بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#مهدی_محمدی
▶️
اربعین آمد، دلم را غم گرفت
بهر زینب عالمی ماتم گرفت
سوز اهل آسمان آید بهگوش
نالهی صاحبزمان آید بهگوش
@hosenih
جان اهل بیت عصمت بر لب است
كاروانسالار آنها زینب است
جملهمستان سوی ساقی آمدند
مستِ مست از جام باقی آمدند
سینه ها آماج رگبار بلا
جای زخم ریسمان بر دستها
هوش از سر رفته و دل باخته
جسم خود را بر زمین انداخته
هر یكی در جستجوی تربتی
بر لب هر یک كلامی صحبتی
قلبها پر شِكوه از بیداد بود
آشنای قبرها سجاد بود
@hosenih
رهبر زینب امام راستین
حجت حق بود زینالعابدین
با كلامش عمه را مغموم كرد
تا كه قبر یار را معلوم كرد
آمده همراه دخت بوتراب
بر سر آن قبر كلثوم و رباب
زخمهای این سفر سر باز كرد
هر كسی درد دلی آغاز كرد
زینب از مژگان خود یاقوت سفت
داستان این سفر را باز گفت
گفت ای سالار زینب السلام
ماه شام تار زینب السلام
@hosenih
بر تو پیغام سفر آوردهام
از فتوحاتم خبر آوردهام
كرد با من این مسیرِ عشق طی
راس تو منزل به منزل روی نی
معجرم نیلی شد و مویم سپید
از غم دوری تو قدم خمید
گر كه دست رحمت و صبرت نبود
زینبت در راه كوفه مرده بود
ظلم دشمن تا كه بیاندازه شد
ماجراهای سقیفه تازه شد
ریسمان بر گردن سجاد بود
غربت بابا مرا در یاد بود
دیدی از نی دست خواهر بسته بود
گویی دستان حیدر بسته بود
@hosenih
یاسها را جوهر نیلی زدند
بر رخ آن اختران سیلی زدند
از شماتتكردن دشمن مپرس
از سهساله دخترت از من مپرس
سرِ تو یک نیمهشب مهمان او
با وصالت بر لب آمد جان او
مرد در ویرانه و من زندهام
بیرقیه آمدم شرمندهام
بارها از دوریات جان باختم
بین مقتل من تو را نشناختم
@hosenih
گر تو ای لبتشنه برداری سرت
حال نشناسی دگر این خواهرت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#مهدی_محمدی
▶️
اربعین آمد، دلم را غم گرفت
بهر زینب عالمی ماتم گرفت
سوز اهل آسمان آید بهگوش
نالهی صاحبزمان آید بهگوش
@hosenih
جان اهل بیت عصمت بر لب است
كاروانسالار آنها زینب است
جملهمستان سوی ساقی آمدند
مستِ مست از جام باقی آمدند
سینه ها آماج رگبار بلا
جای زخم ریسمان بر دستها
هوش از سر رفته و دل باخته
جسم خود را بر زمین انداخته
هر یكی در جستجوی تربتی
بر لب هر یک كلامی صحبتی
قلبها پر شِكوه از بیداد بود
آشنای قبرها سجاد بود
@hosenih
رهبر زینب امام راستین
حجت حق بود زینالعابدین
با كلامش عمه را مغموم كرد
تا كه قبر یار را معلوم كرد
آمده همراه دخت بوتراب
بر سر آن قبر كلثوم و رباب
زخمهای این سفر سر باز كرد
هر كسی درد دلی آغاز كرد
زینب از مژگان خود یاقوت سفت
داستان این سفر را باز گفت
گفت ای سالار زینب السلام
ماه شام تار زینب السلام
@hosenih
بر تو پیغام سفر آوردهام
از فتوحاتم خبر آوردهام
كرد با من این مسیرِ عشق طی
راس تو منزل به منزل روی نی
معجرم نیلی شد و مویم سپید
از غم دوری تو قدم خمید
گر كه دست رحمت و صبرت نبود
زینبت در راه كوفه مرده بود
ظلم دشمن تا كه بیاندازه شد
ماجراهای سقیفه تازه شد
ریسمان بر گردن سجاد بود
غربت بابا مرا در یاد بود
دیدی از نی دست خواهر بسته بود
گویی دستان حیدر بسته بود
@hosenih
یاسها را جوهر نیلی زدند
بر رخ آن اختران سیلی زدند
از شماتتكردن دشمن مپرس
از سهساله دخترت از من مپرس
سرِ تو یک نیمهشب مهمان او
با وصالت بر لب آمد جان او
مرد در ویرانه و من زندهام
بیرقیه آمدم شرمندهام
بارها از دوریات جان باختم
بین مقتل من تو را نشناختم
@hosenih
گر تو ای لبتشنه برداری سرت
حال نشناسی دگر این خواهرت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih