eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
529 ویدیو
184 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 عمل کنيد پيش از آن که چراغ عمل خاموش شود حال که زنده و برقراريد، پس عمل نيکو انجام دهيد، زيرا پرونده ها گشوده، راه توبه آماده، و خدا فراريان را فرا می خواند و بدکاران، اميدِ بازگشت دارند. عمل کنيد پيش از آن که چراغ عمل خاموش و فرصت پايان يافته، و اجل فرا رسيده و دَرِ توبه بسته، و فرشتگان به آسمان پرواز کنند. پس، هرکسی با تلاش خود برای خود، از روزگار زندگانی برای ايّام پس از مرگ، از دنيای فناپذير برای جهان پايدار و از گذرگاهِ دنيا، برای زندگی جاودانه آخرت، توشه برگيرد. انسان بايد از خدا بترسد، زيرا تا لحظه مرگ فرصت داده شده، و مهلت عمل نيکو دارد. انسان بايد نفس را مهار زند، و آن را در اختيار گرفته، از طغيان و گناهان باز دارد، و زمام آن را به سوی اطاعت پروردگار بکشاند. ✍ خطبه 237 @HOWZAVIAN
امیر مؤمنان، علی علیه السلام: 💐 "َما أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَأَقَلَّ الاِْعْتبَارَ!" چه بسيار است عبرت‌ها‌، و چه اندك است عبرت گرفتن. حکمت ٢٩٧ 🌐 کانال 👈یکی از مبلغان فاضل در عرصه بین الملل به زبان پرتغالی 🔸با شناخت فعالان تخصصی تبلیغ دینی می‌توانیم مشورت بگیریم و به خواندن و نوشتن‌مان جهت بدهیم. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
✔️ بهترین نویسنده‌ی زندگی من 🔗 امروز را اندکی با نهج البلاغه گذراندم، مروت و انصاف باید خرج داد؛ جدای از شأن برجسته امامت، از بهترین نویسنده‌های خودمان غافلیم، انتخاب قالبِ «نامه»، زاویه دید به اطراف و هستی، صمیمی‌نویسی، پردازش دقیق کلمات و تصویرسازی‌های ناب؛ همه و همه نشان می‌دهد، بی‌حساب و کتاب از پیشینه خودمان و انسان کامل غافلیم. 🖌 نوشتار زیر بخشی از نامه سی و یکم امیر مؤمنان(ع) به فرزندش امام حسن(ع) است که تقدیم مخاطبان نویسندگان حوزوی می شود.👇 💠 پسرم درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‌ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثارشان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‌ام، بلكه با مطالعه تاريخ آنان، گويا از اوّل تا پايان عمرشان با آنان بوده‌ام، پس قسمت‌هاى روشن و شيرين زندگى آنان را از دوران تيرگى شناختم، و زندگانى سودمند آنان را با دوران زيانبارش شناسايى كردم، سپس از هر چيزى مهم و ارزشمند آن را، و از هر حادثه‌اى، زيبا و شيرين آن را براى تو برگزيدم، و ناشناخته‌هاى آنان را دور كردم، پس آن‌گونه كه پدرى مهربان نيكى‌ها را براى فرزندش مى‌پسندد، من نيز بر آن شدم تو را با خوبى‌ها تربيت كنم؛ زيرا در آغاز زندگى قرار دارى، تازه به روزگار روى آورده‌اى، نيّتى سالم و روحى با صفا دارى. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
💐💐💐 گسترده اسٺ در همه عالم ولایتش برجن‌ و‌ انس و حور و مَلَڪ مقتدا علی اسٺ ڪعبه بہ یمن مقْدَم او قبلہ گاه شد یعنی مسیر قبلہ و قبله نما علیسٺ در لحظه ی مواجهه با سختی و بلا ذکر مدام روی لبِ انبیا علی اسٺ وارونه کرد با سر انگشٺ قلعــه را با جراٺ وشجاعٺ و خیبرگشا علی اسٺ @HOWZAVIAN
عشق با آن سفره ی بی رنگ معنا می شود یک نمک با نان جو...اما چه زیبا می شود یک طرف کوثر نشسته آینه دارش علی یک طرف مولا همیشه... قبله زهرا می شود غبطه ی هر مرد باشد فاتح خیبر ولی فاتح کوثر دو چندان سنگ دعوا می شود اختصاصی ارث داده شد به او آن فاطمه«س» پس سند دار بهشت اش کرده مأوی می شود از زمانی که ترک خورده است کعبه در زمین هر کسی با اهل او جنگید رسوا می شود داد انگشتر به مسکینی برای راه حق آیه ای شد وحی تنها اوست مولا می شود گرچه دارد یک لباس و کهنه کفشی زیر پا روی دستش پینه و هم گام صحرا می شود سوره ی انسان نوشته راز های این فراز عشق با آن سفره ی بی رنگ معنا می شود ✍️محمداسماعیل بیکی شورکی 💐💐 میلاد حضرت امیر مؤمنان علی (ع) مبارک @HOWZAVIAN
🔅کشتی اش بی آب و دریا در نجف پهلو گرفت اثر زیبای هنری، پیشنهاد برای دیدن👇 https://www.instagram.com/tv/CLsUT80BgCC/?igshid=1mps4zfard7vj @HOWZAVIAN
💐 شگفتانه‌های کعبه هزاران سال پیش ابراهیم پیامبر خانه‎ای برافراشت چهار گوشه و رازناک؛ مقدس و محترم. پس از هزاره‎ها ابراهیمی دیگر با سپاهی فیل‎سوار از یمن به قصد ویرانی و نابودی کعبه، بر مکه تاخت. عبدالمطلب (نواده ابراهیم بزرگ) رئیس مکیان بود. ‎شترانش به غارت رفتند. نزد ابراهیم حقیر آمد و اموالش را خواست. ابرهه بر او خندید. ریش‎سفید مکه چیزی گفت و با چهارپایان خود از آنجا دور شد. سخن این بود: «أَنا رب الإِبل و إِنَّ للبیت ربا»؛ من صاحب شترم و آن خانه صاحبی دارد. یورش که شروع شد، ابابیل (لشگریان خدای کعبه) از آسمان بر جنود ابرهه «سجیل» باریدند و از آن فیل‎ها و آدمیان، انبوهی از گوشت فاسد ساختند. چنین سالی آغازی برای یک تاریخ شد: عام‎الفیل. سی سال پس از آن در همین مکه و میان کعبه شگفتانه‎ی بی‎مانندی رخ داد؛ عجیب‎تر از سال فیل و هر چیز دیگر. چیزی که در جهان از آغاز تا اکنون نمونه‎ای ندارد. عروس عبدالمطلب باردار بود. او نزدیک زایش فرزند داشت بیت‎الله را طواف می‎کرد. درد امانش را برید. با کشش و جاذبه‎ای خارج از اراده‎ی خود به دیوار کعبه رسید. دست به آسمان گشود و گفت: «پروردگارا! به تو ایمان دارم و به پیامبران و کتاب‌های فرودآمده از سوی تو. سخن نیای خود ابراهیم خلیل را درست می‎دانم. او که این خانه‎ی عتیق را ساخت. به حق سازنده‎ی این خانه و به حق مولودی که در رحم دارم، زایش این کودک را بر من آسان فرما!». مقابل چشمان حیرت‎زده‎ی ملازمان کعبه دیوار بیت‎الله شکافت و فاطمه دختر اسد در قلب قبله جای گرفت و دیوار به هم آمد. دیگران خواستند در را بگشایند؛ ولی قفل با کلید خود غریبی می‎کرد. سه روز نگرانی، سه روز تحیر، سه روز بیم و امید گذشت. دوباره دیوار به دو سوی رفت و فاطمه همسر ابوطالب با نوزادی در آغوش پا در زیر آسمان مکه گذاشت. او «حیدر» را به دنیای ما آورده بود. علی را. البته این آخرین شگفتانه‎ی آن خانه نیست. کعبه هنوز گوهری در چنته دارد که وقتش برسد، رو می‎کند. می‎آید آن روز که علی در قامت فرزند خود «مهدی الأمم» بر همان شکاف کعبه تکیه بزند و بگوید: «أنا بَقِیّةُ اللّه ِو حُجّتُهُ و خلیفتُهُ علَیکُم» و ما به او چنین پاسخ بدهیم: «السّلامُ علیکَ یا بَقِیّةَ اللّه ِ فی أرضِهِ». ✍ سعید احمدی @HOWZAVIAN
. ☀️در مدح حضرت مولانا امیرالمؤمنین علی صلوات‌الله‌علیه خلیفه خواست خدا، انتخاب کرد تو را برای اهل زمین آفتاب کرد تو را گشود دفتر عشق و پس از حبیب خودش سرود وصف تو را شعر ناب کرد تو را به یُمنِ عشق و ولای تو "کُلُّ شَیْءٍ حَیّ" برای زندگی کائنات آب کرد تو را نزول داد تو را آیه‌آیه، حرف‌به‌حرف به قلب پاک پیمبر، کتاب کرد تو را ز خاک درگه تو آفرید عالم را به خاک داد شرف، بوتراب کرد تو را وجود حضرت خاتم "مدینة‌العلم" است برای پیکر این شهر "باب" کرد تو را برای آنکه تویی حجت عزیز خدا شکافت کعبه و فصل‌الخطاب کرد تو را امام و حقّ و ولیّ و وصیّ و مولا کیست؟ برای این‌همه پرسش جواب کرد تو را دلیل منزلت و شوکت تو قرآنی است که نفس و جان محمد حساب کرد تو را زمین مهرگسل جای آفتاب نبود خدا برای خودش انتخاب کرد تو را به لوح سینۀ ما نام توست یا حیدر زدیم نام تو را از ازل صدا حیدر ✍️ محمدتقی عارفیان @HOWZAVIAN
شب قدر است و قدرش را ندانیم پُر از جهـل از نشـانی بـی نشـانیـم شب وَحـی و نـزول آیـه هـا شـد به غیر از ذکرِ حق حرفی نَرانیم زَننــد امشــب رَقـم تقــدیــرِ بنــده فقط یک شب همه در این مکانیم * شبی است از اَلفِ شهر افزونتر امشب مبـاد اَنـدر خَــمِ غـفـلت بمــانیـــم ملائـک را فـــرودی بــاشـد و روح عجـب مـا کـاهـل و در بَنـد جانیم سَـلام ٌ هِـیَ حَتّـی مَطـلَعِ الفَـــــجر بیائیــد ایـن قفـس را بُگسِــلانیــم ملائــک نــزد مـولامــــان بیــاینـــد وَ مــا بــا نــامه ای تـاریـک عَیانیم اِمـامـی حـاضـر و نـاظـر به اعمـال ولـی مـا پشـتِ خَبـط خـود نهانیم الـهی آمـدیـم امشـب بــه درگــــاه خطـا کـرده ولـی صـاحـب دلانیـم شب قدر و شب توبه شب عشق شبی که پشـت حیـدر در امـانیم علی شد رستگار این شب ز غم ها هـم اکنـون در نبــرد نَهـــروانیـــم زِ بهــرِ چـــاک قلـــب دشمــن وَی چنـان تیـری نشسـته در کمـانیـم خودِ زهرا ست ای دل معنیِ قدر شــود مـا قـدر دریـا را بــدانیــم؟ بـرای دیـــدنِ سیمــــای مهـــــــدی بیائیـد دوستـان جوشـن بخوانیم ✍ عباس بهمنی *در این مکان: مقام و موقعیت تقدیر مقدّرات @HOWZAVIAN
آیا شود که درد مرا هم دوا کنی؟ با یک نگاه خاک مرا کیمیا کنی؟ دردیست درد عشق که درمان نمی‌شود جز با وصال؛ می‌شود آن را دوا کنی؟! آیا «علی» ز بحر کرم هیچ قطره‌ای کم می‌شود که گوشه چشمی به ما کنی؟! هرگز عجیب نیست گدا پادشه شود گر تو ز روی لطف نظر بر گدا کنی؟! قطعا دعای خالص تو راه حل ماست! آیا شود که در حق ماها دعا کنی؟! تنها امید دیدن رویت امید ماست! کی می‌شود که حاجت ما را روا کنی؟ ای شیعه چون ولای علی بر تو حجت است باید که دائما به علی اقتدا کنی! @shaeranehowzavi