eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
باران شدی، نم نم خدایت را صدا کردی خون خدا! خونْ گریه کردی و دعا کردی از آفرینش خواندی و از خلقتت گفتی آن وقت ما را با خدایت آشنا کردی دلتنگ دیدار نیاکان خودت بودی دلتنگ بودی و شهادت را دعا کردی "مَنْ کانَ فینا باذِلاً مُهْجَه" سرودی و دیگر مسیر روز را از شب جدا کردی آه ای نسیم صبح که عطرت پراکنده است هم مکه را... هم کربلا را با صفا کردی ای آسمان! هرچند روی خاک افتادی با مهربانی خاک را هم کیمیا کردی لبخندهایش آرزویت بود حالا... آه بر گریه‌های مادرت آغوش وا کردی فصل الخطاب پندهایت لحن قرآن بود بر روی نیزه حق مطلب را ادا کردی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هوای شهر پر از گریۀ درختان بود و قلب باغ ترک‌خورده و پریشان بود تمام پنجره‌ها بسته بود و با حیرت سکوت یخ‌زده‌ای سنگفرش تهران بود و مرگ پرسه‌زنان بین کوچه‌ها می‌گشت میان جاری خون رد پای شیطان بود کشید روسری از غنچه‌ها و گل‌ها، باد زمانه زخمی گستاخی رضا خان بود در آسمان نه ستاره، نه ماه، نه خورشید زمین وجب به وجب پایمال طوفان بود زمان زمان قیامت، زمین به خود لرزان و روزهای پر از التهاب ایران بود یخ سکوت شکست و طنین حنجره‌ها میان مشت گره خوردۀ جوانان بود دوباره سایۀ خورشید بر زمین افتاد و دست بیعت مردم به سوی ایوان بود فرار کرد شب از آسمان و این صبحِ طلوع مزرعۀ آفتابگردان بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باران شدی، نم نم خدایت را صدا کردی خون خدا! خونْ گریه کردی و دعا کردی از آفرینش خواندی و از خلقتت گفتی آن وقت ما را با خدایت آشنا کردی دلتنگ دیدار نیاکان خودت بودی دلتنگ بودی و شهادت را دعا کردی "مَنْ کانَ فینا باذِلاً مُهْجَه" سرودی و دیگر مسیر روز را از شب جدا کردی آه ای نسیم صبح که عطرت پراکنده است هم مکه را... هم کربلا را با صفا کردی ای آسمان! هرچند روی خاک افتادی با مهربانی خاک را هم کیمیا کردی لبخندهایش آرزویت بود حالا... آه بر گریه‌های مادرت آغوش وا کردی فصل الخطاب پندهایت لحن قرآن بود بر روی نیزه حق مطلب را ادا کردی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نه مانده اشک برایم، نه مانده آه برایم در این محاصره مانده فقط نگاه برایم شده‌ست خیره نگاهم به روضه‌خوانی گودال... چه کُند می‌گذرد این دقیقه ... آه ... برایم... به نیزه تکیه بزن تا ستون عرش نیفتد بمان که جز تو نمانده‌ست تکیه‌گاه برایم سلام من به تو ای صبح سربریده‌ی عالم! چه غم که تیغ کشیده شبی سیاه برایم که رود رود جهان جاری از شکوه غم من و موج سینه‌زنت می‌شود سپاه برایم چقدر زخم به تن داری ای وصیت مادر! بگو بریده بریده تمام راه برایم نسیم می‌وزد از سمت آسمان مدینه و گریه می‌کند امشب هلال ماه برایم قرار بعدی ما لحظه‌ی رسیدن موعود که سایه‌ی علمش می‌شود پناه برایم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوباره ابرم و دلتنگ سوی نور می‌آیم پر از بارانم و از دور دور دور می‌آیم کم آوردم، کم آوردم، کم آوردم، کم آوردم ببین در کوله‌بارم قدر یک دنیا غم آوردم به روی شانه‌ها می‌آیم و دلتنگی‌ام کم نیست کسی جز تو پناه بی‌پناهی‌های اشکم نيست فراری از حصار تن جلوتر می‌دوم از خود به سوی باغ آغوش تو، با سر می‌دوم از خود پر از بغضم به قدر جانمازت در بیابان‌ها پر از آهم به قدر روضه‌ها وقتی که ریان‌ها... دوباره خاطراتم با نسیمی می‌رسد از راه غمِ شادی کنارم می‌نشیند لحظه‌ای کوتاه چه شوقی می‌چکید از چشم‌های مادرم آن روز که می‌آورد با خود کودکش را تا حرم آن روز منم، من!! کودک قنداقه‌پوش کنج آغوشش همانی که کنار تو اذان گفتند در گوشش چه شادم می‌دوم تا آسمان‌ها با کبوترها چه غمگینم از اینجا می‌روم با بوسه درها و لِی لِی می‌رسم تا مأمن آبا و اجدادی کنار خنده‌ی شمشادها در صحن آزادی چه رنج دلنشینی: گریه‌های آخرم اینجاست چه اقبال بلندی: سایه‌بان پیکرم اینجاست حریر روی تابوتم همیشه بر سرم بوده است که سوغات حرم بوده‌ست، ارث مادرم بوده‌ست خداحافظ نم اشکم کنار پنجره فولاد! خداحافظ غم شیرین روضه کنج گوهرشاد! خداحافظ بلور استکان مِی در این دربار خداحافظ بهشت چایخانه! می‌روم این بار سلام ای سرمه‌دان کفشداری! کیمیا داری؟ برای دیده‌ی تاریکم امشب توتیا داری؟ سلام ای واژه‌های روشن تلقینِ در گوشم زیارت‌نامه‌ی آرام آهنگینِ در گوشم! سلام ای اولین دیدار، ای شیرینی بسیار سلام ای آخرین دیدار! آه ای لحظه‌ی دشوار! سلام ای "یا رضای" حک شده بر روی انگشتر سلام ای آفتاب لحظه‌های ابری آخر :: نسیمی می‌وزد عطر عبایی می‌رسد از دور عجب صوت خوشی... دارد صدایی می‌رسد از دور ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e