سفرنامه اربعین ۱۴۴۶ قمری
#بخش_اول
دانشجویان برادر دانشگاه شهرکرد حدودا ساعت ۱۵:۳۰ دقیقه روز چهارشنبه ۲۴ مرداد از دانشگاه به سمت کوی عشق حرکت کردند.
مسیر انتخابی جاده لردگان، ایذه بود و مرز انتخابی شلمچه بود.
من لردگان موکب حضرت ابالفضل (ع) هم منتظر آنها بودم.
۳ عدد هندوانه خوب هم در یخچالهای موکب گذاشتیم تا وقتی بچهها از راه رسیدند، پذیرایی شوند و سریعتر حرکت کنیم.
حدودا ۲۰ دقیقه قبل اذان بچه ها به موکب رسیدند و چقدر خوشحال بودم از دیدن دوستان خوبم.
چای نذری این موکب شاید اولین نذری این مسیر بود که نسیب بچهها شد.
بنا شد که نماز را بخوانیم و سریعتر سوار شویم و در موکب ابتدای شهر ایذه بچهها پیاده شوند و شامی که خود تدارک دیده بودند را تناول کنند.
نماز اول را امام جماعت که خواند جناب آقای غریبی (مسئول موکب) گفتند که حاجآقا ۵ دقیقه باید صحبت کنی.
آب نطلبیده را گفتند مراد؛ اما منبر زوری را نمیدانم؟☺️
من هم خیلی کوتاه اشارهای به مسیری کردم که قبل از خلقت بشر برای انسانهای تدارک دیده شده بود؛ مسیر میانبُر حضرت سیدالشهداء (ع) که همه انبیاء طبق روایت با آن آشنا شدند
زائر حسینبنعلی (علیهماالسلام) و گریه کن بر حضرت سیدالشهداء در مسیری پای گذاشته که به اندازه تاریخ و حتی پیش از تاریخ قدمت دارد و رقم خورد و طبق روایت امام رضا الی یوم الانقضاء و تا روز قیامت ادامه خواهد داشت...
نماز دوم راکه خواندیم بچهها میخواستند سوار اتوبوس شوند؛ اما خادم موکب جناب غریبی اجازه نداد و گفت برای آنها شام نذری تدارک دیده است.
بچه ها قصد داشتند سریعتر به ایذه برسند؛ اما با اصرار خادمان موکب پای سفری نذری و شام خورشت نشستند و قرار شد دیگر ایذه توقف نکنیم و شام را همینجا بخوریم.
شام را خوردیم و از بچههای موکب خداحافظی کردیم و با دانشجویان سوار اتوبوس شدیم و بچهها هندوانهها را هم با خود به داخل اتوبوس آوردند. ( در دلم بود که چون شام خوردیم دیگر هندوانهها را در یخچال موکب بگذاریم و برویم؛ اما خب شاید تقدیر بچههای اتوبوس ما بودند.)
نزدیک ساعت ۳:۳۰ دقیقه به پارکینگ پایانه مرزی شلمچه رسیدیم. (اتوبوس ها به خاطر اینکه جلوتر از پارکینگها و محل استقرار اتوبوس واحدها مسافرین را پیاده میکنند، وقتی اتوبوس واحدهایی که میخواهند به نزدیکترین مکان پایانه مسافرین را برسانند معمولا پر از جمعیت بود و بچهها یا باید پیاده به محل اتوبوس واحدها بر میگشتند که مسیری زیادی بود؛ لاجرم پیاده مسیر پیادهروی را به سمت پایانه افتتاح کردند و حدودا ۲ کیلومتر راه رفتند. اگر به صورت کاروانی به مرز تشریف میآورید و اتوبوستان تا نهایت مسیر پایانه شما را همراهی نمیکند؛ در محل استقرار اتوبوس واحدها پیاده شوید و به صورت رایگان تا خود پایانه با آنها همراه شوید.)
قبل از اذان صبح به افق شلمچه به پایانه رسیدیم. پس از اقامه نماز با دانشجویان دانشگاه از مرز ایران خارج شدیم و بنا داشتیم قبل از اینکه خورشید طلوع کند اتوبوسی پیدا کنیم و به نجف بروی؛ تا بچهها از همین ابتدای مسیر از هم جدا نشوند.
تقریبا مرز شلوغ بود؛ اما جمعیت روان در حال عبور از مرز بودند.
پایان قسمت اول
نکتهای یادم رفت؛ قسمت هیچ کدام از ما قاچی از آن هندوانهها نبود و آنها را در اتوبوس جا گذاشتند و خدا میداند قسمت چه کسی خواهند شد. ☺️
#اربعین
#حضرت_ابا_عبدالله_الحسین (ع)
#نویسندگان_حوزوی_چهارمحال_وبختیاری
@howzavian_chaharmahalbakhtiari