eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اربعین آمد، دلم را غم گرفت بهر زینب عالمی ماتم گرفت سوز اهل آسمان آید به‌گوش ناله‌ی صاحب‌زمان آید به‌گوش @hosenih جان اهل بیت عصمت بر لب است كاروان‌سالار آن‌ها زینب است جمله‌مستان سوی ساقی آمدند مستِ مست از جام باقی آمدند سینه ها آماج رگبار بلا جای زخم ریسمان بر دست‌ها هوش از سر رفته و دل باخته جسم خود را بر زمین انداخته هر یكی در جستجوی تربتی بر لب هر یک كلامی صحبتی قلب‌ها پر شِكوه از بیداد بود آشنای قبرها سجاد بود @hosenih رهبر زینب امام راستین حجت حق بود زین‌العابدین با كلامش عمه را مغموم كرد تا كه قبر یار را معلوم كرد آمده همراه دخت بوتراب بر سر آن قبر كلثوم و رباب زخم‌های این سفر سر باز كرد هر كسی درد دلی آغاز كرد زینب از مژگان خود یاقوت سفت داستان این سفر را باز گفت گفت ای سالار زینب السلام ماه شام تار زینب السلام @hosenih بر تو پیغام سفر آورده‌ام از فتوحاتم خبر آورده‌ام كرد با من این مسیرِ عشق طی راس تو منزل به منزل روی نی معجرم نیلی شد و مویم سپید از غم دوری تو قدم خمید گر كه دست رحمت و صبرت نبود زینبت در راه كوفه مرده بود ظلم دشمن تا كه بی‌اندازه شد ماجراهای سقیفه تازه شد ریسمان بر گردن سجاد بود غربت بابا مرا در یاد بود دیدی از نی دست خواهر بسته بود گویی دستان حیدر بسته بود @hosenih یاس‌ها را جوهر نیلی زدند بر رخ آن اختران سیلی زدند از شماتت‌كردن دشمن مپرس از سه‌ساله دخترت از من مپرس سرِ تو یک نیمه‌شب مهمان او با وصالت بر لب آمد جان او مرد در ویرانه و من زنده‌ام بی‌رقیه آمدم شرمنده‌ام بارها از دوری‌ات جان باختم بین مقتل من تو را نشناختم @hosenih گر تو ای لب‌تشنه برداری سرت حال نشناسی دگر این خواهرت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اربعین آمد، دلم را غم گرفت بهر زینب عالمی ماتم گرفت سوز اهل آسمان آید به‌گوش ناله‌ی صاحب‌زمان آید به‌گوش @hosenih جان اهل بیت عصمت بر لب است كاروان‌سالار آن‌ها زینب است جمله‌مستان سوی ساقی آمدند مستِ مست از جام باقی آمدند سینه ها آماج رگبار بلا جای زخم ریسمان بر دست‌ها هوش از سر رفته و دل باخته جسم خود را بر زمین انداخته هر یكی در جستجوی تربتی بر لب هر یک كلامی صحبتی قلب‌ها پر شِكوه از بیداد بود آشنای قبرها سجاد بود @hosenih رهبر زینب امام راستین حجت حق بود زین‌العابدین با كلامش عمه را مغموم كرد تا كه قبر یار را معلوم كرد آمده همراه دخت بوتراب بر سر آن قبر كلثوم و رباب زخم‌های این سفر سر باز كرد هر كسی درد دلی آغاز كرد زینب از مژگان خود یاقوت سفت داستان این سفر را باز گفت گفت ای سالار زینب السلام ماه شام تار زینب السلام @hosenih بر تو پیغام سفر آورده‌ام از فتوحاتم خبر آورده‌ام كرد با من این مسیرِ عشق طی راس تو منزل به منزل روی نی معجرم نیلی شد و مویم سپید از غم دوری تو قدم خمید گر كه دست رحمت و صبرت نبود زینبت در راه كوفه مرده بود ظلم دشمن تا كه بی‌اندازه شد ماجراهای سقیفه تازه شد ریسمان بر گردن سجاد بود غربت بابا مرا در یاد بود دیدی از نی دست خواهر بسته بود گویی دستان حیدر بسته بود @hosenih یاس‌ها را جوهر نیلی زدند بر رخ آن اختران سیلی زدند از شماتت‌كردن دشمن مپرس از سه‌ساله دخترت از من مپرس سرِ تو یک نیمه‌شب مهمان او با وصالت بر لب آمد جان او مرد در ویرانه و من زنده‌ام بی‌رقیه آمدم شرمنده‌ام بارها از دوری‌ات جان باختم بین مقتل من تو را نشناختم @hosenih گر تو ای لب‌تشنه برداری سرت حال نشناسی دگر این خواهرت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih