#روایتگر_اربعین
تلخِ شیرین
اغلب گندمگون هستند و سیمایی جدی دارند؛ اما نام حسین و زوارش را بشنوند شیرین میشوند.
بارها مهربانیهایشان را از پس چهرههای نیمه تلخ و آهنگ تند کلامشان تجربه کردهایم.
حتی چایشان هم تلخ است؛ اما با حالشان شیرین میشود.
از قهوه نگویم که اغلب از دهان تا نافمان را تلخ کرده است، اما شیرین.
مردمان عجیبی هستند با تندی خیرخواهانهای دستتان را میکشند و به سمتی میبرند تا مشت و مالتان دهند، تا پایتان را مرهم بگذارند حتی ببوسند و چقدر شیرین...
یادم نمیرود در یکی از سفرها، سر شب ناامید از یافتن جای خواب به موکبی رسیدیم که سالنش پر بود ولی حصیری در حیاط کنار سالن پهن بود، با همراهان به سوی آن خیز برداشتیم و بساط کردیم، ناگهان صاحب آنجا پیش ما آمد و با حرکات تند دستانش عذرمان را خواست، نمیدانستیم چه میگوید فقط میفهمیدیم که میخواهد برویم و میدانستیم که خیلی خسته هستیم و با رفتن جایی پیدا نمیکردیم.
در عین حال که از رفتارش دلگیر شدیم؛ اما خواهش کردیم که بگذارد همانجا بمانیم و او با نارضایتی رضا داد.
نیمههای شب بود و سردی عراق غلبه کرد و از سرما به خود میپیچیدیم، صدای غرولند آرامی بیدارم کرد، همان مرد تلخ مزاج در حالی که غرغر میکرد رویمان پتو میکشید و گرمای پتو بعد از تحمل سرما چقدر شیرین بود.
صبح برای نماز جماعت بیدار شدیم، بعد از نماز پیش ما آمد و بر روی دیواره کوچک روبهرویمان نشست در حالی که با چوبی در دستش ور میرفت و سرش پایین بود، طوری که بتوانیم بفهمیم گفت: من با امام حسین اینطور قرار نگذاشته بودم که زائرش در حیاط بدون پتو بخوابد و من و اهل و عیالم داخل اتاق با پتو بخوابیم.
به خدا قسم همه پتوهایمان را شب برای شما آوردیم، از ما راضی باشید و شکایت ما را پیش امام نکنید.
همینقدر تلخ و شیرین...
✍️ روح اله رضوی
#اربعین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🔴 از تحلیل تاریخی تا حماقت روشنفکری
داستان حماقت و بیسوادی سلبریتیها قدمت طولانی داره،یه نمونه اش جناب شاملو که دیگه شاخ سلبریتی ها و روشنفکران معاصر بوده و از باسوادترین های اونا به حساب میاد و چند زبان زنده دنیا رو میدونسته و خارج رفته بوده!
شاملو داخل فیلمی که بالا گذاشتم در یک سخنرانی با لحنی بی ادبانه میگه: عاشورا دروغه و اونو شیخ عباس قمی از شاهنامه جعل کرده!
حالا داخل اون جمعیت مثلا فرهیخته یه نفر نبوده بلند بشه بگه آخه مرد ناحسابی! شیخ عباس قمی همین ۸۰ سال پیش از دنیا رفته!چجوری تونسته عاشورا رو جعل کنه!؟ همین محتشم کاشانی که ۶۰۰ سال پیش زندگی میکرده شعر معروف «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» رو در مورد عاشورا گفته! مولوی نزدیک به ۹۰۰ سال پیش شعر « کجایید ای شهیدان خدایی/ بلاجویان دشت کربلایی»رو سروده!
دیگه هزاران هزار حدیث و روایت ۱۵۰۰ ساله در مورد عاشورا بماند،اگه یه کم با این جماعت خود شاخ پندار بحث کنی بعید نیست بگن شیخ عباس قمی با ماشین زمان سفر کرده و باعث جعل عاشورا شده.
این شاملوشون بوده که سواد تاریخیش در حد کلاس سوم دبستان هست دیگه علی کریمی و یراحی و کتایون ریاحی و فرخ نژاد و... جوکی بیش نیستن.
#شاملو
#عاشورا
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
#روایتگر_اربعین
🔺شیرازی یا خمینی!
🌺 جالبترین خاطرهمون از راهپیمایی اربعین تو مسیر طریقالعما بود؛ شب ساعت یک دو خیلی خسته شده بودیم دیگه هیچ کس هم بیرون نبود که تعارف کنه بریم تو البته درب اکثر خونه ها باز بود، بالاخره از فرط خستگی دل رو به دریا زدیم و وارد یکی از خونه ها شدیم از شانس چندتا خادم ایرانی هم داشت که خیلی خوب از ما پذیرایی کردن. یه خونه باغ خیلی شیک و مجلل، برای ما رخت خواب پهن کردن دقیق روبرو کولر، زائر دیگهی هم نبود به غیر ما دوتا و ما خوابیدیم وقتی گوشیم برای اذان صبح زنگ زد دیدم این برادر عراقی زیر پای ما خوابیده😭
یه دفعه دیدم گوشه آلاچیق یه عکسی بود کپی عکس سید صادق شیرازی چراغ ها هم خاموش بود به رفیقم که هنوز خواب بود گفتم پاشو بیچاره شدیم عکس شیرازی اینجاست یهو از خواب پرید تا برادر عراقی مون بره چراغ ها روشن کنه رفت از نزدیک نگاه کرد گفت نترس عکس امام خمینی(ره)، یه خورده جلوی آفتاب رنگ و روش رفته بود و تو تاریکی نمی شد تشخیص داد😅
بعد هم صبحانه یه فرنی درجه یک بهمون داد ... 😉
جاتون خالی
✍️ سیدابوالفضل موسوی
#اربعین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠 عقلانیت در مناسک
✅ عزاداری بر امام حسین نه تنها مکتب اسلام و تشیع را زنده نگه میدارد؛ بلکه روحیه مبارزه با ظلم و ایستادگی و مقاومت در مقابل با فشار و سختگیری سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی دشمنان اسلام و متجاوزان به میهن را در میان امت اسلامی باقی و پایدار نگه میدارد. در حقیقت عزاداری، تبلور عملی فریضه تولّی و تبرّی است. اگر محتوای عزاداری فقط بیان احساسات باشد، عاشورا و قیام کربلا برای عزادار در همان حد شور و احساس باقی میماند. این در حالی است که اگر محتوای احساس با حماسه پیوند بخورد، قیام کربلا برای عزادار، حماسهای احساسی میشود.
✴️ وقتی سوگواری همراه با معرفت باشد، سبب شکوفایی معنویت است. یادآوری برتریها و مناقب و آرمانهای اهل بیت آدمی را به سمت الگوگیری و الگوپذیری از آنان سوق میدهد. حضور آگاهانه در مجالس سوگواری بذر محبت و فضیلت را بارور میسازد و انگیزه لازم برای دریافت فضیلتها را در افراد ایجاد میکند. افزون بر این، اشکی که نشانهای از اهداف امام داشته باشد، عامل نجات است.
📖نشریه دیدهبان شماره 42
#اربعین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#روایتگر_اربعین
🍃 مسیر فرعی
از گرمای هوا و خستگی پاها کلافه شده بود دخترم را میگویم. به آهستگی گفت میتونیم بشینیم و گفتم همینجا خوبه و نشستیم. دختری در گوشه ی دیوار، لیوانی آب را به ما تعارف کرد مثل خیلی از هم سن و سالهاش که بارها در مسیر پیاده روی دیده بودیم. با لبخند ازش تشکر کردم و نشستیم همونجا کنارش...
چیزی وادارم کرد تا دوباره به سراغش بروم و از او بپرسم اسمت چیه؟ و گفت: مریم. گفتم من هم مریمم!
تنها عکسی که امسال گرفتم از زیباییهای اربعین عکس از مریم بود با یک لیوان آب.
همه هستیاش را آورد تا شریک باشد در تمام جذابیتهای اربعین.
از دور به او می نگریستم چه نیرویی باعث شده بود تا از او عکس بگیرم؟ در یک مسیر فرعی که نه دوربینی بود و نه هیاهویی!
مریم به دنبال چه می گشت با پارچ و لیوانی از آب؟!
ناخودآگاه دوستش داشتم و در دلم تحسینش کردم. احساس میکردم همهی کرب و بلا و همهی اکرام عراقیها را در مریم یافتم.
وقت خداحافظی به پشت سرم نگاه کردم او با چشمهایش همچنان ما را بدرقه میکرد. برایش دست تکان دادم او هم دست تکان داد. برایش از دور بوس فرستادم او هم بوس فرستاد...چقدر لذت بردم وقتی که فصل اشتراک بین مریم ۶ ساله با مریم ۴۱ ساله،امام حسین شده بود.
✍️ مریم عبدالحسینی
#اربعین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#روایتگر_اربعین
شنیدید زمان ظهور
زن از شرق به غرب میرود با امنیت کامل
برادر دست در جیب برادر میکند و به اندازه نیازش برمیدارد بدون آنکه دلخور شود.
زمین همه برکات خود را بیرون میریزد
مردم اطعام میکنند؛ اما گرسنهای نیست...
شبیه همین را در پیادهروی #اربعین مشاهده میکنید تا زمان ظهور را باور کنیم...
✍️ مهدی عامری
#طریق_العلما
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#کلیپ 👆 #روایتگر_اربعین 👆
اینجا کسی جا نمیماند
هر ستارهای برای خودش ماه شب چهارده است.
اینجا ذرهها، جاماندهها، نرسیدهها، حتی دهکهای پایین جامعه؛ قیمتیترند.
اینجا...
سهم همه پیش "حسین" محفوظ است.
#رحیل
#اربعین
#پویاگراف
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
@pooyagraph
#روایتگر_اربعین
#با_مخاطبان
▫️کظم غیظ
چوب پرچم را زده بودم وسط دو بند کولهپشتی؛ حالش را نداشتم این همه راه را با دست بگیرمش.
بین ازدحام جمعیت متوجه شدم پرچم از کوله جدا شد و... تا آمدم برگردم، صدای خوردن چوب بر سر کسی را شنیدم.
پیرمرد عرب، عصبانی بود از اشاره و حالتش فهمیدیم میگوید: جمع کن پرچمت را!
به فارسی و عربی شکسته، عذرخواهی کردم.
هنوز عصبانی بود که رفت و هنوز شرمنده بودم که رفتم.
ساعتی بعد، بین ازدحام جمعیت سنگینی دست کسی را روی شانهام احساس کردم؛ برگشتم، خودش بود همان پيرمردِ عرب. اما عصبانی نبود؛ شرمنده بود.
بنده خدا، کلی لای جمعیت گشته بود تا پیدایم کند؛ تا بگوید حلالم کن اگر چیزی گفتم؛ حلالم کن اگر عصبانی شدم...
#اربعین
#مشّایه
#طریق_الجنه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
4_5940562751079320466.mp3
14.29M
🎙 👆نوای اربعینی حاج حسین فخری
✍شاعر: حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی
🏴 اربعین
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است
بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
مرام شیعه در خون ریشه دارد
نگهبانی ز خط خون، چنین است
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا خون گریه کن، چون اربعین است
حسین بن علی سالار دین است
امام و رهبر اهل یقین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس، بهر مسلمین است
به یاد کربلا، دلها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است
دلا، کوی حسین، عرش زمین است
مطاف و کعبهی دلها همین است
اگر خیل شهیدان، حلقه باشند
حسین بن علی، آن را نگین است
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا، خون گریه کن چون اربعین است
دل ما در پی آن کاروان است
که از کرب و بلا، با غم، روان است
چه زنجیری به دست و بازوان است
که گریان، دیده ی روح الامین است
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا، خون گریه کن چون اربعین است
زبان زینب این بانوی پُر درد
که هست آموزگار هر زن و مرد
چنان در کوفه، طوفانی به پا کرد
تو گویی، خود، امیرالمؤمنین است
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا، خون گریه کن چون اربعین است
دیار شام، با غم ها، قرین است
قلوب شیعیان، زان غم، حزین است
مزار زینب و قبر رقیه
تجلیگاه عشق عارفین است
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا، خون گریه کن چون اربعین است.
✍🏼جواد محدثی /قم/آبان ۱۳۶۲ ش
▫️ابیاتی منتخب از ترجیع بند «اربعین»
#اربعین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#روایتگر_اربعین
#با_مخاطبان
✍محمد صادق حیدری
برای شروع پیادهروی اربعین بود که رفتم نجف. حرم پُر بود از زائرینی که آمده بودند تا پیادهروی را از کنار حرم امیرالمومنین شروع کنند. صحن که هیچ؛ فضاهای اطراف حرم هم طوری دچار ازدحام شده بود که برای برخورد نکردن با نامحرم باید خیلی دقت میکردی. وسط همین اوضاع بود که چند تا خانم را دیدم که خیلی راحت دارند به طرفم نزدیک میشوند؛ انگار نه انگار که در همین شلوغی هستند. طوری سنگین راه میرفتند که پوشیههاشان فقط نمادی از وقارشان بود و نه همهاش. جلوتر که آمدند، اصل قضیه معلوم شد. چند تا مرد دستهایشان را در هم قفل کرده بودند و دور ِ مادر - خواهر – همسرهایشان را دوره کرده بودند که آن وقار و سربهزیری با همچین حریم ِ مردانهای تکمیل شود. کِیف کردم. بی خیال ِ مسیر خودم شدم و برخلاف عادت همیشگیام ـ که به چیزهایی که توجه همه را جلب می کند، نگاه نمیکنم ـ همینطور زل زدم به این ترکیب قشنگ از غیرت و وقار.
ولی این فکر چموش که آدم را راحت نمی گذارد. دوباره تصمیم گرفت عیشم را منغّص کند. کاری کرد که تصمیم گرفتم بروم نزدیکِ یکی از همان مردهای خوش سیما و در ِ گوشش بگویم:
«خدا حفظت کنه اخوی! ولی شاید بعضی موقعها لازم نباشه که آدم این قدر مواظبِ ناموسش باشه. مثل همین الان. الان تو حرم کسی هستی که دخترش رو بدون محارمش به اسیری بردن»
ولی نرفتم طرفش. همان جا وسط همان شلوغی، نشستم و گریه کردم...
#اربعین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
به جرم «مداحاهلبیتبودن»
چندخطی برای حاج سعید...
✍️ رحیم آبفروش
نه امروز که ورقهای تاریخ، آذر۸۴ را نشانمان میدهند، برای روزهای حضور و فعالیت #سعید_حدادیان در دانشگاه تهران، نشریه دانشجویی #خط آن روزها برای خودش اعتباری داشت بین دانشجویان:«منظره فضای سبز ضلع شمالی مسجد دانشگاه تهران بهقدری زيباست كه در تمام فصلها بهويژه بهار سعی میكنم حتماً تنگ غروب دقايقی رو محوش باشم. وقتی يکساعت مونده به غروب آفتاب تمام اين محوطه تبديل به يک پرندهزار میشه، دلم گُر میگيره برای پرواز. اونوقت گاهی با نگاه به كتيبههای حاشيه بيرونی مسجد مخصوصاً وقتی به «ما خلقت هذا باطلا» میرسم توحيد دلم گل میكنه.»
اینها بخشی از یادداشت آن روزهای حاج سعید حدادیان است در نشریه دانشجویی «خط»، درست هیجدهسال پیش!
سالهاست که #مسجد_دانشگاه_تهران، به حضور #حاج_سعید در عرفه و اعتکافش میبالد، از همان سالهای حضور حاجآقای #ابوترابی در دانشگاه و البته این انس حضور، به مسجد دانشگاه ختم نمیشود:
«يه چرخی دور حوض زدم و روی نيمكت مقابل حوض نشستم. قامت سترگ دانشكده فنی از بالای درختا سردرآورده بود و تكنولوژی رو به رخ طبيعت میكشيد. اگرچه من هم دوستدار دانشكده فنی و درسای اين تيپیام ولی از دست اين ساختمون كلافهام، چون زودتر از همه خورشيد رو از پرندههای غروب من میگيره!»
یادش بخیر روزگار وبلاگ و کلوپ، اولین فرد رسانهها در دوران وبِتو! پا به عرصه وجود گذاشتند و چه خوب که آرشیو صفحات برخی از آنها تا امروز باقی مانده و میشود رفت مثلاً سراغ «قاصدکهای سوخته» (سرودهها و یادداشتهای سعید حدادیان) در آنروزها و این نوشتهها را مرور کرد.
از سال ۷۹ تا همین سال گذشته، یکی از همایشهای ادبی که قریب به بیست دوره مداومت و استمرار داشته، همایش «سوختگان وصل» بوده که نام سعید حدادیان بر تارک آن بهعنوان بانی و دبیر در این سالها نشسته است:
«حالا به این مستطیل بزرگی میرسم که مقابلم قرار داره. درست همونجایی که سال ۷۹ با بروبچهها دور هم مینشستیم و شعر میخوندیم. همونجایی که اولین جلسههای انجمن شعر رو برگزار کردیم...
از همین سنگنوشته بزرگی که مقابلم قرار گرفته میفهمم که خدا برای شب تولدم سنگ تموم گذاشته...
اینجا همونجایی که جمع میشدیم و شعر میخوندیم اینجا همونجایی که تصمیم گرفتیم اولین برنامه «سوختگان وصل» رو برگزار کنیم. حالا اینجا یه یادبود برای شهداء گذاشتن، روی این سنگ نوشتهای زیباست که به من داره مژده شهادت میده: «و من المؤمنین رجال صدقوا...!»»
نوزده دوره دبیر همایشی تخصصی در حوزه شعر و ادبیات پایداری و مسؤول دفتر ادبیات و هنر نهاد رهبری در دانشگاه تهران باشی و بیش از ۲۲جلد کتاب را به سرانجام برسانی... بعد برای تدریس «تحلیل متون نظم پایداری» در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، مورد شماتت قرار بگیری!
شاعر باشی، نغمهسرای باشی، سالها حلقه شعر برپا کرده باشی، بیستسال همایش تخصصی ادبی را برپا و دبیری کرده باشی، خودت در میدان جنگ شاهد و دارای تجربهزیسته اختصاصی باشی، سالها مشغول تحصیل و پژوهش باشی، مدرک دکترا هم داشته باشی و اینگونه مورد هجمه قرار بگیری، به جرم «مداح اهلبیت بودن»، چیزی جز خباثت و دیکتاتوری رسانهای نیست...
#جهاد_تبیین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN