eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
459 ویدیو
172 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️انقلاب به جاهای خوبش رسیده(۲) 🌻 آخرین رأی‌دادن مادر ✍️ عباس بابائی به تشخيص پزشک، مادر سه چهار ماه بیشتر زنده نبود! سرطان کار خودش را کرده بود؛ اما نتوانسته بود او را از پای در بیاورد. با آن شرایط جسمی، اما نگران شرکت در آخرین انتخابات عمرش بود! هرطور که بود توانستیم یک صندوق سیار برای رای‌دادن این بانوی متدین و انقلابی هماهنگ کنیم. مادر گفت: «خوشحالم پیش از آنکه از دنیا می‌روم، وظیفه‌ام را انجام می‌دهم!» @HOWZAVIAN
⚪️ انقلاب به جاهای خوبِش رسیده(۵) ✍️ حجت‌الاسلام‌ عباس‌ بابائی رأی‌دادن با چراغ قوه تا اذان ظهر منتظر شدیم تا صندوق سیار رأی‌گیری را به مقر بیاورند. احمد از مسئول دسته پرسید: تکلیف انتخابات چی میشه؟! سرمدی هم فقط در جواب گفت: قراره تا بعدازظهر صندوق رو بیارن. عصر شد و باز هم خبری از بروبچه‌های رأی‌گیری نشد. دل تو دلش نبود‌؛ شال و کلاه کرد که به شهر برود تا بلکه بتواند در انتخابات شرکت کند که خبر رسید هیچ‌کس حق ندارد مقر را ترک کند! ساعت ۱۰ شب رفت بخوابد تا به موقع سر پستش برسد. ناگهان صدا زدند: هر کی می‌خواد رأِی بده،‌ بیاد. از خوشحالی بال درآورد. یکی یکی بچه‌ها را از خواب بیدار کرد و به سمت چادر رأی‌گیری رفت. چادر خیلی تاریک بود. تنها وسیله روشنایی چراغ قوه بود. بسم‌الله الرحمن الرحیم گفت و نوشت: «محمدعلی رجایی» (خاطره‌ای از شهید احمد جعفرنژاد) ✍️عباس بابائی @HOWZAVIAN
این مردم «آقا» هستند؛ ذلیل‌شان نکنیم!(۲) ✍️ عباس بابائی بی‌نوا پدربزرگم خدابیامرز پدربزرگم کفاش ساده‌ای بود که مثل خیلی از مردم، از خوشی‌های زندگی بی‌بهره بود! پدرم می‌گفت: «گاهی پدربزرگ و مادربزرگت دعوای زرگری راه می‌انداختند و بعد با ناراحتی می‌خوابیدند؛ و ما متوجه می‌شدیم که امشب هم از شام خبری نیست!» می‌گفت: «چقدر منتظر عید نوروز می‌ماندیم؛ نه برای لباس نو و مسافرت‌های نوروزی و مهمانی‌های فراوان؛ خوشحال بودیم که قرار است بعد از مدت‌ها دوباره غذایی به نام «پلو» بر سفره‌ی پدربزرگ ببینیم!» و من همچنان که باور این خاطراتِ تلخ برایم بسی سخت بود و باورناپذیر، برای‌شان غصه می‌خوردم. بعدها که اندکی در فضای سیاسی قرار گرفتم، غصه‌ام برای پدربزرگ و مادربزرگم بیشتر شد؛ چراکه آنها هیچگاه غرورشوق‌انگیز «انتخاب» را تجربه نکردند؛ حس پرشکوه تعیین مقدرات یک کشور! آنان بر مقدرات خودشان حاکم نبودند؛ چه رسد به امور اساسی یک کشور! نفرین بر پهلوی اول و دوم که نگذاشتند پدربزرگ و مادربزرگم برای تعیین مقدرات خودشان، روزها قبل از انتخابات از فرزندشان بپرسند: «مادرجان! به کی رأی بدیم؟!» نفرین بر آن رژیم منحوس که نگذاشت پدرم در دوران نوجوانی‌اش با ذوق و شوق در میان هم‌کلاسی‌ها از نامزدهای انتخابات سخن بگوید و از اینکه قرار است پدر و مادرش به چه کسی رأی بدهند! نفرین بر آن دستگاه جبّار و دیکتاتوری که نگذاشت برای یکبار جوانان وطنم هیجان شیرین شب‌انتخابات و دلهره‌ی‌نفس‌گیر اعلام نتایج صبح شنبه را تجربه‌کنند! رحمت الهی بر «امام و امتش» که با «قیام»شان این «حق بزرگ و ستودنی» را از چنگ دژخیمان سیاسی و امنیتی شاه درآوردند. و نفرین دوباره بر آنانی که با هر نگاه و مرامی امروز می‌خواهند این «حق مسلّم» را از «مردمِ‌رهبر» بگیرند! چه آن مدیران فشل‌ در دولت‌های مختلف با ناکارآمدی‌شان؛ چه آن دلدادگان به غرب که عزت ایران را عزت خود نمی‌دانند؛ و چه آن انقلابی‌نماهایی که حضور اندک مردم را «برگِ‌برنده»ی خود در انتخابات می‌پندارند! خدا همه‌ی گذشتگان را بیامرزد؛ خصوصاً آنهایی که در رژیم دست‌نشانده‌ی پهلوی، ذره‌ای طعم «انتخاب‌واقعی» را نچشیدند! @HOWZAVIAN
انقلاب به جاهای خوبِش رسیده(۸) حسینعلی‌ها را حسنعلی بخوانید ✍️ عباس بابائی 🔺مجلل‌الدوله(حسینعلی دولتشاهی) اصرار بر وکیل‌شدن از حوزه گلپایگان داشت! تیمورتاش که مسئول انتخابات بود، دستور انتخاب او را داد و آراء به‌نام او در صندوق ریخته‌شد! 🔺وقتی خبر به تهران رسید، شاه از دست تیمورتاش ناراحت شد و او مجبور شد کاری کند! 🔺به فرماندار گلپایگان دستور داد آرائی که با نام «حسینعلی» خوانده‌شده، با نام «حسنعلی» ثبت کنند!! 🔺مشکل حل شد و «حسنعلی دولتشاهی» برادر مجلل‌الدوله که در وزارت دارایی کار می‌کرد و روحش از همه‌جا بی‌خبر بود، «وکیل‌مردم» شد!!! (کتاب شش سال در دربار پهلوی، محمد ارجمند ص۱۳۴) @HOWZAVIAN
🔺انقلاب به جاهای خوبِش رسیده(۱۰) ✍️عباس بابائی 🔸رأی فرمانده لشکر کردستان مهم‌تر از رأی تمام مردم سقّز! 🔺رئیس‌دفتر محمدرضا پهلوی به رئیس‌وزرا تلگراف زد: «نظر فرمانده‌لشکرکردستان این است که علی‌اشرف وزیری و افتخار ناهید که هر دو ملّاک هستند، صلاحیت انتخاب‌شدن دارند. مقرر فرمایید یکی از این دو نفر برای سقّز درنظرگرفته‌شود و دستور فرمایید در انتخاب او مساعدت شود!» 🔸نفرین بر رژیم دیکتاتور پهلوی (پهلوی‌ها|فرهاد رستمی ج۱ص۱۵۹) @HOWZAVIAN