلچین، چه رسیدت؟ ای گل! گریَم از هجر تو یا غنچه‌ی خندانی چند؟ کسوت فقر به عشق تو به بر کرد «صفا» دست حاجت نبَرد بر در عریانی چند ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گفت مادر، از پسر بهرت خبر آورده‌ام دخترت زينب منم، شرح سفر آورده‌ام گر دهم شرح سفر، ترسم بيازارم دلت کز عزيزانت خبر با چشم تر آورده‌ام رفتم از کويت ولي باز آمدم دل غرق خون زاشک خونين، دامني پر از گهر آورده‌ام از عراق و شام با سنگ جفا، سوی حجاز طايران قدس را بشکسته‌پر آورده‌ام يوسفت شد صيد گرگان در زمين کربلا ارمغان پيراهنِ آن نامور آورده‌ام مادران را با جوانان از وطن بردم ولی جمله را در بازگشتن بی‌پسر آورده‌ام مادر اصغر، رباب خسته‌جان را همرهم با دلی پُر درد از داغ پسر آورده‌ام هرچه گويم باز مانَد ناتمام، اين شرح حال قصه‌ی جانسوز خود را مختصر آورده‌ام قصّه‌ی پُر غُصه‌ی زينب، «صفا» بنوشت و گفت بهر دل‌ها مايه‌ی سوز و شرر آورده‌ام ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e