eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
323 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هلا سعادت ما این است: میان معرکه جان دادن بزرگْ‌ عادت ما این است: میان معرکه جان دادن پناه دشمن ما شیطان، پناه ما کف این میدان ببین! رشادت ما این است: میان معرکه جان دادن اگر دَمِ حساب باشد، بنا به انتخاب باشد اَبَر ما این است: میان معرکه جان دادن طلوع خون سر یحیاست، شروع قصه‌ی ما اینجاست بدان ولادت ما این است، میان معرکه جان دادن اذان به وقت جنون زیباست، وضو به خاک و به خون زیباست بگو عبادت ما این است: میان معرکه جان دادن ✍ 📝 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد یعنی که در میانه‌ی میدان شهید شد بیچاره آن‌کسی که به پیمان وفا نکرد خوشبخت آن‌که بر سر پیمان شهید شد تسبیح و عطر؛ قمقمه‌ی آب پس کجاست؟ حدست درست، با لب عطشان شهید شد چند اسکناس، پول زیادی نمی‌شود اما کسی نگفت که ارزان شهید شد! آنکس که هم کتاب دعا، هم تفنگ را با هم به جبهه برد، مسلمان شهید شد بی‌عشق و بی‌حماسه و بی‌شوق و بی‌امید بی‌جنگ و بی‌مبارزه نتوان شهید شد من بی‌حسین ماندم و بَل‌هُم‌أضل شدم! او عاقبت‌بخیر شد، انسان شهید شد ✍ 📝 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💔 دلتنگم از تعلّق و ایثارم آرزوست دلگیرم از فراق که دیدارم آرزوست گر وصل را به قیمت خون میتوان خرید در خاک و خون تپیدنِ بسیارم آرزوست با هر چه هست بر صف اهریمنان زدن با هر چه هست لذّت پیکارم آرزوست دستی به خون تپیده و دستی به اسلحه رزمی چنین میانه‌ی آوارم آرزوست تا آخرین نفس نکشم دست از نبرد مرگی چنان شهادتِ سنوارم آرزوست ✍ 📝 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💔شهید 💔 یحیی! چقدر صاعقه در چشم‌های توست! طوفان فقط چکیده‌ای از ماجرای توست «بگذار کربلا بشود» گفتی و گذشت دنیا هنوز خیره به بغض صدای توست یحیی! به آرزوت رسیدی؟ مبارک است! من مانده‌ام که عید شده یا عزای توست ای سرو سربلند! به افتادنت خوشند امروز، روز جشن تبرها برای توست معمار فتح هفتم اکتبر! مرگ کو؟! این سنگ قبر نیست، که سنگ بنای توست کِی با عبور موج فراموش می‌شوی؟ ساحل همیشه در قُرُق ردپای توست آغوش باز کن وطنت را به سعی زخم! غزه _همان که خواسته‌ای_ کربلای توست حالا بجنگ زنده‌تر از سال‌های قبل… یحیی! هنوز اسلحه در دست‌های توست با تو حماسه‌تر به غزل فکر می‌کنم شعرم در انتهای خودش، ابتدای توست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🥀سروده برای ۴۷ ثانیه پایانی فرمانده شهید لحظه‌های آخرت تلفیق شعر و جـنگ بود ای شــهید معرکه! مُردن برایت ننگ بود باید از آن لحظه‌ها افسانه‌ای می‌ساختی با تمام زخم‌هایت، گرچه فرصت تنگ بود گرچه آن‌ها خواستند این‌گونه تحقیرت کنند چشم‌هایت باطل السحری بر این نیرنگ بود در پلان آخرت… نه! ابتدای قصه‌ات تیتراژ چشم تو زیباترین آهنگ بود چوبِ در دست تو را چوب خدا دیدیم ما بی صدا بر شیشه‌ی شب خورد؛ گویا سنگ بود ما رمیتَ اذ رمیتَ، چوب مأمور خداست صبغت الله‌ی که هر چه غیر از آن بی رنگ بود چفیه و تصویر قــدس و عطر و تسبیح و خشاب در کنار تو نمایشگاه یک فرهنگ بود 📝 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نور بودی، چشم در چشمان ظلمت ایستادی کوه بودی، گاهِ طوفان، با صلابت ایستادی بر دلت داغ هزاران کوه دیگر بود اما مثل یک آتشفشان پرحرارت ایستادی مرد میدان! زخم‌هایت می‌دهد این را گواهی بی‌نهایت تیر آمد، بی‌نهایت ایستادی رفتی آن‌سوی زمان، آینده را بیدار کردی با تنی مجروح وقتی چند ساعت ایستادی آه ای زیتون خان یونس! بخوان سرسبزی‌ات را سبز ماندی، سبز رفتی، سبزقامت ایستادی شاخه‌هایت در میان خارها پیچید و گل داد کوری چشم اسارت، باطراوت ایستادی نام تو یحیی‌ست، یحیی‌ها نمی‌میرند هرگز مرگ تسلیم تو شد، تا روی پایت ایستادی از تو ای اسطوره‌ی با ما معاصر! می‌نویسم می‌نویسم در فراسوی شهامت ایستادی ای حماسی‌تر از اوج داستان‌های حماسی ای که تا پایان سرخ این روایت ایستادی کیستی ای در حصار مرگ، نامیرا و زنده؟ کیستی ای آنکه هنگام شهادت ایستادی...؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با عزت و با وقار، پاینده و ماندگار، یحیی سنوار دیدیم که شد برای مردان شجاع سرچشمه‌ی افتخار، یحیی سنوار در راه وطن برای آزادی قدس باغیرت و بیقرار، یحیی سنوار دلتنگ هنیه و حسن نصرالله شد عازم کوی یار، یحیی سنوار ای مرگ! بیا که موعد دیدار است بنشسته به انتظار، یحیی سنوار خون در شریان غیرت و آزادی تاج سر روزگار، یحیی سنوار فریاد مقاومت در عالم پیچید مظلوم و پراقتدار، یحیی سنوار در دره و غار جستجو می‌کردند بر قله شد آشکار، یحیی سنوار یک لحظه به‌یاد باکری افتادم! استاده‌ی در غبار، یحیی سنوار دشمن به خیال خویش کشته‌ست تو را! راه تو ادامه دار.... یحیی سنوار... تکثیر شده بین جوانان اینک در نسخه‌ی بیشمار، یحیی سنوار این راه تو، راه کربلایی باشد خون تو اثرگزار، یحیی سنوار «یا کشته شویم یا که فاتح باشیم» دلبسته‌ی این شعار، یحیی سنوار سرسلسلهٔ یلان طغیان شرف سردار و طلایه‌دار، یحیی سنوار یحیی سنوار یک نفر بود ولی اکنون شده صد هزار یحیی سنوار گفتم که چهار قهرمان نام ببر فرمود چهار بار: یحیی سنوار در فصل خزان رفته و بر می‌گردد در فصل خوش بهار، یحیی سنوار یحیی سنوار، آی یحیی سنوار اسطوره‌ی کهنه‌کار یحیی سنوار ... از مشهد تو واهمه دارد حتی صهیون خبیث زار، یحیی سنوار شد نام و نشان برای عزت و شرف فرمانده‌ی نامدار، یحیی سنوار ما معتقدیم زود بر می‌گردد با وارث ذوالفقار، یحیی سنوار با وعده‌ی «مَن‌ْ یَمُت» دم رفتن بود، چشم تو به انتظار، یحیی سنوار چوب تو عصاست، نیل غم را بشکاف موسای طلایه دار! یحیی سنوار مردانگی و غیرت و میهن خواهی ماند از تو به یادگار، یحیی سنوار آن چوب که پرت کرده‌ای بر پهپاد گردیده چو چوب دار، یحیی سنوار رؤیای تمام کودکان در غزه آن مرد نقابدار، یحیی سنوار کابوس تمام لحظه‌های تلخِ هر دشمن نابکار، یحیی سنوار ✍بداهه مشترک محفل شعر آئینی انگور 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e