eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
614 ویدیو
206 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 حتی به اندازه یک طفل خردسال... ✍️ مرتضی رجائی بعضی‌ها با اینکه فرمانده میدان دیپلماسی این کشور در وسط هستند، کارهایی می‌کنند و حرف‌هایی می‌زنند که آدمیزاد شک می‌کند انگار به اندازه یک طفل خردسال وسط خواب و بیداری‌اش هم حواسشان به "خط قرمزها" و "تجربه‌های قبلی" و "پروتکل‌هایی که باید رعایت کنند"، نیست. همین چند دقیقه قبل با صدای دخترم از خواب بیدار شدم و رفتم بالای سرش تا ببینم چرا در خواب ناله می‌کند. گفت آب می‌خواهد. بلند که شدم تا بروم برایش آب بیاورم، در همان خواب و بیداری که البته طبیعی است بیشتر خواب باشد تا بیدار، گفت: "تو لیوان آبیه". چند تا لیوان پلاستیکی یک‌شکل دارد که چند وقتی است چون به رنگ آبی علاقمند شده، فقط توی لیوان آبی‌اش آب می‌خورد. تا جایی که حتی این نصف شبی و بین خواب و بیداری هم حواسش به این خط قرمزش هست. لیوان آب را که آوردم، قبل از اینکه سر بکشد، سعی کرد به هر زحمتی که شده چشم‌هایش را باز کند و در همان نور چراغ خواب، مطمئن شود و احراز کند که لیوان آبی‌اش را آورده‌ام. اعتماد نکرد؛ چون یکی دو بار دیگر که نصف شب برای آب بیدارم کرده بود، لیوان آبی‌اش را پیدا نکرده بودم و می‌خواستم سرش کلاه بگذارم. این بود که حتی این نصف شبی و بین خواب و بیداری هم تجربه قبلی‌اش را فراموش نکرد و سعی کرد در حد توانش عمل من را بیازماید. بعد هم که لیوان آب را یک نفس سر کشید، همان‌طور که لیوان خالی را به دستم می‌داد، حتی این نصف شبی و بین خواب بیداری، پروتکل همیشگی‌اش را فراموش نکرد و با همان لحن شیرین کودکانه‌اش گفت: "یا حسین!". حسین جان، به فضل الهی ملت ما در این جنگ تحمیلی دوازده روزه ثابت کرد که است؛ از خدا بخواه مردم و مسئولان این نظام وظایف خودشان در میانه این وضعیت جنگی را به درستی تشخیص دهند و تمام و کمال انجام دهند و در یاری و همراهی امام جامعه‌شان کوتاهی نکنند. پ.ن۱: از بس این روزها و شب‌ها فکرم به این موضوع مشغول است، خودم هم نصف شبی و در حالت خواب و بیداری که با صدای دخترک از خواب بیدار شده بودم و قاعدتاً چندان هشیاری نداشتم، با دیدن این صحنه و شنیدن آن جمله‌ها، این نکته به ذهنم رسید و داشتم به آن فکر می‌کردم. دخترک که آب را نوشید و خوابید، با خودم گفتم بگذار قبل از اینکه بخوابم و شاید دیگر بیدار نشوم، این تدبر را ثبت کنم تا بدهکار نمانم. این هم بماند برای ثبت در تاریخ و عبرت. پ.ن۲: قبل از اینکه مشغول نوشتن شوم، از بس این صحنه برایم عبرت انگیز بود، یاد این فراز از فرمایش امیرالمؤمنین در نامه ۶۲ نهج البلاغه افتادم که حضرت فرموده است: «إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْهُ؛ مرد جنگجو همیشه بیدار و هوشیار است، و هر که از دشمن آسوده بخوابد، دشمن نسبت به او نخواهد خفت.» پ.ن۳: ضعف استحکام جملات و استخدام واژگان را بر نویسنده ببخشید، که نصف شبی و فوری آن را نوشته‌ام؛ تازه از خواب بیدار شده‌ام و بعد از فراغت از این سطر آخر، دوباره به بستر خواهم رفت. پنجشنبه نوزدهم تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱:۱۰ بامداد. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی