eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
530 ویدیو
185 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 بی‌اطلاعی مسئولان فرهنگی از مبانی فکری انقلاب اسلامی ✍️ امین شمشیری علامه سید جلال‌الدین آشتیانی به حق یکی از صاحب‌نظران عرصه عرفان، فلسفه و احیاگر آثار پیشینیان و «خود در شمار برجسته ‏ترين اساتيد فلسفه و عرفان»[1] می‌باشد. تسلط کم‌نظیر وی بر تاریخِ عرفان و فلسفه افق تازه‌ای را در دوران استقرار جمهوری اسلامی پیش روی مسئولان، تصمیم گیران و برنامه‌ریزان فرهنگی می‌گشاید. وی فیلسوفی منتقد و جریان شناس است که سالیانی ساکنِ ارض طوس و در تقابل با مخالفان عرفان و حکمت اسلامی بوده است. محور اصلی این نوشتار آن است که دور شدن سلاطین صفوی - که خود روحیه‌ای عرفانی داشته‌اند- از عارفان و نزدیک شدن آنان به در خارج شدن امر حکومت از دست آنان دخیل و در سقوطِ حکومت آنان بی‌تأثیر نبوده است. ناکامی صفویه در حفظ حکومت دلایل متعددی داشته است اما می‌توان از آثار استاد جلال‌الدین آشتیانی نکات ناب و ناگفته‌ای پیرامون این دولت یافت. دولتی که در ابتدای کار خود با گرایش‌های عرفانی موفق به تشکیل حکومت شده بود و در حکومت‌داری بر آراء عارفان و حکیمان تکیه کرده و از آنان مشورت می‌گرفت، اما در ادامه تحت تأثیر افکار قرار می‌گیرد. این تجربه امروز برای ما بسی با ارزش است. تأکیدات مکرر رهبر انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر حفظ و ترویج مبانی انقلاب چه‌بسا در حیطه علمی آن‌چنان مورد توجه قرار نگرفته و تنها جنبه‌ی سیاسی آن تا حدودی دقت شده است. درحالی‌که انقلاب اسلامی، استوار بر مبانی عرفانی، فلسفی و فقهی امام خمینی رضوان‌الله علیه است. ناآشنایی و بی‌اطلاعی مسئولان و حتی بسیاری از اهل علم نسبت به مبانی عرفانی و فلسفی انقلاب اسلامی موجب شده است تا نفوذ پاره‌ای اندیشه‌ها که در ضدیت با مبانی ذکر شده می‌باشد، جدی گرفته نشود و آنان در غفلتی خطرناک به سر برند. بالاتر از آن در پاره‌ای اوقات چه‌بسا خود، مروج چنین اندیشه‌های غلطی باشند. علامه آشتیانی دراین‌باره اشاره می‌کند: ملا رجبعلى [تبریزی] [2] مورد توجه شاه‌عباس صفوى بود و شاهنشاه صفوى براى تجليل از مقام علم و حكمت به ديدن او مى‌رفت و با او صميمانه و با علاقه به صحبت مى‌نشست. وارستگى و زهد واقعى او در پادشاه صفوى اثرى عميق به‌جا گذاشته بود. شاه‌عباس ثانى به صاحب شوارق ملا عبدالرزاق لاهيجى و ملا محسن فيض نيز اظهار مودت و علاقه مى‌نمود. صاحب شوارق كتاب گوهر مراد را به وى تقديم نمود و شاه در نامه‌اى او را مورد توجه قرار داد و نيز در نامه‌اى فيض را جهت نصب به مقام شیخ‌الاسلامی پايتخت به اصفهان دعوت كرد و در دستخط خود وى را ستود. اكثر سلاطين صفوى داراى ذوق عرفانى بودند، شاه سلطان حسين به‌واسطه‌ی تبليغ علماى و كم‌ذوقى ذاتى و فطرى به‌صورت مخالف حكمت و عرفان درآمد و كار به‌جایی رسيد كه به اظهار عداوت نسبت به اهل عرفان پرداخت و درصدد قلع‌وقمع عرفا برآمد. اعمال برخى از قلندران بى‌مايه نيز بهانه به دست مخالفان دادند و بالاخره در كسوت دشمن درجه‌ی اول كسانى برآمد كه به ضرب شمشير و از نتيجه مجاهدات و فداكارى آنان دولت صفويه به وجود آمد و در نتيجه تشيع مذهب رسمى مردم ايران شد. [3] جای دیگری اشاره می‌کند: در عصر شاه سلطان حسين علوم عقلى و تا حدى علوم نقلى نيز رونق خود را از دست داد، مخالفت با فلسفه و عرفان بازار گرمى داشت و كار به جائى رسيد «كه اشباه اهل علم على رؤوس المنابر بر علماى كبار و عرفاى عالى‌مقدار و بر شيعيان و پيروان نامدار صفويه و اجداد آن دودمان لعن و طعن مى‌كردند و شاهزادگان صفويه هم همراهى مى‌نمودند... [4] متن کامل 👈 @revaghe_marefat @howzavian