eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
479 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی عزیزان نویسنده نظرات خود را درباره محورهای زیر اعلام بفرمایند ✅رویکردهای مهم در تولید محتوا 1. بررسی ظرفیت های ایجادشده برای رشد و بالندگی حوزه‌های علمیه در دوران انقلاب اسلامی 2. خدمات ماندگار حوزه علمیه به حاکمیت(در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، علمی، اجتماعی) 3. انتشار تازه‌ترین تحلیل از شخصیت‌های برجسته حوزوی درباره انقلاب اسلامی 4. ثبت خاطرات شخصیت‌های حوزوی از فعالیت دوران مبارزات، دفاع مقدس و... 5. بررسی عوامل تهدید انقلاب اسلامی از زبان حوزویان. ✍باشگاه نویسندگان حوزوی رسا
smal.pdf
22.92M
👆👆پیشنهاد ویژه نامه پدافند غیر عامل 🔹در این  تحلیل اهداف، رویکردها و دستاوردهای پدافند غیرعامل با گفتارها و نوشتارهای از سردار دکتر غلامرضا جلالی، سردار علی عبداللهی، سردار محسن ساسانی، آیت الله فاضل لنکرانی، مهندس عبدالله جلالی، سردار محمدرضا کائینی، حجت‌الاسلام مصباحی مقدم، دکتر سید ابوالحسن فیروزآبادی، دکتر علی اصغر کاراندیش، محمد اسکندری و ... به رشته تحریر درآمده است. @HOWZAVIAN
1️⃣ •┈┈┈••✾••┈┈┈• •┈┈┈••✾••┈┈┈• 💠 لحظه‌های رویداد و روایت در تازه‌ترین محفل یادداشت‌خوانی نویسندگان حوزوی ✍️ مدیر رویداد «راه‌اندازی تحریریه بانو مجتهده امین» از این رو شیرین بود که به شبکه‌شدن نویسندگان حوزوی نزدیک شدیم؛ البته اندکی ... . شبکه‌ای که آرزوی بسیاری از بزرگان و نویسندگان دلسوز حوزه بود؛ اما حرف‌های قلم‌به‌دستان فهمیده نمی‌شد. این بار نویسندگان حوزوی در محافل یادداشت‌خوانی گام‌های آغازین خود را برداشتند؛ سه سال با 12 محفل یادداشت‌خوانی. اما محفل دوازدهم؛ محفل یادداشت‌خوانی طلاب خواهر بود که مزیت‌هایی داشته؛ نخستین آن بر عهده‌گرفتن پوشش خبری و تحلیلی محفل از سوی نویسندگان حاضر در نشست بوده است و این رسم قلمی ادامه خواهد داشت از تولید به مصرف. در دوازدهمین رویداد یادداشت‌خوانی حوزویان، استادان آقای جواد محدثی و خانم دکتر ناهیدطیبی از دنیای ادبیات گفتند و ترغیب و تشویق کردند تا پویش نوشتن رونق گیرد و آغاز به کار تحریریه تولید محتوای مجتهده امین را تبریک گفتند. تحریریه بانو مجتهده امین قرار است فرهنگ، جامعه و سیاست را به دیدار بنشیند و دست به قلم و جوهر ببرد، می‌خواهد آشیانه‌ای باشد؛ برای با هم شدن، برای هم‌نویسی در عصر سرعت و رسانه؛ برای کشف زبان مشترک با افکار عمومی و خارج از حجره و حوزه. محتواهای پیش‌رو محصول این نشست صمیمی و به دور از تشریفات و تبلیغات است. ✍️ تولید محتوای در لحظه، از ابتکارات این نشست خواهرانه بود که آثار چند تن از اعضای تحریریه را تقدیم چشمان خوانندگان وزین کانال نویسندگان حوزوی می‌کنیم. @HOWZAVIAN
2️⃣ •┈┈┈••✾••┈┈┈• •┈┈┈••✾••┈┈┈• 🔆 محفل حامدان ✍️ نجمه صالحی، مدیر تحریریه بانو مجتهده امین دیدارها هم جنس دارند، جنسی از مخمل، تور، حریر، کتان، چرم و...! کافی‌است دستی روی پارچه‌اش بکشی! مخمل، حال دل را لطیف می‌کند، تور، صافی و زلالی دیدار، حریر، بی‌آلایشی و رو راستی را به یادت می آورد، با کتان و چرم، مقاومت و ایستادگی می‌آموزی! امروز دیدارها برایم جنس دیگری داشت، زلال زلال، روشن روشن، صاف صاف، همه در کنار هم با یک هدف با یک دغدغه برای یکی شدن برای پیمودن راهی طولانی و روشن! راهی طولانی در پیش است، یادش‌ به‌ خیر، دانه‌های شفاف و شیشه‌ای تسبیح مادربزرگ! دانه‌ها را با ظرافت کنار هم به نخ کرد و تا آخر عمر با آن حمد خدا گفت! اینجا همه چون دانه تسبیح گردآمده بودند تا حمد کنند داشته‌هایشان را، آری قدم زدن در این جاده حمد است! حمد نعمت قلم، حمد نعمت فکر، حمد نعمت فهم، حمد نعمت بندگی و رشد! اینجا محفل حامدان بود! @HOWZAVIAN
3️⃣ •┈┈┈••✾••┈┈┈• •┈┈┈••✾••┈┈┈• 🔔 جدال در محفل (بخش اول) ✍️ حاشیه‌نگاری سمیه رستمی، طنزنویس حوزوی در آیین افتتاحییه‌ی تحریریه بانو مجتهده امین: همیشه حضور در جمع‌های رسمی برایم عذاب‌آور است. مادرم همیشه می‌گفت: دختر باید سنگین رنگین باشد و تا سوالی از او نپرسیده‌اند حرفی نزند. اما به من که می‌رسید، می‌گفت: این یکی آرام از جانش بریده. دختر مگر اینقدر شیطان میشود؟! دختر تو چرا نمی‌توانی مثل بقیه ساکت و آرام بنشینی؟! همه اینها تو ذهنم رژه می‌رود. همه حرف‌های مادر را مرور می‌کنم. این جمع مثل همه جمع‌ها نیست، سنگین رنگین نباشی؛ خواهران متشرع جامعه الزهرا، شوتت می‌کنند سر پل جمهوری. به خودم می‌گویم: لااقل رعایت سن و سالت را کن. حرمت قلم را نگهدار! خیر کله‌ات نویسنده‌ای! دخترک جسور تو وجودم شانه بالا می‌اندازد و اشاره می‌کند به موزائیک‌های تو پیاده رو که لی‌لی کنیم. اصلاً بی‌خیال چادرچاقچور و هیبت خانومانه‌ام، با کدام زانو و کمر می‌خواهی وسط پیاده رو بالا و پایین بپرم؟! دخترک جسور توی وجودم لگدی حواله‌ام می‌کند و گره اخم می‌اندازد به ابرویش. به سختی از پله‌های پل عابر می‌کشم بالا. به هن‌هن افتاده‌ام. دخترک جسور وجودم می‌گوید: لااقل وایسا از این بالا ماشینها را تماشا کنیم! می‌گویم: وقت ندارم. دیر میرسم. چشمم می‌افتد به آقای حمیدی که جلوی ساختمان منتظر ایستاده. می‌گویم: بفرما وروجک! ببین همه آمده‌اند! دیر هم شده! دهانش را کج و کوله می‌کند و ادایم را درمی‌آورد. سعی می‌کنم حاج خانمی و با طمأنینه قدم بردارم. وارد ساختمان می‌شوم تا آسانسور برسد، نیم نگاهی به پوستر سواد رسانه، مخصوص بانوان می‌اندازم. همزمان با من دخترک جسور وجودم شانه بالا می‌اندازد. می‌رویم طبقه سوم. نفس عمیقی می‌کشم و سعی می‌کنم حاج خانم وجودم را که همیشه در حال چرت است، بیدار کنم. وارد سالن می‌شوم و فقط آقای اسفندیار را می‌شناسم. سلام می‌کنم و دنبال جای نشستن مناسب می‌گردم. جایی پشت دوربین. دخترک جسورم می‌گوید: این جلو. حاج خانم درونم می‌گوید: نیست که خیلی هم تو می‌گذاری جلو بنشیند؟! چندتایی از خانم‌ها آمده‌اند. کنار صندلی که نشان کرده‌ام، خانمی است که از جایش بلند می‌شود و احوال و اسمم را می‌پرسد. خودم را معرفی می‌کنم. حدس می‌زنم، خانم صالحی باشد که باهم تلفنی صحبت کرده‌ایم. خودش است گرم و مهربان و آرام. خوش به حالش، لابد مادرش را زیاد حرص نداده! می‌گوید: وقتی وارد شدی، با همه فرق داشتی، اصلاً قیافه‌ات خاص بود. دارم حلاجی می‌کنم، خاص بودن یعنی همان حرف مادرم که می‌گفت: «تو چرا مثل بقیه نیستی» یا نه؟! دخترک جسور وجودم می‌گوید: من بی‌تقصیرم! حاج خانم وجودم خمیازه می‌کشد و می‌گوید: من هوای این وروجک را دارم. بعضی خانم‌ها با بچه‌هایشان آمده‌اند. دخترک جسور وجودم شروع می‌کند به قربان صدقه رفتن بچه‌ها. دلش غنج می‌زند جلسه را ول کنیم، برویم بازی با بچه‌ها. حاج خانم وجودم دستش را می‌گیرد به زور می‌نشاندش. 🔗 ادامه 👇👇👇 @HOWZAVIAN
4️⃣ •┈┈┈••✾••┈┈┈• •┈┈┈••✾••┈┈┈• 🔔 جدال در محفل (بخش دوم) ✍️ حاشیه‌نگاری سمیه رستمی، طنزنویس حوزوی در آیین افتتاحییه‌ی تحریریه بانو مجتهده امین: جلسه با قرآن و تلاوت زیبای آقای اسفندیار شروع می‌شود. حواسم به دخترک جسور هست. آرام نشسته است. آقای اسفندیار بعداز تلاوت قرآن، توضیحاتی درباره یادداشت‌نویسی می‌دهد. دخترک جسور وجودم می‌گوید: پذیرایی دارند؟ می‌گویمش: هیس! حواسم می‌رود به مادری که سعی می‌کند دختران نازنینش را ساکت کند تا نظم جلسه به‌هم نخورد. همه ما بچه‌دار هستیم و به نظرم نباید به خودش استرس وارد کند. همه ما می‌دانیم فرزند پروری نباید مانع فعالیت اجتماعی زن مسلمان باشد. باید در کنارش به سایر فعالیت‌ها هم بپردازد، چرا که زنان نیمی از جامعه‌اند و باید در سرنوشت جامعه سهیم باشند. کمی صبر و همراهی، باعث فعال شدن و حتی پرورش نسل جدید پویایی می‌شود. حاج خانم درونم این‌ها را برای دخترک جسور درونم توضیح می‌دهد و ا‌و همچنان شانه بالا می‌اندازد. بالاخره استاد محدثی و آقای حمیدی وارد می‌شوند. میان جمع ما آقای حمیدی و آقای فیلمبردار، اعتقادی به حجاب اجباری ندارند و سرهایشان بدون پوشش است. آقای اسفندیار که انگار با پسرک شیطان درونش به مشکل برخورده، حتی در حضور استاد محدثی هم همچنان به صحبت‌هایش ادامه می‌دهد. گویا حاج آقای درونش از پس پسر بچه درونش برنمیاد. بالاخره پسر بچه خسته می‌شود و نوبت به استاد محدثی می‌رسد که اولاً انتظار دیدنش را نداشتم، دوماً تا به‌‌حال این‌قدر فول‌اچ‌دی ندیده بودمشان. آرام صحبت می‌کنند. نه لپ تاپی نه گوشی! تنها دفترچه‌ای دارند و بروشورهایی برای نمونه. دخترک جسور وجودم می‌گوید: بفرما هی غر می‌زنی چرا متن‌ها رو اول باید با مداد مشکی بنویسی؟ استاد هم همان سیاق سابق را ادامه داده! که یکهو جیغ می‌کشد: آخ جون! پذیرایی! پذیرایی! آقایانی با سینی چای و آبمیوه و جعبه کیک یزدی وارد می‌شوند. حاج خانوم درونم چرتش پاره می‌شود. که یکهو متوجه می‌شوم، یکی از آقایان، همان آقایی است که ملبس به لباس مقدس طلبگی بود و طی یک حرکت هنجارشکنانه، خلع لباس اختیاری کرده و دست به پذیرایی از حضار شد. تا من و حاج خانم درونم، بخواهیم خودمان را جمع کنیم؛ دخترک جسور وجودم با صدای بلند می‌گوید: عه! این آقا کشف حجاب کرده! این جمله‌اش باعث می‌شود، کمی جو رسمی و سنگین جلسه بشکند و آقای اسفندیار بنده را به عنوان طنزپرداز معرفی کند و الحق سنگ تمام هم گذاشت. به دخترک جسور وجودم اشاره می‌کنم، ساکت باش وگرنه تحریمت می‌کنم. دختر جسور درونم همانطور که چایی را هورت می‌کشد، می‌گوید: چیزی که منو نکشه قوی‌ترم می‌کنه. صحبت‌های استاد محدثی تمام می‌شود و آقای ناطقی که دوباره رجوع کرده به لباس روحانیتش، صحبت‌هایی خوبی دارد. البته تذکری حاج خانومانه درباره کار تشکیلاتی هم به ایشان دادم؛ انگار نه انگار که خودم اصلاً اهل کار تشکیلاتی نیستم. بعد از ایشان نوبت به سرکار خانم طیبی رسید که دخترک جسورم را دیگر نمی‌شد کنترل کرد. به هوای کمک به آن خانم بچه‌دار از سالن بیرون می‌زنم. بچه را که خسته شده و آواز می‌خواند، در آغوشم می‌چرخانم. سعی می‌کنم کمی پشت در باشم تا صحبت‌های خانم طیبی را هم بشنوم که بچه لطف می‌کند و اندکی از شیری را که خورده ، مرجوع می‌کند. مجبور میشوم او را تحویل مادرش بدهم و آرام بنشینم. ساعت را نگاه می‌کنم حدود پنج بود. دیگر به کارگاه داستان نمی‌رسیدم. بالاخره جلسه تمام شد و من دخترک جسور درونم را رها می‌کنم. حاج خانوم درونم از خستگی در خواب عمیقی فرو رفته است. تشکیل این جمع و این جلسات می‌تواند نوید بخش حرکتی نو و مفید باشد اگر حاج خانوم درونم به کنترل دخترک جسور وجودم بیشتر کمک کند. @HOWZAVIAN
5️⃣ •┈┈┈••✾••┈┈┈• •┈┈┈••✾••┈┈┈• 🔔خاطره و تجربه ✍️ گزارش کوتاه زهرا کبیری‌پور، نویسنده حوزوی از سخنان استاد محدثی در آیین افتتاحییه‌ی تحریریه بانو مجتهده امین: 🔆جناب استاد جواد محدثی با ایراد سخنانی به تبیین اهمیت کار تشکیلاتی پرداختند. 🔻در این محفل صمیمانه حضرت استاد با خواندن یادداشت کوتاهی درباره‌ی اخلاق کرونایی صحبت‌های خود را آغاز نمودند. 🔺در ادامه ایشان با بیان خاطرات شیرینی از فعالیت‌های خودشان در حوزه‌ی نویسندگی به اولین‌هایِ کارهای تشکیلاتی در حوزه‌ی قلم اشاره نمودند. 🔻در ادامه استاد جواد محدثی به چند نکته درباره‌ی نوشتن یک یادداشت اثرگذار اشاره نمودند، از جمله: 🔅نوشته‌ها در یک یادداشت اثرگذار باید کوتاه باشد. 🔅یک متن اثرگذار باید دارای متنی قوی، پر از جاذبه و همراه با نوآوری باشد. 🔅مخاطب شناسی به لحاظ زمان، مکان و موقعیت. 🔅 به روز بودن مسائل و مباحث مهم. 🔅مطالعه‌ی ادبیِ قویِ نویسنده برای نوشتن یک یادداشت اثرگذار. 🔺و در ادامه‌ی مباحث حضرت استاد اشاراتی به انواع فراوان همکاری‌های خود در حوزه‌ی نویسندگی با حوزه‌ها و نهادهای مختلف از ابتدای انقلاب تاکنون داشتند. @HOWZAVIAN
7️⃣ •┈┈┈••✾••┈┈┈• •┈┈┈••✾••┈┈┈• 🌷قرارگاه روایت ✍️ یادداشتک زهرا سعادت، در آیین افتتاحییه‌ی تحریریه بانو مجتهده امین: وسط همه شلوغی‌های این روزها که کینه‌توزان به نام زن، دنیای معصومانه‌مان را نشانه گرفته‌اند، به فضایی معطر به حضور اصحاب قلم در جوار بانوی کرامت(سلام‌الله علیها) دعوت شده بودم، در میان زنانی که با یک دست، فرزندانی پرشور و هیجان را در آغوش کشیده و با دستی دیگر، جهان را به تکاپو وامی‌دارند! چهره‌هایی آشنا از اساتید فرهیخته که غم اعتلای قلم به ویژه اعتلای قلم بانوی ایرانی را داشتند تا دنیای متوهّم، آزادی‌بیان و قلم سرزنده جنس سرشار از احساس و عطوفت را در آینده‌ای نزدیک در قالب کانون زنان اهل قلم به نظاره بنشیند! این دورهمی، تجلی پرواز پروانه‌های خوش‌قلمی بود که به‌زودی از پیله رها شده و زیستنی باطراوت‌تر را تجربه خواهند کرد. @HOWZAVIAN
8️⃣ •┈┈┈••✾••┈┈┈• •┈┈┈••✾••┈┈┈• 🔔اعجاز قلم‌ ✍️ کوتاه‌نوشت مرضیه رمضان قاسم نویسنده حوزوی در آیین افتتاحییه‌ی تحریریه بانو مجتهده امین: بعضی قلم‌ها در عین ساده‌گویی چقدر توانمند هستند، زیرا بدون قیل و قال ظاهری مخاطب را میخکوب می‌کنند، می‌خندانند، می‌گریانند، به شور، هیجان و تکاپو وامی‌دارند. آری قلم می‌تواند صحنه‌‌ را طوری برای مخاطب ترسیم کند که گویی او نیز در آن واقعه حضور داشته و آن حادثه را با گوشت، پوست و استخوانش لمس کرده‌ است. @HOWZAVIAN
9️⃣ •┈┈┈••✾••┈┈┈• •┈┈┈••✾••┈┈┈• 🔻ذهن‌شویی کرونا ✍️ زهرا سرمیلی، نویسنده حوزوی در آیین افتتاحییه‌ی تحریریه بانو مجتهده امین نوشت: 🔅در حال ظرف شستن بودم، جملات آشنایی از تلویزیون به گوشم رسید! چقدر این کلمات آشناست! بله این کلمات رو خودم خلق کرده بودم و مجری برنامه آن را می‌خواند و این شد انگیزه مضاعف من برای نوشتن! نقل این خاطره، مطلع کلام خانم دکتر ناهید طیبی بود! در ادامه نکاتی گفته شد مانند: 🔅 چاپ دومین مقاله ادبی ایشان با نام «عصرطلایی‌ظهور» در جمکران، طی دو سال، با تیراژ بالا. 🔅«بهمن گفتمان‌غربی» در دوره کرونا رخ داده است! 🔅قلم اثر خودش را خواهد گذاشت و ما را رشد می‌دهد. 🔅شناخت ظرفیت‌ها و ضرورت‌ها، موجب برکت‌قلم می‌شود. @HOWZAVIAN
0⃣1️⃣ •┈┈┈••✾••┈┈┈• •┈┈┈••✾••┈┈┈• 🔔 شروعی نو ✍️ گزارش کوتاه فاطمه رجبی، نویسنده حوزوی از سخنان خانم دکتر طیبی در آیین افتتاحییه‌ی تحریریه بانو مجتهده امین: یکشنبه بود و شروعی نو برای اینکه دوباره به خودمان یادآوری کنیم نوشتن امری اجتماعی است نه فردی؛ جمع شده بودیم که زمینه‌ رشدی فراهم شود و تخصصی‌تر قلم بزنیم. خانم دکتر طیبی از همان ابتدای صحبتشان به رسالت نویسندگان و اهمیت قلم اشاره کردند که هرچند نوشتن کمترین رسالت ماست، درنهایت قلم اثر خود را می‌گذارد. قلم، ما را رشد خواهد داد و بزرگ خواهد کرد. اینکه ضرورت‌های جامعه را باید شناخت و اگر متناسب با ضرورت‌ها قلم بزنیم، خداوند به این قلم برکت می‌دهد. در اهمیت قلم و اثر غیرمستقیمش همین بس که هرچند شمار استاد محدثی‌ها در جامعه ما اندک‌اند، چه ما اعضای تحریریه بانومجتهده امین که امروز به جمعمان صورتی رسمی دادیم، چه آنان که جای‌شان در این محفل خالی است، محصول قلم استاد محدثی هستیم. استاد طیبی در ادامه به زمانه‌شناسی اشاره کردند: ما در جامعه با بهمن گفتمان غربی مواجه شده‌ایم. به دلیل کرونا، گوشی دست فرزندمان افتاده و به مهارت‌هایی دست پیدا کرده است که این مهارت‌ها افسارگسیخته‌اند. درحالی‌که منِ مادر تا پیش از این، این نوع مهارت‌ها را نیاموخته بودم. این‌گونه بود که بهمن گفتمان غربی به فرزندانمان آسیب رساند. گفتمان غربی Data یا همان داده به فرزندان ما می‌دهد، اما جوانان آن را به عنوان Information یا اطلاعات تلقی کرده و بر اساس آن قضاوت می‌کنند. در صورتی که Data یعنی داده‌ای که معتبر نیست و Information یعنی داده‌ای که اعتبار برایش ایجاد شده است. پس اگر بناست قلم‌مان تأثیرگذار باشد، چه در مقام مادر، معلم، مبلغ و چه در مقام یک پیامبر، باید عصرمان را بشناسیم و مخاطب‌سنجی کنیم. وظیفه ما این است که این گفتمان را تغییر دهیم و گفتمان اصیل شیعی را در برابر گفتمان غربی قرار دهیم، آن هم با ابزار خودشان و لازمه‌اش این است که با ادبیات نوجوان و جوان امروز آشنا شویم. زیرا جوان امروز مانند ما فکر نمی‌کنند و ما باید فاصله بین هسته و پوسته و ایده پیام را کمتر کرده و جمله‌ها را کوتاه‌تر و کوبنده‌تر کنیم، به سبک مینی‌مال. استاد طیبی با تأکید بر اینکه در آموزه‌های اسلامی خاموشی هست، اضافه کردند روزگاری ما یک روایتی می‌خواندیم و بسیار تأثیرگذار بود. ولی اکنون نمی‌توانیم خام فروشی کنیم؛ زیرا جفا به روایت است، بلکه باید عصاره مطلب را بیرون کشید و برای نسل امروز روایت کرد. این قلم است که تخم امید یا ناامیدی می‌پراکند. چه بهتر که به سخن حکیم فرزانه گوش دهیم و امید در جامعه ایجاد کنیم. @HOWZAVIAN