🔴 در پردههای شور و نوا زیر و بم بخوان
آمد دوباره فصل عزا شعر غم بخوان
با سینۀ پرآتش و با چشم نم بخوان
آمد دوباره موسم ماتم بگیر دم
همراه عرش و کرسی و لوح و قلم، بخوان:
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است"
این را هزار بار بخوان، دمبهدم بخوان
شرحی از آتش دل آل رسول را
در بندبند مرثیۀ محتشم بخوان
آمد دوباره ماه غم و ماتم حسین
این ماه را بزرگ بدان محترم بخوان
در نینوای غمزده چون نی به ناله باش
در پردههای شور و نوا زیر و بم بخوان
از بلبلان خونی و بیآشیان بگو
از لالههای زخمی و زار و دِژَم بخوان
همراه اشک و نالۀ زهرا و مرتضی
نوحه ببار و شور بگیر و دودم بخوان
"از آب هم مضایقه کردند کوفیان"
طوماری از جنایت اهل ستم بخوان
از خیمهها و قحطی آب و عطش بگو
از دست و مشک و فرق و عمود و علم بخوان
بر روی نیزه آیۀ اعجاز را ببین
از داستان کهف و رقیم این رقم بخوان
همچون نسیم از حرم دوست کن گذر
از غنچههای پرپر باغ قِدَم بخوان
بگذار سر به تربت مولای بیکفن
از غربت و مصائب اهل حرم بخوان
✍ محمدتقی عارفیان
#ما_ملت_شهادتیم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔻سرچشمۀ خورشید
✍️ شهیدسیدمرتضی آوینی
خون حسین علیهالسلام و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا، راه قبله را مینُمایاند.
اگر نبود خون حسین، خورشید سرد میشد و دیگر در آفاق جاودانۀ شب، نشانی از نور باقی نمیماند!
حسین سرچشمۀ خورشید است، و بدان که سینۀ تو نیز آسمان لایتناهی است با قلبی که در آن خورشید میجوشد، و گوش کن که چه خوش ترنّمی دارد در تپیدن: "حسین، حسین، حسین".
آن شراب طهور که شنیدهای بهشتیان را میخورانند، میکدهاش کربلاست و خراباتیانش این مستاناند، که اینچنین بی سر و دست و پا افتادهاند. آن شراب طهور را که شنیدهای تنها به تشنگان راز مینوشانند، ساقیاش حسین است؛ حسین از دست یار مینوشد و ما از دست حسین.
عالم همه در طواف عشق است و دایرهدار این طواف، حسین است؛ اینجا در کربلا، در سرچشمۀ جاذبهای که عالم را بر محور عشق نظام داده است.
شیطان اکنون در گیرودار آخرین نبرد خویش با سپاه عشق است و امروز در کربلاست که شمشیر شیطان از خون شکست میخورد: از خون عاشق، خون شهید.
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
ای ماه سربهمهر مدینه، خدای اشک
ای اشک همدم تو و تو آشنای اشک
ای داغدار خاطرۀ کربلای خون
ای شهریار شبشکن نینوای اشک
سی سال از دو چشم ترت ریخت خون دل
سی سال بود قوت تو آب و غذای اشک
سی سال گریه کردی و با گریه ساختی
صدها حسینیه به جهان بر بنای اشک
ای التیام زخم دلت روضه بر حسین
بر درد تو نبود دوا جز دوای اشک
ای شاهد خزان گلستان مصطفی
ای روضهخوان کرببلا با نوای اشک
کردی قیام در غل و زنجیر یا علی
با سجدههای حیدریات پابهپای اشک
پروردگار گریه شدی همچو فاطمه
راه تو روضه بود و صدایت صدای اشک
در روز دفن نور که یاری نداشتی
تنها گرفت دست تو را بوریای اشک
فریاد العطش دمی از خاطرت نرفت
آبی ندید چشم تو جز در نمای اشک
فرعون شام را چه دلیرانه غرق کرد
دریای خطبههای غمت با عصای اشک
صد غنچه از ستایش شیوای کردگار
گل کرده در قنوت تو با ربنای اشک
حمد و سپاس را تو به ما یاد دادهای
در سینۀ صحیفۀ خود با دعای اشک
در غصۀ شهادت تو اشک هم گریست
روز عزای تو شده روز عزای اشک
#محمدتقی_عارفیان، محرم ۱۳۹۹
#ما_ملت_شهادتیم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
▪️ألسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوع
✍️ محمدتقی عارفیان
بر نیزه کردهاند سر پاک شاه را
بعدش سر منیر امیر سپاه را
نزدیک اینچنین همهجا در کنار هم
کی دیده است چشم کسی مهر و ماه را؟
کشتند بیگناه تمام ثواب را
تا جملگی بَرند ثواب گناه را
میخواستند با زدن رنگ خون به صبح
کامل کنند ظلمت روز سیاه را
هفتادوچند ماه برآوردهاند روز
تا گم کنند بیشتر از پیش راه را
بالا گرفتهاند سر دشمنان خویش
هرگز نکرده هیچکس این اشتباه را
دنبال نیزهها چه غریبانه میبرند
اطفال زار و غمزده و بیپناه را
هر سر که دید حال اسیران خسته را
کرد از دل شکسته رها تیر آه را
قرآن خونی آیۀ صدق طریق ماست
هرکس گواه خواست ببیند گواه را
از روی نیزه بر رخ زینب کند نگاه
هرگز کسی ندیده چنین ماتْ شاه را
شب تا به صبح نیست سری روی نیزهها
زینب بَرد بهسوی که سوز نگاه را؟
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🏴 أنَا قَتیلُ الْعَبْرَةِ لا یَذْکُرُني مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ
💧باب اشک
هر شب ما روشن است از پرتو مهتاب اشک
خلوتی داریم شبها در دل محراب اشک
ذرهذره میشود از دیدۀ ما دل برون
حال دل پیداست در هر قطرۀ بیتاب اشک
بی وصالت ساحل چشمان ما آرام نیست
با غمت ما را رهایی نیست از غرقاب اشک
از کسی جز سیل حال خانۀ ویران نپرس
حال دل را کس نمیداند مگر سیلاب اشک
روی سرخ بینوایان ارمغان سیلی است
روی زرد ما ولی شد سرخ با خوناب اشک
صحبت اصحاب دنیا نیست جز دلمردگی
زندگی باشد فقط در حلقۀ اصحاب اشک
آن خدایی که برای خلقِ دل گل آفرید
خاک ما را کرد گل روز ازل با آب اشک
عاشق اشکیم و پایانی ندارد این حدیث
میتوان یک عمر با دل حرف زد در باب اشک
نیست ما را چارهای در روز وصل از اشک شوق
چهرۀ محبوب زیباتر شود در قاب اشک
کشتۀ اشک است آنکه عاشق اوییم ما
بیسبب قیمت ندارد گوهر نایاب اشک
دربهدر بودیم دنبال شهادت، یار گفت
هر دری بر روی دل بسته است الّا باب اشک
#محمدتقی_عارفیان
#یا_حسین
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@shaeranehowzavi