eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
313 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ رنگ‌ها رنگ خزان است بیا برگردیم این سفر بار گران است بیا برگردیم صحبت از جایزه و ملک ری و گندم بود خواهرت دل‌نگران است بیا برگردیم @hosenih چشم شوری به علی اکبرتان خیره شده قصه‌ی مرگ جوان است بیا برگردیم صحبت از دیده‌ی دریایی عباس شده تیرها بین کمان است بیا برگردیم ساربان خیره شده بر خَم انگشتری‌ات خنجرش نقره نشان است بیا برگردیم @hosenih خواب دیدم که سرت بر سر خاک افتاده رنگ این خاک همان است بیا برگردیم یک طرف این همه زن در طرف دیگر جنگ لشگری چشم‌چران است بیا برگردیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از سنگ شکوفه است اینجا دروازه ی کوفه است اینجا بر بام تمام خانه ها سنگ در دست همه نشانه ها سنگ اینجا همه مردمش عجیبند بی غیرت و پست و نانجیبند @hosenih این شهر بوی خدا ندارد چشمان کسی حیا ندارد یک قافله از بلا رسیده از سختیِ کربلا رسیده پیشانیِ سنگ خورده آمد یک عمّه ی نیمه مرده آمد @hosenih بر نیزه سرود نور دارد یک همسفر از تنور دارد از شوق گل به نی نشسته پیشانی خویش را شکسته نیلی به نگاه خسته دارد غم در نگه شکسته دارد @hosenih آغاز روایت جنون کرد در شهر بلا کُن فیکون کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ز چه رو دل نسپاریم بر این باورها که دخیل اند به دستان تو پیغمبرها کیست همچون تو که لب تشنۀ جامش باشند از همـان روز نـخـستیـن هـمه آب آورها باز هم کار دل ما به شما افتاده شکر لله که اسیریم به آقا ترها دست بالا ببر و باز هم انگور بخواه تا بگیریم ز دستان شما ساغرها ازدحام است سر کوی شما، اذن بده لااقل ما بنشینیم همین آخـرها هرکسی نام کسی برد و سرش بالا رفت ما که از لطف تو داریم سری در سرها ذره تا نام تـو را بــرد به خــورشید رسید هرکسی دور سرت گشت به توحید رسید @hosenih بین چشمان شما نور خدا ریخته اند پنج تن را به سراپای شما ریخته اند شک نداریم که پیغمبر ثانی هستی “خلقا و خُـلقا” اگر طرح تو را ریخته اند از همان صبح نخستین ز اضافات گلت طرح ایجاد دل اهل بکا ریخته اند هرچه زیباست گرفتار سر زلف شماست نمک روی تو در منظره ها ریخته اند یک نفر از در این خانه نرفته نومید گرچه در راه شما خیل گدا ریخته اند روی پیشانی ما نام شما حک شده است روی پیشانی تو کرب و بلا ریخته اند چـقـدر نام دل آرای شمـا شیـریـن است شب جمعه حرم از بوی تو عطراگین است @hosenih قد و بالای شما حال و هوایی دارد نوه ی فاطمه چه قدّ رسایی دارد تو اذان گفتی و داوود به شیدایی گفت: یا رب این کیست عجب زنگ صدایی دارد میروی زیر قدم های تو دل می ریزد یک حرم پشت سرت اشک و دعایی دارد قدری آهسته برو جز تو مگر این بابا که دگر پیر شده باز عصایی دارد همه دیدند پس از دوره شدن در میدان سر آن یال عقابت چه حنایی دارد قبل از آن که برسد پیش تنت خورد زمین کوه بر خاک بیفتد چه صدایی دارد بنویسید عمویی ز حرم زود رسید آن عمویی که سر دست عبایی دارد جمع کردند به هر شکل تن اکبر را چه بـسـازند پــریشـانی آن مادر را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ رنگ‌ها رنگ خزان است بیا برگردیم این سفر بار گران است بیا برگردیم صحبت از جایزه و ملک ری و گندم بود خواهرت دل‌نگران است بیا برگردیم @hosenih چشم شوری به علی اکبرتان خیره شده قصه‌ی مرگ جوان است بیا برگردیم صحبت از دیده‌ی دریایی عباس شده تیرها بین کمان است بیا برگردیم ساربان خیره شده بر خَم انگشتری‌ات خنجرش نقره نشان است بیا برگردیم @hosenih خواب دیدم که سرت بر سر خاک افتاده رنگ این خاک همان است بیا برگردیم یک طرف این همه زن در طرف دیگر جنگ لشگری چشم‌چران است بیا برگردیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از سنگ شکوفه است اینجا دروازه ی کوفه است اینجا بر بام تمام خانه ها سنگ در دست همه نشانه ها سنگ اینجا همه مردمش عجیبند بی غیرت و پست و نانجیبند @hosenih این شهر بوی خدا ندارد چشمان کسی حیا ندارد یک قافله از بلا رسیده از سختیِ کربلا رسیده پیشانیِ سنگ خورده آمد یک عمّه ی نیمه مرده آمد @hosenih بر نیزه سرود نور دارد یک همسفر از تنور دارد از شوق گل به نی نشسته پیشانی خویش را شکسته نیلی به نگاه خسته دارد غم در نگه شکسته دارد @hosenih آغاز روایت جنون کرد در شهر بلا کُن فیکون کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ز چه رو دل نسپاریم بر این باورها که دخیل اند به دستان تو پیغمبرها کیست همچون تو که لب تشنۀ جامش باشند از همـان روز نـخـستیـن هـمه آب آورها باز هم کار دل ما به شما افتاده شکر لله که اسیریم به آقا ترها دست بالا ببر و باز هم انگور بخواه تا بگیریم ز دستان شما ساغرها ازدحام است سر کوی شما، اذن بده لااقل ما بنشینیم همین آخـرها هرکسی نام کسی برد و سرش بالا رفت ما که از لطف تو داریم سری در سرها ذره تا نام تـو را بــرد به خــورشید رسید هرکسی دور سرت گشت به توحید رسید @hosenih بین چشمان شما نور خدا ریخته اند پنج تن را به سراپای شما ریخته اند شک نداریم که پیغمبر ثانی هستی “خلقا و خُـلقا” اگر طرح تو را ریخته اند از همان صبح نخستین ز اضافات گلت طرح ایجاد دل اهل بکا ریخته اند هرچه زیباست گرفتار سر زلف شماست نمک روی تو در منظره ها ریخته اند یک نفر از در این خانه نرفته نومید گرچه در راه شما خیل گدا ریخته اند روی پیشانی ما نام شما حک شده است روی پیشانی تو کرب و بلا ریخته اند چـقـدر نام دل آرای شمـا شیـریـن است شب جمعه حرم از بوی تو عطراگین است @hosenih قد و بالای شما حال و هوایی دارد نوه ی فاطمه چه قدّ رسایی دارد تو اذان گفتی و داوود به شیدایی گفت: یا رب این کیست عجب زنگ صدایی دارد میروی زیر قدم های تو دل می ریزد یک حرم پشت سرت اشک و دعایی دارد قدری آهسته برو جز تو مگر این بابا که دگر پیر شده باز عصایی دارد همه دیدند پس از دوره شدن در میدان سر آن یال عقابت چه حنایی دارد قبل از آن که برسد پیش تنت خورد زمین کوه بر خاک بیفتد چه صدایی دارد بنویسید عمویی ز حرم زود رسید آن عمویی که سر دست عبایی دارد جمع کردند به هر شکل تن اکبر را چه بـسـازند پــریشـانی آن مادر را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ تاج سریّ و هر نفس ما ارادت است آقا تویی و غیر تو هر شاه رعیت است روز من همیشه جوان در کنار توست شوق شماست این دل اگر با طراوت است وقتی اذان مأذنه الله اکبر است یعنی دعای همره تو استجابت است بابا همیشه بر قد و بالات خیره بود کار امام، نیّت و فعلش عبادت است وقتی که آمدی همه گفتند احمد است در خَلق و خُلق، بین تو و او شباهت است رعناترین سلاله‌ی زهرا تویی علی بالابلند خانه‌ی لیلا تویی علی @hosenih یک عده در هوای تو مثل پری شدند مثل فرشته‌های خدا دلبری شدند یک عده نیز با تو نشستند روز و شب تا اینکه با مرام تو پیغمبری شدند یک قطره از فضائل تو جلوه کرد و بعد یک عده از قبیله‌ی ما منبری شدند یک عده خاک پای حسینیه‌ها شدند پائین پای یار، علی‌اکبری شدند یک عده نیز تیغ و سپر را فروختند ابروی چشم‌های تو را مشتری شدند آن عده یوسفی که تو را دیده‌اند هم یا جان سپرده‌اند و یا بستری شدند یک عده گریه‌گریه به پای تو سوختند آن گاه در مصیبت تو مادری شدند خورشید دلربای بنی هاشمی علی پیغمبر حرای بنی‌هاشمی علی @hosenih بالای ابروان تو گنبد درست شد پائین چشم‌های تو معبد درست شد تعبیر شد نبیّ و «أنا من حسین» او در باطن حسین، محمّد درست شد بعد از نبی مدینه به بیراهه سر گذاشت تو آمدی و مبدأ و مقصد درست شد هرجا که پاگذاشته‌ای روی این زمین یک آسمان بهشت مُخلّد درست شد مضمون چشم های تو شاعر شدند و بعد چندین هزار بیت زبانزد درست شد یک بیت آن نوشته که لیلاترین تویی بیتی نوشته: عشق در این حد درست شد بیتی نوشته: عشق، فقط عشق حیدر است بیتی نوشته: عشق حسین، عشق اکبر است @hosenih باید به شهر عشق شما دربه‌در شدن تا کربلا پریدن و بال سفر شدن در هشتمین شب غم عُظمای اهل‌بیت باید ز داغ روضه‌ی تو خونجگر شدن پائین پای قبله نشستی و آسمان معنا کند حقیقت خاک پدر شدن سخت است از برای دل پیرمرد قوم مرهم برای زخم وجود پسر شدن برخیز ای عصای دم چیریِ حسین دلبسته آسمان به تو و بر سپر شدن از یک شمرد، زخم تنت تا هزار رفت جان از تن قبیله‌ی آئینه‌دار رفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
تاج سریّ و هر نفس ما ارادت است آقا تویی و غیر تو هر شاه، رعیت است روز من همیشه جوان در کنار توست شوق شماست این دل اگر با طراوت است بابا همیشه بر قد و بالات خیره بود کار امام، نیّت و فعلش عبادت است وقتی که آمدی همه گفتند احمد است در خَلق و خُلق، بین تو و او شباهت است رعناترین سلاله‌ی زهرا تویی علی بالابلند خانه‌ی لیلا تویی علی یک عده در هوای تو مثل پری شدند مثل فرشته‌های خدا دلبری شدند یک عده نیز با تو نشستند روز و شب تا اینکه با مرام تو پیغمبری شدند یک قطره از فضائل تو جلوه کرد و بعد یک عده از قبیله‌ی ما منبری شدند یک عده خاک پای حسینیه‌ها شدند پائین پای یار، علی‌اکبری شدند آن عده یوسفی که تو را دیده‌اند هم یا جان سپرده‌اند و یا بستری شدند یک عده گریه‌گریه به پای تو سوختند آن گاه در مصیبت تو مادری شدند خورشید دلربای بنی هاشمی علی پیغمبر حرای بنی‌هاشمی علی بالای ابروان تو گنبد درست شد پائین چشم‌های تو معبد درست شد تعبیر شد نبیّ و «أنا من حسین» او در باطن حسین، محمّد درست شد بعد از نبی، مدینه به بیراهه سر گذاشت تو آمدی و مبدأ و مقصد درست شد هرجا که پاگذاشته‌ای روی این زمین یک آسمان بهشت مُخلّد درست شد مضمون چشم‌های تو شاعر شدند و بعد چندین هزار بیت زبانزد درست شد یک بیت آن نوشته که لیلاترین تویی بیتی نوشته: عشق در این حد درست شد بیتی نوشته: عشق، فقط عشق حیدر است بیتی نوشته: عشق حسین، عشق اکبر است.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو آمدی به شبم حسّ سر شدن بدهی به شام تیره، توان سحر شدن بدهی برای ما که جوانیم نذر چشمانت رسیده‌ای که پر دربه‌در شدن بدهی اراده کرده‌ای امشب برای پروازم به بال خسته تمنّای پر شدن بدهی تو ماه قبله‌نمایی که بهر هر ذرّه رسیده‌ای که مجال قمر شدن بدهی به دیده‌ی پدران شهید در هر شهر بهانه‌ای شده‌ای چشم تر شدن بدهی الا ستاره‌ی امّیدِ حضرت لیلا سلام آیه‌ی توحیدِ حضرت لیلا :: بگو بلا بنویسند، ها که می‌خواهیم تمام دهر نخواهند، ما که می‌خواهیم و چشم‌های تو جنّاتُ تَحتِهاَالاَنهار و چندتایی از این آیه‌ها که می‌خواهیم به روز واقعه تنها رها نکن ما را در آن بساط یکی آشنا که می‌خواهیم به فرض، روز جزا بر عذاب تن بدهیم بهشت هم که نباشد، تو را که می‌خواهیم تو باشی و پدرت باشد و خدا باشد ببین بهشت تو را نیز با که می‌خواهیم اگر که روز قیامت حسابمان نکنی به زندگی سفر کربلا که می‌خواهیم ببینم آنکه مرا نوکر آفریده تویی؟ کسی که قبل من این شعر را شنیده تویی :: تو آسمان بلند همیشه‌ی مایی قبیله‌ات همه خوب و شما هم آقایی اراده می‌کنی انگور می‌شود پیدا تو شهد جان حسینی، تو تاک لیلایی بهانه می‌کنی از تشنگی که برگردی تو دائماً به تمنّای روی بابایی زبان قافیه لال از نوشتن این بیت شنیده‌ام که تو بر خاک، ارباً اربایی ز داغ تشنگی‌ات سال و ماه می‌سوزد هنوز قلب امیر سپاه می‌سوزد ✍ و 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e