eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
342 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم روضه خوان و اشباه الرجال " بشیر بن خزیم اسدی روایت کرد: در کوفه زینب کبری همراه قافله‌ اسرا بود به خطبه برخاست... ...و اما بعد یا اهل الکوفه یا اهل الغدر و الخذل و الختلان... " ▶️ ...سپس روز از نفس افتاد و ـ راوی گفت ـ آوایِ اذان پیچید صدا، آری، صدای زخمیِ زن در گلویِ آسمان پیچید صدا، امّا صدایی چون صدای غربت مولا - که راوی گفت: طنین خطبه‌اش انگار در صفّین و گوشِ نهروان پیچید - @hosenih نفس‌ها حبس شد در سینه، خَم شد شانه‌هایِ زیر بارِ شرم صدا تا در سکوتِ سربی و سنگینِ زنگِ اشتران پیچید ـ «و امّا بعد...» با انگشت، سویی را نشان می‌داد و... راوی گفت که: از آن¬سو چه بوی سیب سرخی در مشام کاروان پیچید! الا! سرهایِ در پَستویِ دکّان‌هایِ بی‌عاری به خود سرگرم! که باری با شما سودایِ زر طوماری از سود و زیان پیچید شمایان! با شمایم! «سایه‌ - مردانِ» شراب و شعر و شمشیر! آی! که نقل ننگتان هفتاد منزل در دهان این و آن پیچید بپرس آیا کجا بودید وقتی رود رودِ آب... راوی گفت: «شنیدم؟! یا که دیدم؟!» ... مثل دود آه من تا بی¬کران پیچید؟ کجا بودید وقتی شیهه‌ی خونین آن اسب غیور از دور میان دشنه‌ی دشنام و تیر طعنه و زخم‌زبان پیچید؟ خبر؛ آن دست¬های روی خاک افتاده‌ی چون پیچک سروی¬ست که دور از آب، دور ساقه‌ی تنهای دست باغبان پیچید خبر؛ آری، خبر ماییم در زنجیر و راه ـ این راهِ ناهموار ـ که با هر پیچ و خم وادی به وادی پا به پایِ ساربان پیچید نمی‌جنبید آب از آب ـ راوی گفت ...و شب شطّ علیلی بود شبی که داغ، با هر واژه دردی تازه شد، در استخوان پیچید @hosenih نگاهش را ربوده بود ناپیدای دوری... [همچنان از کی؟] که روی منبر نی، صوت قرآن در سکوتِ روضه¬خوان پیچید چه بود این؟ این صدای گریه¬ی من بود؟ در من گریه می‌کرد ابر؟ که بود این؟ آی! راوی! او که نامش روضه شد در داستان پیچید؟... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ قسم به قافله‌سالار ظهر عاشورا قسم به چادر خاکی حضرت زهرا قسم به نخل رشید حرم ابوفاضل قسم به پیکر درهم‌شکسته‌ی سقا @hosenih قسم به حال رباب و دل پر از خونش قسم به زینب کبری و ذکر واویلا قسم به حضرت شش‌ماهه و به گهواره قسم به نام رقیه سه ساله‌ی مولا قسم به اکبر شبه نبیِ بی‌همتا قسم به عابس و شوذب به سینه‌ی شیدا قسم به ام بنین و چهار فرزندش قسم به لحظه‌ی تکبیر اکبر لیلا قسم به لحظه‌ی «اهلی من العسل» گفتن قسم به قاسم گلگون‌بدن شه والا قسم به عشق حبیب و به حر آزاده قسم به خیمه و آتش به موج و هم دریا @hosenih قسم به فاتح خیبر علی ولی الله قسم به لحظه‌ی محشر به وادی عقبی قسم به حضرت لطف و کرامت و ایثار قسم به دوم امام از سلاله‌ی زهرا قسم به خون گلوی حسین و یارانش قسم به ارض و سما، عرش و فرش و مافیها قسم به سجده‌ی سجاد و پاکی باقر قسم به خیل ملایک به عالم بالا قسم به حضرت صادق قسم به خاک بقیع قسم به نفخه‌ی صور و به معنی تقوا قسم به حضرت موسی بن جعفر ای جانا قسم به ضامن آهو به خالق یکتا قسم به جود جواد الائمه تا محشر قسم به قبر و قیامت قسم به آن دنیا قسم به هادی آل عبا هزاران‌بار قسم به حضرت موسی به وادی سینا @hosenih قسم به عسگری و سامرا و سردابش قسم به حضرت قائم به حجت کبری قسم به آنچه که گفتم، نران ز درگاهت تو پادشاه جهانی منم گدا آقا دوباره حال و هوای حرم به سر دارم هوا هوای حرم شد درین دل تنها @hosenih حرم نرفتم و می‌سوزم از فراق حرم بیا و بنده‌نوازی کن ای گل طاها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بیاور با خودت نور خدا را تجلی‌های مصباح‌الهدی را @hosenih به‌پا کن کربلایی در دل ما تو که تا شام بردی کربلا را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دوباره روضه گرفتی و جانمان دادی مسیر کرببلا را نشانمان دادی شکسته‌بال‌ترین فطرس زمین بودیم ولی تو بال و پر آسمانمان دادی @hosenih بدون آب و هوای بهشت می‌مردیم هوای روضه؛ هوای بهشتمان دادی اگر چه دیر رسیدیم روز عاشورا ولی برای رسیدن زمانمان دادی اگر چه دیر رسیدیم و سر به نیزه شدی به روی نیزه ولی سایبانمان دادی @hosenih از آن همه عظمت عاجزانه لال شدیم ولی به گریه دوباره زبانمان دادی به دست گریه‌ی زینب اسیرمان کردی برای این همه ماتم توانمان دادی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به اشک‌های آن پدر که بی پسر شده بیا به گریه‌ های دختری که بی پدر شده بیا @hosenih به آن شهید پاره‌تن که بی‌کفن رها شده به نـالـه هـای مادرانِ خونجگـر شده بیا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بايد كه از نيزه سرت را پس بگيرم رگ هايِ سرخ ِ حنجرت را پس بگيرم آه اي سليمانِ زمانه سَعيَم اين است از ساربان انگشترت را پس بگيرم @hosenih بايد كه از سر نيزه هايِ تيز و سنگين ته مانده هايِ پيكرت را پس بگيرم بايد كه از غارتگرانِ نامسلمان عمامه ي پيغمبرت را پس بگيرم @hosenih بايد كه از آن بي حيايِ پست و نامرد خلخال پايِ دخترت را پس بگيرم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در وسعت شب سپیده‌ ای آه کشید خورشید به خون تپیده ای آه کشید @hosenih آن لحظه که زینب به اسارت می رفت بر نیزه سر بریده ای آه کشید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زیبا هلال یک شبه، ای سایه سرم بالا نشسته ای مرا می کنی نگاه عالم همه پناه به نام تو می برند حالا ببین که خواهر تو گشته بی پناه @hosenih تو قرص ماه بودی و حالا شدی هلال دیشب مگر چگونه شبت کرده ای سحر روی تو سوخته چونان روی مادرم خاکستر است لای همه گیسوان سر @hosenih عمری سرم به سینه ات آرام می گرفت حالا تو روی نیزه و من بین محملم هر بار نیزه دار، سرت چرخ می دهد با هر تکانِ نیزه تکان می خورد دلم @hosenih از بعد قتلگاه که دیدم به چشم خود زخمی شده دو گونه تو در وضوی خاک دامن گرفته ام پی رأس تو هر قدم تا که نیفتی از سر نیزه به روی خاک @hosenih عمری ندیده است کسی سایه مرا حالا ببین که رنج و بلا یاورم شده شاه نجف کجاست تماشا کند مرا این آستین کهنه حجاب سرم شده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کربلا را می ‌سرود این بار، روی نیزه‌ ها با دو صد ایهام معنی‌دار، روی نیزه‌ ها نینوایی شعر او از نای هفتاد و دو نی مثل یک ترجیع شد تکرار، روی نیزه‌ ها چوب خشک نی به هفتاد و دو گل آذین شده ست لاله‌ها را سر به سر بشمار، روی نیزه‌ ها @hosenih زخمی داغند این گل‌های پر پر، ای نسیم! پای خود آرام‌تر بگذار روی نیزه‌ ها یا بر این نیزار خون امشب متاب ای ماهتاب یا قدم آهسته ‌تر بردار روی نیزه‌ ها قافله در رجعت سرخ است و جاده فتنه جوش چشم میر کاروان، بیدار روی نیزه‌ ها @hosenih زنگیان آیینه می‌بندند بر نی، یا خدا- پرده بر می‌دارد از رخسار روی نیزه‌ ها ؟ صوت قرآن است این؟ یا با خدا در گفت‌وگوست رو به رو، بی‌پرده، در انظار روی نیزه‌ها یاد داری آسمان!؟ با اختران، خورشید گفت: وعده ی دیدارمان: این بار روی نیزه‌ ها ؟! @hosenih با برادر گفت زینب: راه دین هموار شد گرچه راه توست ناهموار روی نیزه‌ ها ای دلیل کاروان! لختی بران از کوچه‌ها بلکه افتد سایه ی دیوار روی نیزه‌ ها صحنه ی اوج و عروج است و طلوع روشنی سیر کن سیر تجلّی زار روی نیزه‌ ها @hosenih چشم ما آیینه آسا غرق حیرت شد چو دید آن همه خورشید اختربار روی نیزه‌ ها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تو روی دست پیمبر تمام قرآنی تو دست لطف خدا را قدیم الاحسانی تو زندگاندی خونی تو کشته‌ی اشکی تو در کنار دو دریا ذبیح العطشانی @hosenih تویی چراغ هدایت تویی تو فلک نجات تو منجی بشریت به موج طوفانی تو خون جاری قرآن به رگ‌رگ توحید تو روح پاک الهی به جسم ایمانی تو سایه‌بان الهی به قله‌ی عرشی چه روی داده که در آفتاب عریانی تو زیب شانه‌ی پیغمبر خدا بودی چه روی داده که زیر سم ستورانی تنت ز تیغ ستم سوره‌سوره گردیده به نیزه سوره‌ی نوری به خاک فرقانی یکی نگفت تو تنها عزیز زهرایی یکی نگفت تو اسلام تو مسلمانی @hosenih ز بس کریم و عزیز و بزرگوار استی برای گریه‌کنت زیر تیغ گریانی هنوز وصف تو خرماست نخل میثم را هنوز بر سرنی آفتاب تابانی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عمه جان، پای من و حال شما دیدنی است دل خون، پای برهنه، چه سفر کردنی است؟! عمه جان، موی من و روی شما سوخت، ببین کعب نی پیرهنم را به تنم دوخت، ببین عمه جان پای مرا آبله ها آتش زد سر بازار، تو را هلهله ها آتش زد @hosenih سر بازار که رفتی سر سقا برگشت هدف سنگ شدی و سر بابا برگشت عمه در کوفه زنان بر غم تو خندیدند خاک عالم به سرم، خاک سرت پاشیدند آه، در کوفه سنان مست که شد، شعری خواند سر عباس ترا پیش نگاهت رقصاند @hosenih من و رنج و غم و اندوه اسارت، اما معجر از روی سرم رفته به غارت، اما عمه جان رخت اسارت چقدر پیرت کرد خنده ی حرمله و شمر زمینگیرت کرد عمه من علت پیری تو را فهمیدم روی نیزه سر بابای خودم را دیدم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ فقیرم نوشتید، من راضی‌ام به این شب به شب در زدن راضی‌ام دل من شکسته‌ست چیزى بگو بوالله حتى به " لن" راضی‌ام @hosenih مرا هم معطل کنى، اولا : تو رب منى، ثانیا: راضی‌ام به این پنج نوبت نمازم قسم خدایا ازین پنج تن راضی‌ام کلاف مرا برنگردان، ولو ببافى از آن پیرهن راضی‌ام فقیر حرم را سلیمان نکن ازین منصب خویشتن راضی‌ام به پروانه‌هاى سحر گفته‌ام که من هم به این سوختن راضی‌ام مرا آخر عمرى آواره کن به شب‌هاى دور از وطن راضی‌ام اگر تن نباشد، به سر راضی‌ام اگر سر نباشد، به تن راضی‌ام فداى حسینم، ولیکن مرا بخوانى شهید " حسن" راضی‌ام @hosenih حرم می‌روم باز در می‌زنم اگر هم ندادند، من راضی‌ام ** مرا آخرش هم کفن می‌کنند ولیکن بدون کفن راضی‌ام... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih