بسمالله الرحمن الرحیم
#کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
#غلامرضا_سازگار
▶️
روز ما در شامتان جز شام ظلمانی نبود
ای زنان شهر شام این رسم مهمانی نبود
سنگ باران مسلمان آنهم از بالای بام
این ستم بالله روا در حق نصرانی نبود
پایکوبی در کنار رأس فرزند رسول
با نوای ساز آیین مسلمانی نبود
@hosenih
ما که رفتیم ای زنان شام نفرین بر شما
ناسزا گفتن سزای صوت قرآنی نبود
مردهاتان بر من آوردند هفده دسته گل
دستۀ گل غیر آن سرهای نورانی نبود
ای زنان شام، آتش بر سر ما ریختید
در شما یک ذرّه خُلق و خوی انسانی نبود
@hosenih
ای زنان شام، در اطراف مشتی داغدار
جای خوشحالیّ و رقص و دست افشانی نبود
ای زنان شام، گیرم خارجی بودیم ما
خارجی هم گوشۀ ویرانه زندانی نبود
طفل ما در گوشۀ ویران، دل شب دفن شد
هیچکس آگاه از آن سرّ پنهانی نبود
@hosenih
ای سرشک شیعه شاهد باشد بر آل رسول
کار «میثم» غیر مدح و مرثیه خوانی نبود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
#مجلس_یزید_ملعون
#محمود_ژولیده
▶️
این چوب خیزران چه بهائی است دست تو
این است انتقام تو و ناز شصت تو؟
ای نانجیب قافله را بستهای طناب
این خوی ظالمانه دلیل شکست تو
@hosenih
پایین تخت رأس بریده میان طشت
بالای تخت قهقههی حال مست تو
آل علی کجا و تماشای اَجنَبی
هرگز نمیشود حَرمُ الله پَستِ تو
ما زادهی پیمبرِ معراجرفتهایم
امّا حرامزاده! به دوزخ نشست تو
از گفتنِ کنیز چه میجوید این خبیث
این میهمان لعنتیِ میپرست تو
زنهای اهل بیت کجا مجلس شراب
ای نانجیبزاده همه بود و هست تو
@hosenih
بیپرده آوری حرمِ اهل بیت را
جایی که هست پردهنشین، زیردست تو
قرآن بخوان حسین که دفع بلا کنی
ما را رها ز این همه جور و جفا کنی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
#غلامرضا_سازگار
▶️
شامیان! من داغدارم، هلهله کمتر کنید
خارجی نه! زادهی پیغمبرم باور کنید
کفزدن پایِ سر فرزند زهرا خوب نیست
نامسلمانان! حیا از دخت پیغمبر کنید
@hosenih
با چه جرمی عمهام را پیش چشمم میزنید؟
نه حیا از فاطمه، نه شرم از حیدر کنید
گشته جای شیر جاری اشک از چشم رباب
جای خنده، گریه با آن مهربانمادر کنید
میهمانم، زادهی پیغمبرم، آیا رواست
جای عطر گل، نثارم خاک و خاکستر کنید؟
این سر ریحانهی زهراست بر بالای نی
از چه رو با خنده استقبال از این سر کنید
کوچهکوچه سنگ بگرفتید جای گل به دست
تا نثار فرق مجروح علیاکبر کنید
زخم زنجیر مرا دیدید و خندیدید باز
شادمانی پای اشک عمهام کمتر کنید
@hosenih
فاطمه با ماست ای نامردﹾمردم! کِی رواست
رقص پای گریهی صدیقهی اطهر کنید؟
شیعیان با شعر "میثم" در غم ما اهل بیت
دیده را لبریز از خون، سینه پر آذر کنید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
#غلامرضا_سازگار
▶️
شـام بـلا تیرهتـر از شـام بود
آل رســول و مـلاءِ عـام بود
خنده و رقص و کف و دشنام بود
فـرق سـر و سنـگ لب بام بود
سلسلـه و عتـرت شیرخدا
صوت حجاز و سر از تن جدا
@hosenih
تار و نی و بَربَط* و مضمار و چنگ
سینـهی آیینـهدلان چنـگ چنـگ
روی خـداوند ز خـون گشته رنگ
زخم زبان، زخم جگر، زخم سنگ
حمله به هر طایرِ سرگشته بود
زینب مظلومـه سپر گشته بود
@hosenih
کوچه به کوچه است محیط بلا
آل محمّـد همــه در ابتــلا
شـام شـده سختتـر از کربلا
میرسد از چار طرف این صلا
روسیهی سنگ دلی جارچیست
جار زند این سر یک خارجیست
@hosenih
اهـل عـزا شـام چراغان شده
مشعـل آن رأسِ شهیدان شده
شهـر پـر از جلوهی قرآن شده
سنـگ نثـار سرِ مهمـان شده
سکینه و فاطمه را میزنند
فاش بگویم، همه را میزنند
@hosenih
زلزله در عرش برین اوفتاد
شعله بـه آیات مبین اوفتاد
چون تن پاکش که ز زین اوفتاد
سـر ز سـر نـی بـه زمین اوفتاد
آنکه به حبلش دو جهان چنگ زد
پیـرزنی بـر سـرِ او سنگ زد
@hosenih
حملـه بـه آل اشرف الناس بود
نه شرف و رحم نه احساس بود
سنـگ بـلا جـای گل یاس بود
بـر سـر نیـزه سـرِ عبـاس بود
زخم پیاپی بـه جگـر میزدند
سنگ بر آن قرص قمر میزدند
@hosenih
ز آتش غم سوخت سراپای من
نالـه زنـد شعلـه ز اعضای من
وای مـن و وای من و وای من
سـاز و نـی و گریهی مولای من!
چنگ و دف و دیدهی گریان کجا؟
بـزم مـی و آیـهی قرآن کجا؟
@hosenih
رفته فرو در جگرم خارها
کـاش شود پاره دلم بارها
عتـرت پیغمبـر و بازارها
بـر سـرشان آمده آزارها
لاله کجا آتش صحرا کجا؟
شام کجا یوسف زهرا کجا؟
@hosenih
این غم جانسوز که فوق غم است
شعلهی نــاری بـه دل عالم است
سوخته از آن جگر «میثم» است
هر چـه بگریند برایش کم است
ایـن سخن سید اهل ولاست
شام بلا سختتر از کربلاست
* سازی است از اصیلترین سازهای موسیقی ایران باستان که در اوایل اسلام به کشورهای عربی راه یافته.
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
#مجلس_یزید_ملعون
#محمود_ژولیده
▶️
چشمها بود و سرِ زادهی زهرا در طشت
زخمها بود و دل زینب کبری در طشت
خیزران بود و لب قاری قرآن، یعنی:
خونِ لعلِ لب و دندان ثنایا در طشت
@hosenih
اُسرا در غل و زنجیر، معذب، مضطر
و سر نیزهنشین بود مجزّا در طشت
آنکه ابرار به دورِ سرِ او میگشتند
ریخت دورِ سرِ او خصم چه چیزا در طشت
سنگِ دروازه مبدل شده بر تیرِ نگاه
تهمت زشت کنیزی است معما در طشت
رفعِ تهمت ز حرم کرد، سر خون خدا
داشت با آیهی تطهیر چه غوغا در طشت
صوت قرآن برادر دل خواهر را برد
کرد سوزش همه را غرق تماشا در طشت
وه چه تکبیر نمازی به لبش داشت حسین
تا به امروز که دیده است مصلی در طشت
@hosenih
بین اطفال، سهساله، به سرِ پنجهی خود
خیره ماندهست به رخسارهی بابا در طشت
آن مسیحی چو یقین کرد، مسلمانی نیست
مدح میکرد سرِ خون خدا را در طشت
این سر فخر بشر، زینت دوش نبی است
سر پاک پسر فاطمه حاشا در طشت
گاه مهمان تنور است و گهی ساکن دیر
گاه جای سر این سرور و مولا در طشت
@hosenih
یکطرف پردهنشین اهل و عیال سِتمند
یک طرف آل علی مضطرب، اما درطشت
جگر پاره، دل خسته، سر ببریده
همه اینهاست مهیایِ مهیا در طشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
#قاسم_نعمتی
▶️
دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند
چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند
ما که از کوچه فقط خاطرۀ بد داریم
شود این حادثه تکرار خدا رحم کند
یک زن و قافله و خنده نامحرم ها
بر اسیران گرفتار خدا رحم کند
@hosenih
یک شبه پیر شدی یا ز تنور آمده ای
یک سر و این همه آزار خدا رحم کند
نیزه داران همه مستند نیفتی پایین
حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند
گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد
بر من و زلف خم یار خدا رحم کند
@hosenih
ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت
شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند
دست انداخت یکی پرده محمل را کَند
جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند
راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد
این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند
@hosenih
زنی از بام صدا زد که کدام است حسین
نوبت من شده این بار خدا رحم کند
یک نفر گفت اگر بغض علی را داری
سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
#علی_حنیفه
▶️
اهریمنان نظر به سلیمانی ات زدند
حتی نظر به بی سر و سامانی ات زدند
سنگ تو را زدند به سینه؛ ولی چه سود
آن سنگ را دوباره به پیشانی ات زدند
قرآن رحل نیزه! بگو نهروانیان
یک سنگ نیز بر لب قرآنی ات زدند
@hosenih
حتی تن رسول خدا تیر می کشید
وقتی که تیر بر دل نورانی ات زدند
جمعی ز خانواده ی ابلیس بوده اند
بااین همه تشر به مسلمانی ات زدند
سردرگمم ز کار مورخ،مگر ز تو
حرفی نبود،حرف ز عطشانی ات زدند
@hosenih
افسوس ای بریده گلو! از نفاق وجهل
مهرسکوت را به سخنرانی ات زدند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih