◼️ انا لله و انا الیه راجعون
◾️روح مطهر علامه حسن زاده به ملکوت اعلا پیوست.
#علامه_حسن_زاده
#علامه_حسن_زاده_آملی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
✍ فرازهایی از الهینامه علامه حسنزاده رحمت الله علیه
🍃 به سوی تو آمدهام؛ به حقّ خودت مرا به من برمگردان الهی!
🍃 الهی! پیشانی بر خاک نهادن آسان است، دل از خاک برداشتن دشوار.
🍃 الهی! تو پاک آفریده ای، ما آلوده کردهایم.
🍃 الهی! گرگ و پلنگ را رام توان کرد، با نفس سرکش چه باید کرد؟
🍃 الهی! انگشتری سلیمانیام دادی، انگشت سلیمانی ام ده.
🍃 الهی! اگر ستّارالعیوب نبودی، ما از رسوایی چه میکردیم؟
#روحش_شاد
#علامه_حسن_زاده
#علامه_حسن_زاده_آملی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
💠 شیفته دانش
✍️ علی بهاری، عضو تحریریه مدادالفضلاء
1- در دانشگاه استاد توانمندی داشتیم. پر از تجربه و نکته کاربردی. دو جلسه از درسش باقی مانده بود. التماس میکرد بیایید تمام کنیم. بچهها طفره میرفتند. عاقبت کلاس را با دو نفر (من و یکی از دوستان) تشکیل داد.
2- قرار شد با استادش مجمع البیان بخوانند. از اول حمد تا آخر ناس را خواندند. هر روز کلاس، بدون تعطیلی. بعد از اتمام، استاد تفسیر یک آیه را خواست. شاگرد هر چه فشار آورد به یادش نیامد. استاد گفت: «دوباره بخوانیم» و خواندند. از اول تا آخر!
3- خدایش بیامرزد! شیفته دانش بود.
#علامه_حسن_زاده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠 پیادهروی در فضای ساده عرفان و اخلاق
✍️ محمدصدرا مازنی، دبیر تحریریه مدادالفضلاء
حسن حسن زاده آملی. این نام جلد کتاب انسان در عرف عرفان را زینت داده بود. بدون هیج تکلف. نه علامهای و نه ذوالفنونی و نه چیز دیگر! اگرچه همه اینها بود. از نوجوانی با نام ایشان آشنا بودم. عمدتاً در کنار آیتالله جوادی آملی. و اغلب هرگاه بحثهای عرفانی و تجربههای عرفانی عرفا مطرح می شد، نام او و استادش علامه طباطبایی و اساتید سلوکیشان- مرحوم قاضی و مرحوم حسینقلی همدانی و مرحوم سیدعلی شوشتری و سید جولا جلوهگری میکرد. و هرگاه به روحانی ترازی که در علوم مختلف صاحبنظر است و مایه فخر روحانیت و الگوی طلبگی میخواستیم اشاره کنیم نام ایشان میدرخشید. انسان در عرف عرفان کتابی بود که در دهه اول طلبگی با آن آشنا شدم و کتاب هزار و یک کلمه و دیوان شعری از او و بهگمانم با طلیعهای اینچنین:
باز دلم آمده در پیچ و تاب
انقلب، ینقلب، انقلاب
همچو گیاه لب آب روان
اضطرب یضطرب اضطراب
آتش عشق است که در اصل و فرع
التهب یلتهب التهاب
نور خداییست که درشرق و غرب
انشعب ینشعب انشعاب
آب حیاتست که در جزء وکل
انسحب ینسحب انسحاب
شک که دل موهبت عشق را
اتهب یتهب اتهاب
از سرشوق است که اشک بصر
انحلب ینحلب انحلاب
صنع نگارم بنگر بی حجاب
احتجب یحتجب احتجاب
سر قدر از دل بیقدر دون
اغترب یغترب اغتراب
آُمُلیا موعد پیک اجل
اقترب یقترب اقتراب
دربارهاش زیاد میشنیدیم و این معاشرت با اهالی معرفت در گعدههای بیتکرار طلبگی برای ما زمینهای برای به خود آمدن بود. سالها گذشت تا با کتاب تصحیح و تعلیقه بر اشارات و تنبیهات بوعلیاش انس بیشتری یافتم. مخصوصا در نمط نهم که بوعلی چشمهای از تسلط عرفانیاش را به رخ میکشد و از 《عشق عفیف》 و 《فکر لطیف》 و 《عبادت مقرون با تفکر》 میگوید، را خواندم.
اغلب او را در حال پیادهروی میدیدم. حوالی منزلش در خیابان صفائیه قم. شنیده بودم مریدگریز است، مزاحمش نمیشدم؛ یک بار به دیدنش رفتم. همان سالهای نخست دهه هفتاد بود. برای مصاحبه و بهمنظور درج در نشریهای که برای مبلغین طرح هجرت تولید میشد. به درب خانهاش رفتم. شخصاً در را بازکرد. نه دفتری و نه دستکی! درخواستم را مطرح کردم. ناشی بودم و بدون هماهنگی و وقت قبلی و معرف و امثالهم انتظار داشتم مصاحبه عمیق داشته باشم. نمیدانم برای او که اهل تکلف نبود این تمهیدات یا حواشی چقدر مهم بود؟. اما به هرحال امکان مصاحبه محیا نبود، اما حدود 5 دقیقه بیرون منزل گفتگو میکردیم. خیلی با احترام و همراه با مطایبه صحبت میکرد. در همان زمان کوتاه بداهههای جالبی شکل گرفته بود.
این روزها که خبر ارتحالش را شنیدم همه گذشته تداعی شد. جهان علم انسان بزرگی را ازدست داد. شیعه و حوزه عزادار شد. خداوند رحمتش کند.
#علامه_حسن_زاده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
⚫️ علامهی نورانی
✍️ فاطمه ابن علی، عضو تحریریه مدادالفضلاء
❇️ بعد از آسمانی شدن #علامه_حسن_زاده_آملی عدهای زبان نقد گشودهاند که ایشان عدالت طلب نبودهاند؛ چرا که در سالهایی که وضعیت فاصله طبقاتی و گسست اجتماعی هر روز بدتر میشد و در این میان ظلم زیادی به مردم روا شد، علما و از جمله علامه فقید ما دست از «عدالت طلبی» کشیده و به گوشهای مشغول درس و عرفان خویش بودند.
قرآن هدف رسالت انبیا را عدالت میداند: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ ما پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به عدالت برخيزند.» اما چگونه میتوان عدالت را جاری کرد؟
حقیقت این است که راه عدالت طلبی از نورانیت جامعه میگذرد. جامعهای که گرفتار دنیاگرایی و منفعتطلبی باشد چگونه میتواند عدالت، برادری و برابری را به جریان درآورد؟ تنها کسانی میتوانند روحیه عدالتطلبی را در جامعه احیا کنند که خود انسانهای عادل و نورانی باشند. فرامین نورانی شریعت اسلام همواره در صدد مراقبت انسان از اموری است که او را از پرتگاههای دنیاگرایی و اومانیست حفظ نماید؛ تلاش دانشمندان و علمای اسلام نیز در طول تاریخ در راستای این هدف بزرگ بوده است. تهذیب و تربیت نفس خود، شاگردان و عموم مردم همان رسالتی است که بر دوش عالمان دین است و بوسیله آن زمینه ظلمت زدایی از مردم و جامعه و در نتیجه اجرای عدالت را فراهم میآورد.
تا نفس انسان نورانی نباشد هرگز نمیتواند اقامه قسط کند؛ اگر هم تلاشی صورت پذیرد مانند تیری است در تاریکی که معلوم نیست بر کجا مینشیند و چه کسی را از خودی یا غیر خودی زخمی میکند!
حکایت بعضی از به اصطلاح عدالت طلبهای این روزهای جمهوری اسلامی که بجای گرفتن مشعل نورانی عدالت بر دست و هدایت جامعه به سمت حق که خود مرحم همه بیعدالتیهاست، با زبان تلخ و گزنده مشکلات جامعه را برجسته میکنند که علاوه بر القای ناامیدی بعضا باعث بعضی از بی حرمتیها نسبت به مومنی است که حرمتش از کعبه واجب تر است.
«جمهوری اسلامی» حرم است؛ این حرم مدافعانی چون شهدا و علما دارد که هر کدام بنابر وظیفه خود مشغول پاسداری از مرزهای عقیدتی و جغرافیایی آن هستند. فردی که تصورش از عدالت طلبی داد و فریاد بر سر هر چه و هر که برای رفع مشکلات موجود است باید بداند با متهم کردن دیگران و ایجاد سرو صداهای گیج کننده و یاس آور مانند همان تیراندازی است که تیرش را در تاریکی رها کرده و بر بدنه خودی وارد میکند.
🔹اما مهمترین نکتهای که خوب است یک جوان مسلمان درباره «عدالت طلبی» بداند این است که عدالت، هدف میانی رسالت انبیاست و هدف بالاتر عبارتست از عبودیت و نورانی شدن جامعه: «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّور؛ِ كتابى است كه آن را به سوى تو فرود آورديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون آورى». در تفسیر این آیه به نظر آیت الله جوادی آملی و مقام معظم رهبری و دیگر مفسران شیعه رجوع بفرمایید.
#علامه_حسن_زاده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
💠 حُسن سلیقهی پدر
✍️ علی خردمردی، عضو تحریریه مدادالفضلاء
▪️تصور کنید در خانه ای به دنیا آمده باشید که هر روز صبح تا چشم باز میکنید، روی طاقچه تصویر دو مرد الهی، آیتالله حسنزاده آملی و آیت الله جوادی آملی را ببینید.
▪️خانهی ما اینگونه بود. ممنون پدر هستم با این حُسن سلیقه.
▪️از کودکی تا همین الان شخصیت علامه حسن زاده برایم جزو جذاب ترین ها است.
یک مرد الهی با درجهی بالایی از تبحر در علوم مختلف.
▪️حال که او رفته میبینم برخی بر طبل شادانه میکوبند. آن دسته ای که کمی از آخرتشان میترسند، به شادی قلبی اکتفا میکنند و بغض درون را بر ملا نمیکنند. باز هم گلی به گوشه جمالشان.
▪️من اما دلم برای همهشان میسوزد. هم آنان که پیام تسلیتی ننوشتند. هم آنان که شاد شدند و هم آنانکه نه میدانند فلسفه و عرفان چیست نه فقاهت و علم الحدیث اما مستانه رطب و یابس را به هم میبافند.
▪️جسم این تربیت یافتهی مکتب جعفر بن محمد علیه آلاف التحیه و الثنا امروز زیر خاک رفت و روحش به اعلی علیین.
▪️از نقصان عقل است که بدون مراجعهی محققانه به آثار کسی و با اکتفا به شنیدهها نسبت به او اظهار دشمنی کنیم.
▪️صرف وقت برای چنین دعواهای تمام ناشدنی نیز از جهالت است.
پس بدون تعصب دنبال حق باش و همان را پی گیر.
#علامه_حسن_زاده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔹 ناخدایِ باخدا
✍️ مجتبی عادل پور، عضو تحریریه مدادالفضلاء
🔹آشنایی من با علامهٔ حسنزاده آملی(ره) به پانزده سال پیش برمیگردد. آن هم به زمانی که چشمم به این سخن علامه در گوشه یک مجله افتاد: «الهی، شنیدم که فرمودی: چه کنم با مشتی خاک مگر بیامرزم.» این جمله مثل مغناطیس من را به خود جذب کرد. آن زمان دفتری داشتم که جملات زیبا و دلنشین را توی آن مینوشتم. شیرینی این جملۀ حکیمانه به قدری به زبانم مزه کرد که آن را از گوشه مجله قیچی کردم و به دفترم چسباندم. از آن روز به بعد افتادم به دنبال خرید کتاب «الهینامه» و آخر سر هم یک نسخهٔ آن را از بوستان کتاب تهیه کردم.
وقتی خبر رحلت علامه را شنیدم خاطرهٔ آن روز برایم زنده شد. میدانستم جملاتی از الهی نامه را در دفترم یادداشت کردهام. چند روزی بود دلم پیش آن دفتر بود ولی پیدایش نمیکردم. دیشب بیخوابی و فکر و خیالش، من را به انباری کشاند و بالاخره آن را در میان کتابهای زمان دانشجویی پیدا کردم. با این که پانزده سال از آن روز گذشته بود؛ اما گرد زمان کهنهاش نکرده بود و همان تازگی و طراوت سابق را برایم داشت.
بعد از درگذشت این عالم پارسا شنیدم برخی به نیش و کنایه گفتند که فلانی(حسنزاده) چه و چه! نمیدانم غرض این عده از این حرفها چیست؛ اما بدانند آن مرحوم هیچ ادعایی نداشت که خود میگفت: «الهی، حسنزاده آدم زاده است، چگونه دعوی بیگناهی کند؟!» و بدانند این وصلۀ ناجورِ نا خدایی به این ناخدایِ باخدا نمیچسبد: «الهی چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم»
#علامه_حسن_زاده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
💎مراسم اربعین ارتحال سالک توحیدی علامه حسن زاده آملی
#علامه_حسن_زاده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
@hekmateislami