eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
313 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
های 🌷 زائرین محترم حسینیه 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ اول ذی القعده : ✅ دهه کرامت(اول تا دهم ذی القعده): ✅ ششم ذی القعده: بزرگداشت ✅ یازدهم ذی القعده: ✅ بیست و سوم ذی القعده (شهادت امام رضا (ع) به روایتی و روز زیارتی مخصوصه ایشان) : ✅ بیست و پنجم ذی القعده ( روز زیارتی مخصوصه امام رضا ع) : ✅ بیست و نهم ذی القعده: ✅پیشواز محرم: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های @hosenih
ماه ذی القعده و دلم امشب میلِ پرواز تا خدا دارد می روم سمت مقصدی روشن از مسیری که نور می بارد ماهِ احساس و شور این ماه است ماهِ فیض و سرور و مهمانی گاه حال و هوای قم داریم گاه شوقِ شبِ خراسانی یک دهه با کریمه مأنوسیم یک دهه با رئوف هم کاسه غرق لطف و کرامتِ عشقیم دائماً با زيارت خاصه @hosenih اول ماه را روایت کن با احادیث و شعر و منظومه اهل قم را بشارتی باید.. مژده مژده رسیده معصومه شب میلاد دختر موسی آسمان هم دلش هوایی بود دامن نجمه غرق نور شده خاک از انوار او طلایی بود شد مدینه پر از شعف امشب تو بگو باز کوثر آورده ست نام او فاطمه ست پس حتما نجمه زهرای دیگر آورده ست با وقار و متین و عالمه است ارث زینب به او رسیده، بَلی.. در روایت نوشته اند او را راوی غصه ی غدیرِ علی هر که آورده نامه و حاجت.. ..پیش او، بی جواب و رَد نشده گفته موسی فدای او پدرش چون جوابش نمی شود نشده دختر و خواهر امام است این نورِ چشمی و عمه ی سادات مدح او بر نیامده از ما مدح او آمده به هر آیات آمد و آمد و رسید به قم از گل اَشکش آب قم شد شور قم نه ایران گرفت نور از او.. با حضورش درونِ بیت النور به چه صحن و چه مرقدی دارد به چه ایوان طلای زیبایی رو به رویش علی علی گویم یادِ ایوانْ طلای مولایی دورِ او پُر زِ عالِم و عابد دورِ او چون ستاره می بارد هر که رفته به صحن آئینه گفته که عطر حیدری دارد نام او فاطمه ست حق دارم شعر خود را سوی نجف بکشم تا بگیرم برات از خانوم باید اینجا دوباره صف بکشم ما همیشه رسیده ایم اینجا تا زِ دختر به مادرش برسیم قم شده شهر عش آل رسول تا به زهرای اطهرش برسیم می رسد کار ما به آنجا که تا دخیل ضریح او باشیم یا که در پای پنجره فولاد یادِ مشهد به گفتگو باشیم ما گدایان دختر موسی ما گدایان دست سلطانیم نه به ذی القعده و صفر، اصلاً کل سال عاشق رضا جانیم از کریمه کرامتی داریم از رئوف عرض حاجتی خواهیم ما از این خواهر و برادر هم اربعین یک زیارتی خواهیم @hosenih قم به حاجات خود رسیده ولی می روم مشهدِ امام رضا تا که امضا کند امام رئوف جان معصومه، برگِ کرببلا .... یک دهه از کرامت و احسان اذنِ دو ماهِ نوکری خواهم دست من را رسان به ماهِ حسین غیر از این حاجتی نمی خواهم ملتمس بر نگاهِ معصومه ملتمس بر نگاهِ سلطانم شاعرم شاعرِ قم و مشهد بی عبا هم براش میخوانم شاعر: @hosenih
های 🌷 زائرین محترم حسینیه 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ اول ذی القعده : ✅ دهه کرامت(اول تا دهم ذی القعده): ✅ ششم ذی القعده: بزرگداشت ✅ یازدهم ذی القعده: ✅ بیست و سوم ذی القعده (شهادت امام رضا (ع) به روایتی و روز زیارتی مخصوصه ایشان) : ✅ بیست و پنجم ذی القعده ( روز زیارتی مخصوصه امام رضا ع) : ✅ بیست و نهم ذی القعده: ✅پیشواز محرم: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های @hosenih
روزی طبع مرا باز کرامت کرده آنکه همواره به این سینه عنایت کرده از خودش دم زده در شعر قیامت کرده باز هم از کرم فاطمۀ معصومه دل من شد حرم فاطمۀ معصومه @hosenih چقدر شهر قم امروز مسافر دارد چقدر کوچه به سمت حرم عابر دارد وه که اینجا چقدر فاطمه زائر دارد حرم مادر سادات همین است اینجا قم نگو، بلکه بگو شهر مدینه است اینجا باز هم نور بهشتی خدا تابیده خاتم از سدرۀ حق کوثر دیگر چیده این گلابی که خدا بر سر ما پاشیده عطرش از باغ وجود گل حورا آمد ید بیضاست که در خانۀ موسا آمد دختر صوم و دعا، حضرت معصومه سلام خواهر صبر و رضا، حضرت معصومه سلام عمه ی جود و عطا، حضرت معصومه سلام ای کریمه سند حوزه و دین هستی تو بخدا شافعۀ اهل زمین هستی تو با تو ثابت شده دیدار رضا قیمتی است یک نظر بر گل رخسار رضا قیمتی است بذل جان در سر بازار رضا قیمتی است هر چه دارم همه از آل محمد دارم شکر، در کشور ایران قم و مشهد دارم به دلم آینه بندان حرم شوکت داد ای کریمه کرمت بود به ما بهجت داد قم ز لطف تو به ایران چقدر عزت داد تا در ایران علم نهضت روح الله است دست کفار به سمت حرمت کوتاه است ای که تو عمه سادات شدی چون زینب باعث فخر و مباهات شدی چون زینب یک تنه فاطمه مرآت شدی چون زینب کاش زینب حرمش چون تو در این میهن بود نزد ما گنبدش از هر خطری ایمن بود @hosenih عمه ات زینب کبری چقدر غم دیده بی برادر که شده از همگان رنجیده دشمنش وقت اسارت به غمش خندیده جای دارد که بمیرند تمام عالم دختر فاطمه و هلهله ی نامحرم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای جمالت بهار، معصومه کرمت ماندگار ، معصومه یادگار امام هفتـــــــــــم ما ای رضا را قرار، معصومه صلوات خدا به روح شما بی حد و بی شمار، معصومه نذر ایل و تبار تو جانِ هر چه ایل و تبار، معصومه ابر رحمت همان دو دست شماست من کویرم ببار ، معصومه خواهری مثل زینب و تو ندید دیدۀ روزگار، معصومه تا گدای کریمه هستم من همۀ عمر بیمه هستم من @hosenih قلب عالم پر از تلاطم شد لب دنیا پر از تبسم شد عشق موسی بن جعفر است اینکه نور چشم امام هشتم شد قلب ما رفت تا درون حرم بین امواج جمعیت گم شد بابهای حریم او یک یک باب حاجات کل مردم شد قبلۀ دل همیشه مشهد بود قبله چرخید وقبله ها قم شد در جوارش کسی نشد آقا غیر از آنکه گدای خانم شد حق او کن ادا تو با صلوات یک نه صد نه هزار تا صلوات @hosenih ماه زیبا و انورش دادند هر چه از خوب، بهترش دادند پسری خوب داشت مثل رضا مثل معصومه دخترش دادند یاد زهرا دوباره غوغا کرد تا به موسی بن جعفرش دادند شد تداعی ولادت زینب تا به دست برادرش دادند هر که آمد ولادتش به حرم از حرم تا حرم پرش دادند یِکُم ماه تا به یازدهم یک دهه مِی ز کوثرش دادند هر که در بند بانوی دو سراست دوستدارش خود امام رضاست @hosenih نور عشق است نور ایمان است قدر و شأنش هنوز پنهان است از حرم تا حرم در این ایام غرق نور است ریسه بندان است مشهد و قم دو بال کشور ماست عالم از این دو بال حیران است چشم سلطان همیشه سمت قم و چشم بی بی سوی خراسان است تا قیامت به عصمتش سوگند بانوی یکه تاز ایران است این هم از دولت کریمۀ اوست قندِ چایِ بهشت سوهان است پیش خالق چه حرمتی دارد به کرامت چه شهرتی دارد @hosenih ساقی امشب چه ناب پرکرده کاسه را بی حساب پر کرده به شراب طهور مهمانیم جانمان را شراب پر کرده حرمش را زنورِ مِهرِ رخش روز و شب آفتاب پر کرده چه همه با صفاست ، خادم او حوضها را ز آب پر کرده حرمش را به یمن میلادش بوی عطر و گلاب پر کرده خوش به حال کسی که جمع کند حرمش را ثواب پر کرده اهل بیتند همچو منظومه ماهِ منظومه است معصومه @hosenih مرتضی رنگ و فاطمه سیماست قطره ای از کرامتش دریاست شهر قم ، حوزه های علمیه با تمسک به نام او برپاست هر رواقش بهشت موعود است این حرم نیست جنت الاعلاست این حرم تا خدا خدا باشد در زمین پایگاه عرش خداست زائر قبر او به شهر قم زائر قبر حضرت زهراست عمه معصومـۀ امام زمان عمۀ هر چه شیعه در دنیاست می رسد این پیام از هر سو السلام علیکِ یا بانو شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
والشمس ضحها شب ما را سحر آمد المنت لله که این غصه سرآمد صد چله گرفتیم که آخر خبر آمد از کعبه ما جلوه توحید درآمد با آمدنش ناظم منظومه ما شد تاج سر ما حضرت معصومه ماشد ریحانه موساست! تجلی به زمین کرد پس اهل زمین را همگی عرش‌نشین کرد خود را بغل معدن فیروزه نگین کرد چشمان پدر را چقدر فاطمه‌بین کرد بانی شده این فاطمه معراج پدر را جبرییل به پابوسی او ریخته پر را @hosenih در بین کریمان شده مشهور کریمه! زهراست چه نزدیک و چه از دور کریمه سجاده‌نشین در وسط طور کریمه یا فاطر و یا فاطمه یا نور کریمه این آرزوی ماست سلیمان شده باشیم با چادر تو تازه مسلمان شده باشیم ارثیه زهراست که پای تو ورم داشت محراب به یک جلوه تو قامت خم داشت با بودنت این قوم چه می‌خواست؟ چه کم داشت؟ احساس عجیبی به شما قوم عجم داشت در پای شما مردن ما عین حیات است صحن تو برابر به تمام عتبات است از آینه بندان حرم نور به ما خورد در صحن تو بی بی سر ما خوب هوا خورد در قم به مشام دل ما بوی رضا خورد هرکس گذرش خورد به این میکده جا خورد دیدند همه مرقد تو مرقد زهراست بی بی به خدا گنبد تو گنبد زهراست نومید رسیدیم که امید بگیریم هر نیمه شب از ماه تو خورشید بگیریم خوبست به امضای تو تأیید بگیریم یعنی که ازین خانه روادید بگیریم بیمارترینیم شفا را بده بی بی پس تذکره کرببلا را بده بی بی در کشور شیعه سفرت امن و امان بود هر کوچه زمان گذرت امن و امان بود بر روی شتر دور و برت امن و امان بود افتاد به هرجا نظرت امن و امان بود چشمان کسی خیره به محمل نشد اصلا سد گذرت جمع اراذل نشد اصلا @hosenih جز گل به سرت از روی بامی نرسیدست بر محمل تو چشم عوامی نرسیدست پایت طرف بزم حرامی نرسیدست راه تو به دروازه شامی نرسیدست شلاق سراغ تن تو هیچ نیامد آتش طرف دامن تو هیچ نیامد اما به سر عمه به جز زخم ندیدند قدیسه ما را سر بازار کشیدند با هلهله و خنده از او خطبه شنیدند بند دل او را ته گودال بریدند قداره کشی آمد و سرزیر عبارفت برنیزه ی اولاد زنا نورخدا رفت.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زندگی با مهربانی هایتان رونق گرفت آمدی سجاده ها هم عطر و بوی حق گرفت یا کریمه لطف تو دست مرا پُر می کند عرش را محو غبار روی چادر می کند @hosenih هر سلامی که فرستادم علیکُم می رسد لطف زهرا بیشتر از مرقد قم می رسد التماس از جانب ما و کرامت با شماست دست خالی از من و لطف و عنایت با شماست روز میلاد تو بانو لحظه ی پرواز شد یا علی گفتیم و فصل عاشقی آغاز شد زندگی با عشق تو چیزی شبیه خاطره ست روزگار اهل بیتی از عسل شیرین تر است یا کریمه ، اِشفعی لی ای که نام تو دواست مطمئنم که کلید لطف تو ذکر رضاست آفتاب مهربانی ، پشت هر سختی تویی نور الطاف الهی ، اصل خوشبختی تویی می سپارم دست تو این زندگی را خوب من می شناسم با تو روح بندگی را خوب من من به دامان شما دست توسّل می زنم از همینجا تا کنار مرقدت پُل می زنم آمدم می دانم امشب تو به من رو می کنی آمدم مثل همیشه باز خانومی کنی راز والشمس و ضحایی ، نور منظومه تویی جلوه زار چارده معصوم ، معصومه تویی یا کریمه ، یاکریمی آمده غوغا کنی آمده در می زند تا در به رویش وا کنی لحظه ای پایان نگیرد این دعا از یادِ ما محضر دربارتان خدمت کنند اولادِ ما @hosenih هر چه داریم از شما از برکت این نوکری است نوکری کردن برای تو یقیناً سروری است بیمه شد با گوشه ی چشمان تو این زندگی تلخی غم می رود با توست شیرین ، زندگی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گل وا شد و شد فاطمه معصومه زيبا شد و شد فاطمه معصومه علم و ادب و نور و کرامت امشب يکجا شد و شد فاطمه معصومه شاعر: @dobeity_robaey
عالم حریم حرمت آل پیمبر است کلِّ فلک همان فدک آل کوثر است چیزی ندارد این دو جهان غیر فاطمه دنیا چو گوی، در کفِ دستان حیدر است ما غیرِ خیرِ فاطمه خیری ندیده ایم هر نعمتی که هست سرِ خوان مادر است آری به حرمت حرم ثامن الحجج ایران حریم حضرت موسی بن جعفر است اصلاً قسم به حضرت معصومه و رضا این مملکت هدیّۀ زهرای اطهر است مکه مدینه سامره کرب و بلا نجف تا کاظمین یکسره با قم برابر است بالاترین زمان که پس از روز مادر است معصومه شاهد است، همین روز دختر است آمد چه دختری که چو زینب کند قیام جان برادر است و رضا جان خواهر است از مشهدِ شَهَنشَه و شیرازِ شاچراغ تا قم حریم این دو سه خواهر برادر است شوق زیارت و حرم و آب و دانه ام یعنی که من کبوتر این آستانه ام @hosenih ای مرقد تو قبلۀ عالم تو را سلام ای امتدادِ سورۀ مریم تو را سلام ای جانشین زینب و زهرا به حلم و صبر جام طهور کوثر و زمزم تو را سلام ای پارۀ تنِ همۀ آل مصطفی وی بضعۀ نبیِّ مکرّم تو را سلام ای بارگاه قدسیِ تو آشیانه ای… بر بهترین سلالۀ خاتم تو را سلام آئینه دارِ معرفةُ الفاطمه تویی ای رازدارِ خلقتِ آدم تو را سلام باید تو را عقیلۀ دوّم صدا کنیم عِلم لدُن تُوراست مسلّم، تو را سلام یک نَخ ز چادر تو همان حبل محکم است ای بر عفاف،رشتۀ محکم تو را سلام نیکان تو را ملیکۀ اسلام خوانده اند ای وصف تو ز نَیّرِ أعظم تو را سلام شد بارگاهِ قدسیِ تو کلبۀ مَلَک آید ز هر فرشته دمادم تو را سلام عشق رضا و شوق حریمت،دو بالِ عشق با این دو بال،نیست در عالم زوالِ عشق @hosenih ما را اگر به کشور تو بار داده اند یعنی به ما خزائنِ أسرار داده اند بعد از ولای فاطمه و زینب و حسین بر زینبِ رضاست که این کار داده اند تو خود نشانِ سلسلۀ این أمانتی یعنی تو را ولایتِ ابرار داده اند وقتی حدیث می‌کنی از جدِّ اکرمت بر تو کلامِ فاطمه انگار داده اند موسی سِرِشتی و گُلِ موسی بن جعفری دین را نمک به کام تو بسیار داده اند هستی فقیه و مجتهده در علومِ دهر بر تو عجیب بینشِ بیدار داده اند پا جای پای حجّتِ سرمد گذاشتی با تو به ما بشارت و إنذار داده اند طی کرده ای چه ناب مسیرِ امام را زیبات، نامِ قافله سالار داده اند میخواستی که زائر کوی رضا شوی بعد از عروج، رخصت دیدار داده اند حالا دفاع از حَرمت تا هنوز هست صحن و رواق محترمت تا هنوز هست @hosenih تو در تمام مُلک و مَلک تا نداشتی آنگونه خِلقتی که تو همتا نداشتی روحِ مجرّدِ تو همان نور فاطمه ست نوری که جز به صُلبِ علی جا نداشتی وقتی شدی تو خانه بدوشِ امام خویش جز انفجارِ نور تمنّا نداشتی در مقطعی که نهضتِ تو انقلاب کرد غیر از خدا تو هیچ کسی را نداشتی روح خدا به مکتب تو رُشد کرده است غیر کلامِ حق، یَدِ بَیضا نداشتی در نوجوانی اَت به فِقاهت رسیده ای در پُرسشی نبود، که فتوا نداشتی شد حوزه های علمیه از عِلم تو علَم ای عالمه که عِلم ز دنیا نداشتی شأن و مقامِ شامخِ تو همچو زینب است با آنکه عمرِ زینب کبری نداشتی ** آنچه مصائب است چشیدی ولی یقین بر نیزه رأس زادۀ زهرا نداشتی از ساوه تا به قم به شما مرحبا رسید از کوفه تا به شام به زینب جفا رسید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو مجموعه‌ی لطف‌ و جود و عطایی تو یک چشمه از جوشش هَل اَتایی تو دریاچه نه ؛ بَحر بی انتهایی چه‌گویم‌که‌هستی؟چه‌گویم‌چه‌هایی؟ تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو زهرا خصالی تو زهرا جمالی تو زهرا مَآبی تو زهرا جلالی تو زهرا سِرشتی تو زهرا مثالی تو در دوره‌ی خویش خیرالنّسایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی @hosenih تویی راحت جان موسی بن جعفر تویی روح و ریحان موسی بن جعفر تویی یاس بُستان موسی بن جعفر تو بنت الامامی تو بنت الهُدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو عَذراترین مریم اهل بیتی تو در هر دمی همدم اهل بیتی در اسرار حق، مَحرم اهل بیتی تو تندیس آن چارده مُقتدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی هُمای بهشتی و عرش آشیانی که در عُشّ دین صاحب آستانی تو باب الرّضایی تو بابُ الجَنانی بهشت خداوند در خاک مایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو مانند کلثوم، زینب ترینی خدیجه وقار اَستی و بی‌قرینی وفادار مانند اُمّ البنینی تو منظومه ی جمع معصومه هایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی چه گویم؟که بابا ثنای تو گفته ((فداها ابوها))برای تو گفته به مدحت ولیّ خُدای تو گفته که در حشر تو شافع شیعه هایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی در اطراف صحنت غُباریم بانو به درگاه تان خاکساریم بانو به لطفت در این شهر داریم بانو عجب کاظمینی؛عجب کربلایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو نَفس نفیس اَنیس النّفوسی تو همشیره‌‌ی شخصِ شَمس الشّموسی درِ خانه ات از پی خاکبوسی رسیدند صدها چو شیخ بهایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی از این در چو بُردیم فیض دوچندان طمع‌کار گشتیم ما مستمندان به اقرار ما فرقه‌ی دردمندان تو با درد هر بینوا، آشنایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی @hosenih اگرچه در این خاک کم غم ندیدم در این شوره زار آب زمزم ندیدم به من درد دادند و مرهم ندیدم ولی از قُمم نیست مِیل جُدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی به این خسته حال مجاور نظر کن تو ای روح شعرم به شاعر نظر کن به من هم به عنوان زائر نظر کن تو رُخصت دهی۰ می‌شوم نینوایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شوق نماز شُکر پدرها چه محشر است وقتی خبر رسیده که نوزاد دختر است دختر چه دختری‌ست کریمه مطهر است در یک کلام مظهر الله اکبر  است ریحانه‌ی بهشتی موسی بن جعفر است بار دگر نشسته به منظور دیگری موسای دیگری وسط طور دیگری تابیده شد به عرش خدا نور دیگری زهرا هبوط کرده زمین جور دیگری خیر کثیر خانه‌ی باباست، کوثر است نشنیده‌اند از لب او جز رضا رضا دارد تپش تپش دل او یک صدا... رضا طوری دل کریمه گره خورده با رضا وابسته‌اش شده‌ست دراین سال‌ها رضا خواهر نگو که دار و ندار برادر است آمد به قم رسید، گلستان درست کرد چادر تکاند رحمت باران درست کرد چه جنتی میان بیابان درست کرد نوکر برای حضرت سلطان درست کرد بختش بلند هرکه براین خانه نوکر است جاده به جاده پشت سر یار راه رفت بیمار بود با تن تبدار راه رفت شکر خدا که دور ز اشرار راه رفت در یک مسیر راحت و هموار راه رفت این شأن واقعی نوامیس حیدر است پادرد می‌کشید ولی خونْ جگر نبود با مست‌های بی سرو پا همسفر نبود آزرده از شلوغی بین گذر نبود یعنی اسیر طعنه‌ی صدها نفر نبود حالا گریز روضه به یک جای دیگر است آنجا که آفتاب بدون حجاب بود رنگ کبود بر رخ زنها نقاب بود پایین نیزه زیر کتک ها رباب بود درآن میانه صحبت بزم شراب بود بازین چه شورش است که هردید‌ه‌ای تر است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شمع محفل اگر سراج شده... سوخته هستی‌اش حراج شده زیر پا بوده و به سر رفته بند نعلین بوده تاج شده مالیات فقیر از جگر است خون دل‌هاست که خراج شده مرض لا‌علاجمان اغلب... با همین آب شور علاج شده چند قرن‌ست در قبیله‌ی ما.. سجده بر سمت قم رواج شده کعبه گرچه نصیب مردم بود قبله‌ی ما از ابتدا قم بود مورم و در تمام اوقاتم به کرامات قدسی‌ات ماتم چند رکعت تورا صدا کردم راضی‌ام! راضی از عباداتم سنگفرش حیاط صحن توأم به رضای تو هشت قیراتم شور عشق تورا درآوردم غرق شیرینی است افراطم این‌همه آدم به کوچه‌ی تو می‌دهی وعده‌ی ملاقاتم؟ گرچه روحم گرفته روی گناه فاطمه اشفعی لی عندالله تو به زیر عبای موسایی ربنا ربنای موسایی گره خلق را تو وا کردی دستگیری عصای موسایی خواهر بی نظیر سلطانی کوثر بچه‌های موسایی کوه طور شماست بیت النور تو کلیم خدای موسایی هم مسیحا برای عیسایی هم تجلی برای موسایی برگ غفران رسید و بیمه شدم سائل حضرت کریمه شدم باده ناب از خم است هنوز رزق عشاق از قم است هنوز نان‌خور سفره‌ی حریم توأیم در بهشت تو گندم است هنوز نخ چادر نمازتان خانم! باب حاجات مردم است هنوز! تا ابد در طواف کوی توأم تازه این دور هشتم است هنوز روبروی ضریح داد زدم... حرم مادرت گم است هنوز کهنه‌ام وصله پینه می‌خواهم از قم تو مدینه می‌خواهم هرکسی خاکسار این در شد ناخودآگاه دیده‌اش تر شد به طواف ضریح دختر رفت داغدار عزای مادر شد یاد آن لحظه‌ای که در می‌سوخت میخ در روزی کبوتر شد پای نامحرمان به خانه رسید نوبت قتل صبر شوهر شد فضه آمد کمک کند اما... یاس خانه شکست، پرپر شد... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حیا و عصمت و پاکیزگی را در رُخَت دیدند تو را بِرّه، تقیّه، عابده، معصومه نامیدند وجودت روشنی‌بخشِ دل موسی بن جعفر شد چه نعمت‌ها که از یُمن قدم‌های تو باریدند علی موسی الرضا خوشحال‌تر از کل عالَم بود ملائک از تهِ دل بعد میلاد تو خندیدند هزاران فطرس دلسوخته با صد هزار امید برای عرض حاجت دور چشمان تو چرخیدند چه با حسرت ضریح و بارگاهت را نشان دادیم به آنها که نشان از مدفن خورشید پرسیدند ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب شميم آمدن گل رسيده است يعنی گلی به گلشن هستی دميده است جانبخش‌تر ز رايحه‌ی گلشن بهشت برما نسيم مرحمت حق وزيده است ازآسمان هفتم خود نور كردگار خطی زنور تا به مدينه كشيده است مهری به روشنایی آئينه‌ی عفاف ازنور لايزال خودش آفريده است درآسمان نوشت كه معصومه نام اوست نامی كه روشنایی قدر و مقام اوست موسي كه از رسيدن او باخبر شده درطور خويش شاهد نور شجر شده لبخند گرم او به همه می‌دهد نشان آثار شادمانی او بيشتر شده از نجم ثاقبی كه دميده به دامنش آغوش نجمه جلوگه آن قمر شده شكرانه‌ی شكفتن آن بانوی عفاف موسی نشسته گرم نماز سحر شده خيل فرشتگان به فلک مات مانده‌اند ازآسمان به مقدم او گُل فشانده‌اند ای دل مدينه از همه جا ديدنی‌تر است از كعبه، از محيط صفا ديدنی‌تر است روكن براين حريم كه از مسجدالحرام اين قبلگاهِ اهل ولا ديدنی‌تر است او سيب سرخ گلشن موسی بن جعفر است يعنی كه از بهشت وفا ديدنی‌تر است از هركه شادمان شده در اين بهارِ عشق گلخنده‌ی امام رضا ديدنی‌تر است روبر حريم قدسی اين دلنواز كن عيدی دهد امام، تو دستی دراز كن اين فاطمی‌نسب كه بود فاطمی مرام آئينه‌ای ز عصمت او را گرفته وام من عاجزم ز درك مقام كسی كه هست هم بر امام دخترو هم خواهر امام او آن كريمه‌ای‌ست كه ازفيض حق بُوَد خير كثير بر همه عالم علی الدوام هرروز درحريم بهشتی او ز عرش خيل ملك رسند حضورش به احترام زيبد به او كه آينه‌ی ذات كوثرست او كوثر مقدس موسي بن جعفرست ای افتخار مكتب قرآن خوش آمدی ای خواهر امام خراسان خوش آمدی هرچند درمدينه شكفتی چوگل، ولی بانوی آفتابی ايران خوش آمدی گنجينه‌ی عفاف و شرفنامه‌ی حيات آئينه‌ی نجابت و ايمان خوش آمدی بال فرشتگانِ خدا فرش راه توست روشن‌ترين سپيده‌ی دل‌ها نگاه توست شهر علوم قم زتو و خود عليمه‌ای در علم و فضل و دانش و تقوا فهيمه‌ای گويند عالمانِ جهان برتو عالمه اجداد تو حكيم جهان، تو حكيمه‌ای قدرت فزون تراست از آن چه سروده‌اند ساره چو هاجرست براين در نديمه‌ای حاجت رواست سائل درگاه جود تو ازبس رئوف هستی و بس كه كريمه‌ای هركس غريب بردرت آمد غريب نيست ازچشمه‌ی عنايت تو بی نصيب نيست بابرقی از نگاه تو رخشنده می‌شوم با آفتاب مهرتو تابنده می‌شوم احساس سرفرازی‌ام از باتو بودن است ای سرفراز، بی تو سرافکنده می‌شوم ازشعر نارسا و ازاين كوتهیِ طبع باردگر حضور تو شرمنده می‌شوم لطفت هميشه شامل حالِ «وفایی» است ازاين مرام توست كه دل زنده مي‌شوم اين شعر رابه پاي محبّت حساب كن آئينه‌ی وجود مرا نابِ ناب كن 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با اشکِ شوقِ جاری از چشمِ ترِ سلطان دارد خبرها می‌رسد از محضر سلطان در جمع خوبانش دوباره دعوتم کرده با مهربانی چشم ذره‌پرور سلطان آباء و اجدادش تمامی سرورم هستند آباء و اجدادم تمامی نوکر سلطان از سائلان آبرو داری که محتاج‌اند امشب دوباره پُر شده دور و بر سلطان قطعاً از اینجا دست‌ خالی برنمی‌گردم با سفره‌ای که پهن کرده مادر سلطان از یاد زهرا پُر شده سرتاسر حجره با عطر و بوی بی نظیر کوثر سلطان نذر قدم‌های عزیزش هدیه آوردم ای خواهران من فدای خواهر سلطان نامش اگر چه ظاهراً معصومه است اما "معصومه" نه، بلکه بگو "تاجِ سرِ سلطان" مهمان امشب انبیا و اولیا هستند چشم انتظار دیدن أُخت الرضا هستند نور دل پیغمبر و جان امام آمد از نسل زهرا، دختری والامقام آمد اولاد این خانه همه آوازه‌ای دارند مولودی از نسل کریمانِ به نام آمد روی زمین آیینه‌ی زهرای مرضیه‌ست از آسمان‌ها مظهر حُسن تمام آمد حیّ تعالی زینبی دیگر عطا کرده پس عمه‌ی خوب امامان همام آمد گفتند: "دختر رحمت است" و ما همه دیدیم ابر کرامت، منشأ فیض مدام آمد شیرینی شهد روایت را چشیدم چون عطر مدینه از حریمش بر مشام آمد گرم طوافش بهجت و گلپایگانی‌ها پس کعبه‌ی سیّار آیاتِ عظام آمد هرچه بگویم از وجودش باز کم گفتم بانوی با مهر و محبت، با مرام آمد ذکر لبانم دم به دم یا ضامن آهوست عیدی من امشب فقط با ضامن آهوست چون او ندارد دختری تکتم* به این خوبی بر زخم‌های کهنه‌اش مرهم به این خوبی با خنده‌ای که می‌زند دردی نمی‌ماند از جان مادر می‌زداید غم به این خوبی جز دخترش اسرار را با کس نمی‌گوید وقتی خدایش می‌دهد مَحرم به این خوبی شاه خراسان بعد از این دیگر چه کم دارد وقتی که دارد مونس و همدم به این خوبی "ای جان و جانان رضا! جانم به قربانت" در این همه دیوان ندیدم دم به این خوبی با لطف او بوده‌ست اگر که زندگی کردم در سایه‌ی امنیت پرچم به این خوبی دور از پلیدی‌ها فقط نه، جمع خوبی‌هاست بانو ندیدند اهل این عالم به این خوبی نجمه به عُمر خود ندیده بهتر از او را زیباتر و والاتر و زهراتر از او را شاعر شدم در خلوت کنج شبستانش من را خجالت می‌دهد لطف فراوانش شعرش شهادت می‌دهد فردا، ضرر کرده، آن که ندارد نام او را بین دیوانش سعدی اگر مهمان صحن آینه می‌شد خرج حرم می‌شد حکایات "گلستانش" زیره به کرمان می‌برم وقتی که می‌بینم شاه خراسان می‌شود شخصاً ثناخوانش خدمت به او بر خادمانش شأنیت داده آسیه و حوا و مریم از کنیزانش جان من و امثال من ارزش ندارد که موسی بن جعفر می‌رود وقتی به قربانش زائر شدم او را، بهشتم را ضمانت کرد پابند خود کرده مرا باران احسانش وقتی ز پا افتاده‌ها را دست می‌گیرد دستم به دامانش، به دامانش، به دامانش تنها نه امثال منِ بی خانمان بلکه جبرییل حتی لانه کرده زیر ایوانش مانند طعم بوسه بر درهای چوبین‌اش زیر زبانم مانده طعم خوب سوهانش هم به دو تا گنبد میان شهر دل بستم هم در اتوبان حرم تا به حرم مستم *معروف‌ترین نام مادر حضرت معصومه (س) نجمه خاتون است؛ ولی از ایشان به نام‌های سَکَن نُوبیه أرویٰ، سمانه، تَکتَم و خَیزُران نیز یاد شده است. 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرکس گدایی می‌کند بر ساحت زهرا باید بیاید قم، بیاید خدمت زهرا معصومه یعنی نور، یعنی عصمت زهرا پیداست در صحن و سرایش جنّت زهرا مانند زهرا روشنای خانه این بانوست راضیّه و انسیّه و حنّانه این بانوست کوثر شده، زهرای اطهر می‌شود بی شک انسیّة الحورای دیگر می‌شود بی شک معراج را معنا و مظهر می‌شود بی شک بند دلِ موسی بن جعفر می‌شود بی شک بابا اگر این است، دختر باید این باشد چون فاطمه حق‌ست امّ المؤمنین باشد وا می‌شود سجاده‌اش، وا می‌شود درها درهای الطاف خداوندی به نوکرها از نسل اسماعیل‌ها تا نسل هاجَرها در محضرش از فضّه‌ها هستند و قنبرها در کهکشانش، شاعران منظومه می‌گویند معصوم‌ها یا حضرت معصومه می‌گویند دست کریمه برکتش مثل کریمان‌ست قم ظاهراً خشک‌ست، در باطن گلستان‌ست باران نمی‌خواهد! همیشه نورباران‌ست هر زائرِ قم زائرِ شاه خراسان‌ست محتاجم و دورِ کس دیگر نمی‌گردم از محضر او دست خالی بر نمی‌گردم کعبه تمام عزت خود را به او داده جنّت به دست خادمان او سبو داده زهرا به یُمن او به من هم آبرو داده کن درد دل با او که وقت گفتگو داده بیخود نمی‌آیند مردم سر به زیر اینجا پس تو بیا و کربلایت را بگیر اینجا چون فاطمه نورَست و شرحی در بیانش نیست چون زینب‌ست و جز رضا وِرد زبانش نیست گرچه شکسته، حرفی از قدّ کمانش نیست بر آسمانِ نیزه، ماهِ کاروانش نیست بی‌کس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً بیمار شد، اما نشد اینجا اسیر اصلاً.. ✍ و 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما از ازل فقط در این خانه را زدیم جایی نرفته‌ایم و به این سمت آمدیم دلداده‌ی کریمه‌ی آل محمدیم یعنی گدای خواهر سلطان مشهدیم حاجت به آستانه‌ی دیگر نمی‌بریم ما ریزه‌خوار سفره‌ی موسی بن جعفریم ماه آمده‌ست! خواهر خورشید را ببین این نور فاطمی که درخشید را ببین عید است روز آمدنش، عید را ببین در سیره‌اش تجلی توحید را ببین دست گره‌گشای دوعالم رسیده است پایان شام تیره‌ی ماتم رسیده است باید که ماه سر بگذارد به پای او خورشید جابه جا شود از هر ندای او آن‌کس که گفته حضرت کاظم برای او این جمله‌ی عجیب که «بابا فدای او» وقت شفاعت است که پرچم به دست اوست روز حساب چشم دو عالم به دست اوست نور از زمین به کل سماوات می‌دهد بی بی کریمه‌ای‌ست که حاجات می‌دهد با قُم به ما مجال مباهات می‌دهد از بس که بوی مادر سادات می‌دهد از عطر فاطمه حرم او معطر است صحن و سرای او حرم امن مادر است عفت به اوج می‌رسد از بال چادرش حجب و حیاست طرحی از اشکال چادرش آیات نور می‌شود احوال چادرش بوده‌ست مثل فاطمه منوال چادرش از نسل سیدالشهدا، بنت مجتبی‌ست آرامش و قرار دل حضرت رضاست از لطف اوست سفره‌ی نان باز می‌شود قفل هزار مشکلمان باز می‌شود از شهر اوست بخت جهان باز می‌شود از قم سه در به سمت جنان باز می‌شود مهرش درون سینه‌ی مردم نشسته است باغ بهشت گوشه‌ای از قم نشسته است در لحظه‌ی کرامت او عالمی فقیر بر حُسن خُلق فاطمی‌اش عرشیان اسیر راه بهشت می‌گذرد از همین مسیر از خانه‌اش رسیده بهاران به زمهریر حوّا و هاجرند در این خانه خادمه بانوی خانه کیست؟ تجلای فاطمه معصومه فاطمه‌ست، دلیلم کمال اوست آیینه‌ی پیمبر و زهرا جمال اوست مریم هرآنچه هست به واقع مثال اوست ایمان آسیه، جلوات جلال اوست خیر کثیر و اوج کرامت رسیده است این عالمه به علم امامت رسیده است.... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
طی شد شب هجران و مبارک سحر آمد مژده بده ای دل که صبا خوش خبر آمد در گلشنِ دین، باز گل یاس در آمد بانوی قم آمد، غم عالم به سر آمد درد همگان باز نگفته، شده درمان آمد به جهان، جانِ علی، جانِ خراسان یک بار دگر سوره‌ی کوثر شده معنا فریادرس هر لبِ تشنه شده دریا ای حیدریون! فاطمه برگشت به دنیا تا کور شود هر که بُوَد دشمن مولا ای مردم عالم! پس ازین عرش نشینید از فاطمه هر چیز شنیدید، ببینید ماییم همه ملت ایرانِ کریمه هستیم کنیزان و غلامان کریمه در سفره‌ی ما هست فقط نان کریمه موریم ولی مور سلیمانِ کریمه هر قدر جهان رنگ عوض کرد به کَرّات جز لطف ندیدیم ازین عمه‌ی سادات او کیست که صاحب نفسانند گدایش او کیست که معصوم کُنَد جان به فدایش والله فقط کار ائمه‌ست ثنایش جمعِ حرم آل کسا صحن و سرایش چون کعبه بُوَد عزت این روضه‌ی رضوان این فخر بهشت‌ست که قم گشته دَرِ آن ای فاطمه‌ی فاطمه! ای بانوی جنت! دلبسته‌ی دارالکرمت اهل کرامت دارند بزرگان ز تو امّید شفاعت ای مفتخر از پیر غلامیِ تو بهجت قم مرد خدا دیده چه بسیار، چه بسیار شیعه چه قَدَر هست به این شهر بدهکار بر سینه، که مثل تو زده سنگ رضا را؟ آوازه‌ی عشق تو گرفته همه جا را کوتاهی عمرِ تو بر افراشت وفا را رفتی تو رهِ زینبِ شاهِ شهدا را مانند عقیله تو وفادارترینی بر یوسف مشهد تو خریدارترینی من گرچه بَدَم، سائل درگاه شمایم گردیده قم و مشهدتان سعی و صفایم بی نان و نوایم، نه، تویی نان و نوایم من بنده‌ی سلطان معین الضعفایم بانو چو گذشته بده رنگی به حنایم بیچاره شدم، دیر شده کرببلایم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت می‌وزد از مکتب توحید چشمانت خدا را شکر بانو! گشته‌ام امشب مسلمانت بشارت می‌رسد بر من، طلوعی می‌کند روشن سحر از مشرق آیینه‌ها، خورشید چشمانت ترنم می‌کنم امشب، تبسم‌های نورت را به شوق وصف نور تو، شدم بانو غزل‌خوانت تو نور عصمت هفتم، گواه هشتمین مهری زمین آیینه‌ی عشقت، فلک آیینه گردانت اگر معصومه‌ی مهرت بخندد بر شب هستی چو قلب قم شود بانو، دل خلقت چراغانت تبسم کن به زیبایی، که مهری، عالم آرایی بُود نورت اهورایی، دل آیینه حیرانت نسیم کوثر فطرت، سحاب رحمت عصمت! مرا خیس کرامت کن شبی در زیر بارانت قسم بر لیلة القدری که قرآن تو نازل شد تو نوری از خدا هستی، خدا باشد ثناخوانت شمیم جلوه زار «هو»، تو هستی از خدا گلبو شبی می‌آیم ای بانو! به گلگشت گلستانت زیارت می‌کنم عاشق کرامات نگاهت را دو رکعت نور می‌خوانم سحر در صحن چشمانت ز دنیا من نمی‌خواهم به جز سرمایه‌ی مهرت نظر هرگز نمی‌دوزم مگر بر دست احسانت نخواهم کرد من بیعت مگر با ضامن نورت مُرید کس نخواهم شد مگر پیر خراسانت طلوع نو بهار تو مبارک باد بر هستی تو ای معصومه‌ی زهرا ! جهان بادا گل افشانت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رضا نشست و به معصومه‌اش نگاه انداخت چنان که چشمه‌ی ذوقِ مرا به راه انداخت خدا چه خوب ادا کرده حق مطلب را به نام فاطمه آورده است زینب را و ماه اول ذی القعده تا که پیدا شد دخیل‌های ضریح برادری وا شد ببین که حضرت نجمه چه کوکبی آوَرد برای شاه خراسان چه زینبی آوَرد مقامش آینه‌ای از مدارج پدر است عجیب نیست که باب الحوائج پدر است برای تشنه‌لبان باده را به خُم آورد مزار مادر خود را به شهر قم آورد عجیب نیست که قم طعنه بر مدینه زده که سنگ مادر سادات را به سینه زده چه باشکوه به دستان خود علم دارد از این به بعد بگو فاطمه حرم دارد من فراریِ از این و آن بریده کجا! پناهِ چادرِ سر تا فلک‌کشیده کجا! تویی تو فاطمه، مدح تو نیز قرآن است برادرت به حقیقت علیِ ایران است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه افتخاری از این خوب‌تر که دختر شد به نام فاطمه پیوند خورد و محشر شد که آمد و به پدر شادیِ دوچندان داد رسید و مایه‌ی آرامش برادر شد سرودن از حرمش لذتی مضاعف داد چه لذتی که نوشتیم و صدبرابر شد به لطف آنکه به طوف حریم او رفتیم زیارت حرم طوس هم میسر شد حرم نه جای کسی مثل من، که این درگاه محل آمد و رفت دوصد پیمبر شد به ذرّه‌پروری‌اش بس همینکه جبرائیل در آسمان کریمانه‌اش کبوتر شد مدینه فاطمه‌اش را شبی به ایران داد و قم برای ابد با مدینه خواهر شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آنان که عاشقند، به دنبال دلبرند هر جا که می‌روند، تعلق نمی‌برند از آنچه که وبال ببینند خالی‌اند عشاق روزگار، سبکبال می‌پرند پرواز می‌کنند به هر جا که جلوه‌ای‌ست گاهی ملائکند و گاهی کبوترند دل را به دست هرکس و ناکس نمی‌دهند دل داده‌ی قدیمی آل پیمبرند آنان که عاشق علی و فاطمه شدند مدیون خانواده‌ی موسی بن جعفرند ما عاشقیم! شیعه‌ی زهرا و حیدریم ما شیعیان کشور موسی بن جعفریم ری زاده‌ایم و مزرعه‌ی سبز گندمیم هر صبح با حسین شما در تکلمیم ما شیعه‌ی ولایت مولا، نسب نسب سلمان پا برهنه‌ای از نسل چندمیم گاهی میان خنده‌ی خورشید گریه‌ایم گاهی میان گریه‌ی زهرا تبسمیم همسایه‌ی حریم تو همسایه‌ی خداست پس صد هزار شکر که همسایه‌ی قمیم آنقدر عاشقان و بزرگان و عالمان دل داده‌ی توأند که ما بین آن گمیم ای دست‌گیر صبحِ قیامت! سرم فدات هم خانواده، هم پدر و مادرم فدات بالاتر از پریدن پرهاست بام تو قطعاً نمی‌رسیم به شأن مقام تو خم می‌شود تمامی دنیا برابرت ای احترام آل عبا احترام تو باید هزار بار نشست و بلند شد وقتی که می‌رسند بزرگان به نام تو آباد گشت قلب زمین زیر پای تو آباد گشت مسجد دین با کلام تو یعنی تمام هستیِ دین مال فاطمه‌ست یعنی تمام مُلک زمین مال فاطمه‌ست تو آمدی که رحمت دنیای ما شوی منجی تا قیامت کبرای ما شوی ما مرده‌ایم و تو نَفَسَت مُرده‌ زنده‌کن پس واجب است این که مسیحای ما شوی تو خانمی و جلوه‌ی بالای هر سری اصلاً عجیب نیست که آقای ما شوی تو آمدی که با برکات نسیمی‌ات روزیِ یا امام رضاهای ما شوی اصلاً قرار بود در ایرانْ‌زمین ما چون فاطمه بیایی و زهرای ما شوی مهمان چند روزه‌ی ایران! خوش آمدی همشیره‌ی امام خراسان! خوش آمدی شهر تو آشیانه‌ی امن امام‌هاست گلدسته‌ات مطاف شب و روز انبیاست بانو! قسم به پنجره‌های ضریح تو این آستانه‌ای‌ست که باب الرضای ماست روی درِ حریم تو زیبا نوشته‌اند اینجا حریم دختر پیغمبر خداست اینجا به احترام قدم نه، که از شرف گیسوی حور و بال ملک، فرش زیر پاست اینجا مس تو را به نگاهی طلا کنند تا اسم اعظم است، چه حاجت به کیمیاست! اینجا مدینهٔ دگر آل فاطمه‌ست اینجا دل شکسته به دنبال فاطمه‌ست 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای روزهای تار! ای شب‌های دور از ماه ای بیقراری‌های دائم با دلم همراه ای بغض‌هایی که می‌آیید از سفر ناگاه باری اگر شوق سفر دارید بسم الله ای بغض‌های بیقرار روز و شب‌هایم من نیز مانند شما دلتنگ زهرایم   هرچند گریانم تبسم می‌کنم امشب بی‌تاب، رو بر جانب قم می‌کنم امشب در کوچه‌هایش خویش را گم می‌کنم امشب انگار با زهرا تکلم می‌کنم امشب در قاب عکسی خالی از قبری که ناپیداست با قم، نمایی دیگر از آن آشنا پیداست ای آشنای بیقراری‌های این مردم با تو رسیده تا مدینه پای این مردم رنگ حقیقت یافته رؤیای این مردم یا فاطمه! یا حضرت زهرای این مردم ای حامی امروز من، فردا مرا دریاب یا فاطمه! در حشر، چون دنیا مرا دریاب اما جدا کن شاعر از غم حال دفتر را بشنو صدای خنده‌ی موسی بن جعفر را دریاب شور اشک‌های شوق مادر را حالا بیا و ثبت کن ذوق برادر را معصومه خانم چشم تا وا می‌کند امشب دیده به رخسار رضا وا می‌کند امشب آن شب مدینه شاهد زهرای دیگر شد از عطر یاس فاطمه دنیا معطر شد شأن نزولش آیه‌های سبز کوثر شد آن‌روز در تقویمِ شیعه روز دختر شد بانوی عالم! حفظ کن دنیا و دینم را دریاب خانم! دختران سرزمینم را در خاک مرده بذرهای علم می‌کاری فیض حضورت در تمام حوزه‌ها جاری در سایه‌ات دفنند عالِم‌های بسیاری گلپایگانی، حائری، علامه، خوانساری شاگردهای مکتبت استاد افلاکند صدها چو بهجت در جوار تربتت خاکند آه ای کریمه! ای ملیکه! عمه‌ی سادات! با کوله‌باری آمدم لبریز از حاجات برگشتن از پیش تو با دست تهی هیهات پس باز قسمت کن که مثلِ اغلبِ اوقات تا که به زودی زائر صحن رضا باشم آقا بخواهد اربعین را کربلا باشم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شجر نور، نوبر آورده بحر توحید، گوهر آورده آسمان ولایت و عصمت بهر خورشید، اختر آورده لاله‌ای سرزده که از فیضش صد بهار معطر آورده دختر آورده بانوی اسلام یا که بر خلق مادر آورده نجمه، خورشید عالم افروزی بهر موسی بن جعفر آورده یا مگر دختر رسول‌الله زینب از بهر حیدر آورده پدر و مادرم فدایش باد که چو معصومه دختر آورده حبّذا حبّذا که بر سه امام عمّه و دخت و خواهر آورده اوّل صبح ماه ذیقعده آفتابی منّور آورده آفتابی که ماه و خورشیدش بوسه از آستان برآورده جبرئیل از خدا بر این دختر صلوات مکرر آورده صدق و اخلاص و صبر زینب را با جلال برادر آورده فاطمه عصمت خدای غفور که به معصومه آمده مشهور عصمت داور است این دختر گل پیغمبر است این دختر بعد زهرا و عمه‌اش زینب بهترین دختر است این دختر ز آنچه گفتند در فضایل او بهتر و برتر است این دختر در جلال و کمال و قدر و شرف تالی مادر است این دختر لیلةالقدر موسِی‌ِ جعفر سورۀ کوثر است این دختر پای تا سر رضا و سر تا پا موسِی‌ِ جعفر است این دختر دستگیر همه گنهکاران در صف محشر است این دختر نخل سرسبز گلبن قرآن شهر دین را "در" است این دختر آفتاب دل امام جواد بر رضا خواهر است این دختر مادرش پارۀ تن احمد بضعۀ حیدر است این دختر در دو عالم چو مادرش زهرا بر زنان سرور است این دختر ماه رخسار آن بتول مقام نقش گلبوسه دارد از سه امام عصمت کبریاست معصومه قبلۀ اولیاست معصوم بضعۀ پاک موسی‌جعفر جسم و جان رضاست معصومه پای تا سر چو عمه‌اش زینب دخت زهرانماست معصومه همه خلقند زیر سایۀ او آفتاب خداست معصومه درّ تقوی و گوهر عصمت یم حلم و حیاست معصومه زخم دل را ز مرحمت مرهم درد جان را دواست معصومه بوی عطر بهشت در نفسش همچو خیر النساست معصومه این ندا سر دهند، قمّیون روز محشر، کجاست معصومه اهل قم! خلق را پناه دهید که پناه شماست معصومه روضه‌اش جان فزاتر از کعبه قبلۀ جان ماست معصومه بین صحن طلا و آینه‌اش جای سعی و صفاست معصومه پایتخت حکومتش در قم به جهان مقتداست معصومه این جهان جسم و او بُوَد جانش پدر و مادرم به قربانش دخت موسی که طور دل حرمش جان کند زندگی ز فیض دمش چشم ما و غبار زائر او دست ما و عنایت و کرمش از صفّائیه‌اش، صفا خیزد ارم ماست شارع ارمش در خیابان آستانۀ او لرزه افتد فرشته بر قدمش جنب صَحنینِ او بُوَد رودی که به هر قطره هست فیض یمش سال‌ها روز و شب به فیضیّه نور دانش دمیده از حرمش من و مدح کریمۀ عترت؟ به خدا مدح عالم است کمش هر که در قم زیارتش نکند بوده بر جان خویشتن ستمش همه چون اهل قم گدای وی‌اند از عرب بر گرفته تا عجمش هر که بر خاک او نکرد سجود هست یکسان وجود با عدمش نه عجب گر فرشتگان آیند در پی خاکبوسی خدمش تا بگیری مراد خویش ز وی به جواد و رضا بده قسمش فیض عالم از این درت بخشند آنچه خواهی فزونترت بخشند عرض حاجت به دخت موسی کن هر چه خواهی از او تمنّا کن دست خود زن گره به غرفۀ او گره از کار عالمی وا کن از نسیم درش ببر فیضی بعد از آن معجز مسیحا کن خیز! برگِرد این مزار بگرد! کعبۀ روح را تماشا کن تربت بی‌نشان فاطمه را در دل این مزار، پیدا کن چون نگاهت به قبر او افتاد گفتگو با مزار زهرا کن با چراغ کریمۀ عترت خویش را غرق در تجلّی کن به مزارش بگیر دست دعا در حریمش نماز برپا کن عقدۀ دل به مهر او بگشا دیده از اشک شوق دریا کن حجّت بن الحسن در این حرم است سِیر ماه جمال مولا کن ذرّه شو پیش آفتابِ رخش ناز بر مهر عالم‌آرا کن دیدۀ دل در این حرم بگشا سِیر دیدار حق‌تعالی کن بضعۀ پاک مرتضی این‌جاست خواهر حضرت رضا این‌جاست ادامه این شعر در پست بعدی👇
امشب از آسمان مه انور رسیده است آئینه‌ای ز نور پیمبر رسیده است این جلوه و جلال کدامین ستاره است کز آسمان‌ به جلوه‌ی دیگر رسیده است؟! کم کم طلوع صبح وفا دیدنی شود گوئی شب فراق به آخر رسیده است یک گل به نام حضرت معصومه از خدا امشب به دست موسِیِ جعفر رسیده است هفت آسمان نظاره‌گرِ او بُوَد که او با شوکت و جلالت و با فر رسیده است آئینه‌دار زُهر‌ه‌ی زهرا رسید و باز گفتند نور زُهره‌ی ازهر رسیده است این است گوهری که ز دریای علم و دین بر ساحل حقیقتِ باور رسیده است این است آن کریمه که از جود و مکرمت فیضش به ناتوان و توانگر رسیده است این است آن شفیعه که از قدر و منزلت آوازه‌اش به عرصه‌ی محشر رسیده است کم گفته‌ام اگر که بگویم برای او همچون مقام ساره و هاجر رسیده است از داستان غُربت درد آشنای او موجی ز درد بر مژه‌ی تر رسیده است کی نا امید می‌رود ازدرگهش برون هرکس که با امید به این در رسیده است بر زائر بهشتی کویش ندا دهند لب تشنه‌ای به چشمه‌ی کوثر رسیده است با التفات اوست «وفایی» اگر تو را از کردگار رزق مقدّر رسیده است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e