eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
329 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
او سجده به پیش غیر معبود نکرد در راه خدا کسی چو او جود نکرد در راه نبی گذشت از دنیایش مانند خدیجه هیچکس سود نکرد شاعر: @dobeity_robaey
در مستیم..،دورِ صدهزارم را نگیر از ما لطفاً شراب ناب این خُم را نگیر از ما پاسخ نمی گویی سلام باده نوشان را؟!... یا ربّنا!فیض علیکُم را نگیر از ما @hosenih در اشک ها دنبال لبخند تو می گردیم ای ایُّهاالرحمن!تبسم را نگیر از ما از طعنه های خلق تا خود جاده ای وا کن راه فرار از سنگ مردم را نگیر از ما یک روز از ما نیز دودِ وصل برخیزد... آتش نمی خواهیم..،هیزم را نگیر از ما دریا به لطف موج هایش پاک خواهد شد وقت مناجات این تلاطم را نگیر از ما عبد گنهکارت زبانِ توبه اش،گریه است در نیمه ی شب این تکلم را نگیر از ما طفلی که سیلی خورده را باید نوازش کرد تنبیه کن!..،شوق ترحم را نگیر از ما ما را "دعای فاطمه" گِرد هم آورده است زیباترین "اصلِ تفاهم" را نگیر از ما وقت وضو خاک نجف طاهر تر از آب است جان علی!فیض تیمم را نگیر از ما حالا که قسمت نیست یک شب کربلا باشیم برگِ برات شاه هشتم را نگیر از ما @hosenih عمری دم افطارها گفتیم:یا عطشان... تا وقت مُردن این تداوم را نگیر از ما ▪️ ▪️ آن کهنه پیراهن که غارت شد به جای خود... گریه بر آن انگشترِ گُم را نگیر از ما شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من بی‌تو دمی قرار نتوانم کرد احسان تو را شمار نتوانم کرد گر بر تن من زبان شود هر مویی یک شکر تو از هزار نتوانم کرد شاعر: @dobeity_robaey
تقسیم کن یک بار دیگر آنچه داری را در سجدۀ خود شور این آیینه‌کاری را یک بار دیگر با همان دلواپسی بگذار بین یتیمان محمد دست یاری را @hosenih بر خانۀ تو اولین بار آسمان بارید لبخندهای اولین صبح بهاری را از بخششت با ما ‌نصیبی هست بی‌پایان من دیده‌ام لطفی ‌که اندک می‌شماری را چیزی ندارم پیش‌کش، الا که با اخلاص، پای غم زهرا بریزم اشک جاری را با روضه‌ای که دوست داری، بین ابیاتم، روشن کن امشب آتش این سوگواری را تنها فقط بین شما رسم است خیلی زود مادر به دختر می‌سپارد خانه‌داری را @hosenih زینب به مادر رفته یعنی خوب می‌فهمد درد یتیمی را، غمِ این زخم کاری را پس آستین را بُرد پیش چشم آن دختر شاید نبیند چوب را، لب‌های قاری را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر در میخانه ات تا قفل هجران می خورد این جگر از دوریت خونِ دو چندان می خورد برگ من خشک است، اما ریشه ام خشکیده نیست باز دست باغبان بر خاک گلدان می خورد @hosenih بر دلم افتاده که آلوده ها را می خری چونکه بر چشمان خشکم آب باران می خورد می شناسم من ترا، حتی اگر طغیان کنم... آخرش عفوت به امواج گناهان می خورد پشت در معطل شدم تا آنکه فهمیدم خدا راه تو بر خانهء شب زنده داران می خورد من که گفتم می زنی اما بغل کردی مرا گفتی این چهره به یک عبد پشیمان می خورد قیل و قالم را نبین! دق می کنم طردم کنی طفل اگر بی کس شود از این و از آن می خورد من لباسی پاره ام که بوی یوسف می دهم ریشهء پیراهن یوسف به کنعان می خورد هیچ موقع، من دلم شور جدایی را نزد غصه ام را چون خودِ شاه خراسان می خورد کربلا که هست دنیا می شود مثل بهشت کربلا که نیست این عالم به زندان می خورد خوش بحال هر که شد در روضه ها مست حسین خوش بحال هر که دور سفره اش نان می خورد ** @hosenih بین خورجین سر زده آمد سری بین تنور پس کجای این سر زخمی به مهمان می خورد موی او آتش گرفت و دید زهرا مادرش هُرم آتش روی آن لبهای عطشان می خورد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ور فصل شكفتن شده است و بار ندارم پيش ترازوى تو عيار ندارم ابري ام و چشم اشكبار ندارم هيچ شباهت به روزه دار ندارم روزه خود را تباه می کنم ای وای یکسره من اشتباه می کنم ای وای در رمضان هم گناه می کنم ای وای شرم ز مهمانی نگار ندارم @hosenih روزه نبودند چشم و گوش و زبانم روزه نبودند فکر و قلب و گمانم این دل هر جایی است قاتل جانم بر دل هر جایی ام مهار ندارم در دل من كه سزاش هست مجازات ميل گناه است بيشتر ز مناجات ياد خدا نيست دلم اغلب اوقات با تو دگر نیمه شب قرار ندارم آينه قلب من غبار گرفته دور مرا تنگى حصار گرفته پای مرا بین راه خار گرفته در ره تو گام استوار ندارم تا بسوی معصیت شدم متمایل خواب گرفته مرا زمان نوافل جای دعا رفته ام به مجلس باطل من جلوى نفسم اختيار ندارم فرصتم از دست رفته است ببخشید توبه من باز هم شکست ببخشید جرم مرا هرچه بود و هست ببخشید گرچه به درگاهت اعتبار ندارم گرچه بدم داشتم ولای علی را پیش کشیدم دوباره پای علی را جان علی کن نظر گدای علی را غیر ولایش من افتخار ندارم مرغ دلم سمت آسمان نجف رفت دل زکفم لحظه اذان نجف رفت در بغل شاه مهربان نجف رفت نزد علی غم به روزگار ندارم @hosenih مطمئنم وقت مرگ نور خدا هست حضرت زهرا کنار بستر ما هست چونکه به ما گفته اند امام رضا هست وحشتی از قبر و احتضار ندارم نوکر خود را حسین وا نگذارد سینه زنش را به حشر جا نگذارد بر دل ما داغ کربلا نگذارد جز حرمش بر دلم قرار ندارم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گناه های مرا دیدی و عتاب نکردی عذاب بود سزایم ولی عذاب نکردی به سینه ام چقدر دست رد زدند خلائق فقط تو از من آواره اجتناب نکردی همیشه با عجله آمدی زمان اجابت برای قهر ولی ذره ای شتاب نکردی @hosenih نخواستی که دل سائلی شکسته بماند هر آنکه بود خریدی و انتخاب نکردی هزار بار مرا خواندی و جواب ندادم صبور بودی و این بنده را جواب نکردی فدای معرفتت هرچه هم خراب نمودم به پیش حیدر و زهرا مرا خراب نکردی مرا که سوختم از دوری نجف دو سه سالی چه شد که زائر صحن ابوتراب نکردی؟! فقط بهای همین اشک در عزای حسین است اگر به حشر گناه مرا حساب نکردی ** آهای شمر حرامی که رفته ای ته گودال نظر به رحمت انوار آفتاب نکردی؟! @hosenih تمام شد دگر از سینه ی حسین جدا شو مگر محاسن او را به خون خضاب نکردی؟! هرآنچه ناله زد از اوج تشنگی جگرم سوخت توجهی به نگاهش به سوی آب نکردی تمام کرب و بلا از نوای فاطمه پُر شد چگونه شد که حیایی از آن جناب نکردی؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه از من و اعمال من تو دلگیری برای بار هزارم ندیده می گیری شاعر: @dobeity_robaey
یارب خجالتم را، قبل از بیان خریدی درد و بلای من را، فوراً به جان خریدی هر بار گریه کردم، شکر تو را نکردم ناشکری مرا هم، ای مهربان خریدی @hosenih جای عذاب، فرصت دادی برای توبه هی من گناه کردم، هی تو زمان خریدی بدها میان خوبان، چون میوهء خرابند زود آن خراب ها را، یک در میان خریدی سرمایه دار عالم! بُنجل فروش شهرم کسری دخل من را، وقت زیان خریدی رفتار تو که با من، مثل غریبه ها نیست ناز مرا شبیه هر میهمان خریدی گفتی گداست اما، شاید به دردمان خورد من را برای زهرای قدکمان خریدی جان علی نجف را، در خواب روزی ام کن معلوم کن مرا هم، قبل از اذان خریدی در ازدحام روضه، دست مرا گرفتی گفتم حسین و من را با دیگران خریدی ** جانم فدای طفلی که گفت عمه زینب مهمان رسید و از من اشک روان خریدی سر را بغل گرفت و هی گفت با تعجب ِکی از تنور خولی، یک لقمه نان خریدی @hosenih بابا ز بس خریدم درد تو را به پهلو تو نیز درد تازه از خیزران خریدی در خواب دیده بودم رفتی به روی نیزه حتماً برای اصغر، یک سایه بان خریدی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدیه به روح پرفتوح باز آمده ام یا رب! با دیده بارانی من عبد خطاکارم، تو غافر و رحمانی از غیب نشان آمد، احیاگر جان آمد ماه رمضان آمد، شد لحظه مهمانی @hosenih گریانم و نالانم، نالان و پریشانم من طالب غفرانم، تو منبع احسانی ای خالق یکتایم، من غرق تمنایم عیب است سراپایم، تو پاکی و سبحانی معبودی و مسجودی، قبل از همه کس بودی تو حضرت مقصودی، مقصود شهیدانی ای کاش شوم من هم مانند شهیدانت مانند ابومهدی، مانند سلیمانی در ماه خدا، شیطان، یک فتنه نو آورد آبادی ما دید و کوشید به ویرانی @hosenih چون گویمتان چون شد؟ هنگام شبیخون شد صحن رضوی خون شد از ضربت یک جانی یاران چه غریبانه رفتند از این خانه رفتند شهیدانه «دارایی» و «اصلانی»‏ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای روح ایمان، باوفا، ای نازنینم! ای بهترینم، بهترینم، بهترینم! @hosenih ای آسمانی، ای  فراسوی دو دنیا ! ای ذکرِ شیرین، ای نوایِ دلنشینم! کارِ تو احسان و کرم، کارِ من عصیان یعنی، همیشه تو همینی، من همینم من تا ابد، دلداده‌ی عشقِ تو هستم، نامت بهارم، کربلایت، سرزمینم مگذار در اندوهِ هجران، جان سپارم، بگذار، یک بارِ دگر، رویت ببینم @hosenih در حالِ روزه، بینِ روضه، با تو گفتم: "یادت بماند: رزقِ روزِ اربعینم" شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در خدا به روز قیامت به دادِ ما برسد ز روی لطف و کرامت به دادِ ما برسد گناه پشت گناه و حرام پشت حرام مگر که اشک ندامت به دادِ ما برسد @hosenih مگر به برکت این سفره های افطاری به لحظه های اجابت به دادِ ما برسد خدا به دید عدالت نظر کند ، ... زاریم ! مگر به دیدِ عنایت به دادِ ما برسد به مرگ داخل بستر نمی شود دل بست خدا کند که شهادت به دادِ ما برسد نه روزه ای نه نماز ِ درست و درمانی مگر دو وعده زیارت به دادِ ما برسد ولایتِ علی و آل اوست هستیِ ما امید ماست ولایت به دادِ ما برسد به لطف و یاریِ حق در مجالس ارباب خودِ حسین ، نهایت به دادِ ما برسد @hosenih ** سری به نیزه بلند است و دخترش بی تاب خدا به بندِ اسارت به دادِ ما برسد به گریه گفت ، روی نیزه با علمدارش نگاه کن .... که نگاهت به دادِ ما برسد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e