🔻سرمقاله امروز (8 تیرماه) روزنامه جوان در گعده یادداشتخوانی نویسندگان حوزوی نقد و بررسی می شود
🔸............................................🔸
📌 تبیین سنتهای الهی مهمترین جهاد تبیین
قریب به اتفاق اندیشمندان علوم اجتماعی و تاریخ، جهان اجتماعی و سیر تاریخی جهان را دارای اصول و قواعد مشخصی میدانند و نظریهپردازی خود در این حوزهها را با این پیشفرض انجام میدهند. البته بر اساس تفاوت در مبانی معرفتشناسی و هستیشناسی این اندیشمندان، تفاوت در نظریات آنان ایجاد میشود و به خاطر ابتنای این نظریات بر این مبانی متغیر برگرفته از نگاه انسانی و یا حتی به صورت کاملاً روشن ایدئولوژیزدگی و جهتدار بودن آنها، سبب ارائه نظریات متفاوت و متضاد شده است. با وجود این، اصل وجود قوانین ثابت در مسیر حرکت جوامع و سیر کلی تاریخ از نظر اکثر آنان پذیرفته شده است.
از منظر معارف توحیدی و اسلامی، در زندگی فردی و اجتماعی انسانی در این دنیا، قواعد ثابت لایتغیری وجود دارد که خدای متعال آنها را وضع کرده است. قوانینی که در قرآن کریم از آنها با عنوان سنتهای الهی یاد شده و لزوم توجه انسانها به آنها مکرر متذکر شده است. سنت به معنای حکم و قضای قطعی، عبارت است از قوانین کلی و تخلفناپذیر که روابط پدیدهها در نظام آفرینش و شرح و تبیین قانونمندی هستی و چگونگی عملکرد آن قوانین در جهان هستی بر اساس آنها است و چگونگی این عملکردهای کلی را تبیین میکند. بنابراین، سنت در این معنا، شامل قوانین علی و معلولی حاکم بر نظام عالم و آدم و پدیدهها، مانند قوانین حاکم بر جامعه، تاریخ و تحولات آنهاست. توصیف قرآن درباره سرنوشت امتها کاملاً منطبق بر سنتهای الهی بوده و به صراحت از این سنتها یاد شده است. هر قومی و هر امتی هرگاه در مسیر حق و حقیقت قرار گرفتند توانستند بر مشکلات غلبه کنند و هرگاه در غفلت قرار گرفتند و از صبر و مقاومت در راه خدا دست برداشتند، خوار و ذلیل شده و دنیا و آخرت خود را از دست دادند. از دیدگاه قرآن، مهمترین سنت تاریخی و اجتماعی حاکم بر زندگی بشری، سنت قطعی محو و نابودی شرک و استکبار و وراثت مؤمنان بر جهان است.
توجه به سنتهای الهی و کسب معرفت لازم در مورد آنها، بینشی متعالی به انسان میدهد تا در مسیر زندگی خود به درستی حرکت کند و منطبق با قوانین الهی بتواند دست به انتخاب بزند و به کارهای خود سامان دهد. این موضوع در حوزه اجتماع از اهمیت بالاتری برخوردار است، به خصوص وقتی در مورد ملت بزرگ و غیوری، چون ملت ایران صحبت به میان آید.
مردم ایران در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود همواره تلاش کرده در مسیر تکاملی حرکت کند و در تحولات و در مواجهه با مسائل در سمت درست تاریخ بایستد، به همین خاطر هم توانست پشتیبان نگاه توحیدی باشد و در مسیر تکاملی جامعه ایران، اسلام ناب را بپذیرد و پشتیبانی کند و انقلاب اسلامی را با خون هزاران نفر از فرزندان خود به ثمر نشانده و تداوم بخشد. به همین خاطر بود که امام خمینی (ره) ملت ایران را بهتر از مردم حجاز در عهد رسولالله (ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمؤمنین (ع) معرفی کرد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس قوه قضائیه و جمعی از اعضای دستگاه قضایی به سنتهای غیر قابل تغییر الهی در جوامع اشاره و علت سربلندی و پیروزی حیرتآور ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی در برابر حوادث بزرگ و تلخ سال ۱۳۶۰، ایستادگی و تلاش و نهراسیدن از دشمنان دانسته و بیان کردند که این سنت الهی در همه دورانها قابل تکرار است و باید بدانیم خداوند سال ۱۴۰۱ همان خداوند سال ۱۳۶۰ است.
ادامه👇👇
♦️ تعارض ظرف و مظروف
✍️ حسین کاوه
🔹 نوع و شکلِ لباس و خانه نمایانگر ماهیت اندیشه، فرهنگ و سبک زندگی انسان و خانواده هستند.
🔸 لذا یکی از مظاهر مادی و فیزیکیِ تجلّیِ هویتِ هر تمدنی در کالبد پوشش و ساختمان آشکار میگردد.
🔺 محتوا که جای خود اما اگر قالبهای تحمیلی فرهنگ غرب بر پیکرۀ جامعه را نزُداییم استحاله خواهیم شد.
#تمدن
#هویت
#معماری
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
خورشید سپهر عدل و داد است جواد
سر لوحه دفتر رشاد است جواد
در جود و سخا کسی به پایش نرسد
چون مظهر جود حق جواد است، جواد
#امام_جواد_علیه_السلام
#کانال_محله_ی_سیدالشهداء
🔅 @m_Seyedoshohada
پای درس امام جواد(ع)؛
💠 شاه کلید ابراز محبت مردم
✍️ بابک شکورزاده، عضو تحریریه مدادالفضلاء در روزنامه سراج نوشت:
کم و بیش در اطراف خود شخصیتهایی را دیدهایم که وجاهت بالایی در بین مردم دارند و همگان خواسته یا ناخواسته علاقه خاصی به او دارند و از او به بزرگی و عظمت یاد میکنند. اولیای الهی و ائمه معصومین(علیهمالسلام) الگوی سرآمد این ویژگی هستند و از این منظر هم در نوک قله قرار دارند؛ ولی سخن ما در این مجال کوتاه درباره این بزرگان نیست؛ بلکه افرادی در سطوح پایینتر و خارج از دایره عصمت است.
برای نمونه بسیاری از علمای دین ویژگی وجاهت اجتماعی را دارا بودهاند و نزد مردم ارج و قرب خاصی داشتهاند. در عصر معاصر همچون امام خمینی(ره) و آیت الله بهجت (ره) یکی از مصادیق بارز این ویژگی هستند. اما گاهی اوقات شخصیتهایی این خصوصیت را پیدا میکنند که چه بسا باعث اعجاب بسیاری از مردم شود که این همه محبوبیت از کجا آمده است که تودههای مختلف مردم تا حد زیادی به او عشق می ورزند.
یکی از شخصیتهایی که در سالهای اخیر با چنین ابراز محبت عجیب و غریبی مواجه شد حاج قاسم سلیمانی بود. شخصیتی که مؤمن وغیر مؤمن، انقلابی و غیر انقلابی، او را تمجید کردند و محبتش در دل تودههای مختلف مردم با عقاید و سلایق گوناگون جا گرفت. تشییع جنازه کم نظیر او در ایران و عراق نشان از این محبت زائدالوصف داشت و چه بسا خیلی از مردم از این همه ابراز محبت متحیر شده بودند. وقتی از خارج به این واقعه نگاه میکنیم شاید این سوال پیش بیاید که به راستی دلیل چنین امری چیست.
آموزههای دینی پاسخ این سوال را داده است. امام جواد علیهالسلام به عنوان امام معصوم و حجت الهی در بیانی میفرماید: مَنِ اسْتَغْنى بِاللّهِ إفْتَقَرَ النّاسُ إلَيْهِ، وَمَنِ اتَّقَى اللّهَ أحَبَّهُ النّاسُ وَ إنْ كَرِهُوا؛ هر كه خود را به وسيله خداوند بىنياز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر كه تقواى الهى را پيشه خود كند خواه ناخواه، مورد محبّت مردم قرار مىگيرد، گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۷۹)
ویژگیهایی که در این حدیث شریف به آن اشاره شده است قابل تطبیق با این شخصیت الهی است. حاج قاسم با تقوا و خداترسی، ترسی در وجود دشمنان کاشته و از سوی دیگر محبتش در قلوب مردم زبانزد شده است. شاه کلید این محبت مردم، تقوا و خداترسی است که از ویژگیهای بارز حاج قاسم سلیمانی بوده است.
امام جواد(ع) در حدیث دیگری میفرماید: ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْنْصافُ فِى الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِى الشِّدِّةِ، وَ الاْنْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إلى قَلْبٍ سَليمٍ؛ سه خصلت جلب محبّت مىكند: انصاف در معاشرت با مردم، همدردى در مشكلات آنها، همراه و همدم شدن با معنويات. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۲)
این حدیث شریف نیز ابعاد دیگری از کارهایی را بیان میکند که باعث جلب محبت مردم میشود . تواضع و انصافی که شهید سلیمانی با مردم داشت و همچنین همدردی او با مردم از ویژگیهای روشن این مجاهد الهی بود که بر خیلیها پوشیده نیست. اینکه مثلا در جایی سیل میآمد و مردم محتاج کمکهای امدادی بودند، یکی از کسانی که در این امور پیشگام بود و با جان و دل برای مردم تلاش میکرد حاج قاسم سلیمانی بود. با این اوصاف طبیعی است که محبتش این گونه در قلوب مردم جای بگیرد.
#امام_جواد_علیه_السلام
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔵 دکتر سروش، وحی، شعر
✍️ سیدعبدالله هاشمی
🔸آنچه درباره دیدگاه سروش میتوان گفت نوازش حس زیبایی دوستی انسان، با سرانگشت خیال وبه طرب انداختن فکر، با رقصاندن کلمات وبه دنبال آن غلطیدن اندیشه، در شوره زار شعر است. کلام سروش همه شاخصههای یک سروده خیال انگیز را دارد و از آنچه یک نظریه علمی باید داشته باشد، تهی است.
🔹سخن پیرامون حقیقت وحی وارائه تحلیل هستی شناسانه از آن،بعنوان ملکوتی ترین حادثه عالم ملک، از سوی دم خوران با شعر وغزل، بدون این که دلیل و برهانی یا شاهد مقبولی ارائه شود ، مسموم ساختن چشمه اندیشه است.
🔸اگر وحی تجربه باشد، به باور ایشان و دیگر اندیشمندان، هرآینه شخصی است. جناب دکترسروش با کدام پای، کوچههای تاریخ را پیموده وشاهد لحظات وحیانی و تجربه های معنوی، پیامبر شده است و دریافته است که در این حقیقت بزرگ فرشته ای درکار نبوده است؟یا وحی تابع او بوده است نه او تابع وحی.آیا جز با پای خیال می توان این همه راه را پیمود؟ او که تجربه هریک ازعارفان را نوعی منحصردر فرد خویش میداند، چگونه میتواند با قامت کوتاه اندیشه بشری، به سرای رفیع خلوتکده الهی با پیامبر سرک بکشد و آن را جزم انگارانه تفسیر کند؟
🔻سروش شاعری است با دو شاخصه:
نخست این که موزون سخن میگوید اما خارج از چارچوب نظم؛
دیگر این که سختترین ساحتهای معرفت بشری را برای سرودن، انتخاب میکند.
#نقد_و_نظر
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌پاسخ به «چالش صِغَر سن»
✍️سیدحسین علوی
📋از وقتی در یکی از سخنرانیهای مقام معظم رهبری، بالای سر حضرت آقا، بَنِر حدیث العلم سلطان را دیدهام، با خودم فکر میکردم که چطور ممکن است که مطلبی نظری در عالم واقعی و بر مطلبی واقعی تسلط ایجاد کند. این سؤال در ذهن من بود تا شب شهادت امام جواد(ع) و غور در زندگی ایشان. هر کسی نه با مطالعه که حتی با تورقی کوتاه در زندگانی امام جواد(ع) میتواند دریابد که مهمترین چالشهای زندگی امام جواد(ع)، یعنی امر امامت و ولایت ایشان(ع) با زبان علم حل شده است.
⭕️چالش صِغَر سن
📌اولین، مهمترین و بزرگترین چالش دوران امامت امام جواد(ع) به امامت رسیدن ایشان در دوران قبل از بلوغ بود. متأسفانه، این، فتنهای بود که نه دشمنان، بلکه علمای شیعه و بلکه بعضی از علمای بزرگ شیعه، مانند یونس بنعبدالرحمن (دلائل الامامه، ج 1، ص 388.) گاهی به آن، دامن میزدند.
📌نتیجه این فتنه، رجوع بعضی به حضرت احمد بنموسی معروف به شاهچراغ و رجوع بعضی دیگر به مذهب واقفیه بود. (فرق الشیعه، ص 127.) آنها چنین استدلال میکردند که شرط امامت بلوغ است و چنین استدلال میکردند که همانگونه که معقول نیست که مکلف، بالغ نباشد، معقول هم نیست که امر ظرائف شریعت و قضاوت و میراث پیامبران و امامان را به فردی غیربالغ سپرد. (همان.)
📌گرچه از قبل، خود امام رضا(ع) به این شبهات جواب داده بود و با آیاتی از قرآن در مورد بهپیامبری رسیدن حضرت عیسی، حضرت یحیی و اعلام جانشینی حضرت سلیمان علیهم السلام در سن کودکی تا حدود زیادی این فتنه را رفع کرده بودند (الکافی، ج 1، ص 319، باب الاشاره و النص علی ابی جعفر الثانی(ع))؛ اما بهنظر میرسید، تنها راه مبارزه با باقیمانده این فتنۀ درونمذهبی، انعکاس برق نور شمشیر علم امامت بر قلبهای فتنهزده بود.
⭕️تثبیت امامت
📌گفته شده است که بعد از شهادت امام رضا(ع)، بزرگان شیعه در خانه عبد الرحمن بن حجاج گردآمده بودند تا امام بعد از امام هشتم(ع) را بشناسند. در آنجا، یونس بنعبد الرحمن بهصورت تلویحی میگوید که تا زمان رسیدن امام جوا (ع) به بلوغ نمیتوان به ایشان مراجعه کرد؛ بلکه باید به فقهای شیعه مراجعه کرد. سپس او با اعتراض شدید ریان بن صلت مواجه میشود که امامت امر خداست و او این امر را در قلب هرکه بخواهد –چه صغیر و چه کبیر- قرار میدهد. آنها برای اطمینان به مدینه میروند. ابتدا از عموی امام جواد(ع)، عبد الله بن موسی سؤالاتی میکنند که با جوابهای نادرست او از او ناامید میشوند. سپس همان سؤالها را از امام جواد(ع) میکنند که با جوابهای درست امام(ع) شکشان به یقین تبدیل میشود و اطمینان قلب پیدا میکنند. ( دلائل الامامة، ج 1، ص 388.)
📌امام جواد(ع) در ادامه برای تثبیت امامت خود، علمشان را بیشازپیش در مجلس مأمون و در مناظره با یحیی بناکثم نمایان میسازند. (الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 281.) با این مناظره در مجلس رسمی مأمون دیگر هیچ شکی در قلب هیچکسی درباره امامت امام جواد (ع) باقی نماند.
🔗 متن کامل در کانال نوشتههای آخوندی
#امام_جواد_علیه_السلام
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
⏪ «سفوف» خوشمزه محلهی ما
✍️ بهروز دلاور، عضو تحریریهی مدادالفضلاء
در محله ما دارویی به نام «سفوف» با سین، معروف است که برای درمان شکم درد خیلی سریع عمل میکند. از سال های دور که عزم جدایی از خانواده را میکردم، مادرم یک شیشه کوچک را پر از «سفوف» میکرد و چه شکم دردهایی که با این پودرهای خوشمزه خوب شده است! شاید باور نکنید؛ اما در سال های حجره نشینی که یادش بخیر باد، گاهی که رفقا شکم درد سراغشان را میگرفت، یاد شیشه سحر آمیز «سفوف» ما می افتادند. شما نمی دانید؛ اما خدا خوب میداند که «سفوف» چه میکند؟! اصلا درد شکم سفوف را که از دور میبیند فرار میکند.
هر چند حال سفوفهای محله ما خیلی خوب و عالی است؛ اما دلم بدجور نگران «صفوف» نظام جمهوری اسلامی ایران است.
دو رویکرد در مدیریت سازمانها و نهادهای حاکمیتی وجود دارد:
۱. مدیریت ستادی. در این رویکرد مدیر میکوشد که مرکز فرماندهی را متناسب با اهداف سازمان به شکل منسجم و قوی راهبری کند. کارآمدترین نیروها را برمیگزیند. زیرا معتقد است اگر ستاد قوی عمل کند، «صفوف» خودشان را با ستاد هماهنگ میکنند. بنابراین نیازی به برقراری ارتباطات صمیمانه با صفوف نداریم.
۲. مدیریت صفی: این شیوه حکمرانی دقیقا بر خلاف رویکرد قبلی است. مدیر در این رویکرد اهتمام خود به تقویت «صف» می گذارد. معتقد است این صفوف هستند که مصوبات سازمانی را اجرا میکنند. پس چرا باید آن ها را به حال خود رها گذاشت. بنابراین «صفوف» را به عنوان سرمایه های خود شمرده و ارتباطات عمیقی با آنها برقرار میکند.
در این میان رویکرد سومی نیز قابل تصور است و آن جمع میان دو رویکرد است. غالب مدیران در روزگار فعلی رویکرد اول را انتخاب می کنند. به همین خاطر است که «صفوف» جمهوری اسلامی طعم خوشمزگی «سفوف» محله ما را ندارد. شاید به همین علت است که ارتباطات مردمی مدیران بسیار بسیار ضعیف است. آنقدر در اتاق های تاریک تصمیم گرفتهاند که به قدری که باید شاهد انحنای لبخندها در میان مردم نیستیم و این یک آسیب راهبردی و تمدنی محسوب میشود؛ زیرا به مرور زمان شکاف میان صف و ستاد را ایجاد میکند.
آقای مدیر مراقب«صفوفت» باش!
(اگر بخواهیم ایران را با بسیاری از کشورهای دیگر در زمینه توجه به صف بسنجیم نمره بسیار خوبی خواهد گرفت. اما اگر نسبت به وضعیت مطلوب ارزیابی کنیم نیاز است برخی مدیران نگاه و عملکردشان تغییرات جدی داشته باشد. به طور خاص مدیران میانی استان ها.)
#تمدن
#مردم_سالاری
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✔️ 7 پیشنهاد امیدآفرین در دل سختیها
✍️ محسن مهدیان در روزنامه همشهری نوشت:
رهبری فرمود ناامید کردن مردم دانسته یا نادانسته خدمت به دشمن است. یکی از مرتجعین سابقا انقلابی نوشت پس با این همه بلای اقتصادی چه کنیم؟
گوئی هرگونه مشقت و سختی مجوز ناامیدی و ترویج یاس است. سختی را باید در دل حرکت دید. اگر چنین شد هیچگاه یاس مسلط نمی شود.
از سیاست عبور کنیم. این نقص جدی را اگر درمان نکنیم زندگی فردی مان هم آسیب می بیند؛ زندگی سیاسی و اجتماعی مان که بماند.
✅پیشنهاد می کنم برای عبور امیدوارنه از دل سختی ها پای منبر پدربزرگ ها و مادربزرگ ها بنشینیم. در این زانوی ادب زدن، درس هاست برای این روزهای ما.
قدیمی ها حداقل با هفت ایمان و باور اکسیری، امید را در بلا و مشقت رها نمی کردند.
1️⃣اول اینکه وقتی با بلا مواجه می شدند در کنارش پی نعمت بودند. مثلا می گفتند گرچه فلان مشقت رسید، اما خدا را شکر سقف به سر دارم و صحت به بدن. بلا را می دیدند؛ اما در دل حرکت.
2️⃣دوم اینکه بلا را تجربه می دانستند. می گفتند رنج کشیدیم اما سبب شد تجربه کنیم. مثلا اگر گرفتار شریک بد می شدند، مال باختگی را درس آدم شناسی و رفیق گزینی می دانستند.
3️⃣سوم اینکه اعتقاد داشتند اقتضای رحمت خدا چنین است که مشقت فزونتر از توان آنها نیست. لذا یقین داشتند راهی هست برای فائق شدن.
4️⃣چهارم حکیمانه می دیدند. " تا نباشد میل حق برگی نیافتد از درخت". می گفتند در این بلا خیری است و می گشتند پی حکمتش. حکمت را هم اغلب در هدایت می دانستند. بلا برایشان امتحان بود. آنهم آزمونی برای رشد و رفتن و نه ماندن.
5️⃣پنجم اینکه هر که در این بزم مقرب تر است/ جام بلا بیشترش می دهند. روشن است؛ با بلا فخر ایمانی داشتند.
6️⃣ششم اینکه مشهور بود "پایان شب سیه سپید است". پیران منبردیده و حکمت چشیده برای نوه هایشان قصه یوسف می گفتند تا انجا که خبر تلخ بنیامین به جناب یعقوب رسید و غم ایشان فزون یافت؛ اینجا بود که گلو صاف می کردند و از زبان حضرت یعقوب امید می دادند که "ولاتیاسوا من روح الله" و این غم را پایانی است.
7️⃣هفتم و آخر اینکه ورد زبان شان این بود: ان الله معنا. اینکه ورای همه چیز قدرت اوست. ایمان داشتند و کمتر از این را شرک می دانستند و از اینکه قدرت او برتر از همه اسباب عالم است آرامش می گرفتند. "چو تیر از شست او باشد خطا نیست..."
✅و در نهایت اینکه راز معنوی تر شدن ملت ایران در کنار حوادث تلخ در همین حکیمانه های روائی و عرفانی است...
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌سفر به آمریکا؛
✴️ روش دموکراتیک در تولید علم
✍️ حبیب الله بابایی
رابطه میان دانشجو و استاد، رابطه از بالا به پایین نبود. در تمامی کلاسها، دانشجویان با اعتماد به نفس بالایی اظهار نظر میکردند. اساتید نیز آن را خوب میشنیدند و تأمل میکردند. این رابطه در سمینارهای علمی نیز مشهود بود؛ مثلا اساتید و هیئت علمی موسسه "مطالعات پیشرفته در فرهنگ" (IASC)، در سمینارهای دانشجویان جوانی که درباره تز دکترای خود کار میکردند، به صورت جدی مشارکت میکردند. به نظرم همراهی اساتید بازنشسته با دانشجویان جوان، بیشتر برخاسته از نگرش به ماهیت علم بود که آن را قابل حصول از ناحیه جوانترها هم میدانند. در این نگاه، اساتید تنها صاحبان علم نیستند، بلکه دانشجویان حق علمیِ در خوری بر گردن اساتید دارند و در تولید و تنقیح پروژهشهای آنان نقش ایفا میکنند. این حقیقت را از گروههای ریدینگ اساتید که هریک در موضوعات مورد علاقهشان با گروهی از دانشجویان به صورت هفتگی مباحثه میکنند و همین طور از مقدمههای بسیاری که مولفان و اساتید برکتابهای خود نوشتهاند، به روشنی میتوان دریافت.
روحیه و وجدان علمی، نه فقط در سیستم آموزشی، بلکه در روابط دوستانه هم کاملا مراعات میشد. این مسئله بارها برای نویسنده رخ داد که هرچند وی به صورت رسمی در کلاسها شرکت نمیکرد و اساتید و دانشجویان نیز مسئولیتی قانونی در همکاری با پروژه من نداشتند، ولی در قرارهای دوستانه به صورت جدی و همراه با آمادگی و حوصله حضور یافته به گفت و گو میپرداختند. نمونه این رفتار را نویسنده در پروفسور لری بوشارد (Larry Buachard) (از اساتید برجسته و البته معلول (به لحاظ فیزیکی) در دپارتمان دینشناسی دانشگاه ویرجینیا) مشاهده کرد که بیش از ده ساعت برای اصلاح اولین نوشته انگلیسی من، که نوشتهای ابتدایی هم بود، وقت صرف کرد و جنبههای محتوایی و حتی نوشتاری را با دقت و تأمل تذکر دارد.
در مجموع چنین روحیه علمی، مسئله نقد علمی را در محافل آکادمیک، بسیار آسان و بیحاشیه میساخت. دانشجویان، اساتید را به آسانی نقد میکنند، اساتید با هم به صورت مشترک کلاس (دو استاد در یک کلاس) برگزار میکنند، و گاه در کلاس یکدیگر شرکت کرده و مباحثه میکنند، بیآنکه این مباحثات، حاشیههای اخلاقی و اجتماعی داشته باشد.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔷 دوره های ترم تابستان
🌀 طراحی چهره با مدادرنگی و رنگ روغن
🌀 خوشنویسی قلم نی و خط تحریری
🌀 عکاسی پرتره با موبایل و نورپردازی
🌀 مبانی خبرنگاری در فضای مجازی
🌀 چگونه یک متن خوب بنویسیم؟
🌀طراحی پوستر با نرم افزار ایلستریتور
🌀فیلم نامه نویسی
🌀دوره نویسندگی رسانه ای با تمرکز بر یادداشت نویسی
🗓 مهلت ثبت نام: 15 تیرماه 1401
ثبت نام اینترنتی : lms.eshragh.ir
ثبت نام حضوری
📍 ارائه گواهی پایان دوره
☎️ کسب اطلاعات بیشتر(ساعات اداری): 02531153190
🚦پاسخگوئی در ایتا: @khavari2020
🌐 مدرسه مجازی اشراق | @lmseshragh
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🌸 به عشق مادرانه
✍️ زهرا سعادت
از جنس زن که آفریده شوی، جلوه جمال و جلال خدا در تو نمایان میشود....
مظهر ناز و نیاز....
پا که میان هیاهوی دنیا بگذاری، عزیز دل پدر خواهی بود و نور چشم مادر....
کنار جنس مردانه برادر، دلسوز و همدلانه .....
پا را که فراتر گذاشتی و نیمه گمشده زندگی مردی شدی باید همه این نقشها را در جهادی دلبرانه اجرا کنی.....
اوج شکوه زنانگی_مادر_ جایگاه آفرینش خلیفه خدا روی زمین میشوی....
بار امانت خدا روی دوش، زیر قدمهای خسته اما استوارت _بهشت_.....
یک زن میگویی اما غافل از اینکه....
قوی ترین موجود دنیا زنهایی هستند که خوب یاد گرفته اند گلیم زندگیشان را جوری از آب بیرون بکشند که" آب از آب تکان نخورد"....
زنهایی که قدمهایشان جلوتر از مردان، دنیا را تصاحب میکند....
زنهایی که در جهادی دلبرانه، قله قلب مردان را فتح میکنند...،
زنهایی که مادر شیر مردان تاریخ این سرزمین باستانی اند....
زنهایی که امیدان انقلاب مهدوی رابا یک دست در بغل گرفته و چرخ علم و صنعت کشور را با دستی دیگر میچرخانند....
زنهایی که اسوه صبر و استقامت در صدف عفاف و حجابند....
با این همه.....
آنچنان که شایسته وجود والایشان باشد تکریم نمیشوند.... جهادشان، وظیفه همسری و عشق مادریشان، نقش جدید به حساب میآید....
زنها قوی ترین اند؛ چون هیچگاه منتظر نمیمانند مردان خوشبختشان کنند.
با خودشان عهد بسته اند به چشمانشان بیاموزند که فقط زیبائیهای زندگی ارزش دیدن دارد،
بارها با وجودشان تکرار میکنند که هر آن ممکن است دیدار صبحی دیگر نباشد،
پس محبتهای بیدریغشان را ذخیره نکنند.
حتی اگر هیچ کس آنها را ندید و نشنید،
عشق را نثارکنند تا جهان پابرجا بماند.
به" عشق مادرانه"
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔴فتوای عدالتخواهانه!
✍️ محمد امین رضایی
مساله مسکن امروز ابرچالش کشورماست که بخش زیادی از مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند.بر اساس آمار حدود۴۰ درصد، ۳۲ میلیون مردم ایران مساجر هستند که در مناطق شهری ۴۳٪ و بعضا در شهرهای بزرگ بعضی دهک ها تا ۶۰٪ درآمدشان صرف اجاره بهای مسکن میشود! میانگین انتظار خانه دار شدن حدود ۳۹سال و در بعضی دهک ها در تهران بیش از یک قرن است. اخیرا شورای سران قوا تصویب کردند که حد افزایش اجاره ۲۵٪ است و موجر حق افزایش بیش از این درصد و اخراج مستاجر را ندارد. برای این امر ضمانت قضایی نیز گذاشته شد. این امر به لحاظ اولی خلاف اسلام است چون در اجاره صرفا تراضی طرفین شرط است و موجور به علت مالکیت میتواند هر تصمیمی اعم از افزایش اجاره، اخراج مستاجر را بگیرد اما این حکم شورای سران قوا یک حکم اسلامی با یک رویکرد متفاوت فقهی است.
1️⃣: سوال: در پی گرانی بازار مسکن، سران سه قوه مصوب کردهاند که اجارهبها در کلان شهرها، ۲۵ درصد بیشتر نباید افزایش پیدا کند و در غیر اینصورت حکم تخلیه خانه به صاحب خانه داده نمیشود. سوالی که میخواستم بپرسم اینکه اگر صاحبخانه به این میزان افزایش راضی نباشد و قصد افزایش بیشتر اجارهبها و ودیعه را داشته باشد و مستاجر هم بنا به این قانون، ترک منزل نکند و صاحبخانه ناراضی و غصب کرده بخواند، مستاجر چه باید کند؟ آیا واجبات مانند نماز در این خانه درست است؟
🔻 #آیت_الله_خامنه_ای: به طور کلی اگر حکومت اسلامی با ملاحظه مصالح عمومی کشور، مقرراتی را اعلام کردند، همه باید عمل کنند و مستاجر اگر میتواند با موجر مصالحه نماید و در صورتی که چارهای ندارد، سکونت او در آن با پرداخت اجاره براساس قانون، اشکال ندارد و نماز و روزه صحیح است. (۱)
2️⃣: #شهید_صدر در کتاب الاسلام یقود الحیاه دو طرح اجمالی و تفصیلی اقتصاد اسلامی را طرح میکند. در جواب به این سوال چگونه اسلام بعد از ۱۴ قرن میتواند راهبری اجتماعی کند؟ احکام اسلام را به عناصر ثابت و متغییر تقسیم میکند. تحقق کامل اقتصاد اسلامی مشروط به این میداند که این دو ساحت به خوبی فهم و امتزاج آنها در بیرون شکل بگیرد. لذا برای استخراج نظریه اسلام علاوه بر اجتهاد در بخش ثابتات، باید متغیرات نیز منطبق بر ثابتات و با تیکه بر یک سری اصول و قواعدی فهم شود. اینگونه نیست که مسائل متغییر مثل مسائل مستحدثه و اجتماعی را جز مباحات بمعنی الاعم بدانیم و صرف عدم مخالفت قطعیه با شرع اکتفا کنیم. شهید صدر در این بخش ۵ شاخصه ذکر میکنند خلاصه شاخص پنجم این است.
هدف های تعیین شده برای ولی امر مسلمین
🔻در نصوص کلی و احکام ثابت شریعت اسلامی اهدافی برای ولی امر مسلمانان وضع شده و از او خواسته تا آنها را تحقق بخشد مثلا در روایتی از امام کاظم ع آمده که بر ولی امر مسلمین لازم است در صورت کافی نبودن زکات فقرا را "از نزد خود" به اندازه گنجایش آنها بی نیاز کند. جمله "از نزد خود" نشان میدهد ولی امر نباید به موارد نه گانه کفایت کند و با تمام امکاناتی که دارد به رفع مشکل بپردازد. مطابق اقتصاد اسلامی حکومت اسلامی باید سط معیشتی یکسان یا نزدیک به همی برای تمامی افراد جامعه آماده کند. حکومت اسلامی موظف است مانع از تمرکز اموال، عدم توزیع آن، تعادل اجتماعی را حفظ کند.جهت گیری حکومت اسلامی بایستی به سوی بازگرداندن نقدینگی به نقش طبیعی خود به مثابه ابزاری برای تبادل- نه ابزاری برای رشد سرمایه به وسیله ربا یا احتکار- باشر و مالیت هایی بر اندوخته های راکد و متراکم ثروت وضع کند و کلیه عملیات سرمایه داری واسطه گری را تا آنجا که ممکن است حذف کند. حکومت اسلامی بایستی به سوی تغییر نفش نظام بانکی از حالت وسیله ای برای رشد مال به شیوه سرمایه داری به وسیله ای برای ثروتمند نمودن امت به مثابه یک کل باشد.(۲)
3️⃣: در اجرای تقسیم اراضی و سلب مالکیت از مالکان زمین های بایر در شهریور ۵۸ که مصوبه اول شورای انقلاب قانون لغو مالکیت اراضی موات بود یک شورای هفت نفره برای تقسیم زمین های ملاکین بزرگ به کشاورزهای بی زمین و... شکل گرفت. در قضیه تصاحب زمین ها در جهت مسکن محرومین اخلافاتی بین شورای نگهبان به ویژه آیت الله صافی با امام خمینی ره مشهور و شنیدینی است. در ادامه بعضی علمای دیگر من جمله آیت الله گلپایگانی بزرگ نیز اعتراضاتی داشتند. این دو بخشی از نامه #امام_خمینی ره به مرحوم آیت الله گلپایگانی است که نشان میدهد ما شاهد دو نوع از فقاهت هستیم.
🔗 ادامهی متن در کانال نویسنده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN