eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
608 ویدیو
204 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️به جوانانمان در تیم ملی می بالیم ✍️قدرت الله غلمانی 🔰امروز جوانان ما در این میدان بزرگ، یاد شهدا را زنده نگه داشتند.با تمام غیرت ایرانی و با تمام قلبشان با یک تهاجم بی امان حریف را به زانو در آوردند.ایرانی همیشه برای بهترین سرنوشت ها جنگیده است. یکی از جانانه ترین بازی‌های تیم ملّی فوتبال ایران،را امروز شاهد بودیم صحنه هایی از غیرت،از مردانگی،از در کنار مردم بودن،از در کنار خانواده و بچه هایشان را به میدان شادی آوردن،از سجده سرمربی تیم ملی امیر قلعه نویی گرفته،از سجده های مکرر علیرضا جهانبخش،از گریه های بی امان و حرف های غیرتمند رامین، تا استوری و عرض ادب به ساحت مقدس ابوالفضل العباس علیه السلام.همه اینها دیدنی تر از صحنه های بازی بود. 🔰اینها فرزندان ایران اسلامی هستند و ما امروز به داشتن چنین فرزندانی که در میادین بزرگ،ارزش های انسانی،اخلاقی و دینی را به نمایش می گذارند می بالیم . 🔰از حضور تربیتی مادر مهدی طارمی در نذری برای موفقيت تیم تا دعاهای مادر جهانبخش همه و همه صحنه هایی از حضور خانواده ایرانی با اعتقادات اسلامی است. 🔰نمازهای گسترده و اعتقادی، حفظ حجاب همراه با خانواده،حضور معنا دار ایرانیان در ورزشگاههای قطر، تشویق ها و اشک های باغیرت تماشاچیان و دفاع گسترده ملت های مسلمان و غیر مسلمان از محور مقاومت و فلسطین .همه اینها باید دیده شود. 📌کسانی که قلم به دست مزدور هستند،مواظب باشند اینها ارزش است. @HOWZAVIAN
🔻آرای مقدس ✍️ سید عبدالله هاشمی ▫️در فرهنگ عمومی جامعه ما برای ارزش گذاری یک شخصیت، رخداد اجتماعی، مکان و یا زمان خاص، از واژه «مقدس» استفاده می‌شود. مقدس بودن با یک احساس مثبت و پذیرش جمعی همراه است. اگر قداست یک موضوعی در ذهن جامعه اثبات شده باشد به طور طبیعی و بدون توصیه و اکراه رفتار جامعه با آن مساله، همراه، سازگار و فداکارانه خواهد بود. ▫️به عنوان مثال حضرت آیت الله بهجت به عنوان یک شخصیت دینی، در ذهن عموم مردم، قداست خاصی دارد. به همین جهت بدون آنکه فعالیت رسانه‌ای خاصی انجام شود و یا تشکیلات منسجمی نام و یاد ایشان را در لایه‌های اولیه ذهن مردم زنده نگه دارد اما مردم در ابراز ارادت به ایشان بسیار صادق و بدون تکلف هستند.سردار شهید قاسم سلیمانی یکی دیگر از چهره‌های مقدس در جهان اسلام است.شخصیتی که دل‌ها برای شهادتش اندوگین و چشم‌ها اشکبار شد. ▫️دوران جنگ تحمیلی یکی از پدیده‌های اجتماعی مقدس در تاریخ معاصر ایران است. همین قداست دفاع از میهن و نظام اسلامی،سنگینی بار جنگ و تلخی غم ‌ای آن را بر جان مردم هموار می‌ساخت به گونه ای که بسیاری از مادران یکی پس از دیگری شیردلان خود را بدون چشم داشت به میدان جهاد فرستادند و هرگز پشیمان نشدند. 🔸پدر سردار شهید علی‌زاده که اخیرا در سوریه توسط رژیم اسرائیل به همراه چند مستشار سپاه شهید شد در مصاحبه‌ای گفت: «برای دفاع از دین و اسلام ،یک فرزند دیگرم در جنگ تحمیلی شهید شد و باز هم پای کار این نظام هستم و هیچ توقعی هم از کسی ندارم.» 🔸مقدس بودن از واژه «قدس» گرفته شده است و درباره یک پدیده الهی به کار می‌رود. لذا به احادیثی که از جانب خداوند نقل شده و جزء آیات قرآن نیست «حدیث‌قدسی» می‌گویند. هر امری که در نگاه فطرت خدا جوی انسان به چیزی جز خدا ارتباط نداشته باشد و انگیزه‌های دنیوی در آن دخیل نباشد مقدس محسوب می‌شود. 🔸از این رو منشأ قداست یک واقعیت الهی بودن آن است. خداوند برای همه انسان‌ها مقدس است و نسبت به آن دلبستگی و کرنش وجود دارد.او آفتاب قداست است و هر پدیده، فرد یا جامعه‌ای که به تقویت رابطه خود با خدا بپردازد به همان اندازه رنگی از قداست آن ذات پاک را به خود می‌گیرند. ▫️جهاد در راه خدا نیز به همین جهت مقدس شمرده می‌شود؛ چرا که انگیزه‌های زمینی از ترس جان پا به فرار می‌گذارند و تنها عامل ایستادن در میدان مبارزه جلوه جمال خدای بی‌همتاست. ▫️هر جا که انگیزه‌های زمینی انسان برای حضور در عرصه‌ای قربانی شده باشد و رضای خدا خواست انسان باشد آن عرصه مقدس است. انسان‌های که در این جهت همسفرند همه رنگی از قداست خدا را به خود گرفته‌اند. ♦️عرصه انتخابات و سپردن مقدرات کشور به دست صالحان، بدون انگیزه‌های زمینی، یکی از مقدس‌ترین جلوه‌های حیات اجتماعی است؛ اما عملکرد برخی نامزدها و هیجان جاهلانه برخی طرفداران نور قداست آن را تار می‌کند و انگیزه‌ها و رفتارهای زمینی، نگاه آسمانی مردم را به زمین می‌زند. یکی از پیامدهای ناگوار این گناه اجتماعی این است که مردم از صندوق‌های رأی دلسرد می‌شوند و در میانه راه نور روشن راه حق را گم می‌کنند مگر آنکه از بصیرت نافذی برخوردار باشند و بهتر از خواص حق را تشخیص دهند. ♦️تک تک آرای مردم به اندازه تک تک قدم های شهیدان در فکه و شلمچه مقدس است، اگر انگیزه‌ها و معیارهای انتخاب، شبیه شهیدان، پاکیزه و خداپسندانه باشد. 🔻نتیجه‌ی آرای مقدس،همان نتیجه‌ی دفاع مقدس است. @HOWZAVIAN
9.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆👆 📗«رهیافت حکمی به انقلاب اسلامی» ✍️نویسندگان: دکتر نجمه کیخا، دکتر شریف لک زایی 🖍شهید بهشتی و شهید مطهری تاکید دارند که انقلاب اهداف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز داشته؛ اما بُعد اساسی و اصلی انقلاب اسلامی فکری و فرهنگی است. 📚 https://eitaa.com/joinchat/504889710C40f1629af6 ✔️ دوستی با «دوستانِ کتاب» دریچه‌ای به سوی زندگی اندیشمندانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در رسانه‌ها انتشار یادداشت خانم مرضیه عاصی در رسانه فکرت https://fekrat.net/article/lnk/49444 @HOWZAVIAN
در رسانه‌ها انتشار یادداشت حجت الاسلام سیدعبدالله هاشمی در قدس آنلاین https://qudsonline.ir/xbbMw @HOWZAVIAN
این کتاب 👆خواندنی است 📘رهیافت حکمی به انقلاب اسلامی @HOWZAVIAN
پیام شده است که👇 دوره رایگان ادمینی شبکه‌های پیامرسان» با همکاری یکی از نهادهای مهم حوزوی در حال برگزاری است. این دوره ویژه طلاب قم و پردیسان و خانواده هایشان می‌باشد. نویسندگان حوزوی 👇 حوزه علمیه بیش از هر چیزی امروز نیاز به نویسنده‌ی فضای مجازی و اهل قلم دارد. ادمین و مدیر کانال فراوانند. به مدیران حوزوی می‌رسانیم که سوراخ دعا را گم کرده‌اید. هم غلط است. ............................................................................. 🖌شما هم می‌توانید نویسنده هشتگ باشید @HOWZAVIAN
🔶وسط باغ نویسندگی 🔸روایتی از یک گعده‌ی حوزوی_دانشگاهی ✍️سعید احمدی، عضو تحریریه نویسندگان حوزوی در فکرت نوشت: بیست‌وچهارمین «گعده نویسندگی حوزویان و دانشگاهیان» در مؤسسه فکرت به ثمر نشست. این دورهمی هفتگی، فاز قلمی داشته و دارد و خواهد داشت. برای هر کسی که از انگشتانش کلمه می‌بارد مفید، جذاب و راهگشاست. آقای رنگی آمده بود با کلی کتاب رنگارنگ در بغل و دنیایی از حرف‌های نقلی و متنوع در بیان و زبان. «مجید رنگی» هنرهای نمایشی را از بر است. کسی که با تئاتر و سینما و تلویزیون سروکار دارد ممکن نیست از وجوه نوشتاری آن‌ها بیگانه و بی‌بهره باشد؛ مهمان یکی مانده به بیست‌وپنجم، نه که فقط، رنگ و بویی از عوالم قلم برده باشد؛ بلکه وسط باغ نویسندگی است. هم ریشه‌ها را می‌شناسد هم شاخه‌ها و برگ و بارها را. او حرف‌هایی برای گفتن داشت که نیم‎ساعت و یک‌ساعت، برای شنیدن آن‌ها کم بود. همین اندازه که به قول خودش ذهن را قلقلک بدهد یا زخمی کند سرفصل‌ها را گفت با کمی تا قسمتی از جزئیات. خوب است گزیده‌ای از برداشت‌ها و دریافت‌های خودم را درباره این نشست پربار و صمیمی این‌طور شروع کنم: آقایان و خانم‌ها! ذهن هر نویسنده‌ای باید از قیدها و بندهای دست و پاگیر رها و آزاد باشد تا نوع نگاه و زاویه دید خاص ما به عالم و پدیده‌ها پرده از چهره بردارد و رخ بگشاید. زیست هنری ما آن چیزی نیست که خودآگاه ما می‌خواهد. ما جهان دیگری هم داریم که «طول زندگی» به آن عمق و بعد و تشخص و حقیقت داده است. جهانی ناخودآگاه که برداشت‌ها و رهیافت‌های ما را درباره همه‌چیز و همه‌کس با صداقت و راستی، رو می‌کند. برای بسیاری از انسان‌ها این بعد شخصیتی در اغما و کما به سر می‌برد و به سمت‌وسوی مرگی تدریجی می‌رود؛ جز برای هنرمند؛ جز برای نویسنده؛ جز برای چشمی که شیوه‌ متفاوت و متمایزی برای نگریستن دارد. وقتی چون مسیح روح زندگی را در ناخودآگاه خود دمیدیم انسان تازه‌ای به دنیا می‌آید به نام هنرمند. قدر و صدر این ضمیر ساکت اما پر از جنب‌و‌جوش خود را جایی می‌فهمیم که فکر و ذکرِ فلسفه و تعقل و تفلسفِ عالم خودآگاه دیگر قد ندهد و به کار نیاید. شرط خوب نوشتن «خوب‌دیدن و خوب‌خواندن» است و البته «پرورش و شکوفایی ناخودآگاه». از لوازم این پروراندن «پرهیز از خودسانسوری و کتمان خود» است و بر آن بیفزاییم «پردازش و تحلیل رؤیاها» و «کشف ناخودآگاه جمعی» با دوری از انزوا و گوشه‌نشینی را؛ افزون‌تر هم «طنازی و بازی با خمیر کلمات». تنها از این در و دروازه می‌شود به ارتباط با نسل‌های دهه ـ دهه‌ای و اکنون ضد و بعد خدا می‌داند چه، راه یافت و راه نمود. این‌ها کمی بود از حرف‌های نوشتنی و بیشتر هم شنیدنی آقای رنگی در گعده‌ای که کاش می‌آمدی! این حرف و نقل همین‌جا تمام؛ ولی از اینجا به بعد چیزی که سروگوش می‌جنباند و پاپیِ این‌ها می‌شود «ذهن من» است. این‌جور نشست‌ها، مجلس‌آرایی نیست که بنشینند و بگویند و برخیزند و بعدش هم هیچ. همه‌چیز این گعده‌ها تازه بعد از پایان، شروع می‌شود. از میان دو صد گفته، گاهی نیم و گاهی یک اشاره کافی است که عرصه‌ای از دل‌مشغولی و جهانی از ناپیداها برایت جلوه بیارایند. گویا چشم برزخی آدمی به عالم مثال می‌افتد. لذت کشف، هیجان شگفت‌زدگی با نیم‌چه ترسی که در یک جای دل می‌افتد. از عادت‌های ترک‌ناشدنی ذهن من این است که به بومی‌سازی عبارات و اصطلاحات، دل‌بستگی خاصی دارد؛ البته که دورریز هم دارد. بنا نیست که هر چه گفتند و شنیدیم با چشم و گوشِ بسته و آغوش باز، بپذیریم. ته دل ‌ما باید با این‌وآن و اتفاق‌های دور و اطرافمان صاف و راحت باشد؛ نمونه‌اش همین ناخودآگاه دنیای روانشناسی و هنر مدرن است که بیشتر با انسان طبیعی، پسرخاله است. این خاستگاه، این خانه و خانواده و این دورهمی دوستانه‌ی واژه‌ها و دانش‌ها هرگز مرا نمی‌برد به جایی که به آن می‌اندیشم و در پی آنم. به گمانم هنوز و همیشه کسانی دوروبرمان پیدا می‌شوند که وزنه‌ی انسان فطری را بسیار وزین‌تر و سنگین‌تر از انسان طبیعی بدانند. کنار همین ماجرا بگذاریم این عبارت را که «واژه‎‌ها سنگ‌نشان‌اند برای اشاره و دلالت بر همین فطرت و همان طبیعت و دار و دسته‌هایی که دارند». از پس آن هم، برسیم به این نتیجه که «ناخودآگاه دنیای نیچه‌ای و فرویدی ما را در همین عمق و بُعد و سطح و حجم و رنگ گیر می‌اندازد» و با آن به چیزی فراتر از انسان خاک‌زاد و لقمه‌ی زمین نخواهیم اندیشید. همین چیزهاست که مرا وامی‌دارد بیشتر به این موجود همواره ناشناخته و به عنوان‌ها و عباراتی ور بروم و فکر بکنم که اندیشمندان طبیعی و الهی درباره او گفته و می‌گویند. این روزها دارم به رنگ و روی اقالیم قلم برای انسان فطری می‌اندیشم. آیا ناخودآگاه نیچه‌ای و صداریی یکی‌است؟ آیا هنر نوشتن در ساحت «انسان ملکوتی» با «آدمی در مساحت طبیعت» یک چیز است؟ @HOWZAVIAN