✴️ خوب نیست آدم تنها باشد
✍ نیما ارزانی
«خوب نیست که آدم تنها باشد پس برایش معاونی موافق بسازم.» این کلام خداوند نشان از آن دارد که پروردگارعالم از ابتدای خلقت انسان به امر ازدواج و تنها نماندن افراد و یا شاید بهتر باشد بگوئیم به تشکیل خانواده به عنوان جامعه ای کوچک، توجهی ویژه داشته است. عقل سالم هم می گوید وقتی برای خداوند تا این حد تنها نبودن بشر مهم است، پس چارچوب هایی هم برای آن باید تعریف نماید. بنابراین تنها راه حل این مساله را میتوان ازدواج دانست و اشاره شده به انتخاب زن صالح، نیکو و با ایمان را از ویژگیهای لازم برای زنان و مهربانی و اخلاق خوب را از صفات مردان برای این امرمهم و الهی میتوان برشمرد.
ولی آیا خداوند، تنها امرازدواج را مد نظرداشته است؟ خیر بلکه پروردگار عالم در انجیل فرموده است :«مقصود خداوند برای افراد ازدواج کرده این بود که با تولید نسل، فرزندان زیاد شوند.» یقینا یکی ازاهداف زندگی مشترک، عمل تولید نسل است که برای خداوند با اهمیت است. در کنار این امربه خوبی درک میکنیم که همانگونه که ازدواج و فرزندآوری برای خداوند با ارزش است، همسرداری و تربیت فرزند هم می تواند نزد خداوند با اهمیت باشد، بنابراین شاهد هستیم که یکی از مبانی اخلاقی مهم دین اسلام، نیکو همسر داری است تا جایی که از مهرو محبت و احترام به عنوان بهترین کلیدهای همسرداری یاد شده است به همین دلیل خداوند در قرآن در سوره نسا می فرمایند: “با همسران خود با نیکی و مهربانی معاشرت کنید. این توصیه ی پروردگار، در زندگی پیامبر اسلام (ص) به روشنی جاری است تا جایی که ایشان می فرمایند: «بهترین زنان شما زنانی هستند که دارای عشق و محبت باشند.» از این رو میتوان نتیجه گرفت که مهر و محبت عناصر اصلی زندگی زناشویی در کنار ایمان به خداوند یکتا می باشند. بیخود نیست که پیامبر اکرم (ص) در جایی دیگر فرمودند: «هرچه ایمان بنده زیاد شود محبت او به زن نیز زیاد می شود.»
در این جا لازم به ذکر است که ادیان الهی همگی نگاهی ویژه به موضوع تشکیل خانواده و همسرداری دارند و آیین همسرداری در تمامی ادیان الهی یک رابطه دو سویه است. آنجایی که خداوند در رساله افسیسیان می فرمایند: «زنان، شوهران خود را اطاعت کنید چنانکه خداوند را؛ و شوهران، زنان خود را محبت کنید.» همانند این سخن را خداوند عالم به پیامبر اسلام نیز فرموده اند: «زمانی که مرد و زن به یکدیگر نگاه محبت آمیز داشته باشند خداوند بزرگ به آن دو، با رحمت و لطفش می نگرد.» پس مهر و محبت در اسلام ارزش بالایی دارد و رضایت طرفین در گرو رضایت خداونداست؛ ازاین رو وقتی نگاه می کنیم به سخنان وشیوه ی زندگی پیامبران در می یابیم که آنها همسرداری را یک رابطه دو طرفه میدانند و وظایفی همچون کسب درآمد، مدیریت خانواده، تأمین رفاه و آسایش زندگی را از وظایف مرد و حسن خلق، احترام به شوهر وتربیت فرزندان را مختص زنان و قدرشناسی، احترام متقابل و درک زندگی مشترک را جزء وظایف زن و مرد می دانند. نکته ی جالب اینجاست که وقتی به نهی از مفاهیمی همچون طلاق، چند همسری و سقط جنین در کتب مقدس نگاه می کنیم، به این نکته پی میبریم که تمامی این مسایل نشان از حفظ کرامت زن و جایگاه والای خانواده در ادیان دارد که خود این امر، در تعالیم پیامبران برای حفظ انسانیت و ابراز مهر و محبت نسبت به همسر بیشتر خود را نشان می دهد. برای درک بهتر آیین همسرداری می توان به سراغ آیه ۱۹ سوره نسا رفت و به زیبایی دریافت که خداوند چه زیبا روش همسرداری را بیان کرده است. هرچند در تمامی ادیان الهی ازدواج صرفا یک امر طبیعی ساده نبوده بلکه همه آن را یک دستور الهی و یک اقدام کاملا مقدس قلمداد میکنند ونه یک داد و ستد، اما هستند امروزه افرادی که کماکان در جهل خود فرو رفته و به جای حفظ کرامت و ارزش انسانی چوب حراج به عقل خود می زنند و به ازدواج به عنوان یک داد وستد مینگرند.
در نهایت می توان گفت که همسرداری نیکو، یک امر مقدس در فرایند ازدواج است و ازدواج پایانی برای شهوت رانی انسانها و راهی در جهت منظم شدن ریتم زندگی آنهاست و حس خوبی که از استحکام این پیوند آسمانی با انتخاب همسری به تعبیر قرآن هم شان فرد حاصل می شود نتیجه همان روح الهی است که در این کار مقدس جاری می شود. در پایان به جهت تاکید بر اهمیت این مطلب که شاید خیلی ها ازدواج و همسرداری را فقط یک امر مادی و غریزی بدانند با این جمله از کتاب مقدس مطلب را تمام می کنیم که خداوند عالم می فرمایند: «پیوند زن و مرد نقشه و اراده خداوند است، پیوندی را که خدا بین آنها ایجاد می کند هیچ کس حق ندارد به هم بزند.»منبع: شفقنا
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
وبینار چهارشنبه، 17 اردیبهشت: معیارهای تطبیق نشانه های ظهور، دکتر آیتی
برای ورود به وبینار، به آدرس
www.iiccfp.com
مراجعه کنید و بعد از ورود به قسمت «نشست های علمی روزهای الهیاتی ماه مبارک رمضان»، قسمت «جهت ورود به اتاق جلسه کلیک کنید» را مشاهده کنید.
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
📒 کتاب «اسلام و محیط زیست» حضرت آیت الله جوادی آملی، از سوی انتشارات بین المللی فانوس دریایی به زبان اسپانیایی ترجمه و در سایت آمازون منتشر شد.
🔸این کتاب به زودی در #کلمبیا منتشر می شود.
#نشر_بین_الملل
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
🔸برادرِ پیامبر؛ ابوتراب
✍ مجتبی عادلپور
🔹هر کدام از روزهای تاریخ، در دل خود وقایع شنیدنی نهفته دارد. روی برخی از این وقایع غبار گذشت زمان نشسته است و برخی نیز همچنان زنده اند. دوازدهم رمضان سال اول هجرت شاهد یکی از این رویدادها بوده است. پیامبر(ص) بعد از این که به مدینه هجرت کرد در این روز بین مهاجران و انصار برادری ایجاد کرد.
🔹در پی این واقعه مسلمانان دو به دو با تناسبی که با یکدیگر داشتند باهم برادر شدند. بر اساس این عقد هر مسلمان حقی به گردن برادر خود دارد؛ به این که به دیدار او برود، او را دعا کند و در آخرت شفیع او باشد. ابوبکر با عمر، طلحه با زبیر، عثمان با عبدالرحمن، مقداد با عمار و بقیه به همین منوان دست در دست هم قرار دادند. در انتهای این مراسم پیامبر(ص) امیرالمومنین(ع) را که هم شأنی برای او وجود نداشت، برادر خود خواند و این چنین بود که مدال افتخار دیگری به مدال های زرین حضرت اضافه شد.
🔹البته این پایان ماجرا نبود و پیامبر (ص) بارها و بارها و در مکان ها و زمان های مختلف علی(ع) را برادر خود خطاب می کرد:«انت اخی فی الدنیا و الاخره؛تو در دنیا و آخرت برادر منی».
اخ الرسول، امام الهدی، امیر کلام
ابوتراب ، ابوالمومنین ، ابوالایتام
کدام نام تو را میتوان ندیده گرفت؟!
تورا چگونه بخوانیم؟ با کدامین نام؟!
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
❇️ جوان پاکیخواه
✍علیاکبر مظاهری
محسن که جوانی ۱۹ ساله بود، به ستوه آمده از دست خویش، شرمنده از خدای خویش، نگران سلامتی جسم و اعصاب و روان خویش، برای چارهجویی و درمانخواهی به مشاوره آمد.
او را احترام و محبت کردم و خواستم که سخن بگوید. شرم میکرد که راحت بگوید؛ در لفافه سخن میگفت، اما منظور خود را نیکو میرساند و من، به روشهای گوناگون، به او میفهماندم که منظورش را میفهمم و نیز از خجالتش میکاستم تا راحتتر حرفهایش را بزند.
محسن پس از اندکی که آرامش یافت و احساس صمیمیت کرد، گفت: حدود پنج سال است که بالغ شدهام و همهٔ این زمان را گرفتار و آلوده به انحراف جنسی بودهام؛ از همان آغاز بلوغ تا اکنون. تنها یک سال را پاک و رها بودم؛ سال چهارم بلوغ را.
پرسیدم: آن یک سال را چگونه از دام بلا گریختی؟
گفت: سخن و نَفَس یک عالم اخلاق
پاکجان نجاتم داد.
گفتم: و پس از آن یک سال؟
گفت: نمیدانم چه شد که تعادل روحیام به هم خورد و باز آلوده و گرفتار شدم.
پرسیدم: آن معلّم اخلاق، همچنان در دسترس بود؟
گفت: بله، اما سخن و نَفَسش دیگر در من کارساز نبود. او را ترک کردم. بههمریختگی روانیام، من را به خوبیها و پاکیها، بیرغبت و به بدیها و ناپاکیها مایل میکرد.
🔹علتها:
آنگاه به علتیابی پرداختیم. ریشهٔ اصلی مشکل او را «عدم تعادل روانی» دانستم. از این رو، به کاوش برای یافتن ریشهٔ ناراحتی روانیاش پرداختم. با پرسشهایی که از او کردم و پاسخهایی که گرفتم و نیز با بررسی دوران کودکیاش، ریشهٔ اصلی پیدا شد: آشفتگی روابط پدر و مادرش و نزاعها و جدالهای همیشگی آنان. البته عوامل دیگری نیز در تخریب عصبی و روانی محسن، مؤثر بودند، اما عامل اصلی همان دعواهای والدین نزد فرزند بود.
پدر، نیمی از روان کودک را تشکیل میدهد و مادر، نیم دیگر را. کودکان از نظر روانی، قادر به جداکردن خود از والدینشان نیستند. برای کودکان فرقی ندارد شما بر سر او فریاد میزنید یا همسرتان؛ آسیب یکی است. جنگ بین پدر و مادر در برابر کودک، باعث جنگ روانی کودک، برای همه عمر، خواهد شد.
🔸چارهٔ کار
با آشکار شدن ریشهٔ درد، راه درمان نیز آشکار شد. معمولاً چنین است که با کشف ریشه یا ریشههای درد، دیگر درمان، دشوار نیست.
🔹راههایی که برای درمان پیش گرفتم، اینها بود:
۱. محسن را به یک روانپزشک معرفی کردم تا یک دورهٔ درمان روانپزشکی دربارهٔ او اجرا شود. محسن برخلاف برخی از مردمان، که بهدلیل فرهنگ و باورهای غلط، از مراجعه به روانپزشک اکراه دارند و مقاومت میکنند، مقاومتی نکرد و پذیرفت. او را بر این پذیرش عاقلانه، آفرین گفتم. به او یادآور شدم که لازم نیست کسی از مراجعهاش به روانپزشک باخبر شود، که اگر باخبر شوند، ممکن است تصمیمش را سست کنند و او را از این کار بازدارند.
۲. به ترمیم و تقویت ایمان مذهبیاش پرداختیم؛ زیرا هرچه ایمان و عرفان آدمی، نیرومندتر باشد، از ناپاکیها دورتر است. برای این منظور، از بیان مطالب معنوی، سفارش به مطالعهٔ کتابهای اخلاقی، بهرهجویی از درسها و برنامههای اخلاقی و معنوی، معاشرت با نیکان، ارتباط صمیمی با خداوند بهوسیله عبادت و دعا و مناجات استفاده کردیم.
۳. یافتن آن معلم اخلاق و ارتباطی دوباره و پیوسته با او و بهرهگیری از نَفَس پاک او.
۴. ورزش مستمر و روشمند
۵. ازدواج
به محسن گفتم که با اجرای چند ماههٔ برنامههای اصلاحیمان و ایجاد تعادل روانی و ترمیم خرابیها، آمادهٔ یک ازدواج موفق شود؛ با همسری مناسب و همتا.
او دیگر برنامههای مشاورهایمان را بهخوبی میپذیرفت، اما از ازدواج هراس داشت. به او گفتم: از قضا مهمترین راه درمان کژیهای جنسی، ازدواج است. البته نمیگویم همین الان ازدواج کن، بلکه این را جزو برنامهها بگذار و در تدارک فراهمکردن زمینههای انجام آن بکوش. تا اندیشه کنی و سپس تصمیم بگیری و آنگاه کسی را انتخاب کنی و مراحل انتخاب همسر و مقدمات دیگر را بگذرانی تا به عروسی برسی، زمانی طول میکشد. در این مدت میتوانی خود را مهیای یک زندگی خوب کنی. عزم بر ازدواج، خود، آدمی را از آلودگیها بازمیدارد و نور امید را در دل او میافروزد و اندیشهٔ او را هدفمند میکند و وی را بهسوی پاکیها فرامیخواند.
🔸آنگاه کتاب «جوانان و انتخاب همسر» خود را به او معرفی کردم تا آن را با حوصله بخواند.
@Mazaheriesfahani
#ماه_رمضان
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
#پویش_همراهی_فرهنگی
✍مثل آب خوردن
(شیوه های خاطره نویسی آسان)
اثر:حمید داود آبادی
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
🔴 فریب در ماه قرآن
فریب رسانه ملی به نام فرهنگ و کتابخوانی هیچ توجیهی ندارد.
مسابقه #کتابیکا تلاش می کند مردم را به کتابخوانی سوق دهد آن هم با این شعار «به ده سوال پاسخ بدهید دو میلیون جایزه بگیرید»! اما بیان نمی کند این دو میلیون بین تعداد زیادی از برندگان تقسیم خواهد شد.
متاسفانه قداست کتاب و فرهنگ در سایه فرهنگ سرمایه سالارانه به آسانی بازیچه قرار می گیرد.
از همه فعالان فرهنگی و دلسوزان عرصه کتاب و شفافیت می خواهیم، اعتراض خود را از این گونه کاسبی های فرهنگی به گوش برنامه ریزان فرهنگی کشور به ویژه مدیران رسانه ای برسانند.
#کاسبان_فرهنگ
#کتابخوانی
#نویسندگان_حوزوی
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
📢 فرصتی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزه
نویسندگان حوزوی
🔴 فریب در ماه قرآن فریب رسانه ملی به نام فرهنگ و کتابخوانی هیچ توجیهی ندارد. مسابقه #کتابیکا تلا
#نظر_کاربران
🔻تجربه تلخ یک نوجوان😔
سلام
من یه نوجوون 15ساله هستم با توجه به تبلیغات گسترده درباره ی مسابقه روبیکیو که در اپلیکیشن روبیکا برگزار می شود (به صورت آنلاین با برخی برنامه های صداوسیما مانند اتفاق، شیرازه و...) خواستم تا در بخش کتابخوانیه برنامه شیرازه شرکت کنم. و به همراه دوستانم شروع به خواندن کتاب های منتخب برنامه شیرازه کردیم تا بلکه دو میلیون تومانی که برنامه از او حرف میزند را ببریم (این را هم بگویم که قبل از این مسابقه ها در ماه رمضان تا سحر بیدار بودم و کتاب های مختلفی را میخواندم)
کتاب ها را خواندیم و تو مسابقه شرکت کردیم و تمام ده سؤال را جواب دادیم (شعار مسابقه روبیکیو: ده سؤال را پاسخ دهید دو میلیون تومان برنده شوید) خیلی خوشحال شدیم اما بعد فهمیدیم این مبلغ بین تمام برنده ها تقسیم می شود (حدود 800 نفر) که تنها به ما دو هزار تومان بیشتر نمیرسد خیلی ناراحت شدیم😞😞😞😞😞
فکر کنم تا چند ماهی دیگه سمت کتاب نروم واقعا چهره کتابخوانی رو خدشه دار کردند .
لطفا کاری کنید که مسابقه روبیکیو(مسابقه دروغ) از برنامه های صداوسیما حذف شود تا موجب از بین رفتن بیشتر فرهنگ ما نشود
ببخشید که طولانی شد
باتشکر از همراهیتون
#کتابخوانی
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نحوه مواجهه #تمدن_اسلامی با تنوع عقاید
دیدگاه #سید_حسین_شهرستانی در این باره
✅ برنامه #سوره هر شب ساعت ۲۲:۴۵ از #شبکه_چهار سیما 👇
@sooreh_tv
#تمدن #گام_دوم
@howzavian
🔶 سلام، حرف و سکوت
بعد از افطار مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم.
حتی نان خشک.
️فقط لبخندی زد.
این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم.
وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم.
باز آقا لبخندی زد.
بعد نماز صبح گفتم.
نماز ظهر هم گفتم.
تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچ نداریمااااا.
اذان مغرب را گفتند.
آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟
گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض میکنم؛ نداریم . نیست.
آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لولههای آشپزخانه نیست؟
خندیدم و گفتم :
صد البته که هست.
رفتم و با عصبانیت سفرهای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم.
پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا.
هنوز لیوان پر نکرده بود.
صدای در آمد.
طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان نیز بود رفت سمت در .
آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند.
آقا فرمود تعارف کن بیایند بالا.
همه آمدند.
سلام و تحیت و نشستند.
آقا فرمود : خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند.
من هم گفتم بله آب در لولهها به اندازه کافی هست.
رفتم و آوردم.
آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند.
در همین هنگام باز صدای در آمد.
به آقا یوسف یعنی همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهدند. الحمدلله آب در لوله ها هست. فراوان.
مرحوم نواب چیزی نگفت.
یوسف رفت در را باز کند..
وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد.
گفتم اینا چیه؟
گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده.
گفت بگویم هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند؛
خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها.
گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد.
آقا یک نگاه به من کرد.
خندید و رفت.
من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم.
کارشان که تمام شد، رفتند.
آقا به من فرمود،
دو نکته:
اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد چقدر سر و صدا کردی؟
دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟
بعد فرمود : مشکل خیلیها همینه.
نه سکوتشون از سر انصافه، نه سر و صداشون.
وقتِ نداشتن، جیغ می زنند.
وقتِ داشتن، بخل و غفلت :
خاطره ای بود از همسر محترم روحانی مجاهد و انقلابی، شهید
حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی نواب صفوی نوّرالله مرقده.
#ماه_رمضان
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian