eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.4هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
614 ویدیو
205 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آرامش دینی، اعتقادی و اکتسابی است نه تزریقی به نظر می‌رسد که «آرامش» همچون عناوین اخلاقی دیگر مانند صبر، اخلاص، تواضع و... یکی از فضایل اخلاقی محسوب شود، خصوصا آن‌گاه که بازگشتنگاه آن منبعی دینی باشد؛ اصلا موضوع ما راجع به «آرامش دینی» یا همان «آرامش مستقر» می‌باشد؛ به دلیل آن که استقرارِ آرامش، نشان از منبعی مستحکم و لایزال دارد. هر زمان که آرامش دائما بود یعنی خدا دائما هست. البته منظور «آرامشِ ژنتیکی و‌ خُلقِ وراثتی» نیست، که البته آن نیز می‌تواند کمک‌کننده‌ای برای رسیدن به آرامش دینی باشد. اما آن کدام آرامشی است که جنسش از «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» باشد؟ چون اگر ذکر خدا دائم حضور داشت آرامش هم دائم حاضر است و کسی که ذکری همیشگی دارد، همیشه به نگاهِ الهی آرام است. اما آیا چنین آرامشی دادنی و گفتنی است؟ به این صورت که در حوادث ناگوار و طوفان‌های دنیایی، می‌توان به شخصی که مضطرب یا نگران است بگوییم: آرام باش؟! به عبارت بهتر آیا «آرامش دینی» تزریقی است؟ و یا یک مسئله اعتقادی و اکتسابی است؟ مثلاً آیا می‌توان به کسی که به اصطلاح سیمش وصل نیست و در بلاها و مصیبت‌ها جزع و فزع می‌کند، گفت که آرام باش؛ هرگز! اگر چنین طمأنینه‌ای گفتنی و نرخ شاه عباسی بود، قطعا پرونده بسیاری از مشکلات اجتماع‌ها و انسان‌ها بی‌تردید خود به خود حل می‌گشت؛ بلکه «آرامش دینی و مستقر» یک نعمتی است که بایستی برای آن تلاش و کوشش نمود و یک حاجتی است که باید آن را دائما از خدا خواست و یک توفیقی است که با اعمال صالح و اصرار در دعا امید است داده شود؛ پس باید آن را به دست آورد تا تبدیل به عادت شود؛ بلکه آرامشِ دینی حالت و ملکه‌ای است که ریشه در رضایت قلبی و باطنی شخص دارد و تا مسئله رضایت قلبی و باطنی در دل شکل نگیرد و تبدیل به یک اعتقاد نشود، قطعا که گفت‌وگفتارهای متوالی در راستای آرامش ‌دهی به افراد، بی‌ثمر و بی‌نتیجه خواهد ماند‌. باید دانست، آن‌جا که اضطراب و شکی باشد آرامشی در کار نیست، و آن‌جا که آرامشی نباشد، خدایی نیست. به دلیل آن که: آرامش خودش منشأی دارد و آن «رضایت» است، و راضی بودن سدی بر سیل بی‌تابی‌ها و دل نگرانی‌هاست. آن که از همه چیز زندگیش راضی است نه در پی آرامش، بلکه همینک در دریای آرامش است. آرامش محصول رضایت است و «رضایتِ به تقدیر» هم از نشانه‌های اصلی ایمان است؛ پس «آرامش مستقر» که از سرچشمه «رضایتِ به تقدیر» در زندگی جاری است، رکنی اصیل و ایمانی است که نامش «رضایتِ در تقدیر» است. بنابراین «رضایت و آرامشِ دینی و مستقر» از سلسله‌ رفتارهایی است که با گفتن و توصیه صرف، قابل حل و دست‌یافتنی نیست؛ بلکه باید آن را اعتقادی از عمق جان دانست و برای به دست آوردن آن تلاش و اهتمام نمود و در صورت امکان موانعِ آن را از پیش رو برداشت، تا آن را اکتساب کرد. ✍ علی کردانی @HOWZAVIAN