eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
474 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 کنار قـــــــدم‌های جابــــــــــر از قبیله خزرج بود و فرزند شهید.‌ پدرش در غزوه اُحُد به شهادت رسید. رشته محبت میان او و پیامبر در اولین سال‌های رسالت گره خورده و از زبان مبارک پیامبر مژده عمری طولانی را شنیده بود. آنقدر طولانی که سلام پیامبر را به امام باقر علیه‌السلام رساند.‌ جابر بن عبدالله انصاری، پیرمردی که عمر طولانی‌اش را با محبت علی و فرزندانش سپری کرده و بر سینه‌‌اش مُهر «علیٌّ خَیر البشر» حک شده بود. هنگام وقوع حادثه کربلا، جابر در مدینه بود و کهولت سن، دستش را از میدان رزم کوتاه کرده بود اما پس از شهادت فرزند رسول‌الله به قصد زیارت تربت سیدالشهداء از مدینه راهی کربلا شده و بنیانگذار زیارت اربعین شد. در روزگاری که رسانه و تبلیغات، فرزند پیامبر را خارجی و شورشی خوانده و حتی از دفن شهدای کربلا خودداری کردند، جابر بن عبدالله که مسلمانی سرشناس و معتبر است برای زیارت همان شهید رها شده در صحرای کربلا به جاده می‌زند و آبرو خرج می‌کند تا همه بدانند که این مدفون در کربلا نور چشم پیامبر و همان سرور جوانان اهل بهشت که رسول‌الله روی دوشش نشاند و مردم را به محبت او سفارش کرد. جابر، این صحابی معمر پیغمبر در سال‌های آخر عمر خود و بنا بر روایاتی با چشمانی نابینا، علناً اعلام می‌کند که به نیت زیارت تربت حسین‌بن‌علی(ع) رهسپار کربلا می‌شود‌. جابر با آدابی شبیه آداب حج به زیارت می‌رود. در فرات، غسل می‌کند و لباس احرام می‌پوشد و‌ مُحرِم محبت حسین می‌شود. قدم‌ها را آهسته برمی‌دارد تو گویی نفس‌های رسیدن به قطب عالم را می‌شمارد. «عطیه عوفی» هم‌سفر و هم‌قدم اوست، علت را جویا می‌شود که چرا این گونه می‌روی؟ جابر جواب می‌دهد از پیامبر شنیدم «هر قدمی در راه زیارت سیدالشهداء ثواب چندین حج و چندین عمره را دارد.»[۱] پیامبر در مقام یک خارجی که با او رفتار غیر مسلمان کرده‌اند این روایت را بیان فرموده است؟ خیر، جابر بلندگوی جهاد تبیین را برداشته و به تمام تاریخ اعلام می‌کند که این حسین که من به زیارتش آمده‌ام ذریه فاطمه زهرا (س) و نسل پیغمبر است. جابر به کمک عطیه، مرد همراهش خودش را به قبر می‌رساند و دستش که به تربت حسین علیه‌السلام می‌رسد بی‌هوش بر روی قبر می‌افتد. عطیه می‌گوید به صورت جابر آب پاشیدم تا به هوش آمد آنگاه سه بار صدا زد: «یا حسین» و ادامه داد: «حَبيبٌ لا يُجيبُ حَبيبَهُ»؛ آيا دوست، پاسخ دوستش را نمى دهد؟! سپس با خودش گفت: «چگونه (حسين) پاسخت را بدهد، در حالى كه ميان خون آغشته شده و بين بدن و سرش جدايى افتاده است؟».[۲] و حالا یک اربعین است و خیل سیاه‌پوشانی که پشت حکومت استکبار را به لرزه درآورده و تیتر اخبار آزادگان جهان است. این کشتی نجات به راه افتاده و هر سال دست هزاران رنگ و نژاد و تفکر را گرفته و تا مقصد آزادگی می‌رساند. پیام خیل زائران پیاده اربعین ادامه بانگ «اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعروف و اَنهی عَنِ المُنکَر» امام حسین علیه‌السلام است. معروف چیست که سیدالشهداء به خاطر احیای آن ترک وطن کرده و شهید غربت شد، آن معروف، همان ولایت و حکومت صالحی است که در طول تاریخ زیر چکمه‌های ظلم له شده و حالا نفیر فریادش از حنجره مردم ستم‌دیده غزه و فلسطین بلند است. معروف، محفوظ نگه داشتن هیهات من‌الذله است که ابی عبدالله با نثار خون خویش بر آن مهر زده است. اما منکر چیست؟ منکر همان حکومت ظالم و غاصبی است در مقابل آزادگی انسان‌ها و ارزش‌های الهی قد علم می‌کند، منکر همان وحوشی هستند که از کودکان و نوزادان غزه سر بریده و با ناله مادران بی دفاعشان سمفونی مرگ و حسرت می‌نوازند. این است پیام سیاهی لشکران مشایه که ما می‌آییم و هر ساله می‌آییم تا در این مسیر، علَم امر به حکومت صالح و نهی از ستم ستمگران صهیون را بر نقطه نقطه عالم کوبیده و در این راه صدها هزار جان می‌دهیم. پی‌نوشت: [۱]. کامل‌الزیارات، ص۱۳۳. [۲]. مجلسی، بحارالانوار، ج۹۸، ص۱۹۶. ✍نرگس ایرانپور @yekAsemankhial @howzavian_hamedan