eitaa logo
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
539 دنبال‌کننده
231 عکس
57 ویدیو
133 فایل
مباحث و یادداشت‌هایی هم‌سو با حسینیه اندیشه در موضوع جبهه مقاومت ✔️آدرس وب سایت: http://hosseiniehandisheh.ir ✔️آدرس کانال رسمی حسینیه اندیشه: https://eitaa.com/HossiniehAndisheh ✅ ارتباط با مدیر کانال: @azn1360
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰ولی اجتماعی چه شاخصه هایی باید داشته باشد؟ 🔻گفتار اول: ظرفيت يا بايد در مرتبه اي باشد كه لازم را در هدايتِ نتيجه بتواند بدست بگيرد. يعني چه؟ يعني آنجا آدميزاد است نه كامپيوتر-در باب صحبت مي‌كنيم- يعني در آنجا، خوف و طمع برابر با فشارِ مواجه شدنِ كل(نظام اسلام) با كل ديگري(نظام کفر) است. نه تنها(باید) شهوت و غضبش بر محور خود گرائي نباشد(بلکه باید) بر محور گرايش او برمحور و عظمت بر ، و پيروزي بر (باشد). بلكه يك چيز ديگري هم هست. در آن منزلت-نه در منزلتهاي كوچك- اگر(او) ملكه‌ي اصل بودن نسبت به همه شئون در او حصول پيدا نكرده باشد يعني نظرش به رأي مردم و برگزيدن خودش باشد نمي‌تواند موضوعاً منتجه كل(یعنی نظام اسلام) را در برابر كل(نظام کفر) نگهداري كند. مثال: شما در قله يك كوهي مي‌خواهيد يك نفر را وادار به ماندن كنيد. سوز سرمايي كه در آنجاهست ديگر سوز دامنه نيست. جريان هوايي كه آنجا هست جريان هواي در دامنه نيست. شدتي را كه براي گرفتن آن پرچم در قله آن كوه لازم است مثل گرفتن پرچم در دامنه نيست. اين، (درمورد) امر. (اما) امر در تصميمش، وابسته به اوست يعني در او منشأ نشود. @hoseiniyehandisheh
🔰مقام رهبری اعدل است یا یک عالم درجه یک خوب درقم؟؟ 👈( بیان جدیدی از تعریف ) 🔻گفتار دوم: اگر كسي سؤال كند كه «اعدل» مقام است يا يك عالم درجه يك خوبي كه زهد دارد و در قم است (در عين حال كه شرافت و مقام اين بزرگواران خيلي زياد است. من نمي‏خواهم خداي ناخواسته تنقيص و تضعيف كنم بلكه مي‏خواهم مثال بزنم) اگر بگويند آقاي فلان مرجع عارف اعدل است يا «»؟ مي‏گويم را كه از اول عمر خود تا به حال كرده است. خيلي عظيم بوده است. ❓ حالا اگر كسي بخواهد براساس آن قواعد بسنجد مي‏گويد كه را كه (بلانسبت حضرت ) مبارزين كمونيست هم كرده‏اند خوب اين چه ربطي به دارد؟! مي‏گوئيم آنها در هستند و حضرت ايشان در ، است. دلخوشي ايشان به اين نبوده است كه معروف شود بلكه دلخوشي ايشان به اين بوده است كه در برابر جَدَّش چگونه كار كرده است. الان مخاطراتي كه روبروي ايشان قرار دارد، مسأله كوچكي نيست. بهرحال جزئي، من و شما را تكان مي‏دهد اما به ايشان مهم مي‏رسد. اينكه حملات سختي كه دشمنان دارند ايشان از جا تكان نخورد. اگر زن شما بر عليه شما ادعاي تندي كند، حداقل يك ساعت در فكر مي‏رويد (حالا چه جواب به او بدهيد چه جواب ندهيد) كساني كه از كلينتون تا ديگران به سوي مقام توپ بسته و مي‏كنند در موضوع كار خودشان صاحب هستند؛ يعني كه بر عليه ايشان وارد مي‏شود فشارهاي زيادي است. از داخل گرفته (كه پشتيبانها و دوستهاي هستند) تا آنهايي كه هستند، اينكه ايشان بتواند استعانت خود را به خداي متعال محكم نگه دارد، در مظان عقلي خيلي بيشتر از كسي است كه مواظبت مي‏كند كه در ‏ اش چيست و در باره شخصي خودش مي‏كند. ‏_الله_خامنه‏اي نيز طبيعي است كه آن وضع شخصي خود را مراقبت كند. ولي آنها در و برخوردهايي است كه شعاع و و آن بسيار و گسترده ‏تر است. » منبع: جلد 2 مبادی علم اصول فقه احکام حکومتی جلسه 26 @hoseiniyehandisheh
🚫 تعریف غلط از در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران 🔻 در راستای پانزدهمین سالِ ابلاغِ سیاست های کلیِ جهتِ مردمی کردن اقتصاد، در نظام مقدس جمهوری اسلامی و تأویل نخبگانی آن، گذری بسیار کوتاه به نقد پیکره نظام اقتصادی متداول که متشکل از «شرکت، بانک و برنامه توسعه» می باشد می پردازیم. 💠در جریانِ تحققِ در نظام مقدسِ جمهوری اسلامی را به معنای واگذاری اقتصاد کشور به مردم بیان می کنند که کاملا اشتباه است، چون امکانِ واگذاری به مردم را ندارد، بلکه منحصرا در اختیار صاحبان سرمایه است. 💢توضیح اینکه: به معنای واقعی؛ یعنی همان شرکت های خصوصی ای که در حوزه های مختلف فعالیت می کنند و سلولِ نظامِ اقتصادیِ لیبرالی هستند و در پیوند با بانک به اندام و در عملکردِ برنامه های توسعه به پیکره نظام اقتصادی تبدیل می شوند. 💢 در این مکانیزم از طرفی با جدایی مالکیت از مدیریت در تاسیس شرکت که بوسیله یک عقدِ خارجِ لازم ایجاد شده و از طرف دیگر با دادنِ حقِّ مدیریت به صاحبان ۵۱ درصد سهام، عملا بیشترین سهمِ تصمیم گیری و تصمیم سازیِ نظام اقتصادی بدست صاحبان سرمایه افتاده است نه مردم و چنین چیزی با مقتضای ماهیتِ "شرکت شرعی" در تضاد کامل است. در "شرکت شرعی" ، همه مالکین بالاشاعه سهیم بوده و هیچ یک مدیریتش بر دیگری برتری ندارد، یعنی تصمیمِ صاحبِ یک هزارمِ درصد سهام همانقدر در مدیریتِ شرکت نافذ است که رای 99.99 مابقی موثر است. در شرکتِ شرعی، سرمایه و مقدار آن در چگونگی و مقدار تصرف شرکاء کوچک ترین اثری ندارد. ✳️ اما راه کار مردمی کردن اقتصاد در نظام مقدس جمهوری اسلامی چیست؟ @hoseiniyehandisheh
🔰 تعریف عدالت در دو دستگاه استکباری و الهی 💠استكبار سعي دارد مفهوم را به تعريف كند تا را هم بر اساس استكبار، بگويد هيچ موازنه ي ديگري نمي تواند رشد و توسعه و تحويل دهد. بنابراين اخلاق و ارزش بايد تابع شود. اين حرف استكبار است. لكن شما مي گوييد ، نمي گوييد تعادل. كلمه‌ی ارزشي است و را در آن اصل قرار مي دهيم. و موازنه، كلمه ي «فني» است كه «تناسب نسبت به مقصد» را یعنی در حقیقت همان هماهنگي كه مي گوييم[بیان می دارد]. 👈مقصد را وقتی در نظر مي گيرند كه منتهي به شود اصل و معيار مي شود براي اينكه و اخلاق را تعريف كند. مي‌گويند ظلم و عدل را بر اساس تعادل تعريف كن. ميگويد اصل است و نيز بايد به اينجا برسد. عدل و ظلم يعني چه! اخلاق يعني چه! مي گويد «اخلاق» تابعي است از «رابطه انسان و طبيعت» ، نه اين كه رابطه ي انسان و طبيعت تابعي از اخلاق باشد. پايگاه اخلاق را بنا به نظر آنها نبايد بيرون از جهان برود؛ يعني مادي تعريف كردن اخلاق و پايگاه آن را دنيا پرستي قرار دادن. این هم در نظام استکباری درست است... 🌀دين اگر نتواند ابزارِ تحقق را ايجاد كند التزام به یک اعتقاداتي در جامعه حضور پیدا می‌کند و[عدالت، یک امرِ] آرمانی مي شود. 📚منبع: کد پژوهش ۴۰۶_ ۱۳۷۸/۰۳/۲۰ ✅ @hoseiniyehandisheh
🔰عدالت در حد یک آرمان یا یک امر محقق؟ 🔹گرايش به تقريباً جزء امور فطري بشر است. گرايش به صفتِ عدل حضرت حق، مفطور در بشر است. بشر از تجاوز بدش مي‌آيد، نمي‌پسندد و گرايشاً مشتاق به هم است. لكن ، هر وقت دست بشر بوده عدالت از آرماني بودن به تحققي شدن گرويده؛ هر وقت كه در اختيار بشر نبوده به صورت يك آرزو درآمده (آرزوي اجتماعي) احياناً آرزوي دست نيافتني هم بوده وقتي كه نسبت به آن مأيوس مي‌شدند. 🔸پس از فروپاشي شوروي فلسفه‌اي كه از نظر تئوري، مدعيِ چگونگي دستيابي به بود در عمل شكست خورد. شكست در عمل[یعنی] اين تئوري ديگر نمي‌تواند تئوري دعوت كننده باشد. 💠اين خلأ هم در مقياسِ جهاني، آنچه كه درباره آرمان گرايي و و شهادت و مقاومت در برابر استكبار است، يك طرف سكه است براي درگيري و «نه» گفتن به استكبار، كه بحمد ا... تا حالا در نظام سياسي به عنوان يك اصل استراتژيك وجود داشته و دارد. ولي طرف ديگر، اثباتش كه « » است، در سه سطح بدون پاسخ است: 1ـ در سطح اصلِ « در جهان بيني» 2ـ شدنِ تكاملِ تاريخ 3ـ شدن عدالت اجتماعي متناسب با توسعة تاريخ 🌀در حقيقت نسبيت الهي، با جهتِ ثابتِ تقرب به خداي متعال، در فهمِ از اصلِ «شدنِ تكامل» و فهم از «شدنِ توسعه اجتماع» و به دنبال آن كشف معادلات و كه بتواند اين شدن را از كيفي بودن به كمي شدن برساند و با شاخصه‌ي عملي، اجراي عيني آن را به دست بگيرد . 📚منبع: کد پژوهش ۴۰۶ / تاریخ: ۷۸/۰۳/۲۷ ✅ @hoseiniyehandisheh