#محکومیت_حادثه_تروریستی در حرم #شاه_چراغ_ع
باز از سوی ابلیس، رهِ کینه علَم شد
غمبارترین حادثه با تیرِ ستم شد
رگبارِ مسلسل سوی زُوّارِ حرم شد
چون شاهچراغ اُمتِ اسلام به غم شد
از اشکِ حرم، دشمنِ دین در خطر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
@hosenih
ای دشمن مغضوب، وطن جان و تنِ ماست
پیراهنِ خونینِ زیارت، کفنِ ماست
ایران، حرمِ آل حسین و حسنِ ماست
هر گوشه قدمگاهِ شهِ بی کفنِ ماست
این شورِ حسینی است، که اینجا به سر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
تا یاورِ ما لایتناهیست بدانید
ایران حرمِ امنِ الهیست بدانید
این مملکتِ شیعه گواهیست بدانید
مملو ز بسیجی و سپاهیست بدانید
این خاک مپندار، که در دامِ شر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
اینجا همه نسلِ پسرِ فاطمه هستند
این نسل، سپاهِ قدَرِ فاطمه هستند
واللهِ جوانان، سپرِ فاطمه هستند
خوبان و شهیدان، ثمرِ فاطمه هستند
خصمِ علی و فاطمه در درد سر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ما سینه زنانِ حرمِ خونِ خدائیم
دلسوخته ی تشنه لبِ کرب و بلائیم
جان بر کفِ آن بی کفنِ راس جدائیم
همناله ی زهرا و علی، چون شهدائیم
آهِ دلِ زهرا، به گلوی سحر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ور افتاد
@hosenih
عالم ز نوای سحرِ فاطمه گِریید
هر کشته ز داغ پسرِ فاطمه گِریید
هر دیده ز سوزِ جگرِ فاطمه گِریید
مهدی شبِ جمعه به برِ فاطمه گِریید
هنگامه ی تعجیلِ فرج زودتر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
شاعر: #محمود_ژولیده
🔅 اشعار آیینی حسینیه
👇👇👇👇
@hosenih
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
توفیق دارم، از گُلِ زهرا بگویم
از کوثرِ دوم، مَهِ طاها بگویم
از اولین ابنُ الرضا، زیبا بگویم
با لفظ و معنای بسی شیوا بگویم
اما چگویم، زانکه در مدحش خدا گفت:
نتوان کسی وصفِ جوادِ بنُ الرضا گفت
من وصفِ "لا اُحصی ثَنائِک" را چگویم
او که نمی آید به وصفِ ما، چگویم
از "اَشبهُ الناسِ" شَهی والا چگویم
خود، از یکی یکدانه ی بابا چگویم
آمد به عالم، برکت آل محمد
یعنی تمامِ عشقِ عترت، جودِ سرمد
زیبا مگو! زیبایی از او خوش جمال است
آقا مگو! آقایی از او در کمال است
یکتا مگو! یکتاییِ حق را مثال است
لیلا مگو! لیلاییِ زهرا و آل است
به به از این هیبت، که سر تا پاست حیدر
الحق که باشد اسمِ اعظم را مصور
او روشنی بخشِ چهل سال انتظار است
میلادِ او، محصولِ صبری بی شمار است
عمریست بابایش برایش بیقرار است
حالا ز شوقِ دیدنِ او اشکبار است
تنها رضا نه، که در این چشم انتظاری
آلِ پیمبر، کرده بس لحظه شماری
چشمِ رضا معطوفِ دیدار جواد است
یعنی که محوِ ماهِ رخسار جواد است
حالا تبسم بر پدر کار جواد است
بابای او هم نیز دلدار جواد است
هم مستِ بابا شد جوادِ آل احمد
هم محوِ او شد عالم آل محمد
هر کس جوادِ بن الرضایش، هست رهبر
راهش یقین باشد، همان راه پیمبر
او که صِراطُ المستقیمَش هست حیدر
باشد سفیرِ مکتبِ زهراي اطهر
آقای ما از روز اول کوثری بود
از کودکی مَشی و مرامش مادری بود
از ابتدای کودکی در حق فنا بود
با اَشهدَش معلوم بود عبدِ خدا بود
شهزاده ای از خاندان "هَل اَتا" بود
معنای "تطهیر" و دلیلِ "اِنَّما" بود
قرآن سراسر مدحِ آن محبوبِ دلهاست
او شیعه را الهام بخشِ آب و گِلهاست
او سفره از جود و کرم گسترده دارد
او سائلانِ محترم گسترده دارد
بی خانه را، باغِ اِرم گسترده دارد
در قلبِ عشاقش حرم گسترده دارد
مُلک و مَلَک، در سایه ی جودِ جوادند
جن و بشر، در اصل از بودِ جوادند
نوبر کنید ای مردم از حسنِ صفاتش
جودِ زیادش، چشمه ی آب حیاتش
بوسه خوش است، از کامِ نوشیده فراتش
مومن زنَد تکیه، به کشتیِ نجاتش
از آیه ی "یَومَ وُلِد" تا "یَومَ اُبعَث"
گویای اینکه: اوست اَسراری ز مبعث
گرچه فلک، در سایه ی او هست ایمن
با کفر و شرک و ظلم، ذاتاَ هست دشمن
تیغِ زبانِ او، علیهِ شُبهِه مُتقن
روشنگری هایش، همه قولی مُبَرهن
هر مدعی را بر سرِ جایش نشانده
هر منحرف را او به رسوایی کشانده
او که بدیها از خودیها دیده بسیار
زخمِ زبان از این و آن بشنیده بسیار
حتی ز دستِ دوستان رنجیده بسیار
در غربتِ خود، بهرِ خود گرییده بسیار
او را ز تهمت دوستان، تهدید کردند
چهره شناسان در نسَب، تایید کردند
با اینکه عمرِ حضرتش بسیار کم بود
دریای علمش در همه عالم علَم بود
در خانه ی خود هم مواجه با اَلَم بود
مقتولِ همسر، کشته ی زهرِ ستم بود
در حجره در بسته وقتی دست و پا زد
با کامِ عطشان، شاه عطشان را صدا زد
از بسکه در جانش، عطش بالا گرفته
با یادِ جدش، شورِ واویلا گرفته
هنگامِ رفتن، ذکرِ یا زهرا گرفته
بر بامِ خانه چند روزی جا گرفته
بالِ کبوترها به جسمِ او امان بود
اما شهِ بی سر، بدونِ سایبان بود
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
ای نور امید، یا اباعبدالله
قرآن مجید، یا اباعبدالله
با خود خبر شهادتت آوردی
ارباب شهید، یا اباعبدالله
شاعر: #محمود_ژولیده
@hosenih
@dobeity_robaey
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_شهادت
السلام ای تجلی داور
السلام ای شبیه پیغمبر
ایکه نامت علی، نهاده علی
السلام ای تجسم حیدر
فاطمه افتخار کرده به تو
که قدوم تو بُرده بر کوثر
ایکه هم، هست نسل تو حسنی
هم حسینی است، در قضا و قدر
همه آل رسول عاشق تو
همه مشتاق این رخ انور
همه گویند مصطفی آمد
ای چو احمد شدی تو فخر بشر
تو که هستی که میشوی پس از این
بر جوانان عالمی رهبر؟
خُلق و خویت محمدی، آری
خَلقِ نیکوی تو چو آن سرور
ابروانت تبلور محراب
گیسوانت چو شب، نوید سحر
برق دندان توست عین صدف
لعل لبهای تو چو درّ و گهر
دستهایت پر از قنوت و دعا
چشمهایت مثال مِهر و قمر
ایکه عبد خدا، به علم و عمل...
شده الگوی شیعه تا محشر
چه وقاری، چه هیبتی داری
چه عیاری، ز انبیا برتر
همه پیغمبرانِ حق ماندند
در مقام تو ای علی اکبر
بسکه ممسوسِ ذات حق هستی
بُردهای دل ز اول و آخر
مستی از ابتدای آمدنت
در جمال و جلال حق یکسر
همه جا هستی ای نبی رخسار
همه جا هستی ای علی منظر
پدرِ اطهرت امام حسین
ام لیلاست بهر تو مادر
فاطمیات محو روی توأند
ای به چشم جهانیان اختر
□ □ □
ای پس از این، سکینهات یاور
وی پس از آن، رقیهات خواهر
چشمهای نجیب تو گویند
واجب است احترام هر دختر
چشم تو چشم تیزبین حرم
خشم تو خشم ثانیِ حیدر
عمو عباس عاشق رویت
و تویی دست بوسِ آن دلبر
عمهات گفت: عمه قربانت
نجمه بگذاشت بر قدوم تو سر
بانوان دود کردهاند اِسپند
دختران عود کرده در مِجمر
□ □ □
یاد روزیکه آینه قرآن
پیشِ روی تو باشد و بر سر
همه از خیمه آمدند برون
دیده گریان و جملگی مضطر
ز خیامِ حرم بیا بیرون!
شد به میدان مُعَطّلت لشکر!
حیدرِ کربلا به هیئتِ رزم
بست بر تن زِرِه، به دست سپر
با غضب، با وقار، با عزت
زد برون از حرم چو پیغمبر
همه گفتند این رسول خداست
که میآید به کارزارِ خطر
دست مولای خویش را بوسید
رخصت از او گرفت و اشکِ بصر
با اَنابنُ النبی نقاب افکند
با اَنابنُ الحسین شد یاور
رُعب انداخت در دل دشمن
کرد احیای صحنهی خیبر
هنرِ خویش را نشان داد و
یاعلی گفت و زد بر آن لشکر
زد به قلب سپاهِ کفر و نفاق
از یمین و یسار، آن سرور
ساعتی در میانهی میدان
تیغِ او بود و گردنِ کافر
رَدِ شمشیرِ ذوالفقاریِ او
بر زمین ریخت دست و پا و سر
نزد مولا رسید تشنه لبان
کامِ او شد به کامِ بابا تر
ساعتی بعد در میانهی رزم
حیله کردند کوفیان به غَدَر
حلقهای از محاصره ناگاه
جسمِ او را گرفت چون در بر
تیغی از پشت، فرقِ او بشکافت
تیغی از پیش زد بر آن پیکر
نیزه ها قطعه قطعهاش کردند
ارباً اربا شد آن جوانِ پدر
پدر آمد کنار جسمِ پسر
پسر اما شبیه گل پرپر
چونکه صورت به صورتش بنهاد
ناله کرد از فراق او ز جگر
آنکه در اوج گریه شد یارش
بود قدِ خمیدهی خواهر
✍ #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#عفاف_و_حجاب
ای قلمِ راز، بِربِ الحسن
نامه کن آغاز، بِربِ الحسن
قلقله انداز، بِربِ الحسن
ثبت کن اعجاز، بِربِ الحسن
از یمِ طاها بنویس ای قلم
از دُرِ زهرا بنویس ای قلم
فاش کن ایدل که قیامت رسید
صاحب دریای کرامت رسید
حجتِ حق، نورِ زعامت رسید
کوثرِ زهرای امامت رسید
سبطِ کبیر، آیتِ اکبر حسن
جانِ علی، شبهِ پیمبر حسن
آینهی جان علی مجتبی
ماه درخشان علی مجتبی
زینت دامان علی مجتبی
عشق محبان علی مجتبی
سِرّ خدا، سَرور ما آمده
شکر، که تاج سر ما آمده
فطرت ما با نفَسَش آشناست
طاعتِ تکوینیِ اَمرش بجاست
تا که حسن بر همه فرمانرواست
راه نجات بشر از مجتباست
حب حسن تا به ابد دین ما
پیروی از او رهِ آئین ما
حای حسن، حافظ دین خدا
سین حسن، سِرّ همه هَل اَتا
نون حسن، نور همه اولیا
حُسن حسن، برتری از انبیا
یوسف زهراست حسن جان ما
شافع فرداست حسن جان ما
ای همهی علتِ مِنّا شدن
حاکمِ من، سَرور و سلطان من
عبد خدا، اُسوهی هر مرد و زن
ذوالکرم و ذوالنِعم و ذوالمِنَن
هر که شود مستِ خدا، مستِ توست
دست کریمانهی حق، دست توست
صاحب آفاق تویی یاحسن
باعث اِنفاق تویی یاحسن
رازقِ اَرزاق تویی یاحسن
آخرِ اخلاق تویی یاحسن
کیست فرآوردهی خُلقِ عظیم
غیرِ تو ای یوسفِ آل کریم
ای همهی علتِ دین داشتن
با تو به توحید یقین داشتن
بی تو کجا دینِ مبین داشتن
بلکه شیاطین به کمین داشتن
ای به همه خَلق ولی، الدخیل
سبطِ نبی، یَابنَ علی، الدخیل
ای همه عمرت، سر و سامانِ وحی
وی ز ازل، ناشرِ قرآنِ وحی
تا به ابد، بر سرِ پیمانِ وحی
لعلِ لبت، ساغرِ جوشانِ وحی
فعلِ تو و قولِ تو در هر زمان
وحیِ خدا را به یقین ترجمان
زانکه تَوَلّای تو از داور است
طاعتِ تو طاعتِ پیغمبر است
پیرویاَت، پیروی از حیدر است
مَردِ رهَت، هر که تورا یاور است
ما که دَم از یاریِ تو میزنیم
بادهی غمخواریِ تو میزنیم
سیرهی تو اُسوه و الگوی ماست
یاریِ افتاده ز پا، خوی ماست
هر که در این قافله رهپوی ماست
از قِبَلِ توست ثناگوی ماست
تا که تویی سید و مولا حسن
پرچم یارانِ تو بالا حسن
صلحِ تو پیوسته فراروی ما
جنگِ تو نیز آیتِ ما، خوی ما
رزمِ تو شد قوّتِ بازوی ما
حملهی صِفّینِ تو الگوی ما
گر شترِ سرخِ جمل پِی کنی
شیرِ جمل! راهِ علی طی کنی
یاحسن ای فاتحِ ایرانِ ما
تحفۀ تسخیرِ تو، ایمانِ ما
ما حسنیها و رگ و جانِ ما
نذرِ تو و عترت و قرآنِ ما
اَمرِ تو هر جا که رود با توئیم
جنگ شود، صلح شود، با توئیم
رهبر ما، یارِ خراسانی است
کشور ما روضهی رضوانی است
خِطّه ی سلمان و سلیمانی است
حیدری و همت و مَهقانی است
کشتهی میلادِ تو میلادها
پیرورِ مقدادِ تو مقدادها
تا که به فرمانِ شما میرویم
راهِ امام و شهدا میرویم
گر ز بقیع کرب و بلا میرویم
از حرمِ پاکِ رضا میرویم
مقصدِ ما، قدسِ شریف است و بس
راهِ یمن، سوی قطیف است و بس
راه تو امروز، به دین نصرت است
نصرتِ دین، در گِروِ عزت است
عزتِ ما در گِروِ غیرت است
غیرتِ ما در گِروِ عفت است
هست پیامِ علیِ انقلاب
راه امام است ز حفظ حجاب
✍ #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
گفت احمد به صد بیانِ جلی
نرسد کس به گردِ پای علی
گرچه پروانه اهل پروا نیست
هیچکس را قیاس با ما نیست
گرچه شیر خدا علی یکتاست
لاجرم نیز، حمزه شیر خداست
حمزه از جلوههای حیِ جلیست
به جلالش قسم که محوِ علیست
حکمتِ غزوهی اُحد اینجاست
حمزه از شیعیانِ این مولاست
مِیمنه، با علی شناسا بود
مِیسره، حمزه را پذیرا بود
در اُحد بود، این دو را یک رو
هیبتِ هر دو خارِ چشمِ عدو
یل یلانِ قریش چون دیدند...
حمزه را با علی، هراسیدند
تا طنینِ رجز، به جبهه فتاد
به بدنها تمام، لرزه فتاد
ذوالفقارِ علی، چه غوغا کرد
"لا فتی" عرش را مصلا کرد
با صدای ندای حیِ وَدود
همهی اهلِ آسمان به سجود
رزمِ حیدر پر از حماسهی نور
رزمِ حمزه سراسرش پرشور
از یسار و یمین، جبین میریخت
دست و سرها، روی زمین میریخت
اتحادِ سپاهِ پیغمبر
کار را بُرد تا دَمِ آخر
در میان تلاطمی پرشور
لشکرِ دین، گرفت زنگِ غرور
ناگهان رو به غفلت آوردند
رو به سوی غنیمت آوردند
چونکه شد لشکرِ خدا سرمست
رفت پس، تنگهی اُحد از دست
غصه در جانِ مرتضی پیچید
خبرِ قتلِ مصطفی پیچید
به دروغ از شهادتش گفتند
شُبهه را تا به غایتش گفتند
همه سو را غبارِ فتنه گرفت
چه بگویم که کارِ فتنه گرفت
مکرِ دشمن به قلبِ حمزه رسید
جگرش را هجومِ نیزه درید
در برَش آمده جگرخواری
مُثله شد پیکرش ز بَد کاری
خبرش جبهه را پریشان کرد
مصطفی را ز داغ، گریان کرد
جسم را با عبای خود پوشاند
روضهی حمزه را خودش میخواند
کاش این لحظه خواهرش نرسد
خواهرش پیش پیکرش نرسد
**
من بمیرم، به نینوا چه گذشت؟
بر تنِ شاهِ کربلا چه گذشت؟
وایِ من از برادرِ زینب
کشته شد در برابرِ زینب
تنِ بی سر فتاده در گودال
زیرِ سمِ ستور شد پامال
خواهر آمد کنار این پیکر
دید جسمِ برادرش بی سر
چون به دامن نشد، نهد سرِ او
خم شد و بوسه زد به حنجر او
گفت جانا، بگو سرِ تو کجاست
چقدر جای نعلِ اسب اینجاست
رفت از هوش و خود به هوش آمد
نالهی مادرش، بگوش آمد
نالهی "یابُنَیَّ" غوغا کرد
روضه را تا همیشه برپا کرد
✍ #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_شهادت؛ #بصیرت
وقتِ نالهست و آهِ طوفانی
فرصتِ گریههای بارانی
وقتِ تکرارِ چند جمله شده
باز بر بیتِ وحی حمله شده
خاطراتِ هجوم تازه شدند
واردِ خانه بی اجازه شدند
باز دیوار و در، سپس آتش
ریخت بر هم کسی مناجاتش
دود و آتش دوباره شعله کشید
وسطِ کوچه کارِ "قبله" کشید
وای از اِزدحام، در کوچه
شد قنوتِ امام، در کوچه
قلبِ دین را دوباره افسردند
رهبری را ز خانه میبُردند
سَرورِ شیعه در اسارت شد
سختْ دشمن پیِ جسارت شد
باز در ریسمان، دو دستِ ولیست
صادقِ فاطمه، شبیهِ علیست
شد دوباره امامِمان بی یار
بی عبا، بی عمامه، بی دستار
روضه تکرار شد دوباره چرا؟
او پیاده، عدو سواره چرا؟
پیرِ هفتاد ساله، جا میماند
پا برهنه، سه ساله را میخواند
گرچه، اُمُ الائمه را خوانده
زیرِ سمِّ ستور کِی مانده؟
اهلِ بیتش به سرزنان، اما
کس نزد تازیانه بر آنها
هتکِ حرمت ز او فراوان شد
لیک آخر، رها ز عدوان شد
بود اگر نالهی حزینهی او
نَنِشستند روی سینهی او
نَرُبودند کهنه پیرهنش
نشده هیچ نیزه در دهنش
□ □ □
بود اما شبیهِ جدِ غریب
بی مددکار و بی معین و حبیب
با وجودیکه بود گِرداگِرد
پای درسش، هزارها شاگرد
هیچکس یاریاَش به او نرسید
در گرفتاریاَش به او نرسید
آنهمه گفته بود، از تاریخ
از غمِ زخمِ سینه و سرِ میخ
گفته بود از امامِ کَت بسته
از تهاجم، به مادری خسته
گفته بود از سقیفه و شورا
از علی، تا امامِ عاشورا
گفته بود از حرامیانِ سخیف
از نظر، بر مُخدّراتِ شریف
گفته بود از غمِ پس از گودال
از خیام و ربودنِ خلخال
باز هم ماند این ولی تنها
مثلِ مظلومِ دین، علی، تنها
□ □ □
چرخِ گردون، رسانده نوبتِ ما
کربلا هست و درسِ عبرتِ ما
بشنو از مکتبِ سلیمانی
حرفِ حق از لبِ سلیمانی
ای عزیزان من، حرم اینجاست
دوستان! اَرضِ محترم اینجاست
این زمین در خودش حرم دارد
این حرم صاحبِ کرم دارد
این دیار از شلمچه تا به دمشق
صد هزاران شهید داده ز عشق
طاعت از رهبرِ جمارانی
هست تا سید خراسانی
نگذارید او شود تنها
در میانِ هجومِ دشمنها
امتحانی سترگ در پیشست
پس جهادی بزرگ در پیشست
جبهه را میتوان به دست و زبان
یار باشیم تا امامِ زمان
تا ظهور این جهاد، تمرینست
درسِ عبرت ز روضه شیرینست
همه جا غرقِ روضه باید شد
تا سفیر حسین، شاید شد
خطی از انتظار باید داد
روضه را انتشار باید داد
یارِ مهدی ببین که چون گِریَد
همچو او جای اشک، خون گِریَد
ایکه گویی: حسین نعم الامیر
زینبِ او هنوز مانده اسیر
✍ #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
رهرو آن است که هر صبح براتش بدهند
با نسیم سحری، آب حیاتش بدهند
هر شب احیا کند آنکه بچِشَد طعمِ سحر
هر سحر، از سفرِ هجر نجاتش بدهند
ای خوش آن عمرِ گرانمایه که با یار گذشت
ای خوش آن بنده که از یار صفاتش بدهند
مژدهی وصل، همان اذنِ ملاقاتِ علیست
کز جمال ازلی، جلوهی ذاتش بدهند
چشمِ عاشق، دمِ مرگش به علی باز شود
هر که با اوست، نجات از عرصاتش بدهند
دیده چون بست ز اغیار، به جانان برسد
دیدهی دیگری اندر ظلماتش بدهند
چارده نورِ الهی، همه صف میبندند
یک شبه، پاسخِ کلِ زحماتش بدهند
چون رسد وقتِ سؤالاتِ نکیر و منکر
همه پاسخ به زبانِ کلماتش بدهند
بادهی آب بقا روزی هر کس نشود
ای خوش آن مست که جام حسناتش بدهند
بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است
عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند
با بلا خو نکند، جز مدد کرب و بلا
هر که را با غمِ دلبر درجاتش بدهند
هر که شد زندگیاَش وقفِ اباعبدالله
شهد شیرینِ شهادت به مماتش بدهند
زائرِ کرب و بلا، لال نمیرد هرگز
پاسخِ ذکرِ حسین از نغماتش بدهند
تشنهی بادهی ارباب نمانَد عطشان
خودشان جرعهای از آب فراتش بدهند
گریه بر بی کفنِ کرب و بلا هر که کند
بِالله از گریهی در حشر نجاتش بدهند
با وجودیکه هزاران صدمه دید حسین
باز با سنگ جواب صدماتش بدهند
لطمه زد زینب کبری بهخودش در گودال
از چه با خنده جواب لطماتش بدهند
✍ #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#نوکری_اهل_بیت_ع
من فقط یک نوکرم، کار خودم را میکنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
دستم مقابل کس و ناکس دراز نیست
تا روی پای نوکریام ایستادهام
✍ #رضا_قاسمی
مداح و روضهخوان و سخنران و چایریز
کارِ تمام ما درِ این خانه نوکریست
✍ #وحید_محمدی
در لباسِ نوکری، موی سپیدم آرزوست
تا نفس دارم درِ این خانه خدمت میکنم
✍ #علیرضا_خاکساری
من زندهام به نوکری خانهی شما!
پس نوکری به کار نگیری به جای من!
✍ #سیدپوریا_هاشمی
سرمایهی من نوکریِ حضرت سلطان
هر ثانیهاَش نابترین گنجِ زمانست
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است
عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند
✍ #محمود_ژولیده
بهترین آوازهها در خادمیِ کوی توست
شهرتِ خالی زشوقِ نوکری، شهرت نشد
✍ #علیرضا_خاکساری
آبرودار شدن، ماحصل نوکری است
هست، عزت همهاش تحت لوای حَسَنین
✍ #محمدجواد_شیرازی
تا غلامت شدیم فهمیدیم
نوکری، احترام هم دارد
✍ #نفیسه_سادات_موسوی
آبروداری ما بی آبروها پای اوست
تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست
✍ #سیدپوریا_هاشمی
من مفتخر به نوکری حضرت توأم
تو سفرهدار هستی و من دعوت توأم
✍ #رضا_دین_پرور
حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا
حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین
✍ #بردیا_محمدی
از حب قیمتیِ تو قیمت گرفتهایم
با نوکری تو همه عزت گرفتهایم
✍ #علیرضا_خاکساری
عشق تو شغل شریف انبیای عالم است
در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین
✍ #رضا_دین_پرور
با نوکریِ آل علی زندهام فقط
عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست
✍ #احسان_نرگسی
غلام خانهی زهرا حسابمان کردند
برای نوکریاش انتخابمان کردند
✍ #وحید_محمدی
در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست
تا نفس دارم درِ این خانه خدمت میکنم
✍ #علیرضا_خاکساری
از نوکری توست به هرجا که رسیدیم
یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست
✍ #احسان_نرگسی
مادرم با نمک روضه بزرگم کرده
من به این نوکری از کودکیام منصوبم
✍ #قاسم_نعمتی
عمری به عشق نوکریِ تو دویدهام
حالا که اوفتادهام از پا نمیخری؟
✍ #موسی_علیمرادی
ذرهای هم که آبرو داریم
همه از نوکری او داریم
✍ #مجید_گل_دار
نوکری فاطمه محشر به دادم میرسد
از غلام مادرش آقا تشکر میکند
✍ #محمدجواد_شیرازی
دلخوشیام چیست به جز نوکری؟
حیدریام حیدریام حیدری
✍ #احسان_نرگسی
از همان روز ولادت شدهام پابستت
قِدمت نوکریام از سَنَواتم پیداست
✍ #رضا_قاسمی
مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا
نوکریِ خانهی زهرا به دردم میخورد
✍ #محمدجواد_شیرازی
خدمتگزار اهل خرابات اگر شدی
ایام نوکریِ تو شاهانه بگذرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
هر آنکه نوکری نوکر تو را کردهست
به قول مُرشد ما، بسته است بارش را
✍ #احسان_نرگسی
با نوکریات سینهزن شوکت گرفته
هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته
✍ #محمدجواد_شیرازی
دم تو گرم و کرمخانهی شما آباد
که بین خانهی تو گرم نوکری هستم
✍ #اسماعیل_شبرنگ
•┈┈••✾••┈┈•
تکبیتیها، دوبیتیها و رباعیات حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
#امام_باقر_ع_شهادت
خواهم کنم روایت، با صوتِ آشکارا
یک گوشه از تمامِ، غوغای کربلا را
وقتی که مرکب آمد بی راکبش ز گودال
حالِ حرم بهم ریخت، عصمت شد آشکارا
از پردههای خیمه بیرون شدند زنها
لطمهزنان به صورت، خَستند قلب ما را
من بودم و امامم، یعنی امام سجاد
مَحرم نمانده بود از اَقوام، خیمهها را
دیدم که بانوان تا، گودال میدویدند
سعیِ صفا و مروه اینجاست نینوا را
بر سر زنان تمامِ اهل حرم به گودال
کردند جمله بر پا اهلِ سما عزا را
کعبه حسین بود و اهلِ حرم به گِردش
با چشمِ خویش دیدیم خونبارشِ مِنا را
من همرهِ رقیه ملحق شدم به عمه
غلطان بهخاک دیدم فرزند مصطفا را
با گوشه چشمِ جدم، عمه به خیمه برگشت
نگذشت دیری اما، دیدم چنین قضا را
"وَالشمرُ جالِسٌ" وای، با چکمه روی سینه
دیدیم ساعتی بعد، آقای سر جدا را
بی سر عزیز زهرا افتاده بود بر خاک
این است عشقبازی با بندگان خدا را
تنگِ غروب بود و حکمِ امیرِ لشکر:
عریان کنید اینَک ابدانِ کشتهها را!
تنها همه به صحرا، سرها همه به نیزه!
نه با کسی مروت، نه با کسی مدارا
دیدم تمامِ سرها بر نیزهها چو خورشید
کردند سوی سرها، پرتاب سنگِ خارا
در بینِ آتش و دود شد صحبت از اسارت
از عمهاَم بجویید دنبال ماجرا را...
✍ #محمود_ژولیده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#ترجیع_بند
"در رهِ اِبقای ولای علی"
عالم و آدم بهفدای علی
گر شهدایند همه فاطمی
فاطمه هست از شهدای علی
کارِ رسالت به چه تایید شد؟
مُهرِ ولای کفِ پای علی
وحی به آوای که نازل شده؟
صوتِ الهیست، صدای علی
چیست که اِتمامِ همه نعمت است؟
نورِ ولایت، ز عطای علی
سِرِ خداوند، غدیر است و خم
اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم
اول و آخر به حقیقت علی است
حافظ قرآن و شریعت علی است
راهِ صراط است اگر مستقیمِ
سلسله جنبانِ طریقت علی است
پرتوِ خورشیدِ فروزانِ عدل
ضامنِ اجرای عدالت علی است
بابِ علومِ نبوی، قلبِ او
ماهِ شبستان هدایت علی است
سَروَر و مولای همه اولیاء
قافله سالارِ ولایت علی است
سِرِ خداوند، غدیر است و خم
اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم
غدیر، شیرازهی دینِ خداست
غدیر، نوروزِ همه انبیاست
غدیر، معراجِ رسول خدا
غدیر، روزِ سِدرةُ المُنتهاست
غدیر اُستوانهی دینِ حق
غدیر پشتوانهی اولیاست
غدیر اِحرازِ امامت به خلق
غدیر جاودانه در نسلهاست
غدیر ضامنِ بقای ولی
غدیر ضامنِ بقای وِلاست
سِرِ خداوند، غدیر است و خم
اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم
کیست علی؟ جلوهگرِ آفتاب
کیست علی؟ نوردِهِ ماهتاب
کیست علی؟ زمزمهی فاطمه
کیست علی؟ خواستهی مستجاب
کیست علی؟ مالکِ روزِ جزا
کیست علی؟ بوالحسن و بوتراب
کیست علی؟ فصلِ حق و باطل است
کیست علی؟ مَرزِ ثواب و عِقاب
سِرِ خداوند، غدیر است و خم
اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم
جانِ جهان، علی علیه السلام
شاهِ شهان، علی علیه السلام
مظهر اَسماءِ خدای بزرگ
نورِ جنان، علی علیه السلام
آن نَبَاءِ عظیم در عالمین
نبضِ زمان، علی علیه السلام
هم شهِ مردانِ جوانمرد، هم...
سِرّ نهان علی، علیه السلام علی
سایه ی سبحان به سرِ بندگان
اَمن و اَمان، علی علیه السلام
سِرِ خداوند، غدیر است و خم
اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم
کیست معمای خدا؟ حیدر است
عبدِ سراپای خدا حیدر است
مَحرمِ اَسرارِ اَزل تا اَبد
مَردِ سحرهای خدا حیدر است
زینتِ محراب جمال علی
دستِ تمنای خدا حیدر است
عارفِ بِالله، بِوَالله اوست
عاشق و شیدای خدا حیدر است
دستِ خدا، چشمِ خدا، گوشِ حق
دیده ی بینای خدا حیدر است
سِرِ خداوند غدیر است و خم
اَلیَوم اَکمَلتُ لِکُم دینَکُم
اُلگوی هر مؤمنِ پرهیزگار
اُسوهی اخلاص و شکیب و قرار
محنتِ او محو کند از مُحِب
کوهترین سَیئهی روزگار
مُظهِرِ ایمان به همه مؤمنین
کاتبِ وحی و شهِ دُل دُل سوار
کاشفِ کرب از سَر و روی نبی
جانِ محمد، سپرِ جانِ یار
شیر خدا، دَمدَمهی لافتی
صاحبِ تیغِ دو دمِ ذوالفقار
سِرِ خداوند، غدیر است و خم
اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم
اوست امیرِ همهی مؤمنین
اوست مبیرِ همهی مشرکین
اوست مجیرِ همه پیغمبران
اوست مجیبِ همهی مرسلین
اوست امیدِ همه مستضعفان
اوست کمینِ همه مستکبرین
اوست براتِ همه یاران ز نار
اوست نجاتِ همه اصحابِ دین
ختم کُنِ قائلهی نَهرَوان
کور کُنِ فتنهگر و قاسطین
سِرِ خداوند، غدیر است و خم
اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم
"آنچه ز مخلوق، خدا طالب است
حبِ علی بنِ ابیطالب است"
وجهِ جمالِ اَزلی روی او
وَه که چه رخسارِ علی جاذب است
هر چه سئوال است بپرسید از او
پاسخِ او بر همگان جالب است
فاتحِ خیبر، همه جا پهلوان
مَرحب، مغلوب و علی غالب است
طبقِ فرامینِ رسولِ خدا
نشرِ غدیرِ علوی واجب است
سِرِ خداوند، غدیر است و خم
اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم
قدرِ غدیر از چه شناسا نشد؟
اُمتِ دین، یاورِ مولا نشد!
بعدِ پیمبر، ز چه رو هیچکس
بر سرِ آن عهد، مهیا نشد؟
روزِ حمایت ز ولایت، چرا
یارِ علی، جز دلِ زهرا نشد؟
خانه نشین شد ولی الله، آه...
شیعه که جز فاطمه اِحیا نشد!
سیلیِ محکم که به رویش زدند
خورد زمین، جز به عصا پا نشد!
شد در و دیوارِ حرم شعلهور
هیچکسی مُعترضْ آنجا نشد!
در وسطِ شعله در آن اِزدحام
جز به لگد، دربِ حرم وا نشد!
دستِ علی بسته شد و باز هم
مردِ رهی، مانعِ شورا نشد!
باز کمربندِ علی را گرفت
مانعِ او صد صفِ اعدا نشد!
ضربِ غلاف آمد و دستش فتاد
باز علی یکه و تنها نشد!
قامت زهرا وسطِ کوچهها
جز به غمِ غربتِ او تا نشد!
باز خروشید چو آتشفشان
کار بجز خطبهی غرّا نشد!
با همه تأکیدِ رسول خدا
مزدِ رسالت ز چه اجرا نشد؟!
وای به بیعتشکنانِ غدیر
بیعتشان بهر چه ابقا نشد؟!
بعدِ علی و حسن و فاطمه
پرچمِ دین، جز به حسین پا نشد
کرب و بلا، یارِ غدیر است و خم
اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_عصر_عاشورا
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
در مغربی که طبل اسارت دمیده شد
کار حرم دگر به جسارت کشیده شد
مشعل به دستها به حرم حملهور شدند
ناگه تمام آل عبا دربهدر شدند
چون حال آسمان و زمین گشت بیقرار
حکم امام آمد، علیکُّنَّ بالفرار
با اهل بیت فاطمه مانند بندهها
رفتار کرد دشمن بیدین به خندهها
آری صدای هلهله و سوت و قهقهه
پیچید تا کرانهی صحرای علقمه
یک بیحیا چنانکه امیرش اشاره کرد
مو میکشید و مقنعه را پارهپاره کرد
اما به جان فاطمه دفع خطر رسید
در زیر مقنعه به حجابی دگر رسید
آن خانوادهای که نگهدار عصمت است
در هر شرایطی به خدا اهل غیرت است
غارتزده ولی نخِ معجر نمیدهد
اهل عفاف روسری از سر نمیدهد
بانوی صبر، نعرهی مردانه میکشید
هرجا که تازیانه و سیلی است، میرسید
یا رب کجاست میر و علمدار این سپاه؟
عباس من کجاست که خیمه است بیپناه؟
ناگاه در غروب پر از داغ کربلا
شد وقت خودنمایی سرها به نیزهها
سرنیزهای که بود به بال و پر حسین
بالا گرفته تازه، بریده سر حسین
یک نیزهدار پشت حرم در پی چه بود
گویا که در تَفَحصِ قنداق بچه بود
تصویر دیگری که بسی شرمآور است
رجّالهای که در پی خلخال و زیور است
دزدان گوشواره خجالت نمیکشند
این مشک و گاهواره به غارت چه میبَرَند
بگذار کُنه روضه بگویم از آنچه بود
سجاد را کشید و سجاده را ربود
طفلی میان حلقهی آتش فرار کرد
اَمَّن یُجیب عمهی سادات کار کرد
ایکاش طفل گمشده زَهرهتَرَک نبود
انگار غیر ترس برایش کمک نبود
غارتگران هنوز کفایت نمیکنند
نعش حسین را که رعایت نمیکنند
برقی به ساربان زد و در قتلگه دوید
انگشت را بهخاطر انگشتری برید
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اربعین
#نوحه به سبک: نسیمی جانفزا میآید
دوباره دیدهها تر گشته
زینب از شامِ غم برگشته
یاحسین یاحسین یازینب
* * *
دوباره کربلا غوغا شد
ماتم زینب کبرا شد
خونجگر، از این غم، زهرا شد
ذکر او شد به هر روز و شب
یاحسین یاحسین یازینب
* * *
دلِ مجروح زینب خون است
سینهی پر غمش محزون است
دگر صبر از توان بیرون است
قافله رسیده جان بر لب
یاحسین یاحسین یازینب
* * *
برادر مپرس از دردانه
که جان داد گوشهی ویرانه
خرابه شد از او غمخانه
بلبلت فتاد از تاب و تب
یاحسین یاحسین یازینب
* * *
بدنهای مجروحِ طفلان
فتاده بر زمینِ سوزان
میوزد از این دلها طوفان
یاد شش ماهه ذکرِ هر لب
یاحسین یاحسین یازینب
* * *
فضای علقمه درهم شد
سکینه نوحهاش این دم شد
عموجان قدّ عمه خم شد
امان از دشمنِ لامذهب
یاحسین یاحسین یازینب
* * *
امان از غُصهی دخترها
امان از غارت معجرها
امان از سنگِ تیز و سرها
ولی حفظ شد پیام مکتب
یاحسین یاحسین یازینب
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مرگ_بر_اسرائیل
#طوفان_الاقصی
السلام ای حماسِ جان برکف
ای فلسطین، بخوان به شور و شعف
نصرتی آمده ز شاهِ نجف
زدهای، ای مقاومت! به هدف
طعم پیروزی از قیام آمد
مقطعِ وعدهی امام آمد
یاد کن لشکر پیمبر را
فاش کن ذوالفقار حیدر را
ختم کن آیههای کوثر را
شکر کن وعدههای رهبر را
مرحبا بر جهاد اسلامی
شد امام زمان تورا حامی
زخمِ غزه اگرچه سر واکرد
انتفاضه دوباره غوغا کرد
نهضت قدس را شکوفا کرد
فرصت سجده را مهیا کرد
گاهِ طوفانِ مسجدالاقصاست
راهِ قدسِ شریف، کرب و بلاست
رو بسوی فناست اسرائیل
قاتلش کربلاست اسرائیل
خانهاش بی بقاست اسرائیل
ظلمِ در انتهاست اسرائیل
نیروی هستهای مقاومت است
موشکِ قاسم، عینِ مرحمت است
ما کمیل از نیاز میخوانیم
ندبهای در حجاز میخوانیم
در فلسطین نماز میخوانیم
روضه با رمز و راز میخوانیم
ما که لبتشنهی اشاراتیم
منتظر بهرِ یا لثاراتیم
چون رسد صاحبِ پناه و امان
تکیه بر کعبه میزند به عیان
روضه خوان میشود امام زمان
روضهی اِنَّ جدّیَ العطشان
ندبه خوان بر همه خبر بدهد
وَ اَنابن الحسین، سر بدهد
* *
آن حسینی که زیر پا مانده
نیزهها در تنش بجا مانده
سرش از پیکرش جدا مانده
اثرِ خنجر از قفا مانده
تا که پیراهنش به غارت رفت
خواهرش، دخترش، اسارت رفت
✍ #محمود_ژولیده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_مناجات #شب_جمعه
هر گاه از نگاهِ تو، دلهای ما بُرید
نطقِ زبان، ز گفتنِ یا ربنا بُرید
از فیضِ رحمتت، نبَرَد بهره روسیاه
عصیانِ روز، از تو چه شبها مرا بُرید
ذکرِ علَیَ الدَّوام، به هرکس نمیدهند
ناشکرِ بد زبان، چه بسا از دعا بُرید
با اِدعا، دعا که بهجایی نمیرسد
باید که دست، از طلبِ اِدعا بُرید
بلعم، اگرچه مدعیِ اسمِ اعظم است
مغرور شد، که آخرِ کار از خدا برید
* * *
حبِ علیست، مقصد و مقصود کبریا
لعنت برآنکه از علیِ مرتضا بُرید
ما را علی، دوباره فراخوانَد از نجف
بیچاره است، هر که ز ایوان طلا بُرید
روزیکه سفرهدارِ ازل، سُفره پهن کرد
نانِ مرا، بهنامِ شهِ کربلا بُرید
اینگونه شد که هر شب جمعه، به قتلگاه...
انگار حنجرم، چو شهِ نینوا بُرید
* * *
میگفت مادرش به نوا، ای حسینِ من
جان داشتی هنوز، سرت را چرا بُرید؟!
تو داشتی هنوز کمی حرف میزدی
سر را به پیشِ مادرِ تو، از قفا بُرید
رحمی نکرد شمر، به رگهای پارهاَت
میدید دخترت، ولی آن بی حیا بُرید
فریادِ یاحسین، ز اهلِ حرم رسید
وقتی که تشنهلب گلویت بیهوا بُرید...
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
چه باصفاست به لطف و عنایت داور
مرورِ خاطرهی اهلِ بیتِ پیغمبر
بیا سری بزنیم ای موالیان علی
به خانهی گل طاها، به خانهی کوثر
چه روزگار خوشی داشت بیت وحی خدا
چه زندگیِ خوشی بود خانهی حیدر
چه رفت و آمدِ خوبی در آن حوالی بود
کنار هم، همه گلهای فاطمه یکسر
علی، حسین و حسن را به جان صدا میزد
شنیدنیتر از آن بود، لفظِ پیغمبر
به دستِ مادرِ خانه که سفره میشد پهن
کمک به فاطمه میکرد، نازنین دختر
به ناز، شانه به گیسوی کودکان میزد
چه عاشقانه به هر صبح و شام این مادر
طلوعِ فجر که میشد، تمامِ اهل حرم
همه نظارهگرِ نورِ زُهرهی أزهر
نمازِ ظهر که میخواند، دیدنیتر بود
سجودِ ماه، و تقلیدِ ذاتیِ أختر
هزار نور ز رخسارِ فاطمه میریخت
به دیدگانِ علی، صبح و ظهر و شب یکسر
شکوفههای بهاری که غنچه وا میکرد
حیاتِ خانهی او بود، جنتِ کوثر
بهشت را به همین بیت میتوان حس کرد
بهشتِ عدن کجا، بیتِ خمسهی أطهر
حسن کنار پدر مینشست در مسجد
علی سمیعِ کلامِ پیمبرِ داور
میانِ خطبهی جدش، به شوقِ دیدارش
حسین تکیه زنان مینشست بر منبر
* *
درونِ حال و هوای خوشِ حرم ناگاه
صفای خانه بهم ریخت، بیت شد مضطر
ز اِرتحالِ پیمبر، دو روز نگذشته...
هجوم شد به سرایش، هجوم شد بر در
رسید اینهمه عصیان، ز جبت و طاغوتی
که هیزمآورِ دوزخ شدند، تا محشر
ز ضربه های غلافی، به شانۀ عصمت
شکست بازوی زهرا نه، بازوی حیدر
لگد زدند چو بر پهلوی کنیز خدا
عبور کرد ز روی درِ حرم، لشکر
جواب سیلیِ زهراست دستِ فرزندش
که انتقام بگیرد، از آن دوتا کافر
علی به خانه نشست و گُلَش به گِل، اما
بجاست خیرِ کثیرِ نبی در این معبر
هر آنکه یاورِ مولاست، رهروِ زهراست
مدافعِ حرم است و مدافعِ رهبر
شهادت آینهی مادر شهیدان است
شهید پیروِ زهراست تا صفِ آخر
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
شرمندهاَم ز چشمِ ترِ تو، حلال کن
امروز میروم ز برِ تو، حلال کن
این چند روزه خیلی اذیت شدی علی
زهرا شدهست دردسرِ تو، حلال کن
این رکنِ دوم است که از دست میدهی
خَم میشود اگر کمرِ تو، حلال کن
مَردم به فکرِ زندگیِ عادیِ خودند
این است دردِ بیشترِ تو، حلال کن
ای آبِ غسلِ پیکرِ زخمیِ فاطمه...
اشکِ زلالِ چشمِ ترِ تو، حلال کن
دستت اگر به این وَرَمِ بازویم رسید
دیدی شکسته چون سپرِ تو، حلال کن
با زینبم بگو، کفنم را بیاورد
چون ماند بی کفن پسرِ تو، حلال کن
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
ای به حرم، هدیۀ پروردگار
بحرِ کرم، واسطۀ کردگار
ای دلت از غیرِ تولا جدا
صاحبِ اِجلال، کنیز خدا
ای ز ازل منتصَبِ مصطفی
تا به ابد منتخبِ مرتضی
یارِ علی بودهای از دیرباز
ساختهای فاطمه را سرفراز
مَرتبَتات، مادریِ ماهتاب
مَنزلَتات، همسریِ آفتاب
بال و پرِ معنویِ بیت وحی
فاطمۀ ثانویِ بیت وحی
چار گل فاطمه را مادری
مادرِ پُر مهرِ چهار اختری
مادر چار عاشقِ سر باخته
دل به قضا، جان به قدر باخته
* *
مادر دلدار، سلامٌ علیک
اُمِ علمدار، سلامٌ علیک
بسکه دلت بوی گلِ یاس داد
خالقِ گُلها به تو عباس داد
هست گر عباسِ تو ذُخرُالحسین
از تو ذخیرهست بر آن نورِ عین
مهدِ دلیران، سرِ دامان توست
روحِ شجاعت، ز شبستان توست
ماهِ حرم، روی ابالفضل بود
تکیه به بازوی ابالفضل بود
بود در آن قلقلۀ دشمنان
هیبتِ سقای حرم پاسبان
هیچ تو دانی که امیدت چه شد؟
قامتِ عباسِ رشیدت چه شد؟
چون به رهِ فاطمه بیتاب شد
رفت که آب آوَرَد و آب شد
آه ز یادآوریِ نخلها
دشمن و پنهانگری نخلها
من چه بگویم ز رشیدی غریب
در وسطِ حیله و مکر و فریب
دستِ علمدار کمین خورد، وای
ساقیِ دلدار زمین خورد، وای
با همه بی دستی و بی یاوری
باز رجز خواند سوی لشکری
تا که به یاریِ حسینت شتافت
تیغ، سرِ ماهِ منیرت شکافت
تیر به چشمانِ قمر تا نشست
پشت و پناهِ حرم از پا نشست
گفت: اَخا اَدرک اَخا یاحسین
دیدنِ عباس بیا یاحسین
ساقیاَت از شوقِ لقا مست شد
در طلبِ وصلِ تو، بی دست شد
نامِ تو دارم به لبم زمزمه
آمده بالینِ سرم فاطمه
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
محبتی که دو عالم نمیشود جبران
یقین محبت زهراست در دلِ یاران
نبودهایم بِوالله شئِ مذکوری
که یادِ ما ز ازل بودهاند این خوبان
صراط، چادرِ زهرا و سایۀ مولاست
به ریشههای همین چادریم آویزان
به او امامِ زمان گفت: اُسوة حَسَنَه
که هست، الگو و سرمشقِ زمرۀ نیکان
برآورندۀ آمالِ انبیا زهراست
هم اوست سلسلۀ اولیاء را میزان
اساسِ معرفتِ خلقت است این بانو
معارفِ همه خلقت بنا شد از ایشان
نه افضل است مقامش ز بانوان تنها
که برتر است شئونش ز جملۀ مردان
سیادتش ز از ازل فوقِ اول و آخر
سیاستش همه را تا ابد کند حیران
مقامِ عصمتِ او قلّهایست لا یُدرَک
علُوِّ حجّیَتاش حجة الحجج هر آن
ولای اوست مسلّط به کلّ موجودات
خلافتش ز خدا مستقیم بر همگان
چه رهبری که به حکمش خدا چنین فرمود:
اطاعتش به همه واجب است هر دوران
وجودِ اوست تمامِ حقیقتِ ثَقَلِین
خلاصۀ همۀ آلِ عترت و قرآن
هم اوست دختِ نبی و هم اوست کفوِ علی
هم اوست جلوۀ توحید و آیتِ سبحان
تمامِ وصفِ جمال و جلالِ حق زهراست
همه ظهور و بُروزش مبیّنِ مَنّان
* *
ز کوثرِ برکاتش رسید خیرِ کثیر
به هیبتِ وَجَناتش ز دین بلاگردان
حلولِ زهرۀ زهرا طراوتی جوشان
طلوعِ جلوۀ رویش نجابتی رخشان
به رقص آمده هر کهکشان ز مقدمِ او
به وجد آمده خیلِ فرشته زین رُجحان
زکیّه، راضیه، مرضیّه آمده دنیا
خدیجه شادیِ خود را به سجده داد نشان
چه دختری که پدر را به سانِ مادر اوست
که نامِ اُمِ ابیها به شأنِ او شایان
حیا و عفتِ آن ناز دخترِ خورشید
نمود پشتِ حجاب، آفتاب را پنهان
نخورد رایحۀ او به مردِ نابینا
ندید سایهای از قامتش، بجز نِسوان
گواهِ طولِ نمازش تَوَرًَمَ قَدَماه
دعا و صوم و صلاتش به دوستان غفران
نمود محورِ آلِ کساء را زهرا
به نامِ نامیِ خود ثبت در بهار و خزان
* *
همینکه بهجتِ قلبِ رسول شد زهرا
چه نقشهها که کشیدند دشمنان هر آن
شدند قومِ یهود و منافق و مشرک
ز بوسه های پیمبر به دستِ او نِگران
ز شرحِ فَقدَ نَبیِّک، همین اشاره بس است
ندید روی خوشی بعدِ مصطفی، یک آن
تنِ شریفِ پیمبر، هنوز روی زمین
سقیفه بارِ خودش بست و شد عیان، عصیان
قیامِ فاطمی از این به بعد شد آغاز
امامِ جامعه چون گشت، کاتبِ قرآن
دو دستِ فاتحِ خیبر به ریسمان بسته
شکست بازوی زهرا، ز حملۀ عدوان
نه از مهاجر و انصار، یارِ حیدر ماند
نه اوس و خزرج و نه مابقیِ مدعیان
ز عَهدِ خُمِّ غدیر آن زمان که برگشتند
فتاد دین و خلافت به دستِ نامردان
فدک ربوده شد و بابِ غم گشوده شد و
ز رعدِ سیلیِ ابری سیاه، شد طوفان
* *
و ما ز خویش بپرسیم در طریقِ علی
که ما کجای مسیریم با امام زمان؟
چقدر یارِ وصایای فاطمه شدهایم
چقدر یاورِ مولا شدیم، ای یاران؟
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
هر دلی که طلبِ بادهی داور دارد
سوی میخانهی اُنسَش، قدمی بر دارد
دل ز مَستیِ سحر خسته نگردد هرگز
بادهی عشق، دمادم مِیِ نوبر دارد
حبِ محبوب، ز خواب و خورِ مجنون کاهد
چشمِ بیدار، ز لیلا خبر آخر دارد
ای خوش آن عاشقِ دیوانه که در وادیِ عشق
سر و سِرّی، سحری، با علی اکبر دارد
هر که شد طالبِ فيضِ همهی معصومین
چشمِ دل از علی اکبر، نتوان بر دارد
به جوانانِ بنی هاشمیان سرور اوست
پیروِ مکتبِ او مرشد و سرور دارد
کربلا قبلهی عشق است و علی قبلهنما
این حسین است که در قافله رهبر دارد
صد پسر هم که بیایند، علی مینامد
به لبش نامِ علی را چه مکرر دارد
اُمِ لیلا پسر آورده، چه والا پسری
چه قد و قامتی آن سَروِ صنوبر دارد
صورت و سیرت و منطق، همه پیغمبری است
که حسین بن علی شبهِ پیمبر دارد
قد و قامت نبوی، هر قدمش فاطمی است
چه شباهاتِ عجیبی که به مادر دارد
خلقتش خیر کثیر است به زهرا سوگند
کوریِ چشمِ عدو، جلوهی کوثر دارد
ز کرامات، کریم بن کریم بن کریم
خانهاَش پرچمِ افطار، به سَردَر دارد
لحنِ قرآن و اَذانش، ز همه دل بِبَرد
صوتِ داودیِ او، نغمهی دلبر دارد
سرِ هر زلفِ ز گیسوی پر از پیچ و خَمَش
خیلِ دل، بسته دخیل از رُخِ انور دارد
در صفِ کرب و بلا اوست بلاگردانی
که مواسات به اِبقای برادر دارد
نیست معصوم به ظاهر، ولی از اوج کمال
باطناً عصمتِ کامل، ز پیمبر دارد
ذوب در ذاتِ الهی، دلِ اقیانوسش
شوقِ رغبت به خداوند سراسر دارد
هر که در دایرهی عشق، علی اکبری است،
عشق در اصل به یکتائیِ داور دارد
عقلْ مات است ز توصیفِ علومش که ز علم،
از فحولِ فقها، موضعِ برتر دارد
اجتهادش ز حسین و حسن و فاطمه است
احتجاجش ز علی، علم ز داور دارد
نعرهی حیدریاَش در صفِ میدانِ جهاد
نالهی فاطمیاَش، نغمهی مضطر دارد
روشنای حرم از روشنیِ دیدهی اوست
لیک بر گونه، نشانِ گلِ اَحمر دارد
چون به میدان برود، آینه قرآن آرند
نظرِ لطف، سوی عمه و خواهر دارد
چون به لشکر بزند، صف شکنان بگریزند
لافتی باز تجلیِ مقدر دارد
هيچ کس نیست حریفش ز یلانِ لشگر
یکتنه عزمِ هلاکِ همه لشگر دارد
::
مگر از سنگِ فریبْ آینه را خُرد کنند
ورنَه هر حمله، دمار از سپهی در آرد
اِرباً اِربا نشود جز به هجومی در حصر
لشکر کوفه دوصد نیزه و خنجر دارد
آن مبارک سرِ شهزاده اگر بشکافد
جگرِ شاهِ حرم نیز، ترک بر دارد
وای اگر عمه بیاید به سرِ بالینش
خنده بر گریهی او کوفیِ کافر دارد
پیکرِ ریخته را چون به عبا جمع کند
تازه در بردنِ او مشکلِ دیگر دارد
کمرِ خم شدهاَش را رمقی باقی نیست
زانویی نیست که دیگر قدمی بر دارد
✍ #محمود_ژولیده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
قربانیان ما که در حدِّ وفورند
هر یک زمینهساز ایام ظهورند
خدمتگذارانی که فانی فِی الحُسیناند
آخر همه مهمان شاه عالمیناند
حقِ بزرگان در حقیقت هم، همین است
مأوایشان نزد امیرالمؤمنین است
باید به راه این شهیدان خو بگیریم
تا قول وصل از ضامن آهو بگیریم
آن سیدی که داشت شور حیدری رفت
یار وفادار امام و رهبری رفت
میگفت من خادم به درگاه رضایم
خدمتگذار آستان مرتضایم
از بسکه مخلص بود مَحرم با حرم شد
وز خدمت شاه خراسان محترم شد
مردی که درد و داغِ مظلومان به دل داشت
همواره سوز و آهِ محرومان به دل داشت
مرد شجاعی که به میدان امتحان داد
تا قلب دشمن رفت و قرآن را نشان داد
او مرزها را کرد با دل، رهنَوَردی
شد حاصل این استقامت، پایمَردی
راه سلیمانی به دست او عیان شد
فاتح به خرمشهرهای این زمان شد
باید که مدح آن شهید خدمت آورد
کار جهادی را به متن دولت آورد
حقِ ذَوِالقربا عجب جانانه بگذاشت
پا جای پای رهبر فرزانه بگذاشت
با جان و دل بر خدمت مردم نظر کرد
سرتاسر ایرانِ اسلامی گذر کرد
شیرِ دلیرِ کشورِ شیران رئیسی
پشت و پناه ملت ایران رئیسی
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای #زائرین_مدینه ، #قبرستان_بقیع ، #حج
بقیعا السلام ای تربت عشق
سلام ای بارگاه غربت عشق
سلام ای خاک پاکت نورباران
سلام ای مرقد زهرا تباران
سلام ای مهد زوار خدایی
انیس دردهای مجتبائی
سلام ای ناظر تُبلی السرائر
دلیل غربت سجاد و باقر
سلام ای قبلهی دلهای عاشق
سلام ای بوستان پاک صادق
فدای آن زمین و آسمانت
که چندین گنج داری در نهانت
که گفته بارگاهت خشت خشت است
که خاکت بهتر از باغ بهشت است
تو باب باب جبریل امینی
زیارتخانهی اُم البنینی
نشان از عطر و بوی یاس داری
که در خود ریشهی عباس داری
گلی که میدهد بوی علی کیست؟
گلی جز فاطمه بنت اسد نیست
انیس گنبد خضرا تو هستی
قرین تربت زهرا تو هستی
تو سفرهدار مهمانی عزیزی
غبار مهدوی بر سر بریزی
کنی هر روز و شب تجدید عهدی
به یک بوسه زخاک پای مهدی
بقیعا در دل شهر مدینه
تویی تنها انیس زخم سینه
تو تنها شاهد صوت الحزینی
شنیدی نالۀ فضه خذینی
بده اذن دخولی تا بیائیم
به مژگان آب و جارویت نمائیم
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_به_کربلا
قدری به سینه آه برایم بیاورید
پیراهن سیاه برایم بیاورید
اخبار بین راه برایم بیاورید
تربت ز قتلگاه برایم بیاورید
دارد حسین میرود انگار کربلا
دارد دل رسول خدا میشود مذاب
میریزد اشک روضه ز چشم ابوتراب
شد نوحههای فاطمه هم نالۀ رباب
کودک چقدر میخورد از نهر آب، آب
دارد عجیب قصۀ غمبار، کربلا
گریان توست مادر تو ای حسین من
بر نیزه میرود سر تو ای حسین من
گردد اسیر، خواهر تو ای حسین من
گردد یتیم، دختر تو ای حسین من
تا شام و کوفه همره اغیار، کربلا
عباس من! تو دور و بر کاروان بمان
همراه زینب و کمک بانوان بمان
پشت و پناه لشگر و پیر و جوان بمان
پیش حسین من به تمام توان بمان
بی تو نداشت سید و سالار، کربلا
این قافله به سوی شهادت روانه است
شبنامههای مردم کوفه بهانه است
از غربت حسین هزاران نشانه است
در انتظار زینب من تازیانه است
زینب کجا و کوچه و بازار، کربلا
✍ #محمود_ژولیده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روضهی #دیر_راهب
مرا دِیریست روشنتر ز کعبه
اَمان اینجاست، ایمنتر ز کعبه
من اینجا در میان معبدِ خود
چه میبینم ز لطفِ سرمدِ خود
چه خورشیدی، عجب مهمانِ خوبی
طلوعش را نمیبیند غروبی
چه آقایی، چه مولایی، چه شاهی
تو ای سر! کیستی اینقدر ماهی؟
به تو میآید از ابرار باشی
ز نسل عترتِ اطهار باشی
تو شاید ای سر! عیسای مسیحی
مُشبَّک از چه مانند ضریحی؟!
چرا پیشانیِ تو سنگ خورده
چرا این روی ماهت چنگ خورده
چرا دندان و لبهایت شکسته
مگر بر صورتت نیزه نشسته
بیا ای سر، تو را چون گُل ببویم
گلاب آرَم، ز خون رویت بشویم
بگو ای سر، مگر مادر نداری؟!
بمیرم من، مگر خواهر نداری؟!
شنیدم با همین لعلِ پُر از خون
تو میگفتی که هستم ماهِ گردون
بگو یکبارِ دیگر یک کلامی
جوابم را بده، گفتم سلامی
**
سلام ای راهبِ دلخستۀ ما
سلام ای از ازل دلبستۀ ما
نه عیسایم، نه موسایم، نه نوحم
نه خورشیدم، نه مهتابم، نه روحم
حسینم من، شهید کربلایم
گلِ پیغبر و خیرالنسایم
هزاران عیسی و موسی غلامم
مسلمانانِ عالم را امامم
مسلمانان مرا دعوت نمودند
به رویم نیزه و خنجر گشودند
مرا از اسب، پائینم کشاندند
به روی پیکرم، مرکب دواندند
بسی بر حنجرم، خنجر کشیدند
مرا لبتشنه آخر سر بریدند
سرم بازیچه شد در دستِ اعدا
تنور و نیزه و حالا در اینجا
تو حالا میزبانِ هل اَتایی
شَوی اینک به راهِ ما فدایی
شهادت دِه به یکتایی، خدا را
بخوان نامِ نبی و مرتضا را
خدا خوانده تو را از اهل ایمان
نوشته نام تو جزءِ شهیدان
✍ #محمود_ژولیده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
نثار #پنج_تن #صلوات
بر نور مبین حی سرمد صلوات
بر جمع کسای آل احمد صلوات
بر دشمنِ پنجتن، دمادم لعنت
بر پنجتنِ آل محمد صلوات
✍ #محمود_ژوليده
↳ @dobeity_robaey