eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم می‌زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین بانی اشک دو چشم، رحمت جاری حق آبروی چشم‌ها، یا حسن و یا حسین قبله‌ی حاجات ما، اوج عبادات ما روح مناجات ما، یا حسن و یا حسین یکی بدون حرم، یکی بدون کفن سرم فدای شما، یا حسن و یا حسین هر دو شهید مادر، هر دو غریب مادر کشته‌ی یک ماجرا، یا حسن و یا حسین حسن امام حسین، حسین اسیر حسن هردو به هم مبتلا، یا حسن و یا حسین تاب و قرار زینب، ذکر فرار زینب در وسط شعله‌ها، یا حسن و یا حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شَصت و سه سال زندگی‌ات مهربان گذشت با کیسه‌های وَصله‌ایِ آب و نان گذشت شَصت و سه سال زندگی‌ات بین کوچه‌ها در بنده‌ی خدا شدن این و آن گذشت گاهی میان دورترین خانه­‌ی زمین گاهی میان دورترین آسمان گذشت گاهی کنارِ سفره‌ی بیوه زنان شهر گاهی کنارِ خاطره‌ی کودکان گذشت وقتِ نزول، حضرتِ خاکی‌نشین شدی وقت صعود ردّ تو از بی‌کران گذشت آن روزها که شعب ابی طالبی شدی ایام درد بود ولی همچنان گذشت ای آن که زندگی تو خرج نجات شد ای آن که زندگی تو با مردمان گذشت برگرد رنج و درد بشر را نگاه کن این زندگیِ سرد بشر را نگاه کن یک عده ای به عشق تو دور از وطن شدند یک عده‌ای ندیده اویس قرن شدند از خانواده‌ام وم همه عَبدُاللَهِ شما از خانواده‌ات همه آقای من شدند تو پیر خانواده، بزرگ قبیله‌ای محصولِ زندگیِ تو پنج تن شدند یک عده زینب و علی و فاطمه شدند یک عده‌ای حسین شدند و حسن شدند بعد از تو دختر تو و زینب کنار هم مشغولِ کار بافتن پیرُهَن شدند یک عده بچه‌های تو پاره‌جگر ولی یک عده بچه‌های تو پاره‌بدن شدند این کشته‌ها تمام جگر گوشه‌ی توأند یا ایها الرّسول! ببین بی کفن شدند «یا مصطفاه» این تن پامال را ببین این کشته‌ی فتاده به گودال را ببین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یگانه بانوی قم! کوکبِ امام رضا فدای گریه‌ات ای زینبِ امام رضا چگونه عرض کنم تسلیت به محضر تو شهید شد وسط حجره‌ای برادر تو میان حجره نشسته تو را صدا بزند هزار شکر ندیدی که دست و پا بزند نشد که سایه به آن سایه‌ی سرت بدهی نبودی آب به دست برادرت بدهی نبودی آه که پایینِ پاش گریه کنی میان حجره بیایی، براش گریه کنی چقدر عرض ادب خیل مرد و زن کردند قسم به تو که عزیز تو را کفن کردند :: امان ز خواهر سلطان کربلا، زینب رسید پیش سلیمان کربلا، زینب رسید و دید که انگشترِ برادر نیست به غیر شمر کسی بر سر برادر نیست نشد که سایه بر آن سایه‌ی سرش بدهد نشد که آب به دست برادرش بدهد برادری که شده عالمی پریشانش کنار دیده‌ی خواهر شکست دندانش چقدر عرض جسارت بر آن بدن کردند عزیز فاطمه را نعل‌ها کفن کردند... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
...روی قبرش بنویسید برادر بوده سال‌ها منتظر دیدن خواهر بوده روی قبرش بنویسید که عطشان نشده بدنش پیش نگاه همه عریان نشده بنویسید: کفن بود؛ خدایا شکرت هر چه هم بود بدن بود؛ خدایا شکرت یار هم آن قدری داشت که غارت نشود در کنارش پسری داشت که غارت نشود او کجا، نیزه کجا، گودی گودال کجا؟ او کجا، نعل کجا، پیکر پامال کجا؟... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یگانه بانوی قم! کوکب امام رضا فدای گریه‌ات ای زینب امام رضا چگونه عرض کنم تسلیت به محضر تو شهید شد وسط حجره‌ای برادر تو آهای فاطمه‌ی قم! سرت سلامت باد برادرت وسط کوچه‌ها زمین افتاد میان حجره نشسته تو را صدا بزند هزار شکر ندیدی که دست و پا بزند نشد که سایه به آن سایه‌ی سرت بدهی نبودی آب به دست برادرت بدهی نبودی آه که پایین پاش گریه کنی میان حجره بیایی براش گریه کنی چقدر عرض ادب خیل مرد و زن کردند قسم به تو که عزیز تو را کفن کردند :: امان ز خواهر سلطان کربلا، زینب رسید پیش سلیمان کربلا، زینب رسید و دید که انگشتر برادر نیست به غیر شمر کسی بر سر برادر نیست نشد که سایه بر آن سایه‌ی سرش بدهد نشد که آب به دست برادرش بدهد برادری که شده عالمی پریشانش کنار دیده‌ی خواهر شکست دندانش چقدر عرض جسارت بر آن بدن کردند عزیز فاطمه را نعل‌ها کفن کردند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خاک حرم رسید، دوا نیز داده شد آب حرم رسید، شفا نیز داده شد ما طور خواستیم، مقیم حرم شدیم ما جلوه خواستیم، خدا نیز داده شد اصلاً بهانه‌هاست که ما را می‌آورد با دادن بهانه، بها نیز داده شد هر جا اگر به خواسته‌ها لطف می‌شود در این حرم نخواسته‌ها نیز داده شد از بس کریم بود که درهم خرید و رفت در ازدحام، حاجت ما نیز داده شد اصلاً به خواهش کم ما اکتفا نکرد ما سنگ خواستیم، طلا نیز داده شد گفتم رضا، عطای حسینی نصیب شد گفتم حسین، امام رضا نیز داده شد می‌خواستم به مشهد تو راهی‌ام کنند دیدم برات کرببلا نیز داده شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جز رحمتِ چشمانِ تو، دنیا چه می‌خواهد تشنه به غیرِ آب، از دریا چه می‌خواهد حالا که موسایم شدی، راهی نشانم دِه غیر از نجات، این قوم از موسی چه می‌خواهد شاید بپرسی از چه دنبال دَمَت هستم دل مرده نوعاً از دَمِ عیسی چه می‌خواهد پیغام و پس پیغام یعنی یادِ ما هستی مجنون جز این پیغام، از لیلا چه می‌خواهد پیراهنی بفرست؛ شاید زنده ماندم من جز دلخوشی، یعقوبِ نابینا چه می‌خواهد تا کیسه‌ی ما پُر شود احسان تو کافی‌ست مِسکین به جز خیرات از آقا چه می‌خواهد چیز مهمی نیست این که ما چه می‌خواهیم باید ببینیم آن جناب از ما چه می‌خواهد! :: ای انتقامِ پهلویِ پُشتِ دَرِ خانه! غیر از ظهور تو مگر زهرا چه می‌خواهد.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن را که به جز قرب خدا هیچ ندارد هنگام بلا غیر دعا هیچ ندارد پروانه پرش سوخت و من یاد گرفتم عاشق‌شدنم غیر بلا هیچ ندارد از لکنتم ایراد نگیرید؛ بِلالم دل مایه‌ی قرب است، صدا هیچ ندارد باید به مقامات نظر داشت؛ نه اسباب موسی همه کاره‌ست، عصا هیچ ندارد از جانب گیسوی نگار است که خوشبوست از ناحیه‌ی خویش صبا هیچ ندارد اموال کریمان همه‌اش مال فقیر است اصلاً چه کسی گفته گدا هیچ ندارد هرکس که تو را دارد و در سینه ندارد... مهر علی و فاطمه را... هیچ ندارد بگذار که از فاطمه بهتر بنویسم او را عوض فاطمه مادر بنویسم بگذار که اول صلواتی بفرستم تا نام تو را خوب معطّر بنویسم تو پا بِگُذاری و منم سر بِگُذارم تو پا بنویسی و منم سر بنویسم در فکر بقیعم من اگر میل ندارم بر گنبد خضرات کبوتر بنویسم بگذار در این مرحله که جمله فقیرند جبریل تو را فطرس دیگر بنویسم تو گاه علی هستی و گه‌گاه محمّد ماندم که علی یا که پیمبر بنویسم! یکبار تو را خواندم و دوبار علی را از ذات تو باید دوبرابر بنویسم سرها همه خاک کف پایت؛ سر ما هم پرها همه دنبال هوایت؛ پر ما هم در قرب تو جبریل، پرِ سوخته دارد زیر قدمت ریخته خاکستر ما هم عیسی که نفس داشت و موسی که عصا داشت خوب است ببیند که پیغمبر ما هم... بر خاتم ما حک شده: «یا حضرت خاتم» پس معجزه هم می‌کند انگشتر ما هم گر آخر این زنده‌به‌گوری قدم توست پس زنده‌به‌گور قدمت دختر ما هم به فاطمه گفتی «بأبی أنت و امّی» صد بار فدایش پدر و مادر ما هم از لطف تو نام علی و فاطمه حالا در مأذنه‌ها پر شده، در منبر ما هم راضی شده بودیم به املای محمّد اما نرسیدیم به معنای محمّد هرآنچه که دارند رسولان، همه دارند از معجزه‌ی خاک قدم‌های محمّد مولاست همان رحمت امروز پیمبر زهراست همان رحمت فردای محمّد تفسیر کمالات جلالیِ علی بود «لا حول و لا قُوّةَ الا»ی محمّد این وحدت محض است و دوئیت به میان نیست خوابید اگر «شیر خدا» جای محمّد اسلام محمّد به جز اسلام علی نیست منهای علی یعنی منهای محمّد در آینه‌ی فاطمه دیده‌ست خودش را بنشسته محمّد به تماشای محمّد با جعفر صادق به روایات رسیدیم با لطف روایات به آیات رسیدیم عبد تو شدیم و سر سجّاده که رفتیم دیدیم به مجموع عبادات رسیدیم با واسطه ما پیش خداوند نشستیم از راه توسّل به مناجات رسیدیم در اصل، تو «اللّه» مجسّم‌شده هستی به ذات خداوند از این ذات رسیدیم از ردّ قدم‌های تو تا خانه‌ی زهرا یک‌دفعه، دو دفعه، نه به کَرّات رسیدیم از گریه‌ی تو در وسط شعله‌ی خانه به سوختن مادر سادات رسیدیم ما خاک‌نشینان حرم، عرش‌نشینیم از ارض بقیعت به سماوات رسیدیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بال فرشته که خاک پای حسین است فرش حسینیۀ عزای حسین است فاطمه دنبالش است صبح قیامت هر که به دنبال دسته‌های حسین است شعر من و تو که افتخار ندارد تا که خدا مرثیه‌سرای حسین است رحمت زهرا برای این که ببارد منتظر گریه‌ای برای حسین است در دل مردم چه هست کار نداریم در دل ما که برو بیای حسین است دست به سمت کسی دراز نکردیم هر دو جهان دست ما گدای حسین است گندم شهر حسین روزی ما شد باز سر سفره‌ها غذای حسین است قیمت اشکِ برای خون خدا هست دست همان کس که خون‌بهای حسین است پرچم کرب‌و‌بلا همیشه بلند است حافظ پرچم اگر خدای حسین است هر چه که ما خواستیم فاطمه داده آن چه فقط مانده کربلای حسین است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به کام خلق نشاطی که می‌دهد رطبش هزار سال دگر هم نمی‌رود طربش طبابتی‌ست برای طبیب ما که هنوز نرفته هیچ مریضی به جانب مطبش ز فیض ریخته دستش چو عمر، کوتاه است کسی که نیست بلند آه آه نیمه‌شبش اگر نسوخت دلم پا به پای او هر شب خودم به دست خودم صبح می‌کنم ادبش برای من سحر وصل عید قربان است شب وصال نمردم اگر، یکی طلبش به خیل گوشه‌نشینان فراق را دادند همیشه خیر ببیند مسببش، سببش به وقت بردن نامش به سجده می‌افتم نگار ما به خداوند می‌رسد نسبش دلش به ما عجمی‌زادگان بُوَد مایل اگرچه دلبر ما را نوشته‌اند عربش خدا کند که تقرب از آن‌طرف باشد به جای صد قدمم راضی‌ام به یک وجبش ”ز بخت خفته ملولم‌ بُوَد که بیداری… “ دعا کند همه را باز در نماز شبش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آنان که عاشقند، به دنبال دلبرند هر جا که می‌روند، تعلق نمی‌برند از آنچه که وبال ببینند خالی‌اند عشاق روزگار، سبکبال می‌پرند پرواز می‌کنند به هر جا که جلوه‌ای‌ست گاهی ملائکند و گاهی کبوترند دل را به دست هرکس و ناکس نمی‌دهند دل داده‌ی قدیمی آل پیمبرند آنان که عاشق علی و فاطمه شدند مدیون خانواده‌ی موسی بن جعفرند ما عاشقیم! شیعه‌ی زهرا و حیدریم ما شیعیان کشور موسی بن جعفریم ری زاده‌ایم و مزرعه‌ی سبز گندمیم هر صبح با حسین شما در تکلمیم ما شیعه‌ی ولایت مولا، نسب نسب سلمان پا برهنه‌ای از نسل چندمیم گاهی میان خنده‌ی خورشید گریه‌ایم گاهی میان گریه‌ی زهرا تبسمیم همسایه‌ی حریم تو همسایه‌ی خداست پس صد هزار شکر که همسایه‌ی قمیم آنقدر عاشقان و بزرگان و عالمان دل داده‌ی توأند که ما بین آن گمیم ای دست‌گیر صبحِ قیامت! سرم فدات هم خانواده، هم پدر و مادرم فدات بالاتر از پریدن پرهاست بام تو قطعاً نمی‌رسیم به شأن مقام تو خم می‌شود تمامی دنیا برابرت ای احترام آل عبا احترام تو باید هزار بار نشست و بلند شد وقتی که می‌رسند بزرگان به نام تو آباد گشت قلب زمین زیر پای تو آباد گشت مسجد دین با کلام تو یعنی تمام هستیِ دین مال فاطمه‌ست یعنی تمام مُلک زمین مال فاطمه‌ست تو آمدی که رحمت دنیای ما شوی منجی تا قیامت کبرای ما شوی ما مرده‌ایم و تو نَفَسَت مُرده‌ زنده‌کن پس واجب است این که مسیحای ما شوی تو خانمی و جلوه‌ی بالای هر سری اصلاً عجیب نیست که آقای ما شوی تو آمدی که با برکات نسیمی‌ات روزیِ یا امام رضاهای ما شوی اصلاً قرار بود در ایرانْ‌زمین ما چون فاطمه بیایی و زهرای ما شوی مهمان چند روزه‌ی ایران! خوش آمدی همشیره‌ی امام خراسان! خوش آمدی شهر تو آشیانه‌ی امن امام‌هاست گلدسته‌ات مطاف شب و روز انبیاست بانو! قسم به پنجره‌های ضریح تو این آستانه‌ای‌ست که باب الرضای ماست روی درِ حریم تو زیبا نوشته‌اند اینجا حریم دختر پیغمبر خداست اینجا به احترام قدم نه، که از شرف گیسوی حور و بال ملک، فرش زیر پاست اینجا مس تو را به نگاهی طلا کنند تا اسم اعظم است، چه حاجت به کیمیاست! اینجا مدینهٔ دگر آل فاطمه‌ست اینجا دل شکسته به دنبال فاطمه‌ست 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سائل لطف نوشتند بنی آدم را سرِ این سفره نشاندند همه عالم را صبح فردا عجبی نیست اگر بنشانند یك طرف آسیه و یك طرفت مریم را حسِ معراج‌نشینیِ من این است فقط گوشه‌ای از حرمت پهن كنم بالم را در ضریحت شرف آدمیت ریخته‌اند پس محال است كه آدم نكند آدم را همه بالفعل مسیح‌اند اگر پخش كنند نفسِ دختر موسایِ مسیحادم را مثل یك عرش برای تو حرم ساخته‌اند كاش می‌شد حرم حضرت زهرا هم را با گدایی حرم، فخر به دنیا داریم هرچه داریم از این دختر موسی داریم :: قصد كردی بكِشی و بكِشانی همه را تا به معراجِ بلندت برسانی همه را ریشه‌های دلِ ما رشته‌ای از چادر توست چادرت را بتكان تا بتكانی همه را به خدا ذره‌ای از خانمی‌ات كم نشود چه برانی همه را و چه بخوانی همه را تربت پای تو بودن چه به ما می‌آید پس چه بهتر سر راهت بنشانی همه را یك دو قربانی ما نیست برازنده‌ی تو وقت آن است بیایی بستانی همه را بشكند گر سر عشاق، فدای سر تو همه‌ی ما به فدای نخی از معجر تو :: ما گداییم همه، وقت نظر داشتنت خاك پاییم همه، وقت گذر داشتنت آمدی مردم ایران به نوایی برسند ورنه جز اینكه بهانه‌ست سفر داشتنت عِلم شد تربت سجاده‌ی بیت النّورت حوزه‌ی علمیه شد لطف سحر داشتنت یک نفس در جگرت سوخت و شد روح الله بركت داشت چقدر، آهِ جگر داشتنت فتنه‌ای آمد و چون فاطمه جمعش كردی ای به قربان تو و سینه سپر داشتنت در طریقت نفس از پا كه بیفتد خوب است سیر معراج به اینجا كه بیفتد خوب است :: گاه بابا سخنش را به تو تنها می‌گفت چون نبی گرچه علی داشت، به زهرا می‌گفت جایگاه تو چنان در نظرش بالا بود جای آن داشت به تو اُمِّ ابیها می‌گفت دست خطِ تو كه می‌دید فقط می‌بوسید تا كه یادِ تو می‌افتاد، فداها می‌گفت خبر از عصمت بی چون و چرایت می‌داد هر امامی كه مقامات شما را می‌گفت عمه‌ی كرب و بلا در تو تجلی كرده باید این آینه را زینب كبری می‌گفت بر روی چشم همه جای شما محفوظ است احترام تو در این شهر خدا محفوظ است :: مطمئن باش در این شهر پریشان نشوی بی برادر نشوی، پاره گریبان نشوی مطمئن باش كسی سنگ نمی‌اندازد از عبورت ز سر كوچه پشیمان نشوی محملت بر روی چشم همگان جا دارد به خدا مورد آزار مغیلان نشوی آن قدر پوشیه و حله سرت می‌ریزند زیر یك معجر پاره شده پنهان نشوی زیور آلات تو را مردم اینجا نبرند وسط خیمه‌ی آتش زده حیران نشوی محملت شعله‌ور از واژه‌ی غارت نشود حَرمت بسته به زنجیر اسارت نشود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e