.
یادداشت محسن عبدالله زاده، نویسنده حوزوی با عنوان «تنآرایی ظالمانه»
🔗 انتشار در روزنامه سراج
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
متن کامل👇👇
🔻 تنآرایی ظالمانه
✍️ محسن عبدالله زاده، عضو تحریریه مدادالفضلاء در روزنامه سراسری سراج نوشت
گناه من چیست؟ می خواستم زیبا شوم، دوست دارم دیده شوم، به من توجه شود، متمایز باشم، از پیری متنفرم، از چین و چروک از فرتوتی ، متنفرم و ...
جملاتی که از زبان قربانیان زیبایی همراه با کوهی از بغض و اندوه گفته می شود. افرادی که چندی پیش اسیر زرق و برق تبلیغات آرایشی و اعمال و جراحی های زیبایی شده و امروز پیامدهای این اسارت سلامت جسم، روان و روحشان را گرفته است.
انسان فطرتا خواهان زیبایی و محبوبیت است. دوست دارد زیبا باشد، زیبایی ببیند، محبوب باشد و با آنها که محبوب و عزیزند ارتباط بگیرد، برای آن هزینه هم می دهد. اگر این فطرت دست نخورده باشد، سمت و سوی الهی خواهد داشت، همان خداوندی که در وصفش می خوانیم: إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال و اگر غبار غفلت روی فطرتش آمد در تشخیص مصادیق زیبایی، محبوبیت و عزیز شدن، دچار اشتباه می شود.
انسان از سه بعد جسمی ، روانی و روحی تشکیل شده است که نازل ترین این ابعاد، بعد جسمی و عالیترین آن بعد روحانی یا همان بعد الهی اوست.
و در واقع انسانیت انسان به همین بعد رحمانی و معنوی اوست و الا در بعد جسمی با دیگر حیوانات مشترک است و چه بسا حیواناتی که در رنگ و اندام و اندازه زیباتر و جذاب تر از او باشد. انسانی که پی به حقیقت الهی خود می برد، فطرتش هم همسو با این اکتشاف، خواسته و نیازش را در قالب بعد روحانی مطرح و اغنا می کند و اگر درکی از این بعد عالی نداشته باشد متاسفانه در حجاب جسم گیر می کند و فطرت نیمه جانش هم نیازهایش را در حد همین بعد حیوانی می طلبد و چون پاسخ قانع کننده ای نمی یابد مدام از این شاخه یه آن شاخه می پرد و می کوشد نیازش را بر طرف کند.
انسان خواهان زیبایی است اما تنها مصداق اسفل و کوچک این زیبایی در جاذبه های جسمی و مادیست و اصل و حقیقت زیبایی در ساحت روح و ملکوت اوست که جلوه گری می کند.
انسانی که درکی از بعد روحی و ملکوتی خود ندارد مانند شخص نابینایی است که از دیدن اطراف خود محروم است. این انسان زیبایی، محبوبیت و عزیز شدن را دوست دارد اما به ناچار میزبانی جز جسم و ماده برای اجرایش نمی یابد. از اینرو هرچه بیشتر می کوشد بی نتیجه تر و خسته است مانند نوشیدن از آب شور دریا. چه شکرهاست در این شهر که غافل شده اند شاهبازان طریقت به مقام مگسی.
انسان امروزی در یک جاهلیت مدرن گیر افتاده است جهلی که او را به ناکجاها می کشاند. هر روز به آب و آتش می زند تا روی آرامش ، اطمینان، سکینه و وقار را ببیند ولی دست از پا دراز تر می رسد سر جای اولش.
برای دیدن این وضعیت زحمت زیادی نمی خواهد؛ کافیست سری به سایت ها و فضاهای مجازی مختلف بزنید، یکی از مجموعه تبلیغات پر تیراژ، مربوط به زیبایی و زیباسازی جسم است. از کاشت مو گرفته تا پیکرتراشی، تزریق ژل و کاشت ناخن. انسانی که حقیقتش به بعد ملکوتیش است چطور اسیر جسم شده است؟ جسمی که برای روحش مرکب و حمّالی بیش نیست. تصور کنید قصد مسافرت به مشهد دارید، مضحک نیست اگر ببینید گروهی از مسافران به محض ورود به قطار مشغول تعویض پرده و مبلمان و چیدمان واگن اند؟ جوری حرص و جوش می خورند، تمرکز می کنند انگار قرار است تا آخر عمر در قطار بمانند؟ حکایت آنهایی که این روزها مشغول تن آرایی شده اند اینگونه است. انگار نه انگار این جسم از بین رفتنی است و ابدیت را قرار است با حقیقت اصلی انسانی، با روح و جان بگذرانیم؟
از نگاه دیگر، انسانی که هیچ شناختی از هستی و ابعاد آن ندارد، از مرگ، قیامت، ابدیت و ... بعید نیست خودش را سرگرم این تن پروری ها بکند. درد بی دردی بدترین دردهاست، انسان آنقدر بی خیال و بی توجه به خلقت و هدف خلقتش شود که مهمترین دغدغه اش زیبایی جسم فانی اش باشد. تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت. انسانی که درکی از مرگ، آخرت، ملکوت و قیامت ندارد و اینچنیین مفاهیم برایش ناآشناست باید هم به آب و آتش بزند تا آثار و نشانه های پیری و فنای جسم را از خودش بزداید. چون حقیقتش را در همین جسم می بیند، پیری و نابودی اش یعنی انسان. از اینرو می کوشد در ظاهر هم که شده، هزار بلا بر سرجسمش بیاورد تا جلوه جوانی بگیرد.
در پایان اگر بخواهیم جمع بندی داشته باشیم؛ انسان فطرتا خواهان زیبایی است اما به جای پرداختن به جسم و ظاهر فانی، حقیقت زیبایی را باید در روح و جانش بیابد و آن را زینت دهد. از نگاه دیگر انسان خواهان جاودانگی است و این جاودانگی نه در جسم بلکه در روح او مصداق پیدا می کند اما متاسفانه انسان می کوشد ظواهر و نشانه های پیری و فنا را در جسم خود از بین ببرد.
#آرایش
#بوتاکس
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
💠 مادران آزادی
✍️ علی تقوی دهکلانی، نویسنده حوزوی
زنهای ما همه زندگیشان را دادند تا امروز، ما به آزادی برسیم و من به عنوان یک ايرانی شعار زن زندگی آزادی را در گلزارهای شهدا ایران عزیز و در آسایشگاههای جانبازان و چشمان منتظر مادران و خواهران منتظِر مفقودین عزیز، به چشم خود میبینم و به این قرائت زن زندگی آزادگی یقین دارم.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#غرب_از_نمای_نزدیک
🔻استکبارورزی و سلطهطلبی
✍️ محمد تهرانی، استاد حوزه و دانشگاه
یونانیان باستان طبقهبندی انسانها به دو قشر سلطهگر و سلطهپذیر را بدیهی میانگاشتند بطوریکه در "مدینه فاضله" افلاطون نیز این طبقهبندی میان انسانها به چشم میخورد. ارسطو، آشكارا به انكار آزادي گروهي از انسانها در قالب بردگان پرداخت و صلاح آنان را در اين پنداشت كه زيردست و مطيع انسانهای ديگر باشند. در دوران مدرن گرچه جنبش اومانيسم با شعار آزادي و رعایت حقوقبشر قيام كرد اما نظام ليبراليستي در عمل هرگز پايبند اين اصول نمانده است؛ گروههای بسياري در غرب به خاطر عقايد شخصي و مذهبي مورد مزاحمت قرار ميگيرند و تبادل آزادانه افكار و عقايد و آزادانديشي به معناي واقعي مشاهده نمیشود؛ زنان محجبه مسلمان در برخي از کشورهاي غربي از جمله فرانسه به جرم استفاده از حجاب، از ادارات و مراكز علمي و دانشگاهي اخراج ميشوند؛ تحقيق و تشکيک پيرامون برخي موضوعات مورد اختلاف تاريخي نظير «هولوكاست» جرم تلقي شده و پژوهندگان اين عرصه مورد اذيت و آزار قرار ميگيرند؛ اما در همين حال انتشار مطالب توهينآميز و استهزاء عقايد بيش از يك ميليارد مسلمان در جهان به بهانه دفاع از «آزادي انديشه» امري معمول تلقي ميشود! بر اساس شواهد آشکار، نظام سرمایهداری غرب از دولتهای فاسد و سلطهگر نیز همواره حمایت نموده است. از جمله در دهههای گذشته سیاست خارجی آمریکا مبتنی بر حمایت از دولتهای فاسد، اقتدارگرا و وابسته بوده است. حمایت بیچون و چرای غرب از رژیم صهیونیستی نیز نقش مهمی در تداوم اشغالگری و خشونتطلبی این رژیم داشته است. بر اساس آمارهای اعلام شده، دولت ایالاتمتحده آمریکا سالیانه چهارمیلیارد دلار برای حمایت از رژیم صهیونیستی هزینه میکند. به گفته یکی از محققان آمریکایی «بدون چنین بخششی به این نماد نسلکشی، ادامه این جنایتها امکانپذیر نیست. اصولا اسراییل بدون آمریکا چیزی بیش از یک دولت ورشکسته نخواهد بود» در مجموع امروزه روحيه سلطهطلبي در غرب به يکي از معضلات اساسي حاکم بر نظامهای غربي تبدیل شده و پیامدهای آن در تمام عرصههاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي مناطق مختلف جهان نمود يافته است.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🌹 سخت آسان است مشکلهای دنیا با کریم
✍️ مجتبی خرسندی
گرچه در دنیا فراوان میشود پیدا کریم
نیست مانند حسن اما در این دنیا کریم
آنقدر پیش خدا بالاست شان و رتبهاش
پس به عشق او لقب دادهست قرآن را "کریم"
ما اگر از عرضحاجتها خجالت میکشیم
غافلیم از این که میآید به سمت ما کریم
اینچنین امروز اگر روزی ما را میدهد
بیگمان از ما شفاعت میکند فردا کریم
روزی همسایهها چندین برابر میشود
تا که بین کوچهی ما میگذارد پا کریم
یکنفر میگفت؛ "انسانها حریص ذاتیاند"
گفتم؛ آری ای رفیق! الّاکریم، الّاکریم...
از کرامات حسن ضربالمثلها ساختند
سخت آسان است مشکلهای دنیا با کریم
ذکر ما شد مثل قمریهای صحن خاکیاش؛
" یاکریم و، یاکریم و، یاکریم و، یاکریم... "
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔴گفتوگوهای حقخواهانه
✍️ احمدحسین شریفی، استاد حوزه و دانشگاه
خود گفتوگو فی نفسه و صرف نظر از هدف و غایت آن ارزشی (مثبت یا منفی) ندارد. بايد ديد که هدف از ورود به عرصة گفتوگو و مناظره با ديگران چيست.
گفتوگویی که به منظور «حق»خواهی و «حق»شناسی باشد ارزشمند است.
گفتوگو ابزاری مناسب و بعضاً بیبدیل برای شناخت حقیقت و آشکارشدن حق از باطل است.
تجربه نشان داده است انسان در جريان گفتوگو بهتر و دقيقتر و با نگاه عميقتر به مسائل مينگرد. افکار و انديشههاي انسان بيشتر به جريان ميافتد.
#اخلاق
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌 پیمان نامه حقوق کودک چه مقدار بوی حقیقت میدهد؟!
✍️ محمدحسین مطهری
🔴در پیماننامه حقوق کودک به عناوین مهمی مانند رشد و حیات و مصالح عالیه و آزادی و دوری از تبعیض، اشاره شده است؛
🔸حق هر کودکی، امنیت و آرامش و کسبعلم در فضای آرام و به دور از آشوب است؛ کودکان بیخانمانی که در خود #آمریکا روز و شبشان را روی کارتن و کنار زبالهها سر میکنند، آیا از این حق مستثنا هستند؟
🔸مصالح عالیه چیست و شما آن را چگونه تعریف میکنید؟ آیا کودکانی که با تحفههایی مانند "Call of Duty" و "PUBG" بیماری آدمکشی و مردمآزاری به جانهایشان میافتد، بنظر شما به مصالحعالیه رسیدهاند؟
🔸آیا آلاء پنجسالهی فلسطینی، حقحیات ندارد؟ آیا او کودک نبود و یا در حق شما ظلمی مرتکب شدهبود؟ مانند آلاء دختر پنجساله کم نداریم!
🔸آیا برای قضاوت میزان موفقيت این پیماننامه و جاعلان این قرارداد در تحقق آزادی و رشد و مصالحعالیه و حیات و عدالت، بررسی همین چند قلم جنایت کافی نیست؟
#ایران
#حجاب
#اسرائیل
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
...
✏️اگر شهردار بودم...
✍️محمدجوادمحمودی
من اگر شهردار بودم؛
مردهشور خانه را
در میدان اصلی شهر
میساختم!
تا هر صبح؛
به مردم یادآور شوم که
بیدار شدن
اختیاری نیست
و امروز
تکرار روز قبل نیست...
#امامحسن(علیهالسلام):
«بدان که تو در پی دنیایی و مرگ در پی توست.»
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔍 تشکیکی بودن مسئولیت اخلاقی
✍️ یادداشت علیرضا مکتبدار، عضو تحریریه مدادالفضلاء در نشریه افق حوزه
مسئولیت اخلاقی پیوندی وثیق با وظیفه اخلاقی دارد؛ یعنی مسئولیت در جایی معنا و مفهوم مییابد که فرد، مورد سؤال قرار گرفته و نسبت به امر مورد سؤال، وظیفه و تکلیف داشته باشد. پس اگر به وظیفه خود عمل کرده باشد، مورد ستایش قرار گرفته و احیاناً به او پاداش داده میشود و چنانچه آن را ترک کرده باشد، مورد سرزنش قرار گرفته و احیاناً مجازات و کیفر میشود.
🔗 متن کامل یادداشت
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔻جاهایی از کشور هنوز رنگ انقلاب اسلامی ندیده
✍️ از پوریا نقدی در افکار حوزوی بخوانید
🔔 افتضاح و افسار گسیختگی برخی از دانشجویان ناشریف دانشگاه شریف که همزمان در قشر ۴ درصدی مرفه و در اوج امکانات و شرایط تحصیل عالی حضور دارند به نظام و ملت و شهدا توهین می کنند و کم کاری و ضعف تخصص و تعهد در ادارات که از دولت قبل به جا مانده نشانگر نیاز کشور به تجدید نظر اساسی در نظام آموزش و کارآفرینی کشور از صفر تا صد است که نظام آموزش و و بروکراسی اداری کشور ما هنوز رنگ انقلاب را به خود ندیده و همچنان در آموزش و ادارات ما انقلاب ۵۷ نمود پیدا نکرده است !
🔗 متن کامل
#دانشگاه_شریف
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔍 سطح نازل و احمقانه اپوزیسیون نظام
✍️ علی سلیمانی
🔸حدود چهل روز از شروع آشوب و اغتشاشات و هرج و مرج آفرینی در کشور می گذرد،در این چهل روز همه نوع اتفاقی را از جانب هرج و مرج طلبان دیدیم،از تهدید و ارعاب و قتل و حمله به زنان بی پناه و برداشتن حجاب از سر آنها(تضاد کامل با نام حرکتشان که بر پایه ی حمایت از زنان بود) و آتش زدن اموال عمومی و خصوصی و انسان!
🔸نان به نرخ روز خوری فراوان دیدیم،از سلبریتی هایی که با پول و رسانه این نظام و مردم به نام و نان رسیده اند و پنجه به چهره همین نظام و مردم کشیدند تا افرادی که در این به اصطلاح خودشان انقلابشان کشف حجاب کردند تا تلاشی برای آزادی کرده باشند! بماند که تا قبل از این هم حجابی نداشتند که حالا کشف حجاب کنند.
🔸در این چهل روز رسانه های فارسی زبان اما وطن فروش و مزدور بیگانه هم عیان تر از قبل در شیپور ناامنی و خون و آتش دمیدند، رسانه ای هایی که تا قبل از این لااقل برای حفظ ظاهر هم که شده نمایان دعوت به جنگ خیابانی نمی کردند،البته جز رسانه ی قاتل ارّه به دست محمد بن سلمان یعنی سعودی اینترنشنال که موسسش یک قاتل بالفطره است و کارکنانش مزدوران آشوب طلب و وابسته به منافقین و تجزیه طلبان. در این زمینه یکی دیگر از ادعاهای غرب هم رنگ باخت آفکام برخلاف قوانین خودش هیچ یک از این شبکه های حاضر در لندن را نه تنها جریمه نکرد بلکه تذکری هم بابت جنگ افروزی و ترویج خشونت نداد.
🔸ورزشی که می گفتند سیاسی نیست و ما فریاد می زدیم از خود سیاست هم سیاسی تر است را هم آشکارا سیاسی کردند،عمله هایشان در داخل ایران مچ بند سیاه بستند و خودشان با انواع بهانه از صدور روادید برای حضور در مسابقات بین المللی و کسب سهمیه المپیک خودداری کردند. سه زن ایرانی در فاصله ی اندک در مسابقات بین المللی شرکت کردند یکی با حجاب کامل برای اولین بار سه طلا در وزنه برداری کسب کرد و دیگری در دوومیدانی طلایی شد و سومی هیچ افتخاری کسب نکرد اما بیش از آن دو به او پرداختند و عملا آن دو را نادیده گرفتند،چرا؟ بله چون آن یکی خواسته یا ناخواسته در زمین آنها بازی کرده بود و می شد از او برای پروژه سیاسی شان بهره برداری کنند.
🔸اما هیچکدام از اتفاقات بالا به اندازه سطح پایین بودن و بی سوادی و مطالبات سخیف و اکثرا جنسی آشوبگران و حامیان آنها آزار دهنده نبود. شعارهای سطحی و دم دستی اصطلاحا استادیومی، بطور مثال توپ تانک فشفشه... یا شعارهایی با همین مضامین که نوشتن آنها هم خنده دار و وقت تلف کردن و دور از شأن خوانندگان محترم این یادداشت است و یا فضاسازی آنها در مجازی با عنوان «برای...» که در هیچکدام از این «برای» ها یک مطالبه و آرمان مترقی دیده نمی شد و همه خلاصه می شد در دغدغه های نه کودکانه که احمقانه و به شدت جنسی و یا سانتی مانتال.
حال شما این شعارها را مقایسه کنید با شعارهای انقلاب اسلامی سال۵۷ برای مثال همان شعار «توپ تانک فشفشه....» را مقایسه کنید با شعار« ما همه کارگر برزگر متحد می شویم تا برکنیم ریشه ی استثمار،درود درود درود درود بر خمینی» مفاهیم و ارزش های والا و تقابل با استکبار و استثمار در شعارها و مطالبات موج میزد اما حالا سطح شعارها از کری های استادیومی و دعواهای بعد از مدرسه فراتر نمی رود و مطالبات هم از کمر بالاتر! آنجایی هم که از کمر بالاتر رفته به سر می رسد باز با فکر واندیشه آدمی کار ندارد،آنجا هم اسیر ظاهر است.
🔷 در نهایت این آشوب و اغتشاش نقاب های زیادی را کنار زد،نقاب رسانه های مثلا حرفه ای و مستقل،نقاب چهره های مشهور داخل کشور، نقاب فعالان سیاسی خارج از ایران که از هر فرصتی برای پر کردن جیب خود و بهره مند شدن از مواهب وطن فروشی و مزدوری برای کشورهای متخاصم استفاده می کنند حتی اگر این فرصت موج سواری بر خون زن و فرزند خودشان باشد مانند حامد اسماعیلیون که برای مطامع خود خون زن و فرزندش را سرمایه کرده است.
حقیقتا این آشوب ها با تمام آسیب هایشان محاسن بسیاری دارند که اگر عبرت گیرندگان از این تجارب وجود داشته باشند،تجربه تاریخی بشر ایرانی هر روز بیش از گذشته خواهد شد و به راحتی بازیچه قرار نخواهد گرفت.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🌹ترک عادت
✍️ سیده الهام موسوی
نوشتم و پاک کردم
شنیدم و فراموش کردم
خواندم و از یاد بردم
آمدند، گفتند و رفتند
رفتند، دیگر برنگشتند
گفتند؛ ولی عمل نکردند
در پی چه هستی؟
عادتها ترک نمیشود مگر در لباس قبر!
و اوست که هماره حی و حاضر است؛ او را بخوان.
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ 🌸🌱
#ادبی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
☑️ جالی خالی "جرمشناسی مبتنی بر عصر رسانه"
🕹 دیگر وقت تفکر شعاری نیست!
✍ علی اسفندیار
وقت ترمیم بدنهی انقلاب اسلامی از ناکارآمدهای فرهنگی و تبلیغی فرا رسیده است.
یا باید مدیران تبلیغی، دوره ضمن خدمت رسانهای را بگذرانند یا بیزحمت بازخرید شوند.
بخشی از خسارت آتش زدن آمبولانس و خدمات شهری به ویژه ناامنی روان جامعه را باید کسانی بپردازند که "ترک فعل"های مکرر فرهنگی داشتهاند.
قوه قضاییه باید به همه ابعاد ماجرا توجه کند و بازداشت چندین جاسوس و عامل خارجی در اغتشاشات، این دستگاه را از کمکاران و محتکران فرهنگ و هنر غافل نکند.
به نظر می رسد نیازمند جرمشناسی مبتنی بر عصر رسانه هستیم.
#جامعه_شناسی
#قوه_قضائیه
#آسیب_شناسی_فرهنگی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🙈 برخی دانشجوهای شریف به کدام دبیرستان و چگونه دستشویی میرفتند!
🔸 از فرهنگ ادراری تا سلف مختلط
✍ احسان توکلیان فرد، نویسنده حوزوی
🔹بابت بیان این خاطره #عذر میخواهم
گمان میکردم که ایستاده ادرار کردن کار بچه کوچولو هاست و دیگر آدم ها که بزرگ میشوند این کار ها را نمیکنند.
🔹تا جایی که وارد این دبیرستان کذایی شدم. وقتی میرفتم دستشویی میدیدم که طرف در دسشویی را باز گذاشته و جلوی بچه ها دارد ایستاده ادرار میکند و خاطره میگوید. روی در و دیوار میپاچید و با هم میخندیدند.
این کار، رویه بود. وضعیت دستشویی های ما افتضاح بود. همیشه کثیف.
سطل آشغال را میبردند درون دسشویی و درون آن ادرار میکردند و آن را می شکستند.
🔶جالب اینجاست ک بعدش هم اصلا اصلا اصلا بدون اینکه دست خود را بشویند میرفتند بیرون.
🔹خدا را گواه میگیرم که یاد ندارم کسی دست خود را پس از دستشویی در آنجا شسته باشد.
پ. ن: حدودا 60 درصد بچههای دبیرستان دستغیب(شیراز) یا دانشگاه تهران میرفتند یا شریف.... تازه این آمار را دست پایین دادم...
#دانشگاه_شریف
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
☑️ جالی خالی "جرمشناسی مبتنی بر عصر رسانه" 🕹 دیگر وقت تفکر شعاری نیست! ✍ علی اسفندیار وقت ترمیم
.
#با_کاربران
خوب گفتید جناب
مدیر اداره ... ما هنوز تایپ بلد نیست
هر وقت هم پیامی در گروه ها منتشر می کنه، بی سر و ته و پر از غلط املایی...
حالا نداشتن پیام تاثیرگذار و جریانسازش پیشکش😞
........................
پی نوشت نویسندگان حوزوی:
🔻عمل این گونه مدیران تبلیغی جرمخیز است؛ گفتن از ما.
📌 فلسفه حقوق گرفتن مدیران فرهنگی و دینی، جذب مخاطب و نزدیک کردن دلهای مخاطبان به انقلاب و اسلام است.
📣 برای حل مساله، نظرات خود را به نشانی @Medad1 ارسال کنید.
@HOWZAVIAN
#خبر_خوب
✍ راهاندازی صفحهی استاد جواد محدثی در ایتا
🔅استاد جواد محدثی در سال ۱۳۳۱ در شهرستان سراب واقع در استان آذربایجان شرقی به دنیا آمد پدر و پدر بزرگش روحانی بودند و در مکتب مرحوم میرزا جلیل واعظ سرابی به درس و تدریس اشتغال داشتند...
🌱 کانال "برگ و بار" مروری است بر زندگی و آثار استاد جواد محدثی.
نشانی:
🌐 @javadmohadesi
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🌓 خورشید ۶۴ میلیون برابر ماه است
✍️ محمدحسین مطهری
🔹هر از گاهی، ماه مقابل خورشید میایستد و دیدگان اهالی کرهی ارض را از نور او محروم میسازد. این رویهی ماه است و سالی چندبار اتفاق میافتد.
🔹وقتی به جریان خورشیدگرفتگی فکر میکنم، واقعیتی تلخ برایم تداعی میشود؛ نور ستارهای به این عظمت و جلالت و فروغ، به همین سادگی میتواند از دیدگان زمینیان ناپدید شود.
♦️و این جریان میتواند ما را به دردی تاریخی رهنمون سازد؛ گاهی بزرگترین وقايع و پرشکوهترین مناسک و پرافتخارترین حقایق و اثرگذارترین انسانها، بخاطر جهل مردم و بازی #رسانه های ابلیسْمسلک، از یاد مردم محو میشوند.
♦️صفحات تاریخ پراست از #تدبیر جماعت باطل برای اینکه مردم، رشادتها و افتخارات علی و ابوطالب و خدیجه علیهمصلواتالله را فراموش کنند.
♦️و باز تاریخ به خوبی در یاد دارد روزهایی را که فرقهای اندک و گروهی بیفروغ و حزبی حقیر و جماعتی پست، تاریخ را تحریف کردند و در مسجدالنبی و بعد از شهادت نبی، روایت جعل کردند و جنگ روایت به راه انداختند و همهی افتخارات امیرالمؤمنین را یا مصادره به مطلوب کردند و یا تحقیر کردند و یا از ذهن مردم محو کردند.
🔴اگر در صحت این گفتار شک داری، تاریخ را بخوان و وقایعی را که همین روزها رخ داد بخوان و بسوز و بسوز و بسوز.
اگر امروز هم در جنگ روایت ها ببازیم، قرارگاه #امام_زمان را از دست خواهیمداد.
#نماز_آیات
#جنگ_شناختی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✏️لیبرال زندگی میکنیم و توقع داریم فرزندمان اسلامی فکر کند!
❗️#سبک_زندگی
✍️محمدجواد محمودی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔍 از غرور تا یأس نخبگان
✍️ احمد اولیایی
روزهای نسبتا سختی را در ایران امروز شاهد هستیم.
شاید برخی از مسئولان و نخبگان دچار یأس شده باشند که مبادا ایران عزیز آسیبی ببیند.
برخی نیز ممکن است دچار غرور شده باشند که خودمان مشکل را حل می کنیم.
این بیانات امام رحمتالله علیه برای همه ما به ویژه هر دو گروه فوق خوب است. توجه به آنچه مقام معظم رهبری درباب استغفار اجتماعی فرمودند نیز بسیار مهم است.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌 قصه «این نوع درگذشتِ» مهسا و برداشت فقهی استاد سروش محلاتی
✍️سید عبدالله هاشمی
پس از انکه نهاد های مختلف، به دلیل حساسیتهای اجتماعی پیشآمده، تهدیدات امنیتی و فضای ملتهب کشور ،موضوع مرگ خانم امینی را با دقت و حساسیت دنبال کردند و نتیجه آن توسط کمیسیون مجلس ،همراه با جزئیات حادثه منتشر شد، پرسشی از سوی استاد حجتالاسلاموالمسلمین سروش محلاتی دراینباره مطرحشده است. پرسش این است که«با فرضِ اینکه حادثه درگذشت، همانگونه که رسماً گزارششده، اتفاق افتاده، آیا بهطور کلی این "نوع مردن" ازنظر فقهی "قتل" بهحساب میآید؟»
ایشان ضمن پذیرش گزارشهای رسمی نهاد های مربوطه، به لحاظ فقهی به دنبال اثبات این است که «این نوع مردن» قتل محسوب میشود. برای اثبات آن به برخی روایات و گزارشهای تاریخی استناد میکند و نتیجه میگیرد که مرگ مهسا از نوع مرگی است که قتل محسوب میشود.
اولین پرسش از محضر استاد سروش محلاتی این است که با پذیرش گزارشهای رسمی مبنی بر عدم تعدی و برخورد با فرد متوفی، مراد از «این نوع مردن» چیست؟ نکته دوم اینکه بعد از تعیین حکم «این نوع مردن» توسط فقیه، مرجع تشخیص این نوع مردن کیست؟ آیا تشخیص مصداق نیز کار فقیه است یا خیر؟
از مجموع متن ایشان و شواهد روایی و مقدماتی که بیان کردند، چنین به نظر میرسد که مراد از «این نوع مردن» مرگ از روی ترس و استرس همراه با سابقه ی بیماری است.
برای کسی که سابقه بیماری داشته است اگر کسی او را در محیط استرسزا قرار دهد و موجب مرگ شود قتل محسوب میشود. تا این مقدار کاری فقیهانه است و نیاز به استنباط و مراجعه به ادله دارد نتیجه آن نیز در ضمن یک گزاره کلی بیان میشود که هرکسی زمینه بیماری داشته باشد و توسط دیگران ترسانده شود و بمیرد، باید دیه پرداخت شود.
مطلب مهم بعدی این است که اثبات کنیم مرگ مهسا امینی از این قبیل بوده است. ایشان معتقد است که مرگ مهسا امینی از این نوع بوده است، لذا همچنان مرگ او نوعی قتل محسوب میشود.
پرسش دوم این است که مرجع برای تشخیص نوع مردن کیست؟ آیا از فقیه باید پرسید که نوع مرگ افراد چگونه است یا تشخیص این امور جزئی، وظیفه کارشناسان مربوطه است و نهادهای اجتماعی و حقوقی مرتبط باید اظهارنظر کنند؟
در پاسخ باید گفت که فقیه باید با شناخت درست موضوع، حکم الهی آن را بهصورت یک گزاره کلی، بیان کند. تشخیص اینکه در خارج مصداق این موضوع، محقق شده است یا خیر وظیفه فقیه نیست. تطبیق موضوع در موضوعات فردی با مکلف و در مسائل اجتماعی به عرف ذیصلاح واگذارشده است.
اگر قرار باشد فقیه علاوه بر بیان حکم کلی الهی، مصداق یابی نیز انجام دهد و در همه حوادث جاری جامعه نیز، بهجای نهادهای حقوقی و رسمی کشور به تطبیق موضوع فتوای خود بر مصادیق خارجی بپردازد و بهجای دیگران کارشناسی کند، نوعی دخالت در حیطه مسئولیت و وظایف اجتماعی دیگران محسوب نمیشود؟
آیا در همه حوادثی که در کشور رخ میدهد باید از فقیه پرسید که این موضوع چیست؟ آیا فقیه هم باید مصداق خارجی موضوع را بیان کند وهم حکم الهی را کشف کند؟ آیا این دخالت در حیطه مسئولیت سایر نهادها نیست؟
برفرض که مرگ فرد مذکور، از این نوع باشد؛ مرجع برای تشخیص آن حوزه علمیه نیست؛ بلکه مرجع رسمی، پزشک قانونی است. حوزه علمیه فقط میتواند در ضمن یک گزاره کلی بگوید که اگر مرگی چنین شرایط داشته باشد، قتل است و حکم شرعی آن نیز دیه یا قصاص است.حوزه علمیه، بیش از این نباید اظهارنظر کند. نباید مرجعیت نهادهای رسمی کشور را به بهانه فقه زیر پا بگذارد. یکی از الزامات کار فقیهانه حفظ حریم دانشهاست. نباید به بهانه فقه در سایر حوزههای دانش دخالت کرد.
با این توضیحات آیا استاد سروش محلاتی مرجع برای تعیین نوع مرگ افراد در جامعه است؟ آیا در حادثه مترو پل آبادان نیز حوزه علمیه باید اظهارنظر میکرد که چه رخداده است و چه کسی موجب مرگ دیگران شده است؟ آیا در حادثه هواپیمای اوکراین و کشته شدن برخی شهروندان فقیه باید کار کارشناسان را انجام دهد و نوع مرگ افراد و ماهیت واقعه رخ داده، را مشخص کند؟
استاد سروش محلاتی در انتهای همین متن به این مسئله اشارهکرده است که مرجع در تشخیص نوع مرگ، کارشناسان مربوطه است بااینحال ، بااینکه مراجع ذیصلاح اظهارنظر کردهاند و مرگ مهسا را قتل ندانسته اند اما ایشان میفرماید: مرگ مهسا امینی قتل بوده است!
#سروش_محلاتی
#مهسا #حجاب
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌 تکلیف حجاب
✍️ بابک شکورزاده
🔷در ماجرای حجاب یکبار برای همیشه تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم. بالاخره اسلام را قبول داریم یا نه؟! اگر -نعوذ بالله- قبول نداریم که هیچ؛ ولی اگر قبول داریم بپذیریم که حجاب از ضروریات دین اسلام است و تردیدی هم در آن وجود ندارد و جایی برای چون و چرا آوردن نیست. نص صریح قرآن گویای این حقیقت است و در اصل وجوب حجاب بحثی نیست. روایات معصومین علیهمالسلام و سیره ایشان هم اهمیت حجاب را به روشنی میرساند. مسلمان واقعی کسی است که تمام احکام دین را بپذیرد؛ نه اینکه اگر حکمی به مذاقش سازگار نبود آن را کنار بگذارد.
🔷شیخ طوسی در کتاب «تهذيبالاحکام» که از کتب اربعه شیعه است از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که فرمود: «اوّلين تابوتى كه در اسلام ساخته شد، تابوت فاطمه عليهاالسلام بود. زيرا آن بانو در آن بيمارى كه از دنيا رفت به اسماء فرمود: من لاغر شدهام و گوشت بدنم از بين رفته است، آيا چيزى كه بدنم را بپوشاند، براى من درست نمىكنى؟ اسماء گفت: زمانى كه در حبشه بودم نوعى تابوت مىساختند. مايل هستيد من شكل آن را نشان دهم؟ فرمود: مانعى ندارد. اسماء گفت تا تختى را آوردند، آنگاه آن تخت را وارونه بر روى زمين قرار داد، دستور داد تا شاخههاى خرمايى هم آوردند، آن شاخههاى خرما را به پايههاى آن تخت تابيد و يک پارچه روى آنها انداخت و گفت: اين شكل همان تابوتى است كه من ديدم. حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام فرمود: نظير اين تابوت را براى من بساز و بدنم را به وسيله آن بپوشان! خدا بدن تو را از آتش حفظ کند!» (تهذیبالاحکام/ج۱/ص۴۶۹)
🔷این روایت اهمیت خاصی درباره حجاب و دور بودن از چشم نامحرم را گوشزد میکند؛ چرا که حضرت زهرا علیهاالسلام از اینکه بعد از فوت حجم بدنش نمایان باشد و بخواهد نامحرمی او را با این وضع ببیند نگرانی دارد. این در حالی است که تشییع حضرت شبانه و با عده انگشت شماری صورت گرفت و شاید حداکثر 5 نامحرم در تشییع حضرت حضور داشت که آنها هم همچون سلمان فارسی انسانهای باتقوا و چشم پاکی بودند.
حضرت زینب علیهاالسلام که وقتی در کاخ یزید قرارمیگیرد، با وجود آن همه رنج و سختی و مصیبتی که دیده دغدغهاش حجاب و عفت است و به یزید ملعون میفرماید که آیا عادلانه است که زن تو در پشت پرده باشد و فرزندان رسول خدا در معرض نامحرم!
♦️حالا جای سوال دارد که چرا برخی از کسانی که ادعای دینداری دارند موضعگیریهای منفعلانهای درباره حجاب میگیرند و برخوردی مسامحهگونه با آن دارند؛ مثلا برخی با نگاه عرفی به حجاب مینگرند و میگویند چون اکثر مردم تمایلی به حفظ حجاب شرعی ندارند نیازی نیست که با حجاب شرعی در جامعه حاضر شوند و نظریت اکثریت ارجحیت دارد! اگر اکثر مردم خواستار آزادی مشروبات الکلی و راهاندازی کاباره و فاحشهخانه شدند آیا باز هم باید نظر اکثریت را تمکین کرد؟!
♦️چنین استدلالی اصولا با فلسفه وجودی حکومت اسلامی و اصل دین در تعارض است. اگر قرار باشد نظر اکثریت جامعه بدون ضابطه عملی شود پس دیگر چرا حکومت اسلامی تشکیل شده است؟! آیا با این مبنا فلسفه حکومت دینی زیر سوال نمیرود؟! آیا این بدنام کردن اسلام نیست؟!
♦️از طرفی اعتنا کردن به عرف زمانی موضوعیت دارد که حکم قطعی از نظر شارع نباشد و خود شارع مقدس موضوع را به عرف واگذار کرده باشد؛ مثلا اگر عرف و اکثریت جامعه بگویند ما نماز را قبول نداریم و به جای آن هر گونه که خواستیم خدا را عبادت میکنیم چنین عرفی سر سوزنی اعتبار ندارد؛ چرا که حکم قطعی درباره وجوب نماز و چگونگی آن از جانب شرع وجود دارد. برای مثال درباره اصل وجوب حجاب نمیتوان عرف را لحاظ کرد، ولی در مورد نوع پوشش، عرف معنا پیدا میکند؛ مثلا اگر پوشش شخص به گونهای باشد که لباس شهرت حساب شود و انگشتنمای خاص و عام گردد، این پوشش و حجاب صحیح نیست و عرف دراینجا دخیل است؛ ولی درباره اصل حجاب، عرف موضوعیت ندارد.
#حجاب
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
👈 دیه بر عاقله است
✍️ انتشار یادداشت زهرا سبحانی، عضو تحریریه بانو مجتهده امین در روزنامه سراسری سراج
🔗 متن کامل در روزنامه
#سقط_جنین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔍 لوازم جهاد تبیین
✍️ انتشار یادداشت علی صالحی، عضو تحریریه مدادالفضلاء در روزنامه سراسری سراج
🔗 متن کامل
#جهاد_تبیین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
😍 شوخی ادیبانه با حافظ خان شیرازی!
✍️ تهیه و تنظیم هادی حمیدی
از آنجایی که لسان الغیب شیرازی هم از طنز و شوخی های ادیبان معاصر در امان نبوده و نیست برخی از این مطایبات دلنشین نوش جان و طبعتان:
«به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم»
از آن تاریخ دینم کاملاً سوراخ سوراخ است
«از نامه سیاه نترسم که روز حشر»
همراه خویش لاک غلطگیر میبرم!
«بیا که رونق این کارخانه کم نشود»
که هست شخص وزیر از سهامدارانش!
«ناصح به طعنه گفت برو ترک عشق کن»
رفتم به یک مؤسسه ترک اعتیاد!
«تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد»
علیالخصوص اگر عضو بیمه هم باشی!
«درویش را نباشد برگ سرای سلطان»
زیرا که او اصولاً کوبیده دوست دارد!
«من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم»
گریمش کردهاند انگار قبل از فیلمبرداری!
«سالها دل طلب جام جم از ما میکرد»
بیخبر بود که ما مشترک کیهانیم
#طنز
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
🖍 ادای دِین قلم
✍️ فاطمه میری، نویسنده حوزوی
در کوچهپسکوچههای شهر قدم میزنم، چشمم به گنبد بلند حمدالله مستوفی میافتد. هنوز فاتحهای نخوانده به کوچه مرکبفروشها میرسم.
ذهنم در تلاطم است. چندبار از این کوچه رد شدم چرا دقت نکردم؟ کوچه مَرکبفروشها یا مُرکّبفروشها؟
در دنیای قدیم این کوچه محل چه شغلی بوده؟ شاید مَرکب راهوار میفروختند، شاید هم مُرکّب تازه...
راستش را بخواهید چیزی نیافتم که حجتی باشد برایم یا مثلاً قسم حضرت عباس بخورم که این است و جز این نیست، اما اگر به پیشینه شهرم نگاه کنم، بیشتر دلم سمت مُرکّب میرود، این شهر پایتخت خوشنویسی ایران است، انگار کوچه مُرکّبفروشها بیشتر به اینجا میزیبد.
این روزها حال و هوای قلمم فرق کرده، انگار میخواهد ادای دین کند به یک عمر عزت در سایه پرچمی که نام خدا در وسط آن حک شده است.
به همه چیز جور دیگری نگاه میکنم، مثلاً حالا همین کوچه... همین کوچه که نمیدانم کدامش بخوانم، هر کدامش باشد واجآرایی زیبایی دارد. فکر میکنم که مُرکّب قلم من، مَرکب راهواریاست برای بیان حقیقتها، حقیقتی به نام عزت، به نام اقتدار، بهنام ایران.
مَرکب من، همین قلم است که خدا برآن قسم خورده و بر هر آنچه مینویسد.
دلم میخواهد با پررنگترین مُرکّبها بنویسم:
«ایران دوستت دارم.»
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN