eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
478 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📌 تحلیل "علامه محمدتقی جعفری" از دلایل و علاقه مردم اروپا به سگ ⭕️ ‏در پاريس، بلكه در تمام كشورهاي اروپايي كه مشاهده كرديم يا دوستان ساكن اين كشورها نقل كردند، ⚠️ علاقه به سگ در درجه اول از حيوانات قرار دارد. موضوع سگ موقعيت با اهميتي در جوامع غربي اشغال می‌کند. بطور فراوان وقتي كه افراد به يكديگر می‌رسند بجاي پرسش از حال خویشان طرف، احوال سگ را می‌پرسند. 💡 بنظر می‌رسد: دو موضوعِ روانيِ مهم، انگيزة علاقه به سگ بوده باشد: 1️⃣ تسليمي كه حيوان از خود نشان ميدهد و حس اطاعت جويي مردم را اشباع مينمايد. 2️⃣ احساس لزوم وفا و گرايش و محبت كه ميان افراد وجود ندارد يا فوق العاده اندك است، بوسيلة سگ اشباع ميگردد. اختلافات علمي و ايده اي بسيار زياد است. 📆 سه شنبه، ٤ آبانماه (۱۳۵۵)_ ۲ ذي القعده_26 اکتوبر (1976) @HOWZAVIAN
💐 گعده یادداشت خوانی نویسندگان حوزوی با حضور و مشاوره استاد جواد محدثی در سالن جلسات معاونت هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد. @HOWZAVIAN
📌 آبروی آواره ✍️محمدجواد محمودی شیخ رجبعلی خیاط، مستأجری داشت که زن و شوهر بودند و ۲۰ تومان اجاره از آن‌ها می‌گرفت. بعد از چند وقت این زن و شوهر صاحب فرزند شدند. شیخ بعد از گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد، یک دو تومانی پر قنداقش گذاشت و فرمود: «آقا یدالله! حالا خرجت زیاد شده، از این ماه به جای بیست تومان، هیجده تومان بدهید.» 🙏🏻آقای صاحب‌خانه، اجاره بهای خانه‌ی قبر، است... 🙏🏻آقای آبروی تو نزد پروردگار، مستأجر دل کودکی است که پدرش این روزها کمتر لبخند می‌زند و دائما در فکر است! 👈🏻با ده برابر کردن اجاره، اول آبرویت آواره می‌شود، بعد هم مستأجرت... پیامبر گرامی‌مان گفت: «به ساكنان زمين كنيد، تا آن كه در آسمان است به شما رحم كند.» @HOWZAVIAN
🔰 سانس اختصاصی تماشای فیلم در سینما تربیت قم ↙️ اگر دوست دارید تا این فیلم را با ما به تماشا بنشینید، به ادمین کانال پونز مراجعه کنید. @ponezs 📅پنج شنبه 26 خرداد ساعت 18:20 @HOWZAVIAN
🌼 بانو امین ✍️ فاطمه میری -علویه خانم - جانم بفرمایید - به بازار برو و این ترمه را بفروش - بانو این.. این خیلی ارزش دارد این یادگار جهیزیه شماست. - میدانم بفروش برایم با پولش قاطری کرایه کن باید به نجف آباد برود.... ترمه خیلی زیباست قبول دارم یادگار جهیزیه هم باشد که جای خود را دارد. اما علم آموختن و فرا گرفتن دانش برای بانو امین از همه چیز گواراتر بود زیبایی دانش، از زیبایی ترمه‌ی قدیمی بیشتر چشمش را نوازش می داد. درست است که همسرش متمول بود و خودش نیز .ولی این حتی دلیل کوچکی برای یادگیری و علم آموزی ایشان نبود. شاید اولین دلیل اراده بود که این بانو در رسیدن به هدفش داشت و هدفی که مقدس بود و با توکلی که با روحش عجین شده. پس مال فرع ماجرا هم نمی‌شد بسیار متمولان که در آن عصر زندگی می‌کردند ولی درگیر مال بودند و چه بسیار زنانی که می‌توانستند در آن ایام تحصیل کند، ولی نخواستند. اما ایشان حتی به اندازه دل بستگی به یک ترمه‌ی قدیمی و یادگاری وقت نداشت. دلبستگی‌ها از او دور می شوند او دلبسته یک عشق واقعی می‌شود.شاید مرگ فرزند پایان کار یک زن باشد ولی او به حبل محکم الهی چنگ میزند و از این امتحان سخت هم سرفراز بیرون می‌آید. حالا او مجتهدی شده که بسیاری از مردان آرزوی رسیدن به این مقام را دارند و کتاب‌هایی که یادگاری ارزنده از ایشان است که بیشتر به معجزه می‌مانند. و تفسیرقرآنی که زلال است و نورانی. اجازه اجتهاد خیلی از علما را امضا کرده و حالا او یک بانوی تمام عیار ایرانی است که فخر ایران است و فخر دین. و من از پس سالها صدایم را صاف کنم و می‌گویم از استادانی درس گرفتم که شاگرد شاگرد بانو امین بوده‌اند و خود همین بار سنگینی روی شانه هایم می‌گذارد. که حالا من چه وظیفه‌ای دارم در مقابل دینم در مقابل امکاناتی که در اختیارم قرار داده شده و در مقابل زمانه‌ای که ‌زندگی میکنم؟!.زمانه‌ای بسیار فراهم‌تر و فراخ‌تر از زمان بانو امین. زمانی که درس خواندن زن با افتخار همراه است. بیانم ناقص است از بیان مقام علمی و عملی ایشان. نام ایشان را از ذهن می‌گذرانم و می‌گویم من می‌توانم؛ می‌شود... @HOWZAVIAN
📸 تصاویر گعده چهارم با حضور استاد جواد محدثی ✍ به همت اداره هنرهای تصویری معاونت هنر و رسانه‌ی دفتر تبلیغات و جمعی از نویسندگان حوزوی @HOWZAVIAN
📌مستند جنجالی از شبکه مستند ✍️ بابک شکورزاده "جوان جاهلی به صورتم آب دهان انداخت و این کار زمینه‌ساز طلاق با نامزدم شد." این خلاصه‌ای از بیان یک طلبه بود که در مستندی از شبکه مستند پخش شد. قسمت‌هایی از این برنامه مستند که مصاحبه‌ای با یک طلبه است به طرز گسترده‌ای در فضای مجازی در حال پخش شدن است و حتی در رسانه‌های معاند نیز بازتاب داشته است. دراین مستند به شکل عجیب و غیر متعارفی چهره طلبه پوشانده شده است که می‌تواند زمینه‌ای را برای تمسخر ایجاد نماید؛ هم تمسخر آن طلبه و هم آن برنامه تلویزیونی. اینکه به هر دلیلی چهره مصاحبه شونده نامشخص باشد اشکالی ندارد و آن شخص مخیّر است که چهره‌اش نمایان باشد یا نباشد؛ ولی در این مورد کج‌سلیقگی صورت گرفته - که چه بسا ناخواسته بوده- و به قول معروف تو ذوق مخاطب می‌خورد و یک پس‌زدگی را به همراه دارد؛ هر چند که سخنان مصاحبه شونده حق باشد. بهتر بود به جای اینکه به این نحو نامأنوس چهره پوشانده شود، مثلا با تغییر نوع نورپردازی و تکنیک‌های خاص تصویربرداری یا تصویربرداری از پشت سر این مخفی‌نمایی صورت پذیرد که چه بسا جنبه هنری نیز داشت واین تبعات منفی را به همراه نداشت . نکته دیگر پیرامون محتوای این مصاحبه است. در این مصاحبه علت طلاق طلبه سوال می‌شود و او می‌گوید زمانی که با نامزدمش در پارکی راه می‌رفتند جوانی موتوری آمد و بدون هیچ دلیلی به صورتش آب دهان انداخت و همین مسئله سبب شد که نامزدش او را بین لباس طلبگی و زندگی کردن با او مخیر کند و همین مسئله منجر به جدایی شد. این مطلب واقعیتی بوده که این طلبه از زندگی شخصی خودش مطرح کرده است، ولی نکته‌ای که باعث سوء استفاده رسانه‌‌های معاند می‌شود این است که اینگونه وانمود می‌کنند که روحانیت در ایران پشتوانه مردمی ندارد و وجهه اجتماعی‌اش مخددوش است. این در حالی است که خیلی از طلبه‌ها به خصوص طلبه‌هایی که در شهری مثل تهران ساکن هستند و در میان مردم رفت و آمد دارند اذعان دارند که آن‌قدر که از مردم احترام دیده‌اند، توهین ندیده‌اند. این نکته مهمی است که بعضا مغفول می‌ماند و دستاویزی برای انسان‌ها و رسانه‌های مریضی می‌شود که همیشه دنبال بهانه جویی و سوءاستفاده هستند . درست است که بعضی‌ها مانند این جوانی که آب دهان انداخته از روی جهالت و یا حتی عناد بعضا اهانت‌هایی را نثار روحانیون می‌کنند؛ ولی این‌ها جامعه حداکثری ایران را شامل نمی‌شوند. بخشی از این اهانت‌ها ریشه در عملکرد اشتباه برخی روحانیونی دارد که بعضا هم دارای پست و مقام بوده‌اند و زندگی‌ آن‌ها با مرام اسلام فاصله قابل توجهی داشته و این مسائل بدبینی‌هایی را ایجاد کرده است. علاوه بر این‌ها لجن‌پراکنی شبکه‌های مجازی و ماهواره‌ای ‌مسموم نیز در این بدبینی نقش قابل توجهی داشته است. جا داشت که در این برنامه مستند، از این منظر هم آسیب شناسی می‌شد و مسئله به گونه‌ای مطرح می‌شد که این شائبه‌ها را ایجاد نکند. نکته دیگری که در این مستند به آن اشاره شد و جای تأمل دارد این است که برخی از مردم در مواجهه با چنین موضوعی که یک طلبه طلاق گرفته ممکن است دچار قضاوت‌های ناصحیح شوند و بدون اینکه از اصل ماجرا اطلاعی داشته باشند احیانا انگی را به آن بنده خدا بزنند و صرفا به خاطر این که همسرش خواستار جدایی بوده تصور کنند که این طلبه مشکلی داشته است که کار به طلاق کشیده شده است. این حساسیت‌ها از جانب مردم تا حدودی طبیعی است ولی نباید باعث قضاوت نابجا شود و فورا طلبه‌ی بی‌نوا متهم کرد. @HOWZAVIAN
🔻 «پاسخ عنکبوت مقدس» ✍️ علی بهاری این تعبیری بود که بعضی متدینان برای توصیف فیلم بدون قرار قبلی، آخرین ساخته بهروز شعیبی به کار می‌بردند. توجه محوری به حرم امام رضا علیه السلام و کرامت رضوی موجب شده بود این فیلم را پاسخی سینمایی و درخور به حرمت‌شکنی عنکبوت مقدس بدانند. فیلم را که دیدم یخ کردم. انتظارم بیش از اینها بود. زیرا: ✅ قصه اساسا قابلیت تبدیل شدن به فیلم را ندارد. این ماجرا را می‌توان در یک فیلم کوتاه جمع و جور کرد. ✅ تعلیق که مهم‌ترین ابزار کارگردان و نویسنده برای میخ‌کوب کردن مخاطب است در این فیلم نبود. به تعبیر دقیق‌تر، قصه اساسا ظرفیت تعلیق بیش از این را نداشت. ✅ پرهیز از کلیشه‌گویی و حدس‌پذیری پایان داستان موجب شده بود نویسنده از آن سوی بام بیفتد و یک پایان ضعیف و سرد را برای فیلم طراحی کند. اگر به جای ساخت فیلمی با این قصه ضعیف، از دفتر ثبت کرامات حرم رضوی، سراغ چند بیمار شفایافته یا گره بازشده را می‌گرفتند ماده خام بهتری برای ساخت اثری درخور به دست می‌آوردند. @HOWZAVIAN
. 🔅 پایان پریشانی ✍️ الناز رحمت نژاد ⏹ نهضت حضرت مهدی(عج) یک نهضت سطحی نیست بلکه یک انقلاب جهانی همه جانبه است و برنامه ای بسیار عمیق و دشوار دارد، چرا که می خواهد تمام اختلافات و پریشانی ها را از ریشه بر اندازد. 🔗 متن کامل یادداشت @HOWZAVIAN
📌پذیرش پول اعتباری، جامعه را به کجا می برد؟! ✍️ قاسم یزدانی مقدم از نظر مفاهیم گرانقدر آیات و روایات، اساس محرومیت، به اختلال در روابط انسانی به دلیل تضعیف زیر ساخت های هدایت باز میگردد. در مقابل، تمامی زیر ساخت های کفر، جامعه را به سمت محرومیت، فقر و ظلم سوق می دهد.به این چرخه محرومیت زا توجه کنید: زکات یکی از چهار رکن اصلی تمامی حرکتهای انبیا و اولیای الهی در طول تاریخ بوده است(سوره حج آیه ۴۱). از طرفی امام صادق علیه‌السلام می فرمایند: اگر همه مردم زکات می دادند هیچ فقیری باقی نمی ماند(من لایحضره الفقیه ج۲ ص۷). از مهم ترین چیزهایی که از نظر اسلام زکات دارد، پول است، پولی که درهم و دینار باشد، یعنی سکه ی طلا و نقره ای که خرید و فروش و معامله با آن رواج دارد. در این منظر، پذیرش پول اعتباری یعنی اگر کسی میلیاردها تومان هم ثروت داشته باشد، اساسا زکاتی به مالش تعلق نمی گیرد، چرا؟ چون سرمایه اش صرفا یک اعتبار،کاغذ و اخیرا یک عدد است، نه پولی واقعی که مدنظر اسلام است. نتیجه هم واضح: تعطیلی زکات از پایگاه پذیرش پول اعتباری. پله بعدی زیاد شدن فقراست. از طرفی فقر قرین کفر است ( کافی ج۲ ص۳۰۷) و کافران اهل ظلم (سوره بقره آیه ۲۵۴). و هرجا کفر و ظلم باشد هدایتی نخواهد بود(سوره بقره آیه ۲۵۸،۲۶۴). و نبود هدایت یعنی افزایش کفر، ظلم، قتل، فحشا،چپاول و در یک کلام محرومیت(سوره انعام ۱۵۱و۱۵۲). این تنها یکی از دهها چرخه محرومیت زای مدرن در جامعه ماست. برای بررسی جامع این مسئله، مطالعه «پول اعتباری و طرح جایگزین» بسیار مفید خواهد بود، همین طور «برنامه ی ملی محرومیت زدایی». @HOWZAVIAN
📌چرا غیرت دینی؟! ✍️ فائزه سادات عظیم زاده اردبیلی، سیده مریم حسینی برای اینکه جامعه نمای دینی پیدا کند و با این هندسه تنظیم شود و حرکت کند و جریان بسازد، نیازمند حاکمیت دین خداوند است که نظام جمهوری اسلامی برای برپایی این حاکمیت بنا نهاده شد. مردم خون ها تقدیم کردند و جان شیرین خود را نثار کردند تا اصول انقلاب پابرجا باشد و سقف دین فرو نریزد. غیرت دینی مردم که بیانگر عمق دین‌دانی و دین‌داری آنان است و مایه حفظ هویّت ملی یک ملت است، نیرو محرکه‌ی انقلاب است. نمونه ای از منتهای غیرت دینی را می توان در شخص امام بزرگوار مشاهده نمود که با عقلانیت بالا، غیرت ورزی نسبت به دین، فرهنگ دینی و سبک زندگی اسلامی، خردورزی، بینش و علم نافع خود و شناخت و اعتماد به ملت ایران موجب برانگیختن غیرت دینی مردم شد و صفحات مهمی از تاریخ را به خود اختصاص می‌دهد... 🔗متن کامل در افکار حوزوی @HOWZAVIAN
gooyeh_1962 (2).pdf
5.14M
❇️ روزنامه / شماره 1962 با تیترهایی همچون 🔅از انسان معاصر تا انسان قمی 🔅حقوق های نجومی و باور موجه 🔅دکتر شریعتی؛ فکری روشن در نقطه تاریکی از تاریخ https://www.gooyeh-qom.com/ @HOWZAVIAN
💠 نگاه دکترین اقتصاد مقاومتی به کشاورزی ✍️ رضا زرخانی محور توسعه اقتصادی در ایران میتواند کشاورزی در ابعاد مختلف آن باشد. کشور ما ایران که دائما توسط دشمنان مورد تهدید و تحریم قرار میگیرد، بایستی در تولید قوت غالب مردمش به خودکفایی برسد! با اینکه طبق قوانین حقوق بشر و قواعد حقوق بین الملل در تحریم های تنبیهی علیه یک کشور، غذا و دارو از موارد تنبیهی و تحریمی مستثنی کرده اند! متاسفانه سخاوت و انسانیت غربی ها که در طول تاریخ معاصر که آغاز کننده دو جنگ بزرگ جهانی بوده اند بر همگان مبرهن و آشکار شده که ایشان هیچ ملاحظه ای نسبت به کشورهای دشمن خود نداشته و هیچ اعتماد و اعتباری به حضرات چشم آبی اروپایی و امریکایی نمیتوان کرد! لذا اقتصاد کشاورز محور با تمرکز بر تولید محصولاتی که قوت غالب مردم باشد؛ میتواند بیش از هشتاد درصد تحریم ها را خنثی کند، و تورم و قیمت ها را کاهش بدهد. 🔗 متن کامل در افکار حوزوی @HOWZAVIAN
🔍 ذات آدم‌ها ✍️محمدجواد محمودی ✏️شیر را در دمای هزار درجه هم گرم کنید، باز طبعش سرد است. گردو هم در دمای منفی هزار درجه سرما داده شود، همچنان طبعش گرم می‌ماند! ⚠️بعضی ویژگی‌ها، در ذات افراد هست؛ تنبیه و اجبار، آب در هاون کوبیدن است... @HOWZAVIAN
♦️صراط مستقیم ✍️ حسین کاوه 🔹 خیلی فرق است بین کسی که در صراط مستقیم کج راه می‌رود با کسی که در صراط منحرف راست راه می‌رود! 🔸 اولی ولو دیر و سخت اما به مقصدِ سعادت می‌رسد، اما دومی به هر اندازه‌ای که سریع و راحت حرکت کند به همان اندازه سریع و راحت منحرف و نابود خواهد شد. @HOWZAVIAN
par1079.pdf
9.27M
✍️ جدیدترین شماره هفته نامه پرتو سخن 🔍با تیترهایی همچون: 🔅کشورهایی با سخت ترین قوانین ارزهای دیجیتال 🔅انسداد؛ سرانجام تدلیس در سیاست 🔅هر آموزشی، پرورش می خواهد @HOWZAVIAN
📌نگاهی به ساخته جدید ایرج طهماسب؛ 💠 بزم عروسک‌های جان‌دار ✍️ صفورا ترقی ایرج طهماسب را از همان کودکی‌هایمان می‌شناسیم. متولدین دهه پنجاه و شصت، عروسک‌گردانی، صداپیشگی، مجری‌گری او در «مدرسه موش‌ها» و «خونه مادربزرگه» و «دکتر عروسکی» را هنوز به خاطر دارند. دهه هفتادی‌ها «کلاه قرمزی و پسرخاله» او را هرگز از یاد نمی‌برند و دهه هشتادی‌ها «بچه‌ننه»، سریال نوروزی «کلاه‌قرمزی» و بقیه عروسک‌هایش را. حالا دهه نودی‌ها نیز مخاطبان ماجراهای «مهمونی» و عروسک‌های جدید آن شده‌اند. بااین‌همه دایره مخاطبان ایرج طهماسب هیچ‌وقت منحصر در مخاطب هدفش که کودکان بودند نشده و هنر و خلاقیت او افراد را از طیف‌های متنوع سنی جذب کرده است. اثر آخر آقای مجری این بار از مجرایی غیر از تلویزیون، از شبکه نمایش خانگی به مخاطبان عرضه می‌شود. دور از انصاف است اگر بگوییم نمره کاری او در فرهنگ‌سازی و عرضه ادبیات نمایشی در قالب عروسک‌ها زیر بیست است. آن‌قدر در دیالوگ‌های بین عروسک‌ها و یا بین مجری‌ها و انسان‌ها با عروسک‌ها واقعیت و باورپذیری موج می‌زند که گاهی یادت می‌رود طرف مقابلت عروسک است و بی‌جان و تا مدت‌ها هم جمله‌های خاص و کلمات قصارشان تکیه‌کلام بچه‌ها و نوجوانان و حتی بزرگسالان می‌شود. او و تیمش به‌شدت در ساخت تیپ‌های شخصیتی زبردست‌اند. در آثار او اگر قرار است یک دختربچه دبستانی ببینیم، آن را به‌تمام‌معنای کلمه می‌بینیم و اگر قرار است یک بچه‌دهاتی تخس بیابیم، با پسرعمه‌زاجان مواجه می‌شویم که انصافا مجسمه یک بچه شروشور روستایی است. از این هم فراتر، طهماسب و تیمش حتی می‌توانند حیوانات را هم تیپ‌سازی کنند. 🔗 متن کامل در افکار حوزوی @HOWZAVIAN
🖌در نویسندگی شبکه‌های اجتماعی؛ ⭕️ تعداد هشتگ‌ها را به چهار عدد محدود کنید یک هشتگ اینستاگرامی عملکردی مشابه هشتگ توییتری یا فیس‌بوکی دارد و گفتگوهای کاربران مختلف را به یک جریان متصل می‌کند. تا زمانی که حساب کاربری شما در اینستاگرام عمومی (Public) است، هر کاربری که آن هشتگ را جستجو کند ممکن است پست اینستاگرامی شما را بیابد. هشتگ‌ها برای مرتبط کردن کاربرانی که هیچ ارتباطی با هم ندارند بسیار سودمند هستند و اینکه چه کسانی درباره موضوع، اتفاقات، برندها و نظایر آنها یکسان صحبت می‌کنند و علاقه‌مند هستند. همچنین هشتگ‌ها برای افزودن نکات جالب و بعضی شوخی‌های خاص به پست‌تان بسیار مناسبند. از هشتگ‌ها به صورت محدود استفاده کنید. برخی از کاربران اینستاگرام برای جذب دنبال‌کنندگان بیشتر، پست‌های حاوی زنجیره‌ای از هشتگ‌های قابل‌جستجو را ارسال می‌کنند. اما حقیقت این است که این کار شبیه ارسال هرزنامه برای دنبال‌کنندگان به نظر می‌رسد. اگر از تعداد زیادی هشتگ استفاده کنید مردم متوجه می‌شوند و این اصلا جذاب نیست. پس هشتگ‌ها را به سه یا چهار عدد محدود کنید. به‌خاطر داشته باشید که اگر به استفاده از هشتگ‌ها تمایل ندارید، هیچ اجباری برای استفاده از آنها نیست. برای نوشتن یک کپشن بی‌نظیر همیشه هم نیازی به هشتگ ندارید و استفاده از هشتگ‌ها امری ضروری و قطعی نیست. از هشتگ در انتهای کپشن استفاده کنید. اگرچه عبارت هشتگ شده به‌راحتی در یک جمله جا می‌گیرد ولی بهتر است هشتگ‌ها را در انتهای کپشن فهرست کنید. به این ترتیب آن قسمت از کپشن شما که بیشتر مورد توجه افراد قرار می‌گیرد در ابتدا ظاهر می‌شود و این کار، کپشن شما را کاربرپسندتر می‌کند. به‌علاوه، اگر کپشن شما آنقدر طولانی است که بریده می‌شود، هشتگ‌هایی که کاربران را به هم مرتبط می‌کنند (و شاید هم موجبات نارضایتی آنها را فراهم کند) مخفی خواهند شد‌. می‌دانید که اینستاگرام به شما ایده خواهد داد که کدام هشتگ‌ها از محبوبیت بیشتری برخوردارند. زمانی که پست جدیدی را آماده می‌کنید و علامت هشتگ را با عبارتی ناتمام در کنارش جستجو و تایپ می‌کنید، اینستاگرام هشتگ‌هایی را بر اساس میزان محبوبیت‌شان به شما پیشنهاد می‌دهد. @HOWZAVIAN
سلام علیکم اگه کاری انجام بشه که علما و سخنران های معروف صاحب خونه ها رو توصیه کنن به اجاره خونه کمتر مثل حاج آقای قمی در سمت خدا. قطعا موثر هست و گفتمانی صورت میگیره حوزه شروع کننده باشه برای نقش حوزه در کشور هم خوبه ....... پ.ن: امیدواریم صاحبان سخن و اهالی قلم حوزه به میدان بیایند! @HOWZAVIAN
❇️ معنای «سلام فرمانده‌ی غیر ایرانی» ✍️ سید عبدالله 👈هرچند بدنه ی جامعه ایران، با «سلام فرمانده» ارتباط صادقانه‌ای برقرار کرد، اما موافقان و مخالفان سرسختی نیز دارد . در میان تحلیل‌ها نسبت به نسخه ایرانی آن ، رهبر معظم انقلاب اسلامی، این ابراز ارادت به ساحت امام زمان«عج» را نشانه اقبال و ارادت جامعه ایرانی، به دین دانستند و انبوهی از تحلیل‌ها را نادرست دانستند. 🔹در سطح تحلیل نسخه خارجی آن، اقبال جهانی از «سلام فرمانده» دهه نودی های ایران یا همان «فراخوانده های سید علی»، رازهای جذابی در خود نشانده است.ازشهرها وروستا های هند،پاکستان،عراق،لبنان، بحرین، نیجریه و...مدت هاست یک صدا ویک زبان شنیده می شود. 🔹نسخه‌های غیر ایرانی «سلام فرمانده» یک رزمایش بزرگ، برای پیمایش مرزهای گفتمانی انقلاب اسلامی، در دنیا شد و مختصات جدیدی از مرزهای انقلاب اسلامی، در سطح دنیا و منطقه به نمایش گذاشت. 🔹این سرود نشان داد ایران اسلامی، چه مقدار ظرفیت گفتمانی، فراملی دارد؛ اما مورد غفلت قرار می‌گیرد. مسلمانان زیادی در سرتاسر دنیا چشمشان به ایران است. با شادی آن شاد و با ناراحتی آن ناراحت می‌شوند. با نشستن ما می‌نشینند و با خیزش ما قیام می‌کنند.این سرود پژواک فریاد امام منتظران است. 🔹این سرود، به‌مثابه یک مانور ناگهانی بود، که به‌خوبی نشان داد، انقلاب اسلامی در صدور اصلی‌ترین آرمان انقلاب خود، در دوران غیبت موفق بوده است. 🔷 این هم‌آوایی و همراهی جهانی، از مسلمانان و غیر مسلمانان، فریاد بلند صدور انقلاب اسلامی بود. بالاتر از همراهی،این هم آوایی در میان ارادتمندان به امام روح الله در دنیا، به مرز همزبانی رسیده است. 🔹نکته دیگر این که ادبیات تفاهم وتوسعه این رابطه ،ادبیات هنر است. انقلاب اسلامی تنها با زبان هنر می تواند، همه زبان ها و لهجه ها را با خود همراه سازد.زبان مشترک همه انسان ها هنر است.لهجه ها وواژه ها درحصار شهر ها و زمان ها، زمین گیرمی شوند؛ اما زبان هنر، از آسمان عبور می کند و مرزی ندارد. @HOWZAVIAN
💠 راه چمران‌شدن ✍️ محمدجواد محمودی* عشق، اکسیری است بی‌نظیر؛ عشق، ممات را مبدل به حیات و پژمردگی را تبدیل به نشاط می‌کند؛ گزاف نباشد که بگوییم انسانیت انسان، بسته به ارزش عشق اوست! اگر عاشق باشی، فرقی ندارد که در دانشگاه برکلی، مشغول تحصیل فیزیک پلاسما، یا در مصر، در حال آمادگی نظامی و چریکی، یا در لبنان برای یاری مظلومان و مستمندان، یا در قلب پاوه، میان محاصره دشمنان باشی... چون مسیرت را عشق جهت‌یابی می‌کند و هر جا که او فرمان دهد، همانجا حاضری! چمران، استاد عشق بود، او دُر گرانبهای معرفت را از اربابان عشق به امانت گرفت، و هر کجا که رفت، نگذاشت این ودیعه‌ی الهی در وجودش غبار گیرد، زیرا عقل او عاشق شده بود، و چه زیبا گفت خودش که اگر عقل عاشق شود، عشق عاقل می‌شود و آنگاه شهید می‌شوی... چمرانِ عاشق می‌تواند، جنگ نامنظم راه بیندازد در کمال نظم! چمران عاشق می‌تواند، فرمانده باشد اما در نوک میدان نبرد! چمران‌ها از آن روی که دل به بهترین داده‌اند، به دنبال بهترین شدن هستند، پس راه چمران شدن، بهترین شدن است... آقا مصطفی در یکی از نوشته‌هایش این چنین گفت: «ای خدا، من باید از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا که دشمنان مرا از این راه طعنه زنند. باید به آن سنگدلانی که علم را ﺑﻬانه کرده و به دیگران فخر می فروشند ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد. باید همه آن تیره دلانِ مغرور و متکبر را به زانو درآورم، آنگاه خود خاضعترین و افتاده ترین فرد روی زمین باشم.» استاد انقلابی، در تقوا بهترین است، در علم برترین است، در بصیرت آگاه‌ترین است، در زهد، قانع ترین است، در یک کلام، استاد انقلابی؛ عاشق‌ترین است. سالروز شهادت استاد والامقام مصطفی چمران و روز بسیج اساتید گرامی باد. * نویسنده کانون نخبگان یادداشت‌نویس(مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه) @HOWZAVIAN
. 💎گزارش تصویری و سرتیترهای پنجمین گعده‌ یادداشت‌خوانی نویسندگان حوزوی 🔹حجت الاسلام ابوالفضل هادی‌منش، استاد نویسندگی و نویسنده کتاب یادداشت نویسی علمی در این گعده مطرح کرد: 🔆 نشست های فاخر و صمیمی نویسندگان را ادامه دهید 🔆 نظام آموزشی شیعه بر اساس حلقه‌نشینی و در مسجد شکل گرفته است 🔆آسیب اصلی؛ تولید علم هنوز به صورت کامل به فناوری گره نخورده است 🔆مشکل ما برای نویسنده شدن، آغاز نویسندگی است، تمرین کنیم 🔆 سرعت نوشتن باید به سرعت فکر کردن برسد 🔆 نویسنده حرفه‌ای باید با قالب‌های مکتوب رسانه‌ای آشنا باشد؛ اما می‌تواند روی یکی دو قالب متمرکز شود 🔆قالب‌ هایکو و کاریکلماتور ظرفیت خوب و جذابی برای نوشتن است 🌻نخبگان، استادان و دوستان‌تان را به دعوت کنید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 📢 فرصتی برای نشر دیدگاه نخبگان و نویسندگان جوان حوزوی
💠 بسیج اساتید و نخبگان؛ میدان‌دار جهاد تبیین‌ ✍️ حامد عبدالهی* سالگشت شهادت دکتر مصطفی چمران، یادآور تقاطع عشق، ایمان، دانش و جهاد است که به معراج شهادت می‌انجامد. بسیجی میدان‌دار صحنه‌های جاویدان تاریخ است که در گردش حوادث زمان، با بصیرتی تمام، کار را تمام می‌کند و در بزنگاه پیچ‌های تاریخی، نقش بی‌بدیل خود را با امضای خون به پایان می‌رساند. چمران نمادی از اخلاص، تقوا، علم و عمل است که در قامت استادی چریک، سیاستمداری انقلابی و جهادگری بی‌مرز در سپهر ایران اسلامی رخ نمود و لبریز از عرفان انقلابی بود. معرفت چمران، نه در واژه‌سازی‌ها که در نیمه‌شب‌های سنگر و جبهه و نه در پای تخته و تدریس که در جولانگاه نفس و در جدال برای کندن از دنیا و رسیدن به عشق متعالی و مطلق، پیدا و پنهان می‌شد؛ همچون رازی نهفته در دل عاشقی بی‌تاب که از رنگ رخسارش هویدا می‌شود. استاد بسیجی، اگر بخواهد الگویی برای خود داشته باشد چه کسی بالاتر و دستیافتنی‌تر از چمران عزیز که دنیا را دید و از دنیا برید، قله‌های دانش را در نوردید و به تواضع رسید، صد دله را یک دله کرد و سیمرغ وجود را در خاکستر ققنوس به تکثیر وحدت رسانید. استاد بسیجی در مقام تدریس و تعلیم و تربیت، وظیفه دارد که امانت نسل‌های پیشین را به جوانان پرشور امروز تحویل دهد و بار امانت انقلاب را به سرمنزل برساند. استاد بسیجی در مقام دانش‌پژوهی و دانش‌افزایی وظیفه دارد بر لبه‌های تخصص، فناوری و نوآوری گام نهد و مرزهای دانش را بگستراند تا کشور را از دستیازی دشمن بی‌نیاز سازد و دست نیاز را به کمر همت و زانوی استقامت بنهد تا کاری کند کارستان. استاد بسیجی در هر عرصه‌ای که تارُک آن را جهاد، مزین کرده باشد حاضر خواهد بود از جهاد خودسازی تا جهاد سازندگی، از جهاد با نفاق داخلی تا جهاد با دشمن خارجی، از جهاد تبیین تا جهاد در جنگ روایت. استاد بسیجی از آبرو و مال و جان می‌گذرد تا نشان دهد نه طلبگار انقلاب که بدهگار آن بوده است. بسیج اساتید، بزمی است از رزم‌آوران ولایت‌ که در کنار دیگر نیروهای انقلابی و جهادی، تکلیفی سترگ و بی‌بدیل دارند. آنان در بازشناسی مبانی انقلاب، شاخص‌های مکتب الهی امام خمینی و ارائه راهکارهای علمی و عملیاتی از بیانات و رهنمون‌های رهبر حکیم انقلاب باید پیشتاز باشند تا هم عموم مردم و هم جوانان را پای کار انقلاب و از آن بالاتر صدور انقلاب، نگه‌دارند تا مبادا فتنه‌های موسمی و فرسایشی که گاه با مارهای خوش خط و خال و پرسابقه از نهان‌گاه‌ها زهرافشانی می‌کنند امت را از توجه به اشارت‌های ولایت غافل سازند. اکنون در برهه‌ای که گام‌های تمدن‌سازی نوین به اراده آهنین ملت ایران برداشته شده بیش از گذشته لازم است دانشمندان مکتبی، به خناسان و شایعه‌سازان و خرابکاران و خیانت‌ورزان و جماعت پشیمان و غربگرا، توجه داشته باشند تا مبادا شکوه پیروزی انقلاب و چکاد آرمان‌های اسلام ناب، به نیرنگ ملون‌صفتان، ملوث گردد. باشد که مؤمنان در جاده جهاد علم و عمل، به میعاد رستاخیز ظهور برسند و به جرگه «رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ» بپیوندد و در جشن رجعت « مِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ» با « مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ » به تماشای خورشید عالمتاب بنشینند تا شاهدان « لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ » باشند. ان‌شاءالله *نویسنده کانون نخبگان یادداشت‌نویس (مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه) @HOWZAVIAN
✔️مجاهد کم نظیر ✍️ بابک شکورزاده "می‌گویند تقوا از تخصص لازم‌تر است، آن را می‌پذیرم. اما می‌گویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را می‌پذیرد، بی‌تقواست." این جمله طلایی، کلامی متین از اسوه‌ای ماندگار در عرصه علم و تقوا و تعهد در عصر معاصر است. آری این جمله از آنِ شهید مصطفی چمران است؛ همان کسی که علم و تقوا را در هم آمیخت و اینگونه تعهد را در عمل معنی کرد. چمران الگویی جاودان و مثال زدنی برای نسل بعد از خودش است ؛ کسی که می‌توانست به عنوان یک نخبه علمی از بهترین امکانات مادی در مرفه ترین کشورهای دنیا بهره‌مند شود ولی با نیروی ایمان و تقوا پشت پا به آن امکانات زد و مسیر مقاومت و جهاد را برگزید و جهادگری مثال زدنی شد. جهاد به معنای عام کلمه؛ هم جهاد در مقابل دشمنان و مستکبران خارجی، هم جهاد برای دستگیری از مستمندان و کمک به محرومان؛ از همکاری با امام موسی صدر و پایه ریزی جنبش امل در لبنان تا حضور در پاوه کردستان و شهامتی جانانه که مانع کشتار وسیع پاسداران و سقوط شهر شد تا نمایندگی مجلس و وزارت دفاع و حضور جدی در جبهه‌های جنگ، همه و همه روحیه جهاد و تقوای این مرد الهی را به نمایش گذاشته است. امام خمینی (ره) در بخشی از سخنرانی خود یک روز پس از شهادت مصطفی چمران در صبح یکم تیرماه 1360 در حسینیه جماران درباره این شهید گفت: «شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید!» همین جمله از این فقیه بزرگ، خود گویای عظمتی از شخصیت شهید چمران است که می تواند الگوی مناسبی برای همگان باشد تا سرلوحه زندگی خویش قرار دهند. @HOWZAVIAN
📘درباره «ساحل تهران» ✍️ محمدرضا جوان آراسته من آدم‌هایی را دیده‌ام که از جنگ می‌نویسند ولی خودشان حتی خاک انفجار یک خمپاره هم روی سر و صورت‌شان ننشسته. آدم‌هایی که از متن‌های‌شان بوی خامی و از سوژه‌های‌شان بوی تند کلیشه بیرون می‌زند. به این جور آدم‌ها همیشه گفته‌ام که بروند از آدم‌های بعد جنگ بنویسند و روایت از جنگ برگشته‌ها را در زمانه امروز تعریف کنند. راستش را بخواهید حالا بعد از ۱۲۰ صفحه همراهی با آقای قیصری و خواندن داستان‌های کوتاه کتاب «ساحل تهران» فهمیده‌ام ما همان قدر که جنگ را ندیده‌ایم، آدم‌های از جنگ برگشته را هم ندیده‌ایم. شاید یکی‌شان مغازه کوچکی در حاشیه کوچه‌ای خلوت داشته باشد، شاید یکی‌شان پشت فرمان تاکسی باشد، شاید یکی از سالمندهای توی پارکی پر رفت و آمد باشد، شاید معلم مدرسه‌ای دولتی باشد، شاید کارگر شهرداری باشد و ما هر روز از کنارش رد می‌شویم و نمی‌بینیمش. «ساحل تهران» پنج داستان کوتاه داشت که همگی گره خورده بودند با سه مفهوم جنگ، شهر و کودک. داستان‌هایی غیر کلیشه‌ای از زندگی آدم‌های از جنگ برگشته در روزگار ما. داستان‌هایی از نویسنده‌ای که هم جنگ را از نزدیک دیده و هم بعد از جنگ با رزمنده‌های شهرنشین زندگی کرده. داستان‌های این مجموعه بعضی کمی پیچیده و نمادین هستند، بعضی‌ هم روشن و روان و سرراست، همه‌شان ولی از نقطه‌ای که فکرش را هم نمی‌کنیم‌ شروع می‌شوند، ما را با آدم‌هایی که نسبتی با جنگ دارند آشنا می‌کنند و در جایی که حدس نمی‌زنیم تمام می‌شوند. ساحل تهران را می‌شود در یک روز خواند ولی به این سادگی‌ها نمی‌شود از زیر بار داستان‌هایش بیرون آمد، تصویرها و دیالوگ‌ها در ذهن آدم‌می‌ماند و هر از گاهی روی پرده ذهن پهن می‌شوند. اگر قبل‌تر از این‌ها از آقای قیصری داستان خوانده باشید، ساحل تهران را هم می‌پسندید و اگر تا به حال کتابی نخوانده باشید، بعد از این کتاب پیگیر باقی کتاب‌هایشان می‌شوید. @HOWZAVIAN