#اصطلاحات_سیاسی و تحلیلی بر آن
🔴 آپارتاید در آمریکا
✍️محمد ملکزاده
آپارتاید یا تبعیض نژادی یکی از مشخصههای شناختهشده در جامعه آمریکاست. با وجود اینکه امریکا خود را مهد دموکراسی و حقوق بشر معرفی میکند؛ سیاهپوستان، که بخش بزرگی از جامعۀ این کشور هستند، همواره دچار تبعیض بودهاند. این در حالی است که امریکاییان آفریقاییتبار بعد از سفیدپوستان، دومین نژاد بزرگ امریکا به شمار میآیند. نیل اسملسر، ویلیام جولیوس و فیت میشل در کتاب «روندهای نژادی و پیامدهای آن در جامعۀ امریکا»، در بررسی نسبتاً جامعی، روندهای نژادپرستانه در سیستم قضایی، حقوقی، سیاسی، بازار کار و سیستم بهداشتی را در میان اقلیتهای مختلف امریکا از جمله اسپانیاییها، آسیاییها و سیاهان امریکا بررسی کردهاند. یافتههای آنها نشان میدهد جهتگیریهای سیاستگذاری سیستم سیاسی امریکا روز به روز به ضرر این اقلیتها هستند، بهویژه اقلیت سیاهپوست این کشور در مقایسه با سفیدپوستان، امکانات بسیار کمتری دارند و بیشتر قربانی جنایات و خشونت پلیس میشوند. داگلاس ماسی و و نانسی دنتون در کتاب «آپارتاید امریکا»، با مطالعۀ وضعیت سیاسی اجتماعی سیاهپوستان امریکا مینویسند: «در پنجاه سال گذشته هیچ گروهی در تاریخ ایالات متحده چنین سطحی از تبعیض نژادی تحمیلشده بر جامعۀ سیاهپوست امریکا را تجربه نکرده است. این تبعیض نژادی افراطی، امری اتفاقی نیست؛ بلکه روندی ساخته شده است که جامعۀ سفیدپوست امریکا با مجموعهای از ترتیبهای نهادی هدفمند بر جامعۀ سیاهپوست این کشور اعمال کرده است، روندی که تا به امروز ادامه دارد».
به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران، تبعیض از زمان کشف امریکا در این کشور شکل گرفت و حتی با وجود اینکه فصل ۸ اعلامیۀ حقوق مدنی 1964 تبعیض علیه افراد را بر اساس نژاد، رنگ، جنسیت و ملیت غیرقانونی اعلام کرد، اما هیچگاه از بین نرفته است. از لحاظ تاریخی، یکی از سازمانهای تبعیض نژادی که در امریکا ایجاد شد و خشونت زیادی را برضد سیاهان اعمال کرد «کوکلوس کلان» بود که برای مخالفت با آزادی بردگان به وجود آمد و برای استثمار بیشتر بردگان به نفع سرمایهداران گام برداشت. امروز نیز بسیاری از سیاهان امریکا عملا به کارگرانی ساده و بدون تخصص مبدل شدهاند که اربابان سفیدپوست با دستمزد پایین، آنها را استثمار کردهاند، حال آنکه یهودیان بیشتر به کارهای تخصصی و تجاری مشغول بودهاند؛ بنابراین مسألۀ تبعیض میان جامعۀ سفیدپوستان با سیاهپوستان یکی از معضلاتی است که جامعۀ امریکا از دیرباز تاکنون با آن دست به گریبان بوده است.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#اصطلاحات_سیاسی و تحلیلی بر آن
🔻آپارتاید(apartheid)
✍️ محمد ملکزاده
آپارتاید یا سیاست تبعیض نژادی که در فارسی به «جدانژادی» ترجمه شده است، واژهای اصالتا هلندی است که یکی از اشکال تبعیض نژادی را بیان میکند. این اصطلاح در اصل عبارت است از سیاست تبعیضی که نژادپرستان کشور جمهوری آفریقای جنوبی از سال 1948م علیه اکثریت سیاهپوست بومی و بومیان آن کشور اعمال میکردند. آپارتاید یعنی جدا نگه داشتن افراد متعلق به نژادهای غیرسفید، مجبور کردن آنها به اقامت در محلات و اماکن خاص، محروم کردن آنها از کلیه حقوق سیاسی و امکان تحصیل و پیشرفت و ... . سالها بعد کنگره ملی آفریقا با درخواست ایجاد جامعه آزاد چندقومی، جنگی علیه نظام آپارتاید به راه انداخت. طرفداران لغو آپارتاید، تظاهرات آرامی در شپرویل و تسوتو به راه انداختند، که با مقاومت مخالفان روبهرو شد. راهپیمایان سیاهپوست مورد هجوم قرار گرفته و تعدادی به قتل رسیدند.
از مخالفان اصلی آپارتاید، نلسون ماندلا بود که به حقوقی مساوی برای تمامی اهالی آفریقای جنوبی معتقد بود. در سال ۱۹۶۲، ماندلا دستگیر شد و پس از محاکمه به حبس ابد محکوم گردید. او در سال ۱۹۹۰، در سن ۷۲ سالگی آزاد شد و به ریاست جمهوری رسید و بدین ترتیب رژیم آپارتاید در مورد سیاهپوستان، لغو گردید.
عنوان آپارتاید را گرچه با نام آفریقای جنوبی میشناسند اما از مدتها قبل از آن کشور به عنوان یک سیاست معمول در غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا رواج داشته است. امریکاییهای آفریقاییتبار بیش از یک قرن است که با فراهمشدن هر فرصت سیاسی در امریکا، به اعتراض دست زده و در تلاش برای دستیابی به حقوق برابر با سفیدپوستان برآمدهاند. جو. آر، فیگین در کتاب «امریکای نژادپرست، ریشهها، واقعیتهای کنونی و راهکارهای مقابله با آن»، ایدئولوژی نژادپرستانه، سیاستهای سرکوب نژادی و نژادپرستی نظاممند نظام سیاسی امریکا را بررسی کرده است. به اعتقاد نویسنده، وجود تبعیضهای نژادی، فرهنگی، سیاسی، قضایی و اقتصادی در امریکا، و در زندگی روزمرۀ این کشور امری سازمانیافته و روندی به سود سفیدپوستان و به زیان گروههای غیرسفیدپوست است. امریکاییان سیاهپوست، همواره آماج رویههای تبعیض نژادی از سوی آژانسهای اجرای قانون در امریکا قرار داشتهاند. به نوشتۀ فیگین، خشونت و بیرحمی پلیس علیه مردان سیاهپوست، زنان و بچههای آنان به قدمت جامعۀ امریکا است.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#اصطلاحات_سیاسی و تحلیلی بر آن
📌 آگرمان (Agreman)
✍️ محمد ملکزاده
آگرمان یا پذیرش (Agreement)، اصطلاحی با ریشه فرانسوی است و به اجازهنامهای گفته میشود که توسط یک کشور برای پذیرش سفیر اعزامی از کشور دیگر صادر میشود. در عرف دیپلماتیک صدور چنین اجازهنامهای پس از بررسی سوابق سفیر ارسالی توسط کشور پذیرنده انجام میشود و در صورت عدم صدور اجازهنامه، مقامات کشور پذیرنده نیز ملزم به ارائه توضیحات و دلایل عدم پذیرش سفیر موردنظر نمیباشند. البته این عرف مربوط به سفارتخانههای موجود در کشورها و دیپلماتهای شاغل در آن است نه سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل که دارای ماهیت جهانی و بینالمللی است و در خاک یک کشور مانند آمریکا قرار دارد. پذیرش یا رد دیپلماتهای کشورها در سازمانهای بینالمللی به عهده کشور میزبان نیست و کشورهایی که میزبان چنین سازمانهایی در خاک خود میباشند، نمیتوانند مانع از ورود دیپلماتهای کشورها در سازمانهای بین المللی مانند سازمان ملل متحد شوند. با این وجود دولت آمریکا گاه با دلایل سیاسی مانع از ورود سفرا و دیپلماتهای کشورهای مخالف خود به ویژه جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل شده است. در یک مورد پس از معرفی آقای ابوطالبی به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل، دولت آمریکا در اقدامی خلاف منشور سازمان ملل، به بهانههای سیاسی مانع از پذیرش وی به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل شد. این اقدام دولت آمریکا از دیدگاه کارشناسان بینالمللی، نقض قوانین بین المللی و نیز نقض تعهد آمریکا بر اساس منشور سازمان ملل متحد تلقی گردید. روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن در تاریخ 23/1/1393 با اشاره به پیامدهای این اقدام آمریکا آن را نوعی سوء استفاده دولت آمریکا از جایگاه خود به عنوان کشوری که میزبان یک سازمان بین المللی (سازمان ملل متحد) در خاک خود میباشد توصیف نمود. پروفسور ویلیام بیمن، استاد دانشگاه مینه سوتای آمریکا نیز این اقدام دولت آمریکا در عدم پذیرش سفیر جمهوری اسلامی ایران را نقض قطعی قانون بین الملل خواند که در اثر فشار لابی صهیونیستی بوجود آمده است. گرچه چنین اقدامات غیرقانونی از سوی آمریکا علیه کشورهای مستقل تازگی نداشته و به این مورد محدود نمیباشد اما از نگاه کارشناسان خارجی و تحلیلگران بین المللی چنین اقداماتی ضرر چندانی به جمهوری اسلامی ایران نمیزند، اما رفتار غیرقانونی آمریکا در بیتوجهی به قوانین بینالمللی و سنگ اندازی وی در مسائل بین المللی کشورها و تعامل آنها با سازمان ملل را برای همگان آشکار میسازد.
#سیاست
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#اصطلاحات_سیاسی و تحلیلی بر آن
📌آنارشیسم (Anarchism)
محمد ملکزاده✍️
ریشه واژه آنارشیسم از یونان باستان و کلمه آنارشیا (anarkhia) به معنای «بدون حاکم» است و در اصطلاح، به عنوان جنبش و نظریهای سیاسی گفته میشود که عقیده دارد هر گونه دولت یا قدرت سازمان یافته در هر شکلی عامل فساد و ناپسند است؛ این نظریه تمرکز قدرت سیاسی را به ضرر انسانها میداند و لذا خواهان برافتادن هرگونه دولت و جایگزینی انجمنهای آزاد و گروههای داوطلب بهجای دولت و قدرت سیاسی است.
گرچه ریشه نظریات آنارشیستی را در اندیشههای یونان باستان مانند برخی از قرائتهای رواقیگری نیز میتوان یافت اما آنارشیسم به مفهوم امروزی در قرن نوزدهم فاصله سالهای ۱۸۴۰ تا ۱۸۷۰م توسط پرودون (poroudhon)، فیلسوف فرانسوی بوجود آمد و در کشورهای اسپانیا، ایتالیا، سوئیس، فرانسه، اتریش، هلند، و برخی کشورهای آمریکای لاتین رواج یافت. «پرودون» معتقد بود دولت و نهادهای حکومتی و قانون همگی فاسد و شیطانی هستند؛ بنابراین با انهدام مالکیت خصوصی و دولت، انسانها از مصیبتها و بدبختیهای اجتماعی رها میشوند و به برابری دست مییابند. بدین ترتیب آنارشیستها بر خلاف هواداران هگل که دولت را تا مرتبه الوهیت بالا میبردند و آزادی را تنها در اطاعت مطلق از قدرت دولت میدانستند، نسبت به نهاد دولت و قدرت دولتی بدبین بوده و آن را عامل تباهی زندگی انسان قلمداد میکردهاند.
آنارشیستها را از جهت عملکرد به دو دسته انقلابی و اصلاح طلب تقسیم میکنند:
آنارشیستهای انقلابی برای تحقق اهداف خود در براندازی حکومت، روش آشوبگری، ترور، اعتصاب همگانی و سرنگون کردن ناگهانی دستگاه دولت را پیشنهاد میکنند. این دسته در طول قرن نوزدهم بیشترین فعالیتها بهویژه در ایتالیا و اسپانیا داشتند و بسیاری از سیاستمداران را برای تحقق اهداف خود به قتل رساندند؛ اما به دنبال افول آنارشیستهای انقلابی در قرن بیستم، تفکر آنارشیسم اصلاحطلب جایگزین آن گردید که بیشتر در جنبشهای مدافع صلح یا طرفداران حفظ محیط زیست به فعالیت خود ادامه دادند.
گرچه برخی آنارشیستها ادعا میکنند هرگز آشوبخواه یا هرج و مرجطلب نیستند یا خواستار از میان برداشتن نهاد حکومت بهطور مطلق نبودهاند و تنها با حکومت مبتنی بر زور مخالفت ورزیدهاند، اما مشترکترین انتقاد، در میان تمام منتقدان آنارشیسم این است که این نظریه بیشک به هرجومرج و بوجود آمدن جامعهای بیسامان منجر خواهد شد. تحقق آنارشیسم یعنی همان چیزی که هابز از آن به نزاع همه علیه-همه نام میبرد.
#سیاست
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#اصطلاحات_سیاسی و تحلیلی بر آن
📌آواره (Refugee)
✍️محمد ملکزاده
آواره در اصطلاح بین الملل به کسی گفته میشود که به دلیل اخراج یا فرار از کشورش، در جایی غیر از کشور خود مانند اردوگاهها یا مناطق دیگر زندگی میکند. از جمله بزرگترین آوارگان در تاریخ معاصر جهان، آوارگان فلسطینی میباشند که پس از اشغال سرزمینشان توسط رژیم صهیونیستی از کشور اخراج و آواره شدند. رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ پس از اشغال سرزمین فلسطین و تصمیم به پاکسازی نژادی این منطقه، نزدیک به ۸۰۰ هزار فلسطینی را آواره کرد که به مرور افزایش نیز یافت. از سال 1952 امور آوارگان به عهده «کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای آوارگان» گذاشته شد.
بر اساس آمارهای رسمیاعلام شده، تعداد فلسطینیهای آواره در جهان تاکنون به 6 میلیون نفر رسیده است که در آرزوی بازگشت به وطن خود به سر میبرند. بیش از ۲۸ درصد از آوارگان فلسطینی در ۵۸ اردوگاه رسمیوابسته به آژانس کار سازمان ملل زندگی میکنند به طوریکه ۱۰ اردوگاه در اردن، ۹ اردوگاه در سوریه، ۱۲ اردوگاه در لبنان، ۱۹ اردوگاه در کرانه باختری و ۸ اردوگاه در غزه وجود دارد. همچنین ۳۹ درصد از آوارگان فلسطینی در اردن، ۹ درصد در لبنان و ۱۱ درصد در سوریه زندگی میکنند. این آوارگان که در طول سالهای ۱۹۴۷، ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹ و بعد از آن در جریان جنگ اعراب و اسرائیل و همچنین جنگها و اشغالگریهای بعد از آن به دلیل عملیات تروریستی اسرائیلیها از فلسطین هجرت کرده یا آنها را مجبور به خروج از فلسطین کردهاند، غالبا در شرایط سخت و نامناسبی به سر میبرند. پس از جنگ سال ۱۹۶۷ میلادی نیز تل آویو طرحهای زیادی را برای بیرون راندن فلسطینیان از اراضیشان به کار بست که یکی از این طرحها، طرح اخراج ۶۰ هزار فلسطینی از نوار غزه به پاراگوئه در آمریکای جنوبی بوده است که در آن زمان حتی رسانههای اسرائیلی نیز از این طرح جنایتکارانه پرده برداشتند.
بر اساس قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل که در سال ۱۹۴۸ صادر شد آوارگانی که قصد بازگشت به سرزمین خود را داشته باشند باید در سریعترین تاریخ عملی مجاز به انجام این کار و بازگشت به محل زندگی خود باشند اما رژیم صهیونیستی همواره مانع از بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین خود بوده و بلکه فلسطینیهای بیشتری را نیز آواره نموده است.
#سیاست
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#اصطلاحات_سیاسی و تحلیلی بر آن
✔️ ائتلاف (Coalition)
✍️ حجت الاسلام محمد ملکزاده
ائتلاف به معنی اتحاد موقت گروهها و نیروهای سیاسی است که هدفهای معینی را دنبال میکنند. این اصطلاح غالباً در دو سطح کلی داخلی و خارجی بکار میرود. ائتلاف داخلی شامل اتحاد احزاب و گروههای سیاسی داخلی با هدف افزایش توان سیاسی جهت رسیدن به مقاصد پارلمانی و انتخاباتی و ... میباشد؛ اما ائتلاف خارجی در مورد دولتهای ملی به منظور اقدام به عمل مشترک به کار میرود.
ائتلاف دولتها به معنای تعهدپذیری یک کشور نسبت به کشورهای دیگر بر مبنای منافع مشترک در سیاست خارجی است. اين تعهد میتواند در ابعاد نظامى و امنيتى، اقتصادى، سياسى و يا فـرهـنـگـى ایجاد گردد. ضرورت اتحاد و ائتلاف میان جوامع اسلامی در شرایط امروزی، علاوه بر تاکید به آن در مبانی دینی، میتواند ناظر به خطر مشتركي باشد كه توسط دشمنان اسلام، جهان اسلام را تهديد میکند. یکی از فواید ائتلاف و اتحاد کشورهای اسلامی با یکدیگر را میتوان رهایی آنان از حصار نظام سلطه جهانی در عرصههای مختلف دانست. در وضعیتی که اکثر سازمانهای سیاسی – اقتصادی بینالمللی عملا تحت سلطه قدرتهای غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا قرار دارند ضرورت ائتلاف کشورهای اسلامی با یکدیگر آشکار میگردد. از جمله سازمانهای ائتلافی که جمهوری اسلامی ایران نیز نقش مهمی در تأسیس آن داشته است، سازمان همکاریهای اقتصادی «اکو» میباشد. طبق اساسنامه این سازمان که مقر اصلی آن در شهر تهران میباشد، اکو برای بهبود شرایط توسعه اقتصادی پایدار کشورهای عضو، حذف تدریجی موانع تجاری در منطقه، تهیه برنامه مشترک برای توسعه منابع انسانی در کشورهای عضو و تسریع برنامه توسعه حمل و نقل و ارتباطات فعالیت دارد. کشورهای عضو جهت تسریع در توسعه منطقهای از طریق تلاشهای مشترک خود همکاری مینمایند و در کنار پیوندهای نزدیک فرهنگی و تاریخی مشترک خود توانستهاند از روابط موجود زیرساختاری و تجاری، امیدهای خود را به بهبود شرایط افزایش دهند. اکو تاکنون مبادرت به تعریف چندین پروژه بر اساس طرحهای اولویتدار مبتنی بر همکاری نموده است. بیتردید همکاری در این طرحها که شامل: انرژی؛ تجارت؛ حمل و نقل؛ کشاورزی و کنترل مواد مخدر میباشد، نقش موثری در بهبود وضعیت اقتصادی و فرهنگی منطقه خواهد داشت.
#سیاست
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#اصطلاحات_سیاسی
📌ابرقدرت (Superpower)
✍️ محمد ملکزاده
اَبَرقدرت در اصطلاحات سیاسی بینالملل به کشوری گفته میشود که به لحاظ برخورداری از موقعیتی برتر در میان کشورهای جهان، دارای تواناییهای مهمی در روابط بینالملل باشد و بتواند طرحها و رخدادهای جهانی را تحت تأثیر قرار دهد. آلیس لایمن میلر (استاد رشته امور امنیت ملی در مرکز کارشناسی ارشد نیروی دریایی آمریکا) در تعریف واژه ابرقدرت، آن را شامل کشوری میداند که دارای توانایی لازم برای اثرگذاری در هر نقطه از جهان باشد حتی در برخی مواقع این تواناییها را برای استفاده در چندین منطقه از جهان بهطور همزمان داشته باشد؛ و خود به تنهایی قادر به ایجاد یک هژمونی در جهان باشد.
بررسی پیشینه بکارگیری این واژه نشان میدهد نخستین بار در اوایل سال ۱۹۴۵ میلادی در طول جنگ جهانی دوم و بعد از آن، کشورهای ایالات متحده آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و امپراتوری بریتانیا با عنوان ابرقدرت نامیده شدند؛ گرچه پس از آنکه بریتانیا در جنگ سوئز از ارتش مصر شکست خورد، از عنوان ابرقدرتی ساقط شد اما ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی آن زمان که مسلط به همه امور جهانی بودند و توانایی تأثیر گذاری گسترده در جهان را داشتند، همچنان عنوان ابرقدرتی را به خود اختصاص دادند. بعد از پایان جنگ سرد، اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید. از آن زمان برخی کارشناسان سیاسی به این نتیجه رسیدند که ایالات متحده آمریکا با توجه به فروپاشی شوروی و برتری نظامی، اقتصادی، علمی و سیاسی این کشور تنها ابرقدرت جهان است. استدلال این گروه از کارشناسان این بوده که ایالات متحده در تمام زمینهها مانند حوزه نظامی، اقتصادی، صنعتی، علمی، فضایی، غذایی، سلامت، سیاسی و آموزش و ورزش با اختلاف بر بقیه کشورهای جهان برتری دارد این در حالی است که ایالات متحده هم اکنون رقیبان قدرتمندی نیز دارد که در عرصههای مختلف رقیبانی جدی برای آمریکا محسوب میشوند. از جمله این رقیبان قدرتمند را اتحادیه اروپا، ژاپن، روسیه و چین دانستهاند که در حوزههای اقتصادی، نظامی، علمی و سیاسی میتوانند رقیبانی جدی برای آمریکا باشند و ابرقدرتی این کشور را به چالش بکشند. جایگاه کنونی ایالات متحده در جهان به وضوح نشان میدهد که این کشور از عنوان ابرقدرتی در مقایسه با گذشته فاصله بسیاری گرفته است.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#اصطلاحات_سیاسی
📌اپوزیسیون (Opposition)
✍️ حجت الاسلام محمد ملک زاده
اپوزیسیون که در لغت به معانی «موضع گیری مخالف در برابر یک نظریه یا سیاست» و «حزب، جبهة یا گروه مخالف» ترجمه شده است ؛ در اصطلاح سیاسی به مجموعه افراد یا نهادهایی در درون یک کشور گفته میشود که به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی، عقیدتی و دینی مخالف اصل نظام سیاسی یا دولت حاکم و یا بخشهایی از حکومت بوده و گاه نیز خواهان براندازی اساس نظام یا دولت حاکم میباشند.
با توجه به تعریف فوق، جلوههای مختلف اپوزیسیون در کشورها را میتوان شامل انواع گوناگون مانند قدرتطلب، اصلاحطلب و انقلابی مورد مطالعه قرار داد. اپوزیسیون قدرتطلب شامل مخالفینی است که مخالفت آنها صرفا برای کسب قدرت است و برای رسیدن به این هدف با تمام گروههای سیاسی مخالف خود مخالفت میورزند. اپوزیسیون اصلاحطلب مخالفینی را در بر میگیرد که اساس نظام سیاسی را قبول دارند ولیکن مخالف سیاستهای جاری آن هستند. اپوزیسیون انقلابی نیز شامل مخالفینی است که با کل نظام سیاسی حاکم مخالفت میورزند. بررسی جایگاه و عملکرد اپوزیسیون در کشورهای مختلف نشان میدهد اپوزیسیون انقلابی در هیچ کشور و نظامی –اعم از نظامهای استبدادی یا دموکرات- از آزادی عمل برخوردار نیست؛ مثلٱ در بریتانیا و کانادا و فرانسه گرچه طبق قانون احزاب اپوزیسیون به صورت رسمی در کنار دولت حاکم -که نتیجه انتخابات است- فعالیت می کنند، اما آنان هیچگاه مخالف اصل نظام سیاسی مستقر نیستند. احزاب بریتانیا و فرانسه و... صرفا در پی کسب منافع گروهی هستند و در نتیجه مخالفتشان با حکومت حاکم در کشورشان واقعی و بنیادین نیست. این در حالی است که در جمهوری اسلامی ایران به رغم تبلیغات اغواگرانه که نظام را به دیکتاتوری و عدم آزادی اپوزیسیون متهم میکنند، مخالفینی در درون حکومت آزادانه به فعالیت مشغولند که گاه اساس نظام را نیز قبول ندارند؛ به عنوان مثال برخی سلبریتیها و هنرمندانی که با فعالیت در برنامههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی و با امکانات نظام اسلامی معروف شدهاند، آزادانه اساس نظام اسلامی را زیر سوال میبرند؛ با اقدامات خود در جشنوارههای خارجی به وطن و مردم خود خیانت میکنند؛ و... . در آبان ۱۳۹۷ ده گروه و حزب از اپوزیسیون مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران با امضای تفاهمنامه مشترک برای سرنگونی جمهوری اسلامی متحد شدند و زمانی که با به راه انداختند شورشهای خیابانی و آسیب به اموال عمومی حکومت در برابر آنان ایستاد، جمهوری اسلامی را به دیکتاتوری و عدم تحمل اپوزیسیون متهم ساختند!
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#اصطلاحات_سیاسی
🔍 اتحادیه عرب
✍️محمد ملکزاده
اتحادیه عرب یا اتحادیه کشورهای عرب (به عربی: جامعة الدول العربیة) یک سازمان بینالمللی منطقهای متشکل از ۲۲ کشور عربی زبان در جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا (شامل ۱۰ کشور آفریقایی و ۱۲ کشور آسیایی) است که پس از جنگ جهانی دوم با نظارت غرب بوجود آمده است. این 22 کشور عبارتند از: الجزایر، بحرین، کومور، جیبوتی، مصر، عراق، اردن، کویت، لبنان، لیبی، موریتانی، مغرب، عمان، فلسطین، قطر، عربستان، سومالی، سودان، سوریه، تونس، امارات و یمن.
اساس شکلگیری این سازمان به پیشنهاد آنتونی ایدن نخست وزیر وقت انگلیس در ۲۲ مارس ۱۹۴۵ بوجود آمد و از این جهت غالبا در خدمت منافع غرب و نه ملتهای عربی گام برداشته است.
هدف تشکیل اتحادیه عرب، ظاهرا اشتراک در فرهنگ و مذهب و لزوم همکاری کشورهای عربی با یکدیگر پس از تشکیل دولت یهودی اسرائیل بود. در حالی که بسیاری از اعضای همین اتحادیه بعدها در راستای منافع غرب در مسیر عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی حرکت کردند و حتی گروههای مخالف این رژیم غاصب مانند حزبالله لبنان را در سال ۲۰۱۶، گروهی تروریستی اعلام کردند! پس از آن نیز شورای وزیران اتحادیه عرب جنبش انصارالله را که سالها در مقابل جنایات گسترده ائتلاف غرب و عربستان مقاومت نموده، گروه تروریستی خواند و آن را در لیست سیاه «عاملان، مجریان و تأمین کنندگان مالی اقدامات تروریستی» قرار داد!
عملکرد اتحادیه عرب در مجموع نشان میدهد محور اشتراکی این سازمان نه در راستای اشتراکات فرهنگی و مذهبی و دینی بلکه بیشتر در راستای اندیشه پان عربیسم و مقابله با ایران بوده است. از این رو این اتحادیه با وجود تاکید جمهوری اسلامی ایران بر اتحاد اسلامی و دعوتهای مکرر از کشورهای عربی جهت دوستی و برادری با یکدیگر، همواره موضعی مخالف با ایران اتخاذ نموده است. در این میان برخی از کشورهای عربی این اتحادیه همچون عربستان و امارات که از جمله مهمترین متحدان ایالات متحده در منطقه به شمار میروند، برای خشنودی آمریکا بیشترین نقش را در اتخاذ مواضع ضد ایرانی و مخالفت با جریان مقاومت داشتهاند؛ این در حالی است که تجارب متعدد نشان میدهد ایالات متحده در موقع خطر متحدان خود را تنها گذارده است.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#اصطلاحات_سیاسی و تحلیلی بر آن
🔹اتحاد سهگانه (Triple Alliance)
✍️ محمد ملکزاده
اتحاد سهگانه یا مثلث در اصطلاح روابط بینالملل در موارد زیادی به کار رفته است مانند:
1-اتحاد میان انگلستان، سوئد و هلند علیه فرانسه در سال 1668م.
2-اتحاد میان انگلستان، فرانسه و هلند در سال 1717م.
3- اتحاد میان آلمان، اتریش-مجارستان و ایتالیا در سال 1882م.
4- اتحاد سه گانه ایران، شوروی و انگلیس در جنگ جهانی دوم و...
یکی از معروفترین اتحاد سهگانه یا اتحاد مثلث، اتحادی نظامی میان امپراتوری آلمان، پادشاهی ایتالیا و امپراتوری اتریش-مجارستان بود که در ۲۰ مه ۱۸۸۲ میلادی منعقد گردید و تا شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ میلادی برقرار بود. هر یک از این سه کشور متعهد شدند که در صورتی که یکی از آنان از جانب قدرتهای دیگر مورد حمله قرار گیرد، دیگران برای دفاع از آن دخالت کنند.
هنگامی که در سال ۱۹۱۴ میلادی امپراتوری اتریش-مجارستان و امپراتوری آلمان در جریان جنگ جهانی اول با تفاهم مثلث (اتحاد روسیه، فرانسه و بریتانیا) وارد جنگ شد، ایتالیا ناچار در حمایت از قدرتهای مرکز به آنها پیوست اما با بروز اختلاف با اتریش-مجارستان و آلمان، تغییر جهت داد و در ماه مه سال ۱۹۱۵ میلادی به امپراتوری اتریش-مجارستان و در ماه اوت سال ۱۹۱۶ میلادی به امپراتوری آلمان اعلان جنگ داد. پس از خروج ایتالیا از این اتحاد امپراتوری عثمانی به این اتحاد پیوست.
بررسی تجارب تاریخی نشان میدهد چنین اتحادهایی که غالبا میان قدرتهای استعمارگر با اهداف توسعهطلبانه و نامشروع برقرار گردیده با گسترش خشونت و خونریزی در روابط بین الملل همراه بوده و صلح و آرامش ملتها را با خطر مواجه نموده است. در هر اتحادی که پای یک قدرت استعماری به میان آمده، بطور آشکار امنیت ملتها تهدید شده است. جنگهای جهانی اول و دوم از نتایج چنین اتحادهایی است که به دنبال آن ویرانیهای گسترده، ظلم و تجاوز و کشتار وسیعی در کشورهای جهان به راه افتاد. فقط در مورد ایران، جنگ جهانی موجب کشتار و مرگ 10 میلیون ایرانی بر اثر صدمات ناشی از جنگ، بیماری و قحطی بزرگ در ایران گردید.
#سیاست
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#اصطلاحات_سیاسی
📌اتحاد هفتگانه (Sevenfold Alliance)
✍️ محمد ملک زاده
اتحاد یا ائتلاف هفتگانه در اصطلاح روابط بینالملل اصطلاحی است که به لحاظ تاریخی در مورد تشکیلاتی متشکل از هفت حزب یا گروه از مجاهدان افغانی به کار میرود که در سال 1986م برای مبارزه با ارتش اشغالگر شوروی سابق و دولت دست نشانده وقت افغانستان اعلام موجودیت کرد. این هفت گروه عبارتند از:
1. جمعیت اسلامی افغانستان (از اقوام عمدتاً تاجیک به رهبری برهانالدین ربانی و احمدشاه مسعود)
2. حزب اسلامی شاخه حکمتیار (شامل اقوام عمدتاً پشتون به رهبری گلبدین حکمتیار)
3. حزب اسلامی شاخه خالص (شامل اقوام عمدتاً پشتون به رهبری یونس خالص)
4. اتحاد اسلامی افغانستان (شامل اقوام عمدتاً پشتون با گرایش وهابی به رهبری عبدالرسول سیاف)
5. محاذ (جبهه) ملی اسلامی افغانستان (شامل اقوام عمدتاً پشتون با گرایش صوفی گری به رهبری پیر سیداحمد گیلانی)
6. جبهه ملی نجات افغانستان (شامل اقوام عمدتاً پشتون به رهبری صبغتالله مجددی)
7. حرکت انقلاب اسلامی افغانستان (شامل اقوام عمدتاً پشتون به رهبری مولوی محمدنبی محمدی).
افغانستان از جمله کشورهای اسلامی است که در طول سالیان مدید محل تاخت و تاز و تجاوزات قدرتهای استعماری بوده است. این قدرتها با سوء استفاده از وجود اقوام و گروههای مختلف در این کشور و دامن زدن به اختلافات، همواره موجب گسترش بحران و ناامنی در این کشور بودهاند. در جنگ شوروی، افغانستان به مدت ۹ سال (از دی ۱۳۵۸ش تا دی ۱۳۶۷ش) درگیر اشغال نظامیان اتحاد جماهیر شوروی بود که برای پشتیبانی از دولت کمونیست جمهوری دموکراتیک افغانستان وارد این کشور شده بودند. نبردهای این گروههای هفتگانه منجر به خروج ارتش شوروی از افغانستان در سال ۱۹۸۹ و سرنگونی حکومت دست نشانده افغانستان در سال ۱۹۹۲ (1371ش) شد. پس از آن به دلیل به توافق نرسیدن گروههای مجاهدین بر سر تقسیم قدرت، و دخالت نیروهای بیگانه در این کشور، جنگ داخلی افغانستان آغاز شد که تا زمان حال کمابیش ادامه یافته است. جمهوری اسلامی همواره ضمن مخالف با دخالت نیروهای بیگانه در افغانستان، خواستار مشارکت همه اقوام و گروه ها در اداره این کشور بوده است. آیت الله خامنه ای در ۱۸ خرداد ۱۳۶۸در دیدار جمعى از رهبران اتّحاد هفتگانه مجاهدین افغانستان، ضمن تاکید بر این سیاست بر حمایت جمهوری اسلامی از مجاهدین و ملت افغانستان برای در دست گرفتن سرنوشت خویش تاکید نمودند.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN